زمینههای پیروزی انقلاب اسلامی
اسلام و مدرنیته
وی افزود: اولین پرسش این بود که این مهمان ناخوانده که به نام مدرنیته وارد زندگی ما شده و ساختار زندگی ما را به هم ریخته طبیعتاً ما را وارد دوره جدید خواهد کرد از چه سرشتی برخوردار است؟
وی تاکید کرد: در واقع پرسش اصلی، پرسش از هویت و چیستی این تحولات است و پرسش دوم پرسش از برون رفت یا راه حلی است که در قبال این لازم است اتخاذ شود.
این کارشناس رادیویی اظهار داشت: معمولاً مصلحان و متفکران بزرگی همچون سید جمالالدین اسد آبادی به این دو پرسش پاسخهای مناسبی دادهاند.
وی ادامه داد: برخی معتقد بودند همان مسیری که غرب طی کرده و به توسعه پیدا کرده است ما هم باید طی کنیم تا کشورمان به توسعه و پیشرفت دست یابد. برخی برون رفت های دیگری را پیشنهاد کردند اما برون رفتی که حضرت امام خمینی (ره) پیشنهاد دادند تفاوت داشت، در واقع تحلیلی که از تحولات آن دوره داشت با بسیاری از راه حلهایی که آن زمان موجود بود تفاوتهای اساسی داشت.
مهمترین ویژگی فکری سیاسی امام
فراتی ابراز داشت: امام معتقد بود که اساساً بحران ما در این دوره جدایی ما از هویت اصل دین یا محجوریت دین است و برای اینکه ما به راه حل درستی از تحولات برسیم مجبوریم با توجه به شرایط جدید، برون رفت درون بینی پیدا کنیم.
وی ادامه داد: به همین دلیل حضرت امام خمینی در زمان خودشان به جای اینکه دنبال الگوهای کاملاً مدرن بگردد تلاش میکرد از دانشهای سنتی یا دانشهای اصیل اسلامی مثل فقه نظریه ای به دست بیاورد و با گرتهبرداری از آن بتواند مشکل دوره ما را حل کند.
وی افزود: حرفها و پیشنهادات امام برای برون رفت از بحران یک حالت درونی، سنتی، اسلامی و اصیل بود و با توجه به بافت سنتی، دینی، ایرانی این برون رفت مورد توجه قرار گرفت و مردم احساس میکردند این برون رفت اصیل است و میتواند مشکلات آنها را حل کند.
چگونگی تبیین تفکرات سیاسی امام برای نسل حاضر
فراتی در پاسخ به پرسش «اگر بخواهیم تفکر سیاسی امام خمینی(ره) را برای نسل حاضر با توجه به اینکه دغدغهها و زمانها با یکدیگر متفاوت است معنا کنیم، چه سخن تازه ای از فکر و اندیشه سیاسی امام وجود دارد؟» گفت: این سؤال نه برای اندیشه سیاسی امام بلکه برای اندیشه سیاسی بسیاری از متفکران مطرح است.
وی ادامه داد: هر متفکر سیاسی که یک اندیشه منسجم و به هم پیوسته ای دارد، در بخشی از این اندیشه به پرسشهای عصر خودش پرداخته و در بخشی دیگر به مباحث ابدی و فرا زمانی پرداخته است، حضرت امام هم از این قاعده مستثنی نبود.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان داشت: اندیشه یک ماده دارد و یک صورت، معمولاً صورت همیشه به تعبیر خود حضرت امام مقصود بالعرض است و ماده این اندیشه، که اصل اندیشه را در برمی گیرد مقصود بالذات است،یک اندیشه ممکن است در صورت دچار تغییراتی باشد اما در ماده همیشه ثابت است.
فراتی تاکید کرد: وقتی حضرت امام جمهوری اسلامی را مطرح میکردند فرمودند این جمهوری برای ما مقصود بالعرض است و اسلام برای ما مقصود بالذات است یعنی جمهوری میتواند برای ما در قالبهای دیگر هم ادامه حیات پیدا کند. جمهوری به این شکل همیشه مقصود بالذات نخواهد بود.
این کارشناس رادیویی مطرح کرد: یک متفکر در تفکر خود دو سخن دارد: یکی پرسشها و یکی پاسخها به این پرسش، برخی معتقدند که بیش اینکه پاسخها مهم باشند پرسشها و دغدغهها به این تفکر اولویت و اهمیت دارد.
وی افزود: ما در فهم سیاست امام باید ببینیم دغدغهها و پرسشهای اصلی امام چه بوده است؟ و آیا این پرسشها و دغدغهها برای نسل امروز هم ماندگاری دارد و میتواند بحرانهای نسل امروز را پاسخ دهد یا خیر.
استاد فراتی تاکید کرد: اگر بخواهیم به پرسش نسل سوم برسیم به جای اینکه به پاسخها معطوف شویم باید روی پرسشها و دغدغهها متمرکز شویم.
وی در پایان افزود: اگر پرسشها را به دغدغه های بزرگ زندگی امام تعبیر کنیم بهتر است،امام دو دغدغه بزرگ در زندگی داشتند در همه سخنان و تلاشهای سیاسی و اجتماعی در پی حل آن دو دغدغه بزرگ است، این دغدغهها یکی نفی استبداد یا دست یابی به آزادی است و محور دوم محجوریت دین و قرآن و بازگشت انسان به معنویت است./919/پ201/ن