عوامل فساد سیاسی در افغانستان معاصر

به گزارش خبرگزاری رسا، پایان نامه«عوامل فساد سیاسی در افغانستان معاصر» به قلم محمد زکی کریمی نوشته شده است و به تبین«عوامل فساد سیاسی در افغانستان معاصر علل این فساد» پرداخته است.
بر اساس این گزارش، هدف ازاین تحقیق پاسخ به جواب به این پرسش است که «فساد سیاسی در افغانستان معاصر معلول کدام عامل یا عوامل است؟».
فرضیه عاملهای ساختار کارگزار را تحت عناوین و متغیرهایی چون شکافهای ساختاری، بیثباتی سیاسی، تغییرات ارزشی و محاسبه گرایی عقلانی به بحث گرفته است.
فساد سیاسی به مفهوم کلان سوء استفاده از موقعیت و تخریب منافع عمومی و نقض قوانین توسط سیاستمداران به کار گرفته شده است.
نتایج به دست آمده از این بررسیها مبتنی بر آن است که شکافهای قومی و قبیله ای ضمن آن که بر بیثباتی سیاسی اثر گذاشته است متقابلاً بر شکافهای ساختاری تأثیر تشدید کننده داشته است؛ و به موازات آن فساد سیاسی را تولید و تقویت کرده است.
علاوه بر شکافهای ساختاری و بی ثباتی سیاسی، دو عامل کارگزاری تغییرات ارزشی و محاسبه گرایی در افغانستان کنونی بیش از پیش مسئله فساد سیاسی را پیچیده تر و وقوع آن را شدیدتر و ابعاد آن را متنوعتر نموده است.
شکاف های قومی، اصل شکل گیری منفعت ملی و موقعیت عمومی را زیر سؤال برده و بی ثباتی سیاسی ضمن کمک به شکافها، بر عدم شکل گیری و پایداری نهادهای قانونی انجام گرفته است.
در نبود باورهای کلان ملی و عادت به بینظمی سیاسی، امروزه عامل تغییرات ارزشی زندگی را به سمت مادی شدن و محاسبهگر ایی، و رهبران سیاسی را به حیف و میل اموال عمومی جهت داده است.
این تحقیق با توجه به نظریه ساختار کارگزار، این متغیرها را در ارتباط دیالکتیکی با همدیگر دانسته و و اطلاعات و دادهها را با روش کتابخانهای به نظم و سامان رسانده است و البته که در فرایند تحقیق با مشکلاتی همانند نبود منابع و عدم دسترسی به اطلاعات دسته اول مواجه بوده است.
پایان نامه«عوامل فساد سیاسی در افغانستان معاصر» به قلم محمد زکی کریمی فارغالتحصیل دانشگاه باقرالعلوم برای اخذ مدرک مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی نوشته شده است.
شایان ذکر است، حجت الاسلام آل غفور استاد راهنما و سید عبدالقیوم سجادی استاد مشاور این پایان بودهاند.
علاقه مندان به مطالعه این پایان نامه میتوانند به کتابخانه دانشگاه باقرالعلوم مراجعه کنند./905/د102/ن