پارادایمهای گوناگون در علوم انسانی موجب بروز تحلیلهای متفاوت است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام عبدالحسین خسرو پناه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در نشست تخصصی نقش علم کلام در تحول علوم انسانی با اشاره به تعدد تعاریف از علوم انسانی گفت: برخی علوم انسانی را به معنای علوم غیر طبیعی و غیر مهندسی تعریف کرده اند و برخی دیگر به لوازم این علوم اشاره کردهاند.
وی با بیان اینکه منظور از علوم انسانی مورد بحث، علوم انسانی رفتاری اجتماعی تجربی عقلی است، گفت: این علوم عبارتست از رفتارها و نهادهایی که در قالب اجتماعی محقق میشود و به تبیین گزارههای نظاممند در حوزه فردی و اجتماعی انسان میپردازد.
این محقق علوم اسلامی گفت: برخی پارادیم های علوم انسانی پوزیتیویستی، برخی هرمنوتیکی و برخی ترکیبی است، در نتیجه باید بین تحلیل ها تفاوت گذارد و به عنوان نمونه بین پارادایم تبیینی دورکیم از جامعه و تبیین تفسیری مارکس وبر بر اساس هرمنوتیک تفاوت قائل شد.
وی با اشاره به اینکه عالمان انسانی فراکفورت روش ترکیب تبیینی، تفسیری را در پیش گرفتند، اظهار داشت: دانشمندان انسانی درصدد هستند با نگاه تبیینی، تفسیری و یا مختلط پدیده ای انسانی را به بحث بگذارند.
عضو هیات علمی گروه فلسفه پژوهشگاه ادامه داد: علوم انسانی علاوه بر کارکردهای گفته شده دو کار دیگر را نیز انجام می دهد که می توان به تعریف انسان بایسته و تبیین انسان ایده آل اشاره کرد.
وی گفت: علوم انسانی از طریق باید ها و نباید ها به تعریف انسان بایسته پرداخته و از طریق بایسته ها و شایسته ها، به ترسیم انسان ایده آل می پردازد.
دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: بخش زیادی از علوم انسانی از اخلاق و حقوق صحبت می کند و علوم انسانی مملو از ارزش ها است و از باید ها و نبایدها صحبت می کند.
وی گفت: علوم انسانی در مرحله بعد به تعریف انسان ایده آل روی آورده و انسان شایسته را تصویر میکند، از همین رو است که در اقتصاد فریدمن، انسان شایسته اقتصادی تعریف می شود.
این نویسنده کتابهای دینی اظهار داشت: گام نهایی علوم انسانی ارائه تعریف از انسان تحقق یافته است از این رو میبینیم که فوکو به تفسیر و تبیین انقلاب اسلامی ایران مینشیند و بر اساس باید ها و نباید های تعریف شده خود، به تحلیل و تفسیر می پردازد.
وی با اشاره به روند شکل گیری علوم انسانی در غرب بیان داشت: فلسفههای مضافی همچون فلسفه هستی، فلسفه معرفت، فلسفه انسان و فلسفه دین به تعریف انسان بایسته و شایسته می پردازد و آنگاه براساس پارادیم های علمی، انسان تحقق مییابد و سپس علوم انسانی تولید میشود. /909/پ202/ع