بخش نخست؛
مهندسی سبک زندگی معنوی در اندیشه مقام معظم رهبری
خبرگزاری رسا ـ سبک زندگی دینی در اندیشه مقام معظم رهبری متکی بر مهندسی معنوی است و مهندسی معنوی، محور تحول فرهنگی و مبنای مهندسی فرهنگی است. بدینسان مهندسی معنوی، اصلیترین شاخص سبک زندگی انقلابی نیز هست.
امروزه مفهوم معنویت به موضوعی فراگیر و باعث بحث و جدالهای مختلف، در مراکز آکادمیک غرب گردیده است. کسانی که با جنبشهای جدید معنوی آشنایی اجمالی دارند، به این گفته اذعان دارند. موضوع معنویت برای تمدن غرب، اکنون در عرض موضوعاتی مانند اقتصاد، فرهنگ و سیاست قرار گرفته و پارهای از کشورهای غربی(هم چون فرانسه و آمریکا) رویکردهای چند جانبه نسبت به این موضوع داشتهاند.
از یک منظر به عنوان آسیب و تهدید به آن نگریسته و قوانین ضد فرقهای، برای محدود نمودن گروههای معنویتگرا تصویب و اجرا نمودهاند و حتی بسترهای شکل گیری و ایجاد جنبشهای مردمی، برای مقابله با معنویت نو پیدا(به تعبیر آنها ادیان جدید) را در کشورهایشان فراهم کردهاند.
در رویکردی دیگر، ضمن حفظ گارد تهاجمی به بعضی از جنبشهای باطنگرا، به عنوان فرصت به امر معنویت نگریسته و حتی زمینههای تکثیر و تولید نهادها و گروههای معنوی را فراهم ساختهاند. این که این دو رویکرد چگونه قابل جمع و پی گیریاند، مأموریت این نوشتار نیست.
معنویت در اندیشه رهبر انقلاب
در اندیشه رهبری معظم انقلاب اسلامی، موضوع معنویت بارها تکرار و از زوایای مختلف مورد بازخوانی قرار گرفته و پیرامون آن نکات متعددی مطرح گردیده است. به گونهای که ایشان آرمان معنویت را «هماورد طلبی بزرگ جمهوری اسلامی» نسبت به نظام غربی برشمردهاند.
امروز انسانها در همه نقاط دنیا، به خصوص در همین کشورهای غربی و مادی، تقریباً از مادیت دلزده شدهاند. دلشان برای یک معنویتی که درست هم آن معنویت را نمیشناسند، پر میزند. جوانها سر در گم دنبال چیزی ورای این ظواهر مادی و این لذات مادی هستند که برای آنها عادی شده و در یک کلام، دنبال معنویتاند.
اما قدرتهای اداره کننده عالم و مدیریتهای اقتصادی دنیا، یعنی همین غارتگران و چپاولگران، یعنی همین که به آن استکبار جهانی میگوئید نمیگذارند ملتها به سمت معنویت راه پیدا کنند؛ لذا دیده میشود که شوق هست، اما مانع هم هست.
در یک چنین دنیایی جمهوری اسلامی ایران یعنی یک ملت، یک کشور بزرگ، در یک نقطه حساس، با این همه جوان و با این ثروتهای مادی و معنوی که درست هست و همه هم میدانند، پرچم معنویت را در دست گرفته، میگوید: من میخواهم انسانها را در سایه معنویت به سعادت، به خوشبختی، به رفاه، به امنیت، به پیشرفت علمی و به استقلال برسانم و ثابت کرده که این شدنی است. این یک هماورد طلبی بزرگ نسبت به استکبار جهانی است.(1386/02/19)
آنچه در این نوشتار مدنظر است، نقشۀ اجمالی «مهندسی معنوی» در نگاه مقام معظم رهبری است. مراد از مهندسی معنوی و نظام معنوی، سیستمی یکپارچه و متشکل از عناصر مختلف است که قطعات مختلف معنویت را در تمدن اسلامی، شکل میدهد. لازم به ذکر است ترسیم این نظام که «روح و اساس کار نهضت اسلامی است» از زوایای مختلف در نگرش رهبر انقلاب، قابل مطالعه و رصد است. ما از معنویت به هیچ عنوان صرفنظر نمىکنیم؛ روح و اساس کار ما معنویت است.(25/5/83)
در این نوشتار با نگاهی کلی، «تصویری اجمالی» از این نظام، عرضه کرده و در باب هر کدام نکات و محورهایی را بیان میکنیم. این عناصر که به صورت طولی، عناصر سازنده تمدن معنوی برآمده از اسلام را شکل میدهند، از یک منظر شامل سه عنصر فرد معنوی، خانواده معنوی و حاکمیت(نظام) معنوی است که در نهایت به تشکیل تمدن معنوی برآمده از اسلام منتهی خواهد شد.
الف) فرد معنوی
براى انسانی که طالب معنویت است، هدف اعلى عبارت است از وصول به حق! رسیدن به قرب بارى تعالى.(2/1/70) فرد معنوی کسی است که قابلیتهای روحانی و الهی وجود خویش را شناخته و به دنبال بالندگی و شکوفایی آن است.
شناخت این استعدادها تنها از وحی و مکتب انبیا ساخته است و در نتیجه رشد و حرکت دادن این قابلیتها هم، از طریق شریعت الهی میسر است. در مکتب رسولان الهی، انسان معنوی کسی است که همه چیزش برای رضای خالق خویش و طبق دستورات وی انجام میپذیرد.
کمال بشر این است که دل و فکر او پاکیزه شود. انسان خیرخواه، انسان بامعرفت، انسان خداشناس و خداپرست، انسانى است که عمل، حرکات، گفتار، کردار و حتى خاطرات و خطورات ذهنى او، طبق رضاى خدا انجام مىگیرد... انبیا، چنین انسانى را مىخواهند به وجود آورند.(15/10/71)
انسان پرورش یافته در مکتب انبیا، متخلق به اخلاق حسنه است و موجبات تعالی و تکامل معنوی و روحی را در خود فراهم نموده و به معرفت الهی دست یافته است. چنین انسانی است که انسان کامل در مکتب پیامبران است.(19/9/75)
در نظام اسلامى، آن تحوّلى که به وجود مىآید، صرفاً تحوّل سیاسى نیست. فرق اساسى نظام الهى با نظامهاى دیگر، همین است. در نظام الهى، انسانها تحوّل معنوى پیدا مىکنند. انسان مادّى، انسان معنوى و الهى مىشود و آرزوهاى مادّى به آرزوهاى والاى انسانى و خدایى تبدیل مىگردد.(29/7/77)
انسان معنوی دو حوزۀ بینش و رفتار را، مبنای تحول معنوی خویش قرار میدهد و با تحول و تغییر در این دو محور است که تفاوت انسان معنوی با غیر او معلوم میشود.
ب)بینش معنوی
انسان معنوی قبل از عمل به ایجاد بینش معنوی همت میگمارد و البته در گامهای بعدی آن را با عمل تقویت و تثبیت مینماید. هر آن چه که انسان در عرصۀ بینش و نگرش باید در عرصه حیات معنوی داشته باشد و ذهن جویندگان معنویت به آن نیازمند است، بینش معنوی گفته میشود. بینش معنوی بر سه پایه توحید، خردورزی و مسئولیت محوری استوار است. این سه محور، مهمترین ارکانِ بینش معنوی را تشکیل میدهند:
1ـ توحید محوری
معنویت باید بر محور توحید و نگرش توحیدی بنا گردد، در غیر این صورت احساسِ به ظاهر معنوی، که به انسان عارض میشود، حالتی است که به تعالی معنوی انسان هیچ کمکی نمیکند.(14/ 03/ 1381) توحید مبنای زندگی معنوی است و اعتقاد به وحدانیت خداوند باید به قاعده زندگی تبدیل شود.(29/9/68) معنا و روح توحید عبارت است از اینکه انسان بر غیر خدا عبودیّت نکند و در مقابل غیر خدا، جبهه بندگى به زمین نساید. این معناى عبودیّتِ کامل و خالص است.(10/10/73) چنین نگرشی اگر زیر بنای حرکت معنوی انسان قرار گیرد، ضامن تداوم فضایل اخلاقی در افراد گردیده و به تداوم معارف انبیا که همان کلمه توحید است، منتهی خواهد شد.(5/10/74) توحید محوری در دل انسانها «بینش امید» را متولد میکند و نشاط آور، تلاش آفرین و حرکت بخش است.(17/10/74) [معنویت]در عرصه عمل با عنصر «توکل» تکمیل شده و سپردن نتیجه کارها به ذات مقدس الهی و دوری از نتیجه گرایی از لوازم آن است.(9/6/85)
توحید در بینش معنوی تنها در اذعان به وجود خداوند خلاصه نمی شود، بلکه پذیرش اصولی، مانند جایگاه پیامبران الهی و معصومین(ع) که همگی با نصب تشریعی الهی حجیت یافتهاند، در این بینش تعبیه شده است.(18/02/ 1375) و (2/1/83) بینش توحیدیِ فرد معنوی، در پذیرش ربوبیت تکوینی الهی خلاصه نمیشود و مرز آن تا سرسپردن به ربوبیت تشریعی الهی ادامه دارد. ربوبیت تشریعی به معنای این است که انسان معنوی آن گونه که خود بخواهد و بفهمد، نمیتواند به ساحت عالم معنا قدم گذارد؛ بلکه طبق نقشۀ راهی که رسولان الهی از طرف خداوند برای انسانها ترسیم کردهاند، حرکت کرده و سلوک معنوی خویش را در چهارچوب دین ترسیم نمایند.
2ـ خردورزی
خردورزی به معنای اکتفا به عقل و به حاشیه راندن شریعت نیست. اگر چه در متون دینی به عقل، پیامبر درونی انسانها خطاب شده و دستور به احیای این رسول باطنی داده شده، اما عقل رقیب دین شمرده نشده و پرورش قوۀ عاقله و تربیت آن از مهمترین رسالتهای ادیان الهی معرفی شده است. انسان معنوی باید تقواى فکر و عقل داشته باشد؛ یعنى عقل را از انحراف نگهداشتن، از خطاها و لغزشها بازداشتن، از تعطیل و بیکارگى نجات دادن و خرد را در امور زندگى به کار بستن.(28/5/84) پرداختن به عقل و به کارگیری دستورات و راهنماییهایش، شاخص مهم زندگی معنوی است که در کنار میزان شریعت، عامل مهمی در تعالی روحی خواهد بود که البته خردورزی، نباید به صورت محافظه کاری و پرهیز از تحول خود را نشان دهد.(6/8/84)
همه خردورزىهاى بشر در طول تاریخ، ناشى از تعالیم پیغمبران است.(11/6/84) هدف دین و غایت بعثت در درجه اول، تربیت عقلانى است. یعنى نیروى خرد انسانى را استخراج کردن، آن را بر تفکرات و اعمال انسانْ حاکم قرار دادن، مشعل خرد انسانى را به دست انسان سپردن، تا راه را با این مشعل تشخیص بدهد و قادر بر طى کردن آن راه باشد؛ این اولین مسئله است و مهمترین مسئله هم همین است.(29/4/88)
اولین کار پیامبر مکرم(ص) اِثاره عقل است، برشوراندن قدرت تفکر است. قدرت تفکر را در یک جامعه تقویت کردن! این، حلال مشکلات است. عقل است که انسان را به دین راهبرد مىدهد، انسان را به دین مىکشاند. عقل است که انسان را در مقابل خدا به عبودیت وادار مىکند. عقل است که انسان را از اعمال سفیهانه و جهالتآمیز و دل دادن به دنیا بازمىدارد. لذا اولْ کار این است که تقویت نیروى عقل و خرد در جامعه انجام بگیرد.(29/4/88)
3ـ مسئولیت مداری
امروزه در عرفانهای وارداتی، شعار دوری از مسئولیتهای انسانی و اجتماعی سرداده شده و با نام «حمایت از صلح» شعار «عدم مبارزه با ظلم و جنگ» فریاد میشود.
در اسلام، انسان معنوی، انسان بریده از اجتماع و بی درد نیست. مسئولیت انسان معنوی از تعهد نسبت به آسمان و طبیعت و زمین شروع شده و تا مسئولیت نسبت به انسانها ادامه دارد.(1/5/80) ملاک مسئولیت برای انسان معنوی، این است که مصالح و سرنوشت عمومى را بر مصالح و منافع شخصى ترجیح دهد(26/9/83) و حتی نسبت به تاریخ خویش و نسبت به کل بشریت حس مسئولیت پیدا کرده و آن را مقدس بشمارد. مسئولیت و تعهد در مقابل جامعه و انسانهای دیگر تنها این نیست که انسان به هم نوعان خودش حس محبت و نوع دوستی داشته و به آن ها ترحم نماید(15/10/71) بلکه مسئولیتی دینی است که مبارزه و جهاد با ظلم و ستم را به عنوان یک مسئولیت انسانی به رسمیت میشناسد و کار و وظیفه در مقابل ایشان را یک تعهد معنوی و دینی تلقی می کند.(17/10/70)، (12/6/81) انسان معنوی باور به مبارزه، دشمن شناسی، موقعیت شناسی را نیز جزو بینشهای معنوی خویش میشمارد و اساسا زندگی را میدان مبارزه میداند.(19/11/79) استقرار عدالت جهانی(8/4/68) گسترش توحید(3/9/78) نجات مستضعفان(8/4/68) استکبارستیزی(10/8/68) آرمانهایی است که انسان معنوی در پی تحقق آن است.
ج)سلوک معنوی
سلوک معنوی مجموع کنشهایی است که انسانِ معنوی، برای کسبِ تعالی به کارگرفته و در دو حوزۀ خلقیات و رفتار(عملی) تعقیب میکند. رفتار معنوی اگر چه با وجهه فردی، توصیه شدهاند؛ اما خاصیت اصلی آن در تثبیت و بالندگی خلقیات و ملکات روحی است.
سلوک معنوی «به معنای فردی آن» فصل گستردهای در اندیشه مقام معظم رهبری محسوب میشود که اگرچه پرداختن تفصیلی به آن در حوصلۀ این نوشتار نیست، اما سیری در رؤوس و عناوین آن راهگشا و فایدهبخش است.
در بخش عملیِ، معنوی و فردی پرهیز از معاصی، خشت اول است. بخش مهمى از معنویت در اسلام عبارت است از اخلاق، دورى از گناه، دورى از تهمت، دورى از سوءظن، دورى از غیبت، دورى از بد دلى، دورى از جداسازى دلها از یکدیگر.(14/3/1390)
هدف سلوک عملی دوری از منیت و خودبینی و غرور شیطانی است. همه مفاسد عالم، ظلمها، تبعیضها ناشی از منیت انسانهاست. از این روست که غایت سیر معنوی و روحی انسانها کنار گذاشتن این خصیصه منفی است.(30/1/69) پیوند با امام عصر(عج)، انس با قرآن و دعا نمونههای عملیِ رفتار عملی است.
ارتباط روحی با امام زمان(عج)، پیوند معنوی با مرکز تفضلات الهی و کانون رحمت حق بوده و عروج روحی و قرب الهی را به دنبال دارد.(17/10/ 1374) ربط با قرآن، به این دلیل که گوینده قرآن، ذات اقدس الهى است(1/9/77) و انس با قرآن و تدبر در آن برای انسان رشد و تعالی معنوی به دنبال دارد. با قرآن دل و جان انسان نورانى شده و از ظلمات اوهام، اشتباهات، خطاها و غلطها، به نور هدایت راه پیدا مىکند.(14/10/73) دعا در هر سه نوعش، چه درخواست، چه تمجید و تحمید و چه اظهار محبت به خداوند، نقشی بیبدیل در تطهیر روح انسان دارد.(29/07/1384)
خلاصه این که عبادت، به معنای خاص خود، که همان خلوت با خدا و ارتباط با اوست(25/09/1379) غیر از شکل قرآن، امام زمان(عج)، دعا و استمداد از خدا، به شکلِ تفکر،(02/08/1389)تهجد، گریه، تضرع،(17/07/1384)توبه و استغفار، جهاد و هجرت(23/04/1368) قابل تحقق نیست.
خلقیات مثل انضباط اجتماعى، وجدان کارى، نظم و برنامهریزى، ادب اجتماعى، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران(اینکه دیگران حقى دارند و باید حق آنها رعایت شود، یکى از خلقیات و فضایل بسیار مهم است) کرامت انسان، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس ملى، شجاعت شخصى و شجاعت ملى و قناعت(یکى از مهمترین فضایل اخلاقى براى یک کشور قناعت است، و اگر امروز ما در برخى زمینهها دچار مصیبت هستیم، بهخاطر این است که این اخلاق حسنه مهم اسلامى را فراموش کردهایم).
امانت، درستکارى، حقطلبى، زیبایىطلبى(یکى از خلقیات خوب، زیبایىطلبى است)؛ یعنى به دنبال زیبایى بودن، زندگى را زیبا کردن؛ هم ظاهر زندگى را و هم باطن زندگى را؛ محیط خانواده، محیط بیرون، محیط خیابان، محیط پارک و محیط شهر، نفى مصرفزدگى، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم.(11/9/83)
در نتیجه اخلاق نیکو، فقط خوش اخلاقى با مردم نیست؛ بلکه به معناى پروراندن صفات نیکو و خلقیات فاضله در دل و جان خود و انعکاس آنها در عمل خود است.(6/1/85)
منابع: گفتارهای مقام معظم رهبری از نرم افزار حدیث ولایت که توسط مؤسسه انقلاب اسلامی تولید شده، با ذکر تاریخ سخنرانیها اخذ شده است. در این نوشتار تنها به تاریخ سخنان اکتفا شده است.
پژوهشگر و کارشناس ارشد معنویت های کاذب؛
حجت الاسلام حمزه شریفی دوست
/925/م10/ر
ارسال نظرات