۱۹ اسفند ۱۳۸۹ - ۲۱:۴۱
کد خبر: ۱۰۰۲۳۸

اندیشه های ابن رشد پیرامون وحدت نفس عاقله و انکار جاودانگی شخص بررسی شد

خبرگزاری رسا ـ تاملات فلسفی ابن رشد پیرامون مساله نفس در دومین نشست جهان پس از مرگ در همایش بین المللی آموزه های دینی و مساله نفس و بدن مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
همايش بين المللي آموزه هاي ديني و مسئله نفس و بدن در قم


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، اندیشه‌های ابن رشد پیرامون وحدت نفس عاقله و انکار جاودانگی شخص عنوان مقاله ای از حسن یوسفیان، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بود که در دومین نشست تخصصی جهان پس از مرگ از سلسله نشست های همایش بین‌المللی آموزه‌های دینی و مساله نفس و بدن قرائت شد.

وی گفت: در دهم دسامبر سال1270 میلادی، اسقف شهر پاریس، با صدور اعلامیه ای، سیزده آموزه از آموزه های ابن رشدیان را محکوم کرد که یکی از آنها این بود که «تنها یک عقل در جهان وجود دارد و تک تک آدمیان را عقلی مخصوص به خود نیست.»

وی با اشاره به اینکه این انگاره، لازمی همچون انکار جاودانگی فردی و ثواب و عقاب اخروی را در پی دارد، بیان داشت: این سخن از آغاز با مخالفت های فراوان افرادی چونان توماس آکویناس روبه رو شد و ابن رشدیان دین‌دار نیز به نوعی دیگر با آن مخالفت کردند.

وی بیان داشت: ابن رشدیان قائل هستند که از راه استدلال عقلی به صورتی ضروری نتیجه می‌گیرم که عقل از نظر تعداد یکی است اما به لحاظ ایمانی، قاطعانه خلاف آن را می‌پذیریم.

وی بیان داشت: تفسیر های گوناگونی از آموزه ابن رشدی وحدت عقل با وجود اختلافاتی که با یکدیگر دارند، ارائه شده است اما اینکه لازمه این نظریه انکار جاودانگی فردی برای نفوس انسانی است، مورد اتفاق همه است.

این استاد دانشگاه گفت: ابن رشد گاهی به این لازمه به صورت مستقل تصریح ورزیده است و بدون اینکه به طور صریح پای عقول را به میان آورد، فیلسوفان را بر این باور دانسته است که نمی‌توان هر یک از افراد انسان را دارای نفسی مخصوص خود دانست.

وی ادامه داد: ابن رشد در کتاب (تهافت التهافت) این گونه دلیل آورده است که منشا کثرت عددی جز ماده نمی تواند باشد، بنابراین آنچه زید و بکر را در انسانیت با یکدیگر شریک اند، متعدد می سازد، بدن مادی آنها است.

این محقق علوم عقلی، با اشاره به چاره اندیشی ابن رشد در طرح ماده لطیف نادیدنی اظهار داشت: آنچه ابن رشد از زبان قوم آورده است، مفاد قاعده‌ فلسفی «هیچ نوع مجردی بیش از یک فرد ندارد» است.

وی افزود: برخی از ابن رشدیان نیز در همین جا به همین قاعده استناد کرده اند و آن را مورد اتفاق همه فیلسوفان دانسته اند.

این استاد دانشگاه بیان داشت: واقعیت این است که این قاعده مربوط به مجردات تامی است که چه در مقام ذات و چه در مقام فعل از ماده مبرا است، نه مجرد ناقصی که در اصطلاح نفس نامیده می شود و در مقام فعل نیازمند ماده است. /909/پ202/ع

ارسال نظرات