گزارشی از میزگرد علمی زمان در فلسفه و فیزیک؛
زمان فلسفی و زمان فیزیکی (2)
خبرگزاری رسا ـ میزگرد علمی زمان در فلسفه و فیزیک با حضور پژوهشگران حوزه علمیه قم به همت مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری رسا، گزارش بخش اول میزگرد علمی زمان در فلسفه و فیزیک، دراختیار خوانندگان گرامی قرار گرفت که کارشناسان در بخش اول به ارایه دیدگاه های خود پرداخته بودند. اکنون بخش دوم و پایانی گزارش، تقدیم می شود.
در ادامه میزگرد، حجتالاسلام کیاشمشکی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به تفاوت نگاه فیلسوفان و فیزیک دانان به زمان اشاره کرد و گفت: نکته جذابی که بنده استفاده کردم این بود که حقیقت زمان، دغدغه فیلسوفان است و سنجش زمان مدنظر فیزیکدانها و اساساً فیزیکدانها و فیلسوفان به یک موضوع نمیپردازند . که البته این بحث به دوره جدید تفکر میپردازد.
وی با جدا دانستن رسالت علمی فیزیکدانان، و قرائت آیه چهارم سوره معارج که میفرماید «تَعْرُجُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ»، اظهار داشت: همانطور که مباحث فلسفی فیزیکی تا حد زیادی تحت نگرش ارسطویی، زمان را منحصر به مادیات میکند، این قبیل آیات را چگونه باید تأویل کنیم؟ حرکت در نفس، براساس نظر صدرالمتألهین مجرد است، چگونه میتوان زمان را به این امر نسبت داد؟ آیا میتوان زمان را به شکلی توسعه مفهومی داد که زمان پالایش شده به مراتب غیر ماده وجود هم نسبت داده شود؟ و آیا زمان مانند علم قابل پالایش است؟
وی در این جا از حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا فیاضی، رییس هیأت مدیره مجمع عالی حکمت اسلامی و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در جلسه حضور داشت، خواست تا در این زمینه ابراز نظر کند ولی این خواسته اجابت نشد! و حجتالاسلام کیاشمشکی در ادامه از کارشناسان خواست تا بیشتر در باره اقوال و آرایی که در فلسفه و فیزیک در مسأله زمان مطرح شده است، سخن گویند.
حجتالاسلام حاجی ابراهیم در بخش دوم سخنان خود به درک فلسفی زمان پرداخت و گفت: در فلسفه توجه به حرکت، تغییر و تدریج در جهان خارج که بیشتر نگاه آفاقی است ما را با مسأله زمان گره میزند، اما رویکرد دیگری نیز میتوان نسبت به مسأله زمان داشت و آن بحث حالات باطنی خود ما است، مانند طولانیتر بودن زمان در فراق در مقایسه با وصال.
وی توضیح داد: فیلسوفانی که بیشتر گرایش اگزیستانسیالستیک دارند، زمان را با توجه به فهم خود از حوادث و واقعیات در حقیقت گذشته، حال و آیندهای که در درون خود احساس میکنیم تعبیر و تفسیر میکنند؛ این نگاه در اندیشههای بروک سون ظهور پیدا کرده و پس از بروک سون کسانی مانند راسل، هایدیگر و سارت به آن پرداختهاند.
این کارشناس، اضافه کرد: توجه به زمان گاهی در مقایسه دو شی است که حرکتی را انجام میدهند چه فاصله معینی را در یک زمان طی کنند یا در زمان واحد فاصلههای متفاوتی را طی کنند؛ از این رو وجود زمان گاهی در التفات و عنایت به حرکتهای بیرونی و گاهی در آنچه بر ما میگذرد قابل درک است با آن نگاهی که اگزیستانسیالیستها دارند که قائل به جهانشناسی و خودشناسی هستند. اما درباره اندیشه ارسطویی، که در مقایسه با اندیشه افلاطونی و فیثاغورسی، تفکر کیفی داشت، میتوان گفت در مقام تبیین حوادث به دو چیز نیاز داریم یکی مقولات و مفاهیم تبیینی و دیگری اصول تبیینگر.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اصول تبیین گر، صبغه کمی و ریاضی هم دارد و ممکن است بعضی از مفاهیم تبیین نیز از سنخ مفاهیم کم باشند، ابراز داشت: وقتی خودکاری را از ارتفاعی رها می کنیم، در تبیین و بیان چرایی این اتفاق، دو تبیین قابل فرض است یکی اینکه هرچیزی میل دارد به اصل خودش برگردد، پس اصل تبیینگر اول، میل است. مفهوم دیگر مفهوم قاصر و حرکت طبیعی است. در نگاه نیوتنی به مفهومی مانند میل و اصل تبیینگری که شی به اصل خود برگردد، کاری نداریم؛ بلکه مفهوم اصلی نیرو است که اگر نیرویی بر شی وارد شود به آن شتاب میدهد. نیوتن که میگوید جاذبه بین یک شی که خودکار و شی دیگر که زمین است نیرویی متناسب با حاصلضرب این دو شی وارد میشود، اقتضای نیروی جاذبه را نشان میدهد.
حجتالاسلام حاجی ابراهیم به گرایش اندیشمندانی مانند کپلر، گالیله و پیشینیان به دیدن واقعیات و مقولات طبیعی قابل اندازهگیری و اصول تبیینی از منظر کمی و ریاضی اشاره کرد و ابراز داشت: با اینکه زمان در اندیشه ارسطویی از جنس کم متصل شمرده میشود اما تا زمان گالیله از جابجایی در طول زمان که از آن مفهوم سرعت و شتاب شکل میگیرد، تفکیکی بین سرعت و شتاب نمیبینید، بنابراین تفکیک میان جرم و وزن از زمان گالیله است.
وی تقدم منطقی پرسش های فیزیکی و فلسفی را یادآور شد و گفت : نخستین مسأله بحث چیستی زمان است، دومین مسأله هستی و سوم بحث احکام زمان است. از جمله احکام زمان بحثی بود که حجتالاسلام عباسی در بخش فیزیک مطرح کردند که البته این زمانی که بر فرض گفتیم هست و این زمانی که حقیقت آن را عبارت از کمیت و اندازه یک امتداد یا سیلان و جریان دانستیم، این جریان آیا امری است که ناظرهای متعدد آن را اندازهگیری میکنند، همه جا یکسان و به یک اندازه دیده میشود یا تابع به اندازههای مختلف است.
عضو هیأت علمی دانشگاه امیرکبیر تهران افزود: در میان فیلسوفان، برای هستی زمان، دوگونه برهان از زمان ارسطو به این سو شکل گرفته که یک برهان از زمان طبیعیات و طبیعیون و برهان دیگر از منظر الهیات و مابعدالطبیعه مطرح است. در این بحث، عمده آنچه ادبیات فلسفی خود ما پرداخته، از منظر توجه به جهان آفاقی است یعنی جهان بیرونی نه درونی؛ کسانی واقعیات زمان را در باب هستی، همان برهانهای طبیعی به کار بردهاند و برخی متکلمین زمان را امری موهوم تلقی کردهاند.
وی همچنین با اشاره به چیستی و ماهیت زمان، اظهار داشت: در بحث چیستی زمان با توجه به اینکه فیلسوفان مسلمان زمان را واقعی انگاشتهاند و بعدها این زمان را باعث تقدم و تأخر اشیاء دانستهاند و افزون بر آن مرتبط با حرکت تدریجی در برخی حوادث عنوان کردهاند؛ بر این اساس تفسیری که از چیستی زمان و ماهیت زمان ارائه دادهاند نشاندهنده یک مقدار و اندازه برای زمان است، اما اندازه و مقدار یک حرکت و کششی که در خارج اتفاق میافتد.
حجتالاسلام حاجی ابراهیم در پایان سخنان خود به تعریف زمان پرداخت و تصریح کرد: زمان عبارت از یک کمیت است، منتهی کمیتی که با طول، سطح یا حجم فرق دارد؛ کمیت زمان در حقیقت کمیتی است که غیر قار بوده و اجزای آن هم با یکدیگر جمع نمیشوند؛ بنابراین ماهیت و چیستی زمان، کمیت غیر قاری است که این کمیت غیر قار نشان دهنده مقدار حرکت و یک خروج تدریجی است.
پس از سخنان حجتالاسلام حاجی ابراهیم، دبیر علمی این نشست علمی، تقسیمبندی خود از آرای فیلسوفان در بحث زمان را ارائه داد و گفت: برخی از فیلسوفان معتقدند زمان شناختناپذیر است و برخی معتقد به شناختپذیری زمان هستند؛ برخی از کسانی که قائل به شناخت پذیریاند، زمان را واقعی و برخی زمان را خارجی و عینی ندانسته و آن را متعلق به ذهن میدانند. کسانی هم که زمان را متعلق به ذهن میدانند معتقدند زمان از جنس نفسانیت است و برخی زمان را از جنس مفاهیم میدانند. این تقسیمبندی جایگاه هر فیلسوف را در ارائه نظریهها و آرا متمایز میکند.
وی برای ادامه بحث این پرسش را مطرح کرد که آیا زمان جهت مشخصی دارد و همواره از گذشته به آینده است یا اینکه ساختار دوری دارد و یک مسیر دوری را طی میکند و در صورتی که حرکت زمان خطی باشد آیا برگشتپذیر هست یا خیر؟
حجتالاسلام منفرد، بخش دوم سخنان خود را با این نکته آغاز کرد که مطالب حجتالاسلام حاجی ابراهیم درباره زمان از منظر مشائیان بود، به تبین بحث زمان در حوزه تفکر سنت آگوستن فیلسوف مسیحی و صدرالمتألهین فیلسوف شهیر اسلامی پرداخت.
وی در آغاز در تشریح اصول تفکر بنیادین سنت آگوستن گفت: نخستین اصلی که سنت آگوستن مطرح میکند، اصل بازگشت به خویشتن است؛ انسان به نظر سنت آگوستن جایگاه ویژهای دارد چراکه در این تفکر انسان به صورت خدا آفریده شده است. از آنجا جنبه روحانی نفس انسان در عین وحدت سه وجه دارد و اصل بهرهمندی از نظر سنت آگوستن نیز سه جنبه وجود، شناخت و عشق دارد.
این استاد حوزه و دانشگاه دیگر اصل بنیادین تفکر آگوستن را اصل تغییرناپذیری و جاودانگی دانست و گفت: او معتقد به جاودانگی وجود حقیقی و اختصاص آن به موجودی تغییرناپذیر و همواره ثابت بود.
حجتالاسلام منفرد با بیان اینکه هم ملاصدرا و هم آگوستن معتقدند که زمان با حرکت ارتباط وثیق دارد، گفت:اما آگوستن زمان را بنیادیتر از حرکت اجرام آسمانی و حرکت اجسام میداند و هرگز نمیخواهد زمان را آفاقی معنا کند و آن را به معنای ارسطوییان و مشائیان تبیین کند که زمان را به ظرف تعبیر میکنند و در این ارتباط میگوید «زمان هیچگاه حرکت ماه، خورشید و سایر ستارگان نیست». او معتقد است زمان در بستر حوادثی که در جهان رخ میدهد انتزاع میشود و این حرکات در پرتو زمان سنجیده میشوند؛ آگوستن بحث زمان را نفسانی و درونی میداند و آن را ارتباط گذشته به آینده معنا میکند.
وی در بخش دیگر سخنان خود به تشریح اصول و مبانی فکری ملاصدرا پرداخت و گفت :اصالتالوجود و تشکیک وجود از اصول اساسی فلسفه صدرایی است؛ صدرالمتألهین حرکت را داخل در مقوله به شمار نمیآورد؛ حرکت و وجود به معنای صدرایی عین خارجی نیستند بلکه عقل از روابط و توقف یک موجود بر موجود دیگر چنین استنباطی را دارد. صدرالمتألهین زمان را از مفاهیم غیرماهوی میداند، از این رو زمان در بحث ماهیات نمیگنجد، زمان یک اعتبار عقلی و فلسفی و از مفاهیمی است که تنها با تحلیل عقلی به دست میآید.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد :صدرالمتألهین زمان را حقیقت وجود سیال و وجود سیال را رتبهای از مراتب حقیقت عینی وجود میداند؛ زمان در خارج وجود مستقلی ندارد بلکه از نحوه وجود سیال و نو شونده انتزاع میشود.
وی در پایان سخنان خود به مقایسه نظر سنت آگوستن با نظر صدرالمتألهین پرداخت و گفت: صدرالمتألهین، زمان را یک اعتبار عقلی میداند که از رابطه بین موجودات متغیر به دست میآید و سنت آگوستن هم زمان را امری ذهنی می داند که متناسب با حرکت و تغییر است؛ بنابراین میتوان گفت این دو فیلسوف، همسخن هستند.
در این بخش حجتالاسلام کیاشمشکی دبیر علمی این میزگرد، با بیان این مطلب که آگوستن برای فرار از شبهات و اشکالاتی که به تعبیر ارسطو بر زمان وارد بود بحث زمان انفسی را مطرح کرده است، پرسید: آیا برای خروج از اشکالات ارسطو باید از آن فرار کرد؟
وی گفت: در سنت مشائی دو طبقه معقول و محسوس، مادی و مجرد وجود دارد که زمان بین این دو معلق است اما در سنت صدرایی عالم مثال هم به میان میآید که ویژگیهایی دارد و متأسفانه درباره زمان پیرامونی آن بحثی نکردهایم.
اکنون نوبت حجتالاسلام عباسی بود که سخنان پایانی خود را ایراد کند. وی به دیدگاههایی که در سنت حکمت متعالیه مطرح شده اشاره کرد و گفت: فیزیک جدید و فلسفه در نگاه حکمای اسلامی، نگاهی کاملاً رئالیستی و واگرا به زمان دارد؛ شاید درباره ارسطو بتوان گفت که صرفاً زمان را یک ظرف خالی فرض نمیکند، اما واقعیت این است که ارسطو زمان را مقدار حرکت، منتهی مقدار حرکت عرضی میداند.
معاون آموزش حوزه علمیه قم، با بیان اینکه صدرالمتألهین زمان را به نحوه وجود اشیای مادی که وجودشان وجود سیال هست ارجاع میدهد، خاطرنشان کرد: ملاصدرا حرکت در اعراض را از شئون جوهر و کاشف از حرکت در کنه وجود آن شی میداند؛ یعنی تا در جوهر پدیدهها حرکتی رخ نداده باشد، اعراض و کم و کیف تغییر نمیکند.
وی با تاکید بر این که در مباحث علم جدید و فیزیک جدید به این بخش از زمان اصولاً ورودی نشده است؛ گفت : بعد چهارم به آن مفهومی که برای صدرا مطرح میکنیم که وجود مادی افزون بر کشش سه بعدی در مکان، کششی در مسیر دیگری دارد که زمان نامیده می شود، مدنظر فیزیک جدید نیست؛ آنچه فیزیک جدید به آن میپردازد خود زمان نیست، بلکه اندازه گرفتن فاصله زمانی است.
در بخش پایانی میزگرد، حجتالاسلام حاجی ابراهیم گفت: آنچه در نسبیت خاص و نسبیت عام مطرح میشود، درباره مکان نیز مطرح شده و در حقیقت، نسبیت در مکان یک امر بسیار روشن است؛ فرض کنید قطاری در حال حرکت است و در یکی از کوپههای این قطار، میز تنیسی قرار دارد و دو نفر مشغول به بازی پینگپنگ هستند؛ وقتی توپی از یک طرف میز به طرف دیگر آن زده میشود، و قطار هم در حال حرکت است، توپ در حال حرکت قطار یک متر حرکت میکند و آن طرف میز میافتد. این اتفاق از نگاه ناظری که در خود قطار است و حرکت توپ را میبیند، یک متر است، اما از دید ناظری که بیرون قطار ایستاده و حرکت قطار را شاهد است و البته حرکت توپ را میبیند، ممکن است حرکت آن به اندازه پنجاه متر دیده شود؛ از این رو میزان حرکت مکانی، سنجش و اندازهگیری مکانی یک شی در حال حرکت، تابع مبدأ مختصات و ناظر است.
وی سپس به نسبیت زمان اشاره کرد و گفت : نسبیت زمان مبتنی بر یک سری پدیدههایی است که در علم اتفاق میافتد و از جمله آن پدیدهها، آزمایشی است که در آن ثابت میشود سرعت نور ثابت بوده و تابع منبع نور نیست. به همین جهت اگر سرعت نور ثابت و مستقل از منبع شد و از طرف دیگر چون نور جزو امواج الکترومغناطیسی است و فرکانس دارد، به سبب هم جهت بودن، هرچه انرژی آن بالاتر رود، فقدانش هم بیشتر میشود.
حجتالاسلام حاجی ابراهیم تصریح کرد: اگر یک نور در کنار جرمی که میدان گرانشی زیادی ایجاد میکند قرار گیرد تا وقتی که این نور یا مبدأ تشعشع نور از او دور شود، انرژی در آن فرق کند، سرعت ثابت است، اما اگر انرژی کم و زیاد شود، فرکانس هم کم و زیاد میشود و اگر فرکانس کم و زیاد شود با فرض اینکه سرعت نور ثابت است، زمان هم ثابت خواهد شد. این اتصال زمان یا انقباض زمان محصول آن است که چند نکته را کنار هم بگذاریم و البته اینجا پارادکس دوقلوها مطرح میشود. بنابر این پارادوکس اگر دو برادری که دو قلو هستند در زمین زاده شوند و یکی در زمین زندگی کند و دیگری از زمین به جایی فرستاده شود که از حوزه گرانش و جاذبه زمین دور است، پس از گذشت پنجاه سال میبینیم که پنجاه سال بر برادر اول که در زمین زندگی میکرده گذشته است، حال آنکه برادری که از میدان گرانش دور بود، تنها سی سال را پشت سر گذاشته است.
گفتنی است، میزگرد علمی زمان در فلسفه و فیزیک که از ساعت 9:15 صبح پنجشنبه 30 دیماه در سالن اجتماعات مدرسه عالی دارالشفای قم برگزار شده بود، با ارائه پاسخ حجتالاسلام عباسی به پرسش های حاضران در ساعت 12:10 به کار خود پایان داد. 920/501/ح
ارسال نظرات