۲۹ آبان ۱۳۸۹ - ۱۵:۱۲
کد خبر: ۹۰۸۶۳

من شیعه‌ام

خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام محمدرضا زائری با انتشار مطلبی در نشریه پنجره به بررسی اندیشه پولس سلامه، نویسنده مسیحی و نویسنده کتاب حماسه غدیر پرداخته است.
حجت‌الاسلام محمدرضا زائري


به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، حجت الاسلام محمدرضا زائری با انتشار مطلبی در شماره جدید نشریه پنجره به بررسی اندیشه پولس سلامه، نویسنده مسیحی و نویسنده کتاب حماسه غدیر پرداخته است. متن این نوشتار در پی می‌آید:


«اگر شیعه بودن عشق علی و اهل بیت پاک و بزرگوار اوست، و اگر شیعه بودن شوریدن بر ستم و دردمندی از مصیبت‎هایی است که در لابه‎لای تاریخ بر حسین و فرزندانش رفته است، من شیعه‎ام.»

پولس سلامه (مقدمه عیدالغدیر)

«‎ای ابوالحسن، شعرم در ساحل عظمت تو سنگریزه‎ای بیش نیست ولی سنگریزه‎ای است که به خون گرانبهای حسین تو آغشته شده، پس این حماسه‎نامه را پذیرا شو و از فراز جاودانگی‎ات به ناتوانی که قلم خود را با یاد تو متبرک ساخته، نظر کن.» 1

این‎ها آخرین کلمات مقدمه کتاب ماندگار «پولس سلامه» است که در سال 1949 میلادی با نام «حماسه غدیر» منتشر و به‎عنوان نخستین حماسه‎نامه عربی شناخته شد.

از آن هنگام تا امروز، بارها این مجموعه به چاپ رسیده و مورد تجلیل و تقدیر فراوان قرار گرفته است؛ گرچه نویسندگان و شاعران بسیاری قدم در راهی گذاشته‎اند که پولس سلامه آغاز کرده بود، لیکن همچنان شور و حال و زیبایی خیره کننده اشعار او تابش و درخشش دیگری دارد.

پولس سلامه - حقوقدان و ادیب لبنانی - در سال 1902در روستای بتدین القش (منطقه جزین) در جنوب لبنان به دنیا آمد و در سال 1979 درگذشت . پدرش یوسف، به‎کار آزاد اشتغال داشت و گرچه درس نخوانده بود اما بسیار باهوش و خوش‎حافظه بود. پولس سلامه تحصیلات خود را از مدرسه روستا آغاز کرد و سپس به مدارس صیدا و بیروت رفت و آن‎گاه در مدرسه فرانسوی بیروت لیسانس حقوق گرفت و به‎کار قضاوت و وکالت اشتغال یافت و در این کار تا بالاترین مدارج پیش رفت.

اشتیاق غیرعادی او به مطالعه از کودکی، باعث شد تا معلومات بسیار گسترده و عمیقی در موضوعات مختلف ادبی و تاریخی پیدا کند و به‎کار نگارش و تألیف اشتغال یابد. وی که از دوران نوجوانی استعدادهای ادبی و شخصیت قدرتمند خود را آشکار کرده بود، در 14 سالگی برای نخستین‎بار قصیده‎ای سرود و بعد از آن به مناسبت‎های مختلف اشعاری می‎گفت که متأسفانه بعدها مجموعه اشعار دوره نخست زندگی ادبی او مفقود شد و جز چند بیت چیزی از آن‎ها باقی نماند.

وی در سال 1929 ازدواج کرد و چهار پسر به نام‎های نهاد و سعاد و رشاد و جواد داشت. از سال 1936 که در طرابلس به قضاوت مشغول بود، بیماری و مشکلات جسمی دردناک و طولانی‎اش آغاز شد که تا پایان عمرش ادامه یافت و در مجموع 26بار تحت عمل جراحی قرار گرفت و در مدت حیات خود تا پیش از مرگ همیشه گرفتار این ناراحتی‎ها بود. وی همه تألیفات و اشعار خود را در فواصل میان بیماری‎ها و بستری شدن‎ها به نگارش در آورد.

پولس سلامه در اشعار مختلف خود به این سختی‎ها و درد‎ها اشاره می‎کند و در کتاب «خاطرات یک مجروح» به تفصیل درباره بخشی از این دوران می‎نویسد و از فلسفه درد حرف می‎زند. او که به‎دلیل تداوم بیماری‎ها و شدت دردها و مشکلات جسمی ایوب قرن بیستم نامیده می‎شد، در یکی از مناجات‎هایش با اشاره به این سال‎ها درد و رنج می‎گوید:

«خدایا تو را شکر می‎کنم که مرا با درد پاک ساختی و روحم را در کوره بلا گداختی تا مرا پیراسته به نزد خود بری، پس به شبنم آسمانی خویشم شستی، آن‎سان که باران درختان خاک گرفته و آلوده را می‎شویند و پاکیزه می‎سازند تا در پرتو آفتاب بدرخشند و نور تو بر آن‎ها بیفتد و در زندگانی جاری شود و گل چشم بگشاید و شکوفه بخندد. خدایا درد من در برابر آتش عذاب تو چیزی نیست که زندگیم همه گناهی بزرگ بود! مرا عافیت دادی و به باطل گرویدم، روزی مرا افزودی و در گناه هزینه کردم، تو تنها کاسه‎ای زهر در کامم ریخته‎ای کمتر از آن‎چه سزاوارم پس اگر بیشترم دهی بیشتر طلب خواهم کرد!» 2

او در سال‎های بیماری به‎ناچار از کار قضاوت دور ماند و در بستر بیماری به نوشتن و سرودن پرداخت و در مجموع حدود 16 کتاب شعر و نثر در این دوره از خود به یادگار گذاشت که مشهورترین آن‎ها «ملحمه الغدیر» نخستین منظومه حماسی تاریخی عربی به‎شمار می‎آید. برخی از دیگر کتاب‎های او عبارتند از: «ملحمه عیدالریاض، خبز و ملح، حکایه عمر، مذکرات جریح، مع المسیح»

درد و رنج اساسی‎ترین عنصر در شخصیت پولس سلامه است و به‎راستی کسی نمی‎داند اگر این درد و بیماری‎ها نبود، چه‎چیزی از شخصیت و ابعاد وجودی او باقی می‎ماند! لیکن این حقیقت کاملا آشکار است که تعامل زندگی او با حادثه‎ای ناگهانی که موجب بیماری‎اش شد و تا آخر عمر، وی را به بستر انداخت، باعث شد او به قرائت کتاب‎های دینی و فلسفی و ادبی مشغول شود و به مرور اندیشه‎ها و افکار خود بپردازد و به حقایق زندگی بیندیشد و بدین‎گونه نبوغ ادبی و فکری او عیان شودد. 3

بدین‎گونه او که تا پیش از این یا به تدریس در مدرسه یا قضاوت در دادگاه مشغول بود، فرصت یافت تا یا در سکوت و خلوت خود بیشتر بیندیشد و بخواند و یا پس از تلخی جدایی از افراد منفعت‎طلب و منافقی که او را پس از بیماری رها کردند، در محیطی متفاوت با افرادی تازه بنشیند؛ چنان‎که از دوره استراحت خود در درمانگاهی در کوهستان می‎گوید: «روستاییان به دیدنم می‎آمدند و من که خودم روستازاده بودم، به حرف‎های‎شان گوش می‎سپردم و اسم گاوها و بزهای‎شان را می‎پرسیدم.» 4

پولس سلامه در سال 1946 قصیده شورانگیز «علی و الحسین» را سرود و در مقدمه زیبا و دلنشین آن چنین گفت: «شاعر عرب‎زبان چه مسلمان و چه مسیحی به اسلام مدیون است؛ چراکه نمی‎تواند قلم را به کلمات فصیح بگرداند جز آن‎که نمی از باران قرآن کریم بر او هست.» و سپس با تجلیل فراوان از امیرمؤمنان علی علیه‎السلام و با اشاره به تاریخ اسلام و مصیبت‎های اهل‎بیت از شبی یاد می‎کند که تا صبح بر فاجعه کربلا گریسته و این قصیده را سروده بود.

این کتاب در واقع مقدمه‎ای شد تا او دو سال بعد به درخواست و پیشنهاد علامه سیدعبدالحسین شرف‎الدین، کار عظیم «حماسه غدیر» را آغاز کند. وی در مصاحبه‎ای می‎گوید: «وقتی درباره امام علی شعر می‎گویم یک شیعه واقعی می‎شوم، در درونم ایمانی عمیق می‎جوشد و می‎خروشد و مرا به نوشتن وادار می‎کند و این است که حتى یک بیت را بدون عقیده و صداقت ننوشته‎ام.» 5

شاید ابیات مشهور او ترجمان همین عبارات باشد که:

«جلجل الحق فی المسیحی حتى/ عُد من فرط حبه علویا!

لا تقل شیعه هواه علی/ إن فی کل منصف شیعیا»

(حق چنان در من مسیحی به خروش آمد که از شدت عشق او مرا شیعه دانستند. مگو شیعیان هواداران علی هستند زیرا که در درون هر شخص با انصاف و حق‎جو یک فرد شیعه قرار دارد!)

بدین ترتیب، او نهالی بسیار با برکت و پر ثمر را کاشت و چنان‎که خود می‎گوید، روایت شورانگیز خویش از تاریخ اسلام و مصایب اهل‎بیت را آغاز کرد:

«با نهج‎البلاغه آغاز کردم و پس از چندبار قرائت قرآن به مطالعه تفاسیر مختلف پرداختم، از جلالین و بیضاوی تا تفسیر طنطاوی جوهری و بعد سیره نبوی را خواندم از حلبی و رشامی و بعد صحیح مسلم و صحیح بخاری را جست‎وجو کردم و بعد از همه این مطالعات به علی‎بن‎ابی‎طالب برگشتم و این‎جا بود که فهمیدم دلم شیعه شده است. من با شعر و فکر و ایمانم شیعه شدم گرچه در دینم مسیحی هستم.»6 و در گفت‎وگویی دیگر در آخر حیات خود می‎گوید: «من مارونی شیعه‎ام.» 7

پولس سلامه همچنین از نخستین شاعرانی است که شعر و ادبیات مقاومت را پایه‎گذاری کردند. او در سال 1947 یعنی یک سال پیش از تأسیس رسمی رژیم صهیونیستی، کتاب «فلسطین و أخواتها» را منتشر کرد و به تفصیل از عزت و کرامت کشورهای عربی و اسلامی در برابر اشغالگری صهیونیست‎ها سخن گفت. از این جمله است این ابیات که:

«هرکه از میان ما بترسد و روی از مبارزه برگرداند، به خواری و ذلت گرفتار می‎شود و کسی از ما بر او سوگوار نمی‎شود و هرکس با قهرمانی و شجاعت به میدان نبرد پای بگذارد و مرگ را در آغوش گیرد، سرود جاودانگی برایش خواهیم خواند» 8

در سال 1949 مدرسه عاملیه بیروت مراسم بزرگداشت مفصل و با شکوهی برای او برگزار کرد که خود وی در آن زمان در بستر بیماری بود و چون امکان حضور در این مراسم را نیافت، یکی از دوستانش سروده او را به این مناسبت قرائت کرد و خود در بستر به گزارش مستقیم رادیو گوش می‎داد.

پس از انتشار «حماسه غدیر» رشید بیضون که نماینده شیعیان در مجلس بود و مدرسه عاملیه را تأسیس کرده بود، جمعی از شاعران و ادبا و چهره‎های فرهنگی را گردآورد تا برای بزرگداشت پولس سلامه برنامه‎ریزی کنند. این مجموعه بعد از چند جلسه گفت‎وگو مصمم به برگزاری مراسمی بزرگ شدند و بدین منظور با شاخص‎ترین چهره‎های ادبی و شاعران عرب و عالمان دینی و مراجع تقلید و نهادهای رسمی تماس گرفتند و آن‎ها را برای مشارکت دعوت کردند و در تاریخ 22 ژوئن 1949 این مراسم باشکوه در مدرسه عاملیه برگزار شد. 9

پولس سلامه، مسیحی مارونی، در تاریخ زندگی خود هم با عاشقانه‎ترین بیان و سخن، از امام علی گفت و داستان غدیر را روایت کرد و چند سال بعد با سرودن «ملحمه عید الریاض» به روایت تاریخ پادشاه سعودی پرداخت. گویی می‎خواست نشان دهد که از سر تعصب و گرایش مذهبی چیزی نگفته است و اگر قرار بود چنین باشد، باید این شاعر مارونی در مدح و وصف مارون مقدس یا شربل مقدس می‎سرود 10

فرزند او رشاد سلامه که راوی گریه شبانه او در سرودن داستان کربلاست و از مجالس مقتل‎خوانی سالانه خانواده‎شان در ظهر عاشورا می‎گوید، نقل می‎کند که پس از انتشار گسترده کتاب «حماسه عید غدیر» علامه عبدالحسین شرف‎الدین به خانه ما آمد و بر در خانه ایستاد و گفت: «من امروز به زیارت این خانه آمده‎ام. هرکس بیتی در مدح امام علی بسراید، خانه‎ای در بهشت دارد و تو ‎ای پولس سلامه صدها بیت در فضایل این خاندان سروده‎ای» و ادامه داد: «دلم می‎خواهد وصیت کنم مرا با کفنی از اوراق این کتاب دفن کنند!»

شاید اگر علامه عبدالحسین امینی عمر و سلامت خود را در جست‎وجوی روایات تاریخی غدیر فدا کرد این علامه که عبدالحسین نیز هست بانی و باعث درخت سایه گستری شد که از زبان شاعری مسیحی طعم میوه‎های شیرین گزارش غدیر را در کام تاریخ معاصر بنشاند.

درخت سایه‎گستر و مبارکی که اندک‎اندک نهال‎های دیگری در کنار خویش رویاند و به مرور بوستانی از آثار سلیمان کتانی و نصری سلهب و جورج شکور و جورج جرداق و خلیل فرحات و ده‎ها شاعر و ادیب مسیحی دیگر پدید آورد. بوستانی که همه درختان گوناگونش در طعم شیرین اعتراف به حقیقت مشترک هستند11


پانوشت ها:
1- عیدالغدیر – ص 12

2- مذکرات جریح - ص 152

3- بولس سلامه، منصور عید - ص 40

4- لبنانیات، نقولا زیاده - ص 143

5- بیروت المساء، 8/3/1974

6- همان

7- الأنوار 5/6/1978

8- پولس سلامه، کمال السید - ص 130

9- گزارش این مراسم و متن سخنرانی‎ها و اشعار یک سال بعد در کتابی به چاپ رسید. یک نسخه از این کتاب که اکنون نایاب است، اخیرا به کتابخانه حرم امام علی علیه‎السلام در نجف اشرف اهدا شد؛ بدان امید که دوباره چاپ و منتشر شود.

10- شعراء لبنانیون رحلوا، میشال جحا - ص 298

11- نگارنده شرح مفصلی از این‎گونه آثار و نمونه‎هایی از اشعار پولس سلامه در وصف اهل‎بیت و مقتل سیدالشهدا علیه‎السلام و فرزندانش در کتاب «پدر، پسر، روح‎القدس» آورده که به منظور پرهیز از تکرار در این یادداشت ذکر نشد./916/د103/ع

ارسال نظرات