به بهانه دهم فروردین سالروز ارتحال آیت الله بروجردی؛
مرجع اعظم
خبرگزاری رسا ـ دهم فروردین، سالروز رحلت آیت الله سید حسین بروجردی است که زعامت عامه وی در حوزه و جهان تشیع، منشأ برکات فراوان و آثار علمی، فرهنگی و سیاسی بود. از این رو نگاهی داریم به حیات پربار این مرجع تقلید بزرگ شیعه.
هادی الیاسی
حوزه علمیه قم از بدو تأسیس تا کنون، تاریخ پر فراز و نیشیبی را پشت سر گذاشته و سایه زعامت عالمان و مراجع بزرگی را بر خود دیده است. این حوزه پس از تأسیس در حدود پانزده سال تحت سرپرستی عالمانه و دلسوزانه آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری (ره)، روز به روز غنیتر شد و به اوج شکوفایی علمی و معنوی رسید.
پس از رحلت مؤسس حوزه علمیه قم؛ آیت الله شیخ عبدالکریم حائری (ره)، حوزه زیر نظر سه نفر از مراجع عظام اداره میشد. حضرات آیات؛ آیت الله صدر، آیت الله حجت و آیت الله خوانساری به اتفاق سرپرستی حوزه قم را برعهده داشتند. پس از ورود حضرت آیت الله بروجردی به زعامت و مدیریت حوزه در سال 1280 ق. به ایشان سپرده شد که حدود شانزده سال ادامه یافت. در طی سال های مدریت ایشان، تحولات عظیمی از نظر سیاسی و اجتماعی همچنین در بُعد تألیف، تصنیف و ترجمه، چاپ کتب فقهی و بسیاری از جوانب دیگر از جمله در ساختار مدیرتی حوزه علمیه قم پدید آمد. نتیجه این سال های پرتکاپوی حوزه ایجاد یک نوع وحدت و انسجام چشمگیر میان حوزه، روحانیت و اقشار مختلف مردم بود.
آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی، ماه صفر 1292 ش در شهر بروجرد به دنیا آمد. پدر دانشمندش حاج سید علی طباطبایی او را تحت تدبیر و تربیت خویش قرار داد. با هدایت پدر به مکتبخانه رفت و گلستان سعدی، جامع المقدمات، سیوطی و منطق را همانجا آموخت. سپس وارد مدرسه نوربخش در همان شهر شد و به تکمیل دروس حوزوی همت گماشت. وی در سن هجده سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و در مدرسه صدر این شهر سکونت اختیار کرد. حوزه اصفهان که در آن ایام از رونق چشمگیری برخوردار بود، فرصتی شد تا سید حسین، چهار سال در محضر اساتید بزرگ مانند: میرزا ابوالمعالی کلباسی، سید محمد تقی مدرس، سید محمدباقر درچهای، جهانگیر خان قشقایی و ملا محمد کاشانی به اندوختههای علمی خود بیافزاید. پس از این مدت بازگشت کوتاه مدتی به بروجرد داشت و بعد از ازدواج با خانواده خود به حوزه اصفهان آمد و در مجموع مدت اقامت خود در حوزه اصفهان که نه سال به طول انجامید به مراتب عالی اجتهاد دست یافت.
پس از آن به سفارش پدر به نجف اشرف مشرف شد. در این حوزه نیز نه سال از محضر علمی آیات عظام؛ آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، فقه، اصول و رجال را آموخت. او پس از تحصیل و تدریس دروس مختلف در نجف از جمله فصول و کسب بهرههای علمی و اجتهاد از محضر دو استاد خویش در سال 1328 ق. برای دیدار والدین و صله ارحام به بروجرد بازگشت و در میان استقبال کمنظیر علما و مردم وارد این شهر شد. شش ماه بعد پدر دانشمندش حاج سید علی طباطبایی را از دست داد و پس از یک سال نیز داغ از دست دادن استاد خویش مرحوم آخوند خراسانی قلبش را داغدار کرد که در این باره می گفت من در یک سال دو پدر از دست دادم . پس از آن آیت الله بروجردی در بروجرد ماند و اقامتش در این شهر حدود سی سال به طول انجامید. ایام حضور ایشان در بروجرد روزهای پربرکتی برای حوزه و مردم این شهر بود. آیت الله بروجردی در این مدت مشغول تحصیل، تألیف و تدریس فقه و اصول و تعلیم و تربیت شخصیت های بارز علمی و معنوی شد.
آیت الله بروجردی در سال 1364 ق. به علت بیماری به تهران آمد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. بسیاری ازعلمای اعلام قم، تهران و سایر شهرهای ایران به عیادت ایشان رفتند. در این هنگام چند نفر از فقهای سرشناس حوزه علمیه قم و در رأس آنها حاج آقا روح الله خمینی از آیت الله بروجردی جهت اقامت در قم و قبول مرجعیت جهان تشیع و مدیریت حوزه علمیه قم دعوت به عمل آوردند.
پس از اصرار علما، آیت الله بروجردی این موضوع را پذیرفت و در عصر پنج شنبه 26 صفر 1364 ق. وارد قم شد و مورد استقبال بینظیر مراجع، علما و مردم قم قرار گرفت. ایشان پس از استقرار در قم شروع به تدریس فقه و اصول کرد. اغلب فضلا و مدرسین سرشناس قم از جمله حاجآقا روح الله خمینی و سید محمد محقق داماد و حاج آقا مرتضی حائری در این دروس حضور پرنشاط داشتند. آیت اله سید صدر الدین صدر که از مراجع تقلید آن وقت به شمار میآمد، جایگاه نماز جماعت خود را به آیت الله بروجردی واگذار کرد. آیت الله سید محمد حجت، از دیگر مراجع وقت نیز پایگاه تدریس خود را در اختیار ایشان گذاشت. آیت الله سید محمد تقی خوانساری هم که جزو شاگردان نجف ایشان محسوب میشد، به عنوان احترام در درس ایشان شرکت جست. امور فوق از یک سو و از سوی دیگر رجوع علما نجف پس از رحلت آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی در سال 1365 ق. و مقلدین ایشان و شیعیان سراسر جهان اسلام به آیت الله بروجردی باعث شد که ایشان به عنوان مرجعیت علی الاطلاق مطرح شود.
آیت الله العظمی بروجردی در مدت اقامت پر برکت خود در قم، حوزه درسی پرشکوهی را تشکیل داد که شاگردان برجسته، فاضل و اندیشمند بسیاری در آن به مدارج بالای علمی و معنوی دست یافتند که هر کدام از شخصیتهای تأثیر گذار جهان اسلام و تشیع در دیروز و امروز بوده و هستند. برخی از شاگردان ایشان که اکنون نیز جزء مراجع عظام به شمار میآیند عبارتند از حضرات آیات: عبد الرحیم ربانی شیرازی، شیخ علی پناه اشتهاردی (ره)، علی صافی گلپایگانی، حسینیعلی منتظری، محمد فاضل لنکرانی، حسین نوری، ناصر مکارم شیرازی، اسماعیل مغزی ملایری، استاد مرتضی مطهری، شهید بهشتی، محمد واعظ زاده خراسانی، جعفر سبحانی، ابراهیم امینی، محمد تقی ستوده، محمد باقر ابطحی اصفهانی و بسیاری از عالمان و مراجع معظم تقلید دیگر.
حضرت آیت الله العظمی بروجردی (ره) اشراف کامل به بسیاری از علوم و فنون معمول در حوزه داشت و در بسیاری از آن علوم نیز صاحب نظر و دارای مبانی خاص بود. استاد شهید مرتضی مطهری در این باره مینویسد: «...آقای رورجردی که ما پای درسش رفتیم و دیدیم که آن طور در مسائل فقهی و اصولی اظهار نظر میکند... فقیه درجه اول زمان خود بود... در فقه و اصول مرد فوق العاده متبحر و صاحب نظری بود و بر تفاسیر قرآن هم مسلط بود و بیش از نصف قرآن را حفظ بود. ادبیات عربش فوق العاده خوب بود. انسان باور نمیکرد که یک مرد فقیه به ادبیاد فارسی این چنین مسلط باشد. گاه میشد که به یک مناسبتی شعری از مولوی یا حافظ میخواند که انسان میفهمید که او تا بر اینها مسلط نباشد نمیتواند اینها را به یک مناسبتی در جای خود بخواند. در اطلاعات تاریخی هم خوب بود...».
آیت الله حاج شیخ علی صافی گلپایگانی نیز در رابطه با شخصیت علمی ایشان میگوید: «ایشان از نظر علمی فرد جامعی بودند. در فقه، اصول، تفسیر، رجال، تاریخ، فلسفه صاحب نظر بودند. تسلط ایشان بر اقوال فقهای عامّه فوق العاده بود. به همین خاطر هم استنباطهای خوبی داشتند. در فلسفه از شاگردان ممتاز جهانگیرخان در اصفهان بودند و تبحر کامل داشتند. گفته میشد در فسلفه بعد از مرحوم سبزواری تا آن زمان، کسی مانند مرحوم کمپانی و آیت الله بروجردی نیامده است. شعرهای منظومه را به خوبی حفظ داشتند و در رجال، اجتهاد میکردند و تنها به نقل دیگران اکتفا نمینمودند. در اصول صاحب مبنا بودند، در مسائلی مانند: ترتب، مبانی جدید داشتند و مسائل اصول فقه را ریشه یابی میکردند».
از جمله اقدامات علمی آیت الله بروجردی نوآوری در استنباط احکام بود. ایشان در استنباط احکام در حوزههای علمیه قم و نجف تحولی ایجاد نمود. ایشان در عرصه فقاهت به طور دقیق و ظریف سیر اقوال قدما و متأخرین را مورد بررسی قرار میداد. موضع مراجعه به کتب قدما و تحقیق در آن را به عنوان یک اصل، مطرح و احیا کرد. در این راستا متون خطی و قدیمی فقهی از جمله جوامع الفقیه و مفتاح الکرامه را دو باره احیا و در محافل حوزوی وارد نمود.
ایشان با اشراف بینظیری که بر مسائل علم اصول داشت، بسیاری از مسائل آن را مورد تحلیل قرار داد. اختیار مبنای خاص در مفهوم اجماع، قرار دادن بحث انسداد به عنوان بیان خاص و دلیل بر حجیت خبر واحد دانستن آن از ابتکارات اصولی ایشان به شمار میرود. به طور کلی امتیازات استنباطی آیت الله بروجردی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1. جمع بندی روایات ابا و حذف زواید آن.
2. توجه عمیق به سیدار تاریخی موضوع و ریشه یابی آن.
3. اهتمام به اقوال قدما که از آن به عنوان «اصول متعلقات» تعبیر میآورد.
4. توجه به مدارک این اقوال و بررسی در آن.
همچنین آیت الله بروجردی نبوغ خاصی در بحث علم رجال داشت. آیت الله حسین نوری همدانی که از جمله شاگران ایشان است در این باره گفته است: «... آیت الله بروجردی (اعلی الله مقامه) به اندازهای محیط به تراجم راویان احادیث بود که مثل اینکه اینان را بزرگ کرده بود، هر کدامش که نام برده میشد، متولد شده کجاست، در کجا زندگی کرده است از کبار کدام طبقه و از صغار کدام طبقه، چند امام را درک کرده، چه تألیف کرده است. خلاصه به قول بعضی از آقایان یعدّ الرجال بأنامله، رجال را با انگشتانش میشمرد...».
اشراف و تبحر آیت الله بروجردی در این رشته محصولی گرانسنگ را از او به یادگار گذاشت. پیامدهای بسیار مفید تلاش ایشان در این بحث ثمرات بسیار ارزشمندی برای محافل تحقیقاتی و پژوهشگران و رجال شناسان داشت.
آیت الله بروجردی علاوه بر تسلط داشتن بر تدریس، اهل قلم نیز بود. ایشان تألیفات ارزشمندی را در قالب آثار حدیثی، فقهی، اصولی، رجالی و تراجم و متفرقه به یادگار گذاشت که شمارش و معرفی این آثار خارج از حوصله این نوشتار است.
عمر بابرکت این فقیه و مرجع گرانقدر سراسر برکت بود. ایشان علاوه بر حیات علمی خویش قدمهای بسیار مهمی در راه فعالیتهای عمرانی و فرهنگی برداشت. راهاندازی اولین مجله حوزوی، اعزام مبلغ به خارج از کشور، اهتمام به تأسیس مدارس ملی و دینی، احیای چاپ و نشر متون و آثار بزرگان، حمایت از وحدت اسلامی و مکاتبه با علمای اهل سنت از جمله اندیشمندان دانشگاه الازهر مصر از جمله فعالیتهای فرهنگی ـ مذهبی ایشان بود.
از خدمات ارزشمند آیت الله بروجردی در دوره زعامت ایشان بر حوزه علمیه قم، بخشیدن روحی تازه به حوزه و سربلند کردن روحانیت در میان جامعه و کادرسازی حوزه در راستای به وجود آمدن نیروهای انقلابی بود. در عصر زعامت آیت الله بروجردی بر حوزه، عصر انسجام درونی حوزه برای مقابله با رژیم پهلوی و رهبری نهضت مردم در آینده بود. باید اذعان داشت که در زمان مرجعیت آیت الله بروجردی نیروهایی برای انقلاب تربیت شدند که در طول نهضت انقلاب اسلامی نقش محوری را ایفا میکردند. بنابراین اگر در دوره زعامت ایشان کادرسازی حوزه و قدرت یافتن آن شکل نمیگرفت هرگز ایران شاهد بروز انقلاب بزرگ اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) نبود.
سلوک خاص سیاسی آیت الله بروجردی در زمان مرجعیت مطلق ایشان باعث میشد که در مراحلی که احساس نیاز و خطر جدی بود اقدام به مقابله و موضع گیری شود و در مواقع احتیاج به شاه معدوم نیز تذکر داده شود. حتی در برخی این تذکرات تند و شدید میشد رنگ اعتراض به خود میگرفت. به عنوان نمونه وقتی حکومت پهلوی در اقدامی قصد تغییر خط فارسی به لاتین را داشت، آیت الله بروجردی با تمام وجود در مقابل این حرکت ننگین و غرب گرا ایستاد و فرمود: تا من زندهام اجازه نمیدهم این کار عملی شود. مبارزه با فرقه سیاسی و ضالّه بهائیت، حمایت از اقدام حاج آقا حسین قمی در جریان قیام تاریخی مسجد گوهرشاد، کمک به نهضت ملی نفت، برخوردهای تحقیر آمیز با دولتمردان ظالم، مقاومت در برابر تقسیم اراضی شاه، ستیز با مظاهر آتش پرستی، هشدار به دکتر مصدق و حراست از قدس و حمایت از مردم فلسطین، نمونههایی از افکار و اقدامات و مشی سیاسی این مرجع بزرگ تقلید و عالم وآرسته است.
فقیه بزرگ حضرت آیت الله بروجردی پس از هفتاد سال تلاش علمی و فعالیت های اجتماعی و سیاسی در صح روز پنج شنبه، دوازهم شوال برابر با 10/1/1340 ش. و درحالی که 88 سال از عمر خود را صرف احیای پرچم اسلام و تقویت حوزههای علمیه نمود، چشم از جهان فرو بست. بدن مطهرش با حضور انبوه عاشقان و اندوه مردم در حضوری بینظیر تشیع و در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) جنب درب ورودی مسجد اعظم آرام یافت.
رضوان خدا بر او باد!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(با اقتباس از: آیت اخلاص، عبد الرحیم اباذری، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی)
ارسال نظرات