۲۱ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۳:۳۵
کد خبر: ۱۵۹۹۱۵
در گفت‌و‌گو با یکی از شاگردان؛

چرا آیت الله خوشوقت کتاب نمی‌نوشت؟

خبرگزاری رسا ـ حجت‌الاسلام شیر خدایی شاگرد آیت‌الله خوشوقت گفت: به آیت‌الله خوشوقت اعتراض می‌شد که چرا کتاب نمی‌نویسید، ایشان می‌گفت من آدم نویسی را مهمتر می‌دانم، نوشتن کتاب خوب است و برکت دارد اما خیلی از کتاب‌ها خوانده نمی‌شوند و خاک می‌خورند در حالی که اگر آدم‌ها تربیت شدند نه تنها خیانت نمی‌کنند بلکه خدمت‌های فراوانی می‌کنند
مرحوم آيت‌الله خوشوقت در كنار رهبر انقلاب مرحوم آيت‌الله خوشوقت در كنار رهبر انقلاب
حجت‌الاسلام سید احسان شیر خدایی، شاگرد آیت‌الله خوشوقت و استاد حوزه علمیه در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، به سؤالاتی درباره زندگانی و سوابق علمی و مبارزاتی آیت‌الله خوشوقت پاسخ داد.  
رسا ـ در ابتدا بیوگرافی از استاد ارائه بفرمایید؟
پدر و مادر آیت‌الله خوشوقت به خاطر قحطی در اوایل قرن چهاردهم هجری از تهران به آذربایجان هجرت کردند و به باکو که آن زمان جزء ایران بود آمدند و آیت‌الله خوشوقت در مهرماه 1305 شمسی در بادکوبه آذربایجان به دنیا آمد و شناسنامه ایشان نیز صادره از بادکوبه است.
رسا ـ استاد دروس حوزه علمیه را از چه زمانی آغاز کردند؟
ایشان بعد از چند سال به تهران آمد و رشد و نمو وی در تهران بود، آیت‌الله خوشوقت در دبیرستان علمیه میدان بهارسان رو به روی مدرسه سپهسالار درس می‌‌خواندند و جرقه‌های طلبگی در ایشان در همین مدرسه علمیه زده شد، ایشان کلاس هشتم قدیم بودند که به حوزه علمیه آمدند و در آن زمان به خاطر سقوط رضا شاه فضای بازی ایجاد شده بود و حوزه‌ها کمی فضای تنفس پیدا کرده بودند.
رسا ـ نخستین استاد آیت‌الله خوشوقت چه کسی بود و چه شد که به قم آمدند؟
آقا شیخ علی اکبر برهان از علمای بزرگ نجف نخستین استاد آیت‌الله خوشوقت بود و چند سالی در مدرسه بودند و حجره داشتند و تا اتمام شرح لمعه در این مدرسه ماندند، بعد از مدتی به شیخ علی اکبر برهان استاد خود گفتند که قصد هجرت به قم را دارم و ایشان ناراحت شدند و از مدرسه بیرون رفتند. آیت‌الله خوشوقت وارد شهر قم شدند و در مدرسه فیضیه حجره گرفتند و در آن زمان تنها کسی که حجره خالی داشت شیخ احمد مجتهدی تهرانی بود و شش ماه در حجره ایشان ماندند.
رسا ـ هم دوره‌‌های استاد چه کسانی بودند؟
آیت‌الله مهدوی کنی، مجتهدی تهرانی، آقا شیخ علی پهلوانی و آقا شیخ حسن پهلوانی از هم دوره‌های ایشان بودند.
رسا ـ هم مباحثه‌های ایشان در قم چه کسانی بودند؟
استاد در قم شرح لمعه را با آیت‌آلله صدوقی و مکاسب و کفایه را با آیت‌الله افتخاری گلپالیگانی و کفایه را با گرکانی مباحثه می‌کردند.
رسا ـ دوستی استاد با آیت‌الله مصباح یزدی از چه زمانی آغاز شد؟
استاد با آیت‌آلله مصباح یزدی بسیار صمیمی بودند، دیدارهایی فراوان و صمیمانه‌ای با هم داشتند و اسفار را با هم مباحثه کرده بودند.
رسا ـ از نحوه آشنایی استاد با آیت‌الله بهجت توضیحاتی بفرمایید؟
استاد یک سال درس آیت‌الله بروجردی شرکت کردند و به واسطه آیت‌الله صادقی تهرانی با آیت‌الله بهجت آشنا شدند، ایشان می‌گفتند؛ منزل آیت‌الله بهجت نزدیک مدرسه حجتیه بود و گاه گداری پیش ایشان می‌رفتیم، آیت‌الله بهجت نه تدریس می‌کردند و نه مسجدی داشتند بیشتر اوقات در خانه بودند و در درس آیت‌الله بروجردی شرکت می‌کردند در این مدت بسیاری از فضای اخلاقی نجف را پیش ایشان درک کردم بویژه خاطراتی که مستقیما آیت‌الله بهجت از آیت‌الله قاضی نقل می‌کردند برایم خیلی جالب بود.
در رحلت آیت‌الله بهجت، آیت‌الله خوشوقت بیماری شدید داشت و منع از سفر بودند اما به خاطر علاقه شدیدی که به ایشان داشتند خود را به قم رساندند.
رسا ـ استاد چگونه با علامه طباطبایی آشنا شدند؟
آن زمان علامه به طباطبایی کوچک معروف بودند استاد می‌فرمودند؛ ایشان را در حرم دیدیم و خواستم که مرا برای استفاده از مباحث اخلاقی بپذیرند و ایشان نیز فرمودند کسی متوجه نشود و شما نزد من بیایید بعداً آیت‌الله پهلوانی و آیت‌الله مصباح نیز به این جلسه ملحق شدند.
علاقه شدیدی به علامه داشتند و شیفته اخلاق و عرفان و ادامه دهنده راه ایشان بودند، روزی فردی از به آیت‌الله خوشوقت گفت: علامه در المیزان نظری دارد و شما بر خلاف آن نظر دارید، ایشنان ناراحت شدند، اشک ریختند و گفتند من را در مقابل علامه قرار ندهید من نسبت به ایشان حساسیت دارم چون علامه استاد من بودند.
رسا ـ استاد چند سال در محضر امام خمینی شاگردی کردند؟
استاد بعد از یک سال استفاده از درس آیت‌الله بروجردی به درس امام خمینی(ره) رفتند و فقه و اصول و کتاب طهارت را هفت سال نزد امام آموختند، در سال 1337 در سن 32 سالگی به درجه اجتهاد مطلق از سوی امام رسیدند در حالی که در این هفت سال تفسیر و فلسفه را نیز از محضر علامه طباطبایی آموختند و به تهران آمدند.
رسا ـ استاد در تهران به چه کاری مشغول شدند؟
استاد بعد از آمدن به تهران در مسجد امام حسن مجتبی مشغول به تبلیغ دین و نماز جماعت شدند، ایشان از سال 1338 شمسی تا سال 91 یعنی در حدود 53 سال فعالیت دینی و تبلیغی داشتند و در اواخر پزشکان ایشان را نهی می‌کردند اما ایشان می‌گفتند من ضروری می‌دانم که به مسجد بروم. مسجد داری و محوریت مسجد در شخصیت ایشان خیلی بارز بود بر خلاف خیلی از طلبه‌ها که فکر می‌کنند مسجد داری وقت تلف کنی است ایشان خیلی به مسجد اهمیت می‌دادند و مسجد را خانه خدا می‌دانستند. ایشان عقیده داشتند 50 درصد تربیت در مسجد محقق می‌شود و همیشه به خانواده‌ها توصیه می‌کردند که بچه‌های خود را به مسجد بفرستید.
آیت‌الله خوشوقت از مسجد خاطرات عجیبی داشتند و می‌گفتند در زمان طاغوت دو طرف مسجد ما سینما بود و در شرایطی خود را به سینما می‌رساندم که از دو رف صف بلیط سینما کشیده شده بود به دو طرف مسجد و از میان خانم‌های بد حجاب و افراد فاسق و غیر مقید به شؤونات اسلامی خود را به زحمت وارد مسجد می کردم.
خادم مسجد آیت‌الله خوشوقت می‌گفت: من ظهر عاشورای اوایل انقلاب شمردم نمازگزاران ظهر و عصر چهارده نفر بودند و کار مسجد با تعداد اندک و انگشت شمار آغاز و در اواخر سه طبقه مسجد حتی قبل از اذان پر می‌شد.
رسا ـ ارتباط استاد با جوانان به چه شکل بود؟
ایشان بسیار با صبر و حوصله بود گاهی بعد از نماز عصر تا چند ساعت در مسجد می‌ماندند و به سؤالات و شبهات جوانان پاسخ می‌دادند، ایشان ارتباط چهره به چهره را با هیچ چیز عوض نمی‌کردند و می‌فرمودند؛ مخاطب میلیونی یک نعمت است اما هیچگاه جایگزین ارتباط چهره به چهره نمی‌شود و تأثیر تبلیغ مستقیم را ندارد.
رسا ـ استاد اهتمام ویژه‌ای به تربیت داشت در این مورد توضیحاتی بفرمایید؟
به آیت‌الله خوشوقت اعتراض می‌شد که چرا کتاب نمی‌نویسید، ایشان می‌گفت من آدم نویسی را مهمتر می‌دانم، نوشتن کتاب خوب است و برکت دارد اما خیلی از کتاب‌ها خوانده نمی‌شوند و خاک می‌خورند در حالی که اگر آدم‌ها تربیت شدند نه تنها خیانت نمی‌کنند بلکه خدمت‌های فراوانی می‌کنند و استاد نیز در همه آنها شریک است؛ اگر طلبه خوب درس بخواند و خوب تربیت شود حداقل نیم قرن می‌تواند خدمت گذار جامعه اسلامی باشد.
رسا ـ توضیحاتی درباره سوابق مبارزاتی و سیاسی استاد ارائه بفرمایید؟
آیت‌الله خوشوقت در مسائل سیاسی ورود می‌کردند، قبل از انقلاب در تظاهرات حضور فعالی داشتند و می‌گفتند در ابتدای پیروزی انقلاب مرحوم امام خمینی بنده را در شورای عالی انقلاب فرهنگی منصوب کردند. آیت‌الله خوشوقت به مباحث فرهنگی اهمیت ویژه‌ای می‌دادند و می‌فرمودند؛ بحث‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زیرمجموعه فرهنگ سالم قرار می‌گیرند و اگر آدم‌ها اصلاح شوند همه چیز اصلاح می‌شود.
ایشان می‌گفتند؛ در جلسات شواری عالی انقلاب فرهنگی جلساتی داشتیم که عبدالکریم سروش نیز آن موقع شرکت می‌کردند در جلسات یک بار بنده در جلسه‌ای که امام خمینی(ره) نیز حضور داشت کتابی را خدمت امام بردم و گفتم این کتاب را نابغه‌ای نوشته و توصیه می‌کند که شراب فوائدی برای بدن دارد و مصرفش خوب است، امام فرمودند؛ آن صفحه را پاره و ما بقی را چاپ کنید، سروش جلوی امام اعتراضی نکرد اما در جلسه‌ای دیگر به من گفت این نویسنده نابغه و فرد شایسته‌ای است چطور او را سانسور می‌کنید.
رسا ـ چه شد که استاد از فعایت‌های سیاسی خارج شد؟
آیت‌الله خوشوقت در فعالیت‌های سیاسی و حکومتی خود جنبه فرهنگی و تعلیم و تربیت می‌داد و مسؤولیت مستقیمی را بعد از شورای عالی انقلاب فرهنگی قبول نکردند اما می‌گفتند نگران بودم شاید وظیفه‌ای باشد برای دستگاه قضایی و در دادگاه‌ها و دادستانی‌ها حضور پیدا می‌کردم اما دیدم با شرایط آنجا نمی‌توانم خود را وفق دهم و به تهذیب و تعلیم جوانان و طلاب پرداختم، ایشان روحیه کتومی داشت قدیمی‌های مسجد می‌گفتند ایشان خیلی کم و گزیده سخن می‌گفتند بعد از رحلت امام یکباره ایشان فعال تر شدند و بیشتر سخن می‌گفتند و در سؤال برخی که چرا همچون گذشته نیستید می‌گفتند؛ وظایف تغییر کرده من وظیفه را در چیز دیگری می‌بینم.
تصویری که جوانان از روحانیت داشتند این بود که بیشتر سر و کارشان در کتاب و عبادت است و تفریحی ندارند و با جوانان نمی‌جوشند اما ایشان با جوانان بسیار تعامل داشت و حتی با آنها به مسافرت هم می‌رفت، با این‌که ساکت بودند اما تعلیم ایشان بیشتر عملی بود گاهی رفتارهایی از ایشان سر می‌زد که بسیار آموزنده و عمیق بود.
رسا ـ ارتباط ایشان با رهبر معظم انقلاب چگونه و نظرشان راجع به ایشان چه بود؟
در ابتدای دهه هفتاد آقازاده رهبر معظم انقلاب سید مصطفی خامنه‌ای از دختر ایشان خواستگاری کردند و وصلت صورت گرفت و ارتباط ایشان با رهبری بیشتر شد، رهبری نیز رفتارهای ایشان را پسندیده بودند و ملاقات‌های فراوانی داشتند یک بار آیت‌الله خوشوقت در مسجد بودند فردی آمد و به ایشان چیزی گفت و ایشان برخلاف همیشه به سرعت سوار ماشین شد و به خانه رفت و فردای آن روز معلوم شد که رهبر معظم انقلاب به صورت سرزده به منزل یشان رفته بود.
آیت‌الله خوشوقت نیز علاقه فراوانی هم برای شخصیت رهبری و هم برای شخص رهبری قائل بودند شخصیت ایشان جایگاه ولایت فقیه و به عنوان نائب امام زمان(عج) که ایشان خیلی روی این مسأله پافشاری داشت و می‌گفت ولایت فقیه بهترین نسخه و راه نجات در زمان غیبت کبری است، چه کنیم که علمای پیشین فرصت یا جرأت طرح این مسأله را نداشتند و این پاسخ به شبهات مطرح شده درباره ولایت فقیه بود، ایشان می‌گفتند این جایگاه و شخصیتی است که باید حفظ شود و هر کسی که صاحب شرایط و صلاحیت و لیاقتی که اینجا باشد باید حمایت شود و شخص آن مهم نیست.
استاد در رابطه با رهبری می‌گفتند ایشان هم جامع، بصیر و نافذ هستند و جمله عجیبی که راجع به رهبری می‌گفتند این بود که ایشان در عین آرامشی که دارند بسیار قوی و محکم تصمیمات مفید خود را می‌گیرند و اقدام می‌کنند و می‌گفتند انجام امور حکومتی از عهده فرد دیگری بر نمی‌آید و گاهی می‌گفتند کسی سراغ دارید که چند روزی به جای ایشان بتواند کشور را اداره کند و سکان داری کشتی مملکت را بر عهده بگیرد؟
رسا ـ موضع گیری و ورود استاد در انتخابات به چه صورت بود؟
آیت‌الله خوشوقت در انتخابات قوی وارد می‌شدند حتی گاهی اسم می‌بردند و لیست می‌دادند، برخی به ایشان اعتراض می‌کردند اما ایشان می گفتند باید وارد میدان شد و از انجام وظیفه نترسید و  به این امر نیز توجه نمی‌کردند که اگر کسی بد شد دامن ما را نگیرد می‌گفتند امروز وظیفه ما این است که از شخصی حمایت کنیم و آینده با خدا است؛ امام خمینی(ره) نیز می‌فرمایند من در زمان حیات از افرادی حمایت کردم و فریب خوردم و ملاک حال فعلی افراد است.
ایشان در همه انتخابت بویژه در سال 76 وارد شدند و اعلام خطر می‌کردند که جریانی قصد حاکمیت دارد و خسارت‌های فروانی به دین اخلاق و فرهنگ مردم به ویژه جوانان می‌زند، در سال 84 هم به صحنه آمدند و گفتند آن جریان اصلاحات باز هم در صدد است که پیش بیاید.
رسا ـ از فعالیت‌های استاد در زمان فتنه 88 برایمان توضیحاتی را ارائه بفرمایید؟
آیت‌الله خوشوقت در فتنه 88 هم قوی وارد صحنه شدند و با حمایت‌ها و سخنان خود خوراک فکری به جوانان می‌دادند، از اتفاقات به وجود آمده در آن زمان خیلی ناراحت بودند و در سفر مشهد به بنده گفتند دل رهبری از این اتفاقات خیلی شکسته است، اما ایشان می‌گفتند؛ اما فتنه 88 می‌گذرد و آنچه که مهم تر از آن است فتنه‌های عمیق‌تر و بزرگ‌تری است که در آینده باید پیش بیاید که عده‌ای قربال شوند و معلوم شود باطن‌ها چیست، نمی‌شود خوش زندگی کرد و مدعی بود که همه خوب و پاک و مؤمن و خدوم هستند، باید در این فتنه‌ها ضعیف‌‌ها زمین بخورند و بعد نوبت قوی‌ترها شود که قربال و گلچین شود و افراد ثابت قدم باقی بمانند، ایشان اعتقاد داشتند باید با صلاح تقوا از این فتنه‌ها گذشت.
رسا ـ نظر استاد درباره اعلمیت چه بود؟
طلبه‌ای از ایشان از اعلمیت سؤال کرد و ایشان بعد از مرحوم آیت‌الله اراکی گفتند من اعلمیت را اعلام نمی‌کنم و از کسی نام نمی‌بردند، از ایشان پرسیدند شما مقلد چه کسی هستید و گفتند شما به من کاری نداشته باشید و وظیفه خود را انجام دهید و اعلمیت را اعلام نکردند، هرچند برای رهبر معظم انقلاب و آیت‌لله بهجت خمس می‌بردند.
رسا ـ دلیل سفارش ویژه استاد به تقوا چه بود؟
آیت‌الله خوشوقت سفارش فراوانی به تقوا داشتند و من گاهی از ایشان می‌پرسیدم این تقوا برای طلاب مفروض است چرا اینقدر تأکید می‌کنید، ایشان فرمودند؛ اگر یک هفته این تقوا رعایت شود هیچ مشکل خلاف شرعی انجام نمی‌شود، ایشان می‌گفتند جای تعجب است برای من که چرا مردم حاضرند همه مشکلات و سختی‌ها را تحمل کنند اما زیر بار این یک کلمه حرف خدا نمی‌روند و تقوا را که بهترین توشه برای آنها است، رعایت نمی‌کنند.
رسا ـ درباره مؤسسه تاریخ اطلس شیعه و نحوه تأسیس آن توضیحاتی را ارائه بفرمایید؟
آیت‌الله خوشوقت به درخواست رهبر معظم انقلاب برای ترویج معارف عمیق مکتب اهل بیت(ع) سفری به اروپا داشتند، ایشان گفتند در کتابخانه‌های اروپا دیدیم خیلی اطلس راجع به تاریخ وجود دارد به ویژه راجع به اسلام اما متأسفانه با رویکرد اهل بیت(ع) و تشیع نیست و موسسه فرهنگی ـ هنری اطلس تاریخ شیعه تحت اشراف حضرت آیت الله خوشوقت و با مدیریت حجت‌الاسلام بنایی کاشی آغاز به کار کرد./927/گ402/ع
ارسال نظرات