۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۲۵
کد خبر: ۷۵۵۵۷۴
روایت یک ارتشی از تشکیل سپاه­ پاسداران

استقبال "ارتش" از تشکیل "سپاه"

استقبال
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت 1358 برای حفظ و حراست از انقلاب اسلامی تشکیل شد. تا به حال از ابعاد مختلفی به زمینه‌ها، بسترها و چگونگی تشکیل سپاه پرداخته شده است. اما روایت ارتش از این رخداد نیز قابل توجه و تامل است.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت 1358 برای حفظ و حراست از انقلاب اسلامی تشکیل شد. تا به حال از ابعاد مختلفی به ضرورت‌ها، بسترها و چگونگی تشکیل سپاه پرداخته شده است. اما روایت ارتش از این رخداد نیز قابل توجه و تامل است.

به همین منظور در چهل و پنجمین سالگرد تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ امیر سرتیپ حسینی فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش و پژوهشگر ارشد دفاع مقدس در گفتاری به ضرورت‌های تشکیل سپاه از نگاه ارتش پرداخته است.

مشروح این گفتار در ادامه از نظر می‌گذرد.

 به­ ثمر رسیدن انقلاب اسلامی عامل اصلی تشکیل سپاه بود، زیرا وجود یک بازوی مسلح مورد نیاز انقلاب بود. در اوایل انقلاب در تمامی شهرها وقصبات،  مردم به صورت خودجوش کمیته تشکیل دادند تا امنیت را در داخل کشور تامین کنند، در آن شرایط نیاز بود یک نهاد به­صورت منظم و سازمان­یافته تشکیل ­شود تا حافظ انقلاب شود، زیرا ارتش هم در آن­زمان ماموریت  و مسئولیت حفاظت از مرزها و مبارزه با دشمن خارجی  را برعهده داشت، در آن زمان لازم بود یک نیرویی از طریق مردم و از دل انقلاب و  برای حفاظت از انقلاب تشکیل شود، بنابراین سپاه پاسداران انقلاب­اسلامی تشکیل شد.

آنچه که مورد توجه ارتش هست، حکم و فرمان ضرورت تشکیل سپاه از جانب امام­ است. این فرمان هم مورد استقبال ارتش قرار گرفت و ارتش هم کمک ­کرد برای تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. در حقیقت سپاه باید تشکیل می­شد به عنوان بازوی کمکی ارتش در داخل مرزهای کشور تا از انقلاب محافظت کند. تعدادی از تشکیلات ارتش نیز در این شرایط به کمک سپاه آمد. بنابراین تعدادی از ارتشیان مامور کمک به سپاه شدند. مرحوم شهید کلاهدوز در آن زمان سرگرد ارتشی بود،  از طرف ارتش مامور شد و رفت داخل سپاه و برای تشکیلات سپاه کار کرد، سازماندهی­کرد وآموزش داد. ارتش آموزش­های نظامی متمرکز در داخل سازمان خود  را به سپاه منتقل­ کرد و ترویج داد. آموزش­های نظامی را همچنین بودجۀ نظامی را. اسنادی وجود دارد در مورد تجهیز کردن سپاه. ارتش تجهیزات  نظامی خود را در اختیار سپاه قرارداد. و کمک-های همه­جانبه از سمت ارتش انجام شد تا سپاه بتواند در داخل ماموریت حفاظت و نگه-داری از انقلاب را انجام­ دهد.

به طور کل می­توان گفت که ارتش جزء نیروهای موسس سپاه در قسمت­های مختلف سپاه هم بوده­ است. البته بعدها هم همینطور. چرا که هم از مراکز آموزشی و هم از پادگان­ها ­و تجهیزات ارتش استفاده ­کردند. در طول جنگ نیز حمایت ارتش از سپاه را داریم  وهمکاری بسیار نزدیک و بسیار زیادی  بین این دو نهاد وجود داشت. مخصوصاٌ در دوران جنگ این دو سازمان با هم همکار بودند. ارتش در جنگ حدود 419 عملیات زمینی با دشمن بعثی داشت. این عملیات­ها به انواع مختلفی تقسیم می‌شدند. عملیات­هایی که ارتش به تنهایی آن­ها را طراحی می­کرد و نیروهایی از سپاه هم تحت کنترل ارتش در این عملیات‌ها همکاری داشتند، مخصوصاٌ در سال اول جنگ در کردستان. دسته­ای دیگر از عملیات­ها در سال دوم جنگ بود که به صورت مشترک بین ارتش و سپاه طراحی و اجرا می­شد. و این وضعیت تا سال 64 ادامه ­دارد. در همان سال­های اول یک­سری عملیات توسط ارتش طراحی و اجرا می­شد یک­سری هم توسط سپاه با پشتیبانی ارتش و با سلاح­های سنگین ارتش اجرا می­شد. در واقع این همکاری­های تنگاتنگ بین ارتش وسپاه از ابتدا تا انتهای جنگ وجود داشت. بدین­تریتب مجموعۀ دو تا سازمان با هم جنگ را به پایان رساندند.

سپاه ماهیتی مردمی داشت؛ حتی در درگیری‌های اول انقلاب در کردستان، مردم کُرد مخالف جریان­های تجزیه­طلبی با سپاه همکاری داشتند. چون سپاه در داخل مردم کُرد و با آن‌ها بود یک تهدید جدی برای جریان­های تجزیه­طب در کردستان محسوب می­شد و به­همین دلیل نیروهای تجزیه­طلب درصدد اخراج سپاه که پیوندی ناگسستنی با مردم کُرد داشتند بودند، البته سپاه سیاسی هم فکر می­کرد و نیروهای تجزیه­طلب سیاسی هم فکر می­کردند، لذا حضور سپاه در کردستان را برای خود خطر می­دیدند. هم زمان نیز سپاه شهرها و ارتش جاده­ها را در کنترل خود داشت و مکمل هم عمل می­کردند. بنابراین نیروهای تجزیه‌طلب هدف اول خود را اخراج سپاه  که از دل انقلاب  بیرون آمده بود از شهرهای پُرالتهاب مانند کردستان قرار دادند و بعد از آن هم که البته اخراج ارتش را جزء هدف دوم خود می­دانستند.

 در جریان جنگ تحمیلی، بنی­صدر قبول نداشت که سپاه وارد جنگ شود و باور داتش که سپاه به به ماموریت اصلی  خود یعنی دفاع از انقلاب بپردازد و ارتش هم جنگ را اداره کند. اگر هم کمکی می­خواهد داشته ­باشد تحت کنترل ارتش انجام دهد. ولی سپاه چون سبقۀ سیاسی داشت با تفکرات بنی­صدر و گروهی که تشکیل­ داده­ بود موافقتی نداشت. البته نه تنها سپاه بلکه آن­ زمان حزب جمهوری هم با بنی­صدر مخالف­ بود. البته بنی­صدر با قدرتمند شدن سپاه و ورود سپاه در جنگ مخالف بود و این مخالفت­ها تا مرداد 60 ادامه پیدا­ کرد.

ارسال نظرات