۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۷:۱۴
کد خبر: ۱۶۳۵۷۸
بخاری و وهابیت؛

صحیح بخاری، مهم‌ترین منبع حدیثی نزد وهابیت

خبرگزاری رسا ـ اشتباهی که از جانب بعضی‌ علما در صحیح بخاری وجود دارد این است که چون اسمش صحیح است، فکر می‌کنند که از اول تا آخرش صحیح و مورد پذیرش می‌باشد و می‌توان به هر جای این کتاب استدلال کرد.
صحیح بخاری، مهم‌ترین منبع حدیثی نزد وهابیت صحیح بخاری، مهم‌ترین منبع حدیثی نزد وهابیت
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، اصلی‌ترین منبع قابل استناد نزد وهابیت کتاب صحیح بخاری است که استدلال به این کتاب هم مستلزم شناخت جامع و درست نسبت به خصوصیات و متن این منبع می‌باشد. با توجه به پیچیدگی که وهابیت نسبت به سایر اهل سنت دارند، شناخت و آگاهی از این ویژگی‌ها امری مهم به‌شمار می رود. در این رابطه گفت‌و‌گویی با حجت الاسلام حسین غیب غلامی نویسنده کتاب "الامام البخاری و فقه اهل العراق" که از متخصصین در مذاهب و منابع اهل سنت و استادان برجسته در این زمینه هستند، صورت گرفته که در ادامه می‌خوانیم.   
 
رسا - در ابتدا کلیّتی از منابع مهم اهل سنت را بیان فرمایید.
در رأس مجامع حدیثی اهل سنت، صحیحین مسلم و بخاری قرار دارد و هر کدام شکل و تعریف خاصی دارند؛ یعنی این غلط است که حکمی که برای بخاری است، برای مسلم هم قرار دهیم و یا بالعکس. اینها هر کدام مبنای خاصی دارند و طبق ظوابطی که نزد خودشان معتبر بوده، مطالب را جمع آوری کرده‌اند.
 
رسا - کتاب بخاری شامل چه مطالبی می‌باشد؟
بخاری کتاب جامع است. نام کامل کتاب "الجامع المختصر الصحیح" است. هر کدام از قیود این کتاب مورد اعتنا و توجه بوده است. به چه کتابی جامع می‌گویند؟ کتابی که علوم متفاوت در آن باشد؛ حداقل هشت علم باید باشد تا کتاب، جامع به حساب بیاید و چون بخاری علوم متعدد را ذکر کرده، از این جهت به این کتاب جامع می‌گویند؛ مثلاً نمی‌گویند جامع مسلم یا جامع ابی داوود و... . کتاب‌هایی را که مرسوم علما نبوده در این کتاب آورده؛ مثل تعبیر خواب، طب، این‌که یک محدث طبیب بشود، مثلاً خواص ادویه را بیان کرده که چه چیزی مفید یا مضر است.
بخشی آورده به نام کتاب الحیل(کلاه شرعی)؛ این‌که مثلاً چه‌کار کنیم مبتلا به ربا نشویم، چه‌کار کنیم که زکات ندهیم و امثال این‌ها! حنفی‌ها حیل را قبول دارند و جزء اصول مذهبشان است و چون کتاب بخاری در واقع ردیّه‌ای بر حنفیه است، این بحث را مطرح کرده، ولی اهل حدیث و بخاری این مطلب را قبول ندارند. بخاری قائل است که "الاعمال بالنیات"؛ مثلا در بحث ربا اگر کسی بخواهد صد هزار تومان ربا بگیرد، در عوض این مبلغ خودکاری می‌دهد که ارزشی ندارد؛ یعنی خودکار را صدهزار تومان می‌فروشد، ولی در واقع، نیت، همان ربا است! بخاری این مطلب را قبول ندارد و قائل است که  این حیله یعنی حرام خدا را حلال کردن و  کسی که قائل به "الاعمال بالنیات" باشد، این معامله را قبول ندارد و کسانی که قبول دارند می‌گویند: موضوع عوض شده، حکم هم بالتبع عوض می‌شود.
کتاب بخاری مقدمه ندارد و در واقع مقدمه‌اش همین حدیث الاعمال بالنیات است و مشخص می‌کند که این روایت را بدل خطبه قرار داده است. احتمال هم دارد که کلمه اول سند "حدثنا الحُمَیدی" بدل خطبه باشد. حمیدی، استاد بخاری بوده، جزء علمای مکه به ‌شمار می‌رفته و به او شیخ الحرم می‌گفتند. در مسجد الحرام می‌نشسته و حدیث می‌گفته است. وی کسی بود که وقتی می‌خواست نام ابوحنیفه را ببرد، می‌گفت: "ابوجیفه". می‌گفتند چرا اسمش را نمی‌بری؟ می‌گفت اگر اسمش را ببرم حرم نجس می‌شود!
صحیح بخاری از حمیدی شروع می‌کند و می خواهد بگوید که این کتاب را تحت اشراف و زیر پرچم حمیدی می‌نویسد و نظر به فقه ابوحنیفه دارد.
27 مورد "بعض الناس" در صحیح بخاری است که به اجماع اهل فکر، اشاره به ابوحنیفه دارد و قائل است که این بعض‌الناس مخالف سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله هستند.
کتاب بخاری دارای این مجموعه است و در بین محدثین اهل سنت ممتاز است و نزد آنها بعد از قرآن جای دارد که بعضی‌ها(معمولاً وهابیت) مبالغاتی هم دارند! مثل اینکه اگر کسی یک باب از آن بخواند رزقش زیاد می‌شود یا شفا پیدا می‌کند! اگر کسی بر علیه این کتاب حرف بزند زندیق می‌شود! 
 
رسا - طریقه استدلال به کتاب بخاری و صحت و سقم احادیث آن چگونه است؟
اشتباهی که در صحیح بخاری وجود دارد -به‌خصوص نزد علمای شیعه- این است که چون اسمش صحیح است، فکر می‌کنند که از اول تا آخرش صحیح می‌باشد و می‌توان به هر جای این کتاب استدلال کرد! اصلاً اهل سنت این‌گونه حرف نمی‌زنند. آنها طبق قواعد خودشان استدلال می‌کنند. ما معمولاً چون کلاس‌های آنها را ندیده‌ایم و اساتید آنها را درک نکرده‌ایم و معلوماتمان صرفاً از روی کتاب است، اطلاعات و شناخت کامل نداریم.
اهل سنت قواعد و اصطلاحات حدیثی برای بخاری دارند. 14 قسم حدیث در صحیح بخاری وجود دارد. آیا بر همه این‌ها تعریف حدیث صحیح منطبق است؟ طبیعتاً منطبق نیست. بخشی از احادیث بخاری، مدرجات است؛ یعنی تکه‌ای از احادیث است که راوی یا مؤلف خودش اضافه کرده که برای دیگران قابل استناد نیست. بخشی از احادیث، تعلیقات غیر مجزومه است؛ یعنی سند ندارد. احادیث فراوانی در این کتاب وجود دارد که مرسل یا تعلیقی است، موقوفه یا مقطوعه است! حدیثی هم که فتوای صحابه است و سند ندارد، صحیح نیست.    
 
رسا - آیا تمام مطالب صحیح بخاری، احادیث نبی اکرم صلوات الله علیه و آله می‌باشد؟
در این کتاب کلماتی از صحابه، تابعین و فتاوای فقها وجود دارد و این‌گونه نیست که همه مطالب، احادیث پیامبر صلوات الله علیه و آله باشد. این کتاب نه هزار حدیث دارد که سه هزار آنها(یک سوم) احادیث نبوی می‌باشند.
 
رسا - تمام احادیث نبوی قابل استنادند؟
اگر التزام عملی به این احادیث باشد قابل استناد است. کتاب‌های حدیثی شیعه و سنی اعم از اعتقاد و عمل است. ممکن است حدیثی در اصول کافی باشد ولی هیچ شیعه‌ای به آن عمل نکند. صحیح السند و تام الدلالة است ولی علما از آن اعراض کرده‌اند. ممکن است حدیثی در صحیح بخاری باشد ولی هیچ سنّی التزام عملی به آن نداشته باشد. پس نمی‌شود به‌طور مطلق به احادیث نبوی در بخاری استناد کرد؛ مگر حدیثی که جزء اعتقادات باشد و به آن عمل شده باشد.
احادیثی در بخاری هست که به‌آن عمل نمی‌شود؛ مثلاً بخاری بنای بر قبور را قبول دارد ولی وهابیت قبول ندارند. وی از عایشه نقل می‌کند که وقتی برادرش عبدالرحمن مرد، سایه‌بانی برای قبر درست کرد. یکی از فتاوای عایشه این بوده که بنای بر قبور جایز است یا مثلاً در شش جای بخاری آمده که مردی خدمت پیامبر صلوات الله علیه و آله آمد و گفت که من زنی[که نا محرم است] را بوسیده‌ام. حضرت فرمود: ان الحسنات یذهبن السیئات؛ برو دو رکعت نماز بخوان. آن شخص گفت: این حکم برای من است یا برای همه می‌باشد؟ حضرت فرمود: برای همه. آیا واقعا برای همه است؟! الآن قاضی می‌گیرد، شلاق می‌زند و تعزیر می‌کند. من به یک قاضی در ریاض گفتم که شما به این روایت عمل می‌کنید و می‌گویید برو دو رکعت نماز بخوان؟! خندید و گفت: ما عمل نمی‌کنیم و حداقل شصت ضربه شلاق می زنیم! این در حالی است که حدیث، در صحیح بخاری است. بنابراین حدیث، اعم از اعتقاد و عمل می‌باشد.
 
رسا - آیا  مذهب بخاری، حنبلی بوده است؟
بخاری جزء اهل حدیث است و خودش امام مذهب بوده، ولی مذهبش منسوخ شده و نمی‌توان گفت که زیر مجموعه‌ای از حنابله باشد. در میان کثرت مذاهب اهل سنت، همین چهار مذهبی که مشهور است مانده‌اند.
 
رسا - وهابیت جزء حنابله به شمار می‌آیند؟
وهابیت از نظر فقهی حنبلی هستند؛ ولی از نظر اعتقادی تابع احمد بن حنبل نمی‌باشند؛ چرا که احمد، توسل و تبرک داشت. به قبر پیامبر صلوات الله علیه و آله متوسل می‌شد و سر قبر ایشان گریه می‌کرد. این‌ها در این جهت احمد را قبول ندارند. بعضی از امور احمد را گرفته‌اند و از نظر اعتقادی مستقل هستند.
تا زمانی که ابن تیمیه نبود و بعد از او محمد بن عبد الوهاب نیامده بود، اخذ به حدیث صحیح می‌کردند و قائل بودند که مذهب من مذهب شخص نیست؛ اگر حدیثی صحیح باشد، مذهب من همان حدیث صحیح است؛ حدیثی که قیود و عناوین صحیح داشته باشد.
 
رسا - تمایز و ارتباط وهابیت با اهل سنت چگونه است؟
 وهابیت تافته جدا بافته است. وهابیت را باید شناخت. بعضی‌ها می‌گویند مؤسس وهابیت محمد بن عبد الوهاب است. این سخن درستی نیست؛ درست است که محدثین نظرات نقادانه نسبت به حدیث داشته‌اند، ولی آن‌چه که وهابیت در قرن 12 آوردند، جدای از حدیث و  قائله اهل سنت می‌باشد. وهابیت، قتل و غارت و هتک اموال جزء شعارشان بوده؛ موقعی که محمد بن عبد الوهاب و ابن سعود ائتلاف تشکیل دادند، با هم هم‌دست شدند و قتل و غارت شدیدی مرتکب شدند. این‌ها به حدیث توجهی نداشتند، به بهانه توحید و شرک می‌خواستند با مشرکین بجنگند. حالا مشرک چه کسی است؟! این‌ها مطالبی است که درست کردند و قتل و غارت مسلمین(اعم از شیعه و سنی) را جایز دانستند.
اصولاً اهل سنت وهابی نیستند و وهابیت هم اهل سنت نمی‌باشند. در حال حاضر در مدینه، خیلی اوقات متعرض اهل سنت می‌شوند! مثل سنی‌های پاکستان، بنگلادش و... . هم‌چنین متعرض شیعه هم می‌شوند.
 
رسا - با وهابیت چگونه باید استدلال کرد و منبع مورد اعتماد آنها چیست؟
 فقط باید از طریق حدیث صحیح در بخاری و  آیات قرآن آن‌ هم نه مطلق، با آنها استدلال کرد. فقه و تاریخ و تفسیر را که مطلقا قبول ندارند و از این طریق نمی‌توان با آن‌ها بحث کرد. من خودم یک‌بار به دُرّالمنثور سیوطی استدلال کردم گفت: "فیه اباطیل"؛ چه برسد به کتاب‌هایی مثل شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، الامامة و السیاسة ابن قتیبه! این‌ها که به اندازه بال مگسی ارزش ندارد.
وهابیت دارای پیچیدگی خاصی هستند؛ باید به متن حدیث اشراف داشت تا بتوان با آنها احتجاج کرد و به صرف خواندن چند کتاب و حفظ کردن چند حدیث نمی‌توان با آنها بحث کرد.
برای اهل سنت ملایم هم می توان با صحیحین مسلم و بخاری، مسانید و سنن اربعه(ابی داود،ابن ماجه،ترمذی،نسایی) استدلال کرد .
معمولاً کسانی که کتاب بر علیه وهابیان نوشته‌اند، در واقع وهابیت را نشناخته‌اند؛ مثلاً با کلمات حنفی‌ها یا مالکی جواب داده‌اند و اصلاً آنها(وهابیت) حنفی و مالکی را قبول ندارند که بتوان با کتاب‌های آنها بر علیه وهابیت استدلال کرد.
یکی از اقطاب مهم ضد وهابی در حال حاضر آفریقا و مالکی‌ها هستند. آنها خیلی بر علیه وهابیت تبلیغ می‌کنند و زیر بار آنها نمی‌روند؛ در حالی‌که وهابیت هزینه‌های سنگینی را در آفریقا خرج می‌کند، ولی آنها قبول نمی‌کنند.
 
/999/401/ر
ارسال نظرات