۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۱۶۴۵۷۶
با تلاش پژوهشگران اقتصاد اسلامی؛

برای نخستین بار فلسفه اقتصاد اسلامی در دنیا دایر شد

خبرگزاری رسا ـ عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) با تأکید بر ضرورت تبیین فلسفه اقتصاد اسلامی ابراز داشت: علم اقتصاد بر اساس لایه‌های پنهان شکل گرفته است.
برای نخستین بار فلسفه اقتصاد اسلامی در دنیا دایر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان حوزوی ضرورت اقدامات اساسی در مورد علوم انسانی از سوی حوزه را یادآور شده و تصریح فرمودند: "فلسفه اخلاق، فلسفه اقتصاد و... این، یکى از کارهاى اساسى است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمى‌تواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید." (1382/10/29 دیدار با جمعى از نخبگان حوزوی)
در گفت و گوی پیش رو با حجت الاسلام علی جابری، از تجربه تحصیلی ایشان در کشور هلند تا تبیین سر فصل های مقطع دکتری این علم در بستر حوزوی کشورمان سؤال کرده ایم. گفتنی است ایشان پس از گذراندن تحصیلات عالی حوزوی و دریافت مدرک دکترا، جهت ادامه تحصیل در رشته فلسفه اقتصاد به کشور هلند اعزام شدند.
 
رسا ـ لطفا تاریخچه کوتاهی از فلسفه اقتصاد، بیان فرمایید.
فلسفه اقتصاد علمی است که تازه متولد شده و کل زندگی اش به طول سه دهه است. در این سه دهه هم فقط در هلند است که به صورت رسمی مؤسسه فلسفه اقتصاد وجود داشته و این رشته خوانده می شود. جای دیگر رشته رسمی با این عنوان به وجود نیامده است. در جامعه اسلامی هم در زمینه فلسفه اقتصاد پایان نامه نوشته می شود؛ کلاس درس گذاشته می شود؛ اما رسمی نیستند. این علم فقط در هلند دارای مؤسسه مستقل است.
 
رسا ـ در ایران چطور؟
ما برای نخستین بار فلسفه اقتصاد اسلامی را در ایران دایر می کنیم. برای این منظور سرفصل های این گرایش در مقطع دکتری را نوشته و به آموزش عالی ارائه کرده ایم. این سرفصل ها در مؤسسه نوشته شد و به تصویب آموزش عالی رسید.
 
رسا ـ ماهیت این علم چه بوده و چه مباحثی در آن مطرح است؟
در رابطه با ماهیت این علم، ما فلسفه را داریم، با شاخه های مختلف و اقتصاد را هم با شاخه های مختلف داریم؛ اما فلسفه اقتصاد، دارای ماهیت بین رشته ای است و مباحثی از اقتصاد و فلسفه را به بحث می گذارد. این که ماهیتش بین رشته ای است، یعنی ما به دید استقلالی به فلسفه نگاه نمی کنیم؛ به دید استقلالی به اقتصاد هم نگاه نمی کنیم. حتی کسانی برداشت هایی داشتند و مبانی را درون فلسفه اقتصاد آوردند؛ ما نمی خواهیم مبانی را بیاوریم؛ چون مبانی را قبلا تبیین کرده ایم. نمی خواهیم مبانی را وارد اقتصاد کنیم و تعریف کنیم؛ در فلسفه اقتصاد این ها مورد توجه نیست.
 
رسا - بنابراین از چه چیزی بحث می کند؟
مثالی می زنم تا ماهیت این علم بیشتر روشن شود. وقتی در راهپیمایی دوربین می آید بالا، تصویر کلی از راهپیمایی دارد. اگر فلسفه اقتصاد را هم چنین دورنمایی تصور کنیم، این علم یک چنین حالت و نگاه کلی دارد. در این علم ما بالای یک بلندی می ایستیم و فرآیند شکل گیری تئوری ها، کاربردها و مسائل را از دور نظاره کنیم. این رشته علمی، چنین حالتی است که هیچ کدام از مسائل اقتصادی و ارزش ها بالاستقلال تعبیر نمی شود؛ بلکه درجه دوم و بین رشته است و به هیچ کدام بالاستقلال و به تنهایی نمی پردازد.
 
 
رسا ـ فلسفه اقتصاد در چه شاخه هایی بحث می کند؟
با تقسیمی که در دنیا انجام داده اند، فلسفه اقتصاد پنج شاخه اصلی را در بر می گیرد. فلسفه این علم شامل روش شناسی علم اقتصاد، هستی شناسی، معرفت شناسی، مسائل ارزشی و همچنین انسان شناسی علم اقتصاد می شود. در بین این شاخه ها روش شناسی قدمت زیادی دارد و حتی برخی مباحثش تبیین شده است. از زمانی که اقتصاد متولد شده، روش شناسی مطرح بوده؛ ولی بقیه بخش ها مباحث جدیدی است که به تازگی مطرح می شود.
 
رسا ـ مؤسسه از چه زمانی به  این امر اقدام نمود؟
دکتر شریعتی رئیس دانشگاه علامه به اتفاق دکتر درخشان، دو سال پیش خدمت آقای مصباح جلسه داشتند و آن جا دکتر درخشان از آیت الله مصباح می خواهد که یک درس مشترک بین دانشگاه علامه و موسسه امام خمینی(ره) تحت عنوان مالیه اسلامی(مالیات های اسلامی)، خمس، زکات و... برگزار شود؛ آقای مصباح هم متقابلا پیشنهاد می کند که درسی تحت عنوان فلسفه اقتصاد اسلامی، مشترک بین دو نهاد برگزار شود. آنها گفتند و خودشان درس مالیه اسلامی را برگزار کردند و پیگیری نکردند که مشترک برگزار شود. آیت الله مصباح افرادی را مأمور کردند که به تبین سرفصل های فلسفه اقتصاداسلامی اقدام نمایند. البته آنها در این تخصص کسی نداشتند و در این مؤسسه فقط حاج آقای توکلی و بنده دانش آموخته رشته فلسفه اقتصادی بودیم که تبیین و تنظیم سرفصل ها را شروع کردیم.
 
رسا ­ـ ادامه این همکاری به کجا رسید؟
قرار بود این درس را مشترکا اجرا کنیم و سرفصل ها اینجا تهیه و تصویب شد؛ منتها در روند کار جدایی افتاد. آنها مستقل شدند، ما هم مستقل شدیم و هم آنها آزمون داشتند و هم ما هفته قبل آزمون داشتیم.
 
رسا ـ برای این منظور چه فرآیندی طی شد؟
ما دو نفر سرفصل ها را تبیین می کردیم؛ بعد در خدمت آقای فتحعلی از گروه فلسفه و کلام، سر فصل ها نهایی می شد. آقای خلیلیان جلسه را مدیریت می کرد و بعد از این فرآیند، سرفصل ها نهایی شد. آن را به نام هر دوی ما مؤسسه و دانشگاه علامه با گرایش خود تنظیم کرده بودیم. سپس این سرفصل های نهایی را به آموزش عالی دادیم؛ اما متأسفانه چیزی که خروجی بود، به نام علامه تمام می شد. حکمت چه بود نفهمیدیم! گفتند: علامه با همکاری مؤسسه!
پس از این اقدام نا هماهنگ آنها، آقای مصباح مستقلا کار را شروع کرد و به ما ابلاغ شد که به صورت مستقل رشته را در مؤسسه دایر کنید. به این صورت هفته گذشته آزمون برگزار کردیم و برای اولین بار در دنیا درسی به نام فلسفه اقتصاد اسلامی دایر شد.
 
رسا ـ تجربه تحصیل فلسفه اقتصاد در کشور هلند چگونه بود؟
وقتی من به خارج اعزام شدم، برای رشته اقتصاد تقاضا کردم و مرا پذیرفتند. بعدا به ما گفتند که مدیر گروه به شما نامه می دهد که برای دوره نظری دکتری آن جا بیایید. من فورا به او گفتم من می خواستم برای رساله دکتری به این جا بیایم و دوره نظری را پاس کرده و رساله هم داده ام. بالأخره گفت: تکیمل وضعیت برایم بفرست؛ فرستادیم و گفتند رفتیم آن جا، یک دوره دو ساله دیدیم. بنده متوجه شدم که دوره نظری که ما خواندیم، اقتصاد است و دوره نظری که آنجا خوانده می شود، همه اش فلسفه اقتصاد است.
 
رسا ـ در فلسفه اقتصاد اسلامی چه چیزی باید خوانده شود؟
معرفت شناسی یک بخش از شاخه های فلسفه اقتصاد است. فلسفه علم یکی از مواد اصلی اش است و هم چنین انسان شناسی در کنار راه و راهنما شناسی که بحث نبوت و امامت را در بر می گیرد. هستی شناسی، ارزش شناسی و انسان شناسی مورد بحث هستند. هم چنین ماده شناسی و مقوله عقلانیت از مسائل این علم است.
 
رسا ـ فلسفه و اقتصاد در این علم چگونه به هم پیوند می خورند؟
فلسفه اقتصاد یک ماهیت درجه دومی دارد. درست است که ما می گوییم انسان شناسی، اما نمی خواهیم بگوییم انسان شناسی مستقل بحث شود؛ که این در دوره های مؤسسه به صورت مطلق بحث شده و تدریس هم می شود. در فلسفه اقتصاد می خواهیم از دور نگاه کنیم و آن ارتباطی که انسان شناسی با اقتصاد دارد و نقشی را که در آن ایفا می کند، بررسی کنیم. نمی خواهیم بگوییم انسان در بحث انسان شناسی کجا قرار دارد؛ این بحث استقلال دارد؛ بلکه می خواهیم ببینیم نقش انسان شناسی کجاست؟ چگونه وارد اقتصاد می شود؟ و چه نقشی ایفا می کند؟ این می شود انسان شناسی در بحث اقتصاد و اگر بحث اسلامی باشد، می شود اقتصاد اسلامی.
همین طور در معرفت شناسی، ما نمی خواهیم بگوییم معرفت شناسی چیست؛ این مربوط به فلسفه، کلام و بحث هایی است که استقلالی به آن نگاه می کنند؛ منتها آن چیزی که ما می خواهیم بحث کنیم، این است که معرفت شناسی با چه شکل و شمایلی، با چه وضعی و چگونه در اقتصاد نقش آفرین می شود. همین را در باره  وحی داریم، در فلسفه اخلاق اسلامی و اقتصاد اسلامی داریم.
از جمله مواد فلسفه اقتصاد، روش شناسی پیشرفته علم اقتصاد را داریم، عقلانیت و اقتصاد اسلامی را داریم، انسان شناسی و اقتصاد اسلامی را داریم، مطالعه تطبیقی مبانی فلسفه اقتصاد اسلامی را داریم. هم چنین هستی شناسی علم اقتصاد را داریم، معرفت شناسی اسلامی، اخلاق اسلامی و علم اقتصاد را داریم.
 
رسا ـ فلسفه اقتصاد چه تأثیری در مسائل اقتصادی داشته است؟
علم اقتصادی که امروزه در دنیا وجود دارد، حدود 250 یا 300 سال پیش شکل گرفته است و تا صد سال پیش علم اقتصاد با اخلاق، خانواده و... آمیخته بود؛ اما تقریبا از اوایل سال 1900میلادی به بعد، به فن اقتصاد تبدیل شد. نخستین کتاب درباره اصول علم اقتصاد بود. دیگر پشت پرده کتاب های علم اقتصادی نمی بینید که مبانی علم اقتصاد چیست! بلکه فقط فن اقتصاد مطرح شده و همه چیز به ریاضی و فنون ریاضی تبدیل شده است. لایه های پنهان علم اقتصاد اصلا پیدا نیست که بر چه اساسی شکل گرفته است؟! این را بعدا شاخص سازی هم کردند و گفتند اقتصاد این را می گوید؛ با این شاخص ها باید پیش برود. رشد شاخص هایش این است، توسعه شاخص هایش این است؛ معیارهای توسعه ای با مبانی ای که در لایه های پنهان علم اقتصاد است.
اخیرا در جامعه ما آمدند گفتند: آنها شاخص دارند، ما هم شاخص داشته باشیم. آمدند شاخص دادند. البته الآن دوستان مان با مبانی اسلامی، شاخص هایی دادند، موفق هم بودند.
 
رسا ـ تبیین فلسفه اقتصاد اسلامی چه ضرورتی دارد؟
آقای دکتر داودی در نشست فارغ التحصیلان سه سال قبل مؤسسه، در مورد شاخص ها فرمودند که آنها شاخص ساختند، ما هم باید بسازیم. یک ساعت و ربع صحبت کرد؛ بعد از او بلافاصله حاج آقای مصباح آمدند و بحث فلسفه اقتصاد را مطرح کردند و در این جلسه اصلا بحث ایشان فلسفه اقتصاد است. ایشان فرمودند: ضرورت دارد برویم بحث اقتصاد را مطرح کنیم و علوم مختلف را که وارد اقتصاد می شود، از زوایای مختلفی ببینیم که وارد این علم شدند. گفتند: چه بسا ما شاخص سازی کنیم؛ اما چون در فلسفه اقتصاد کار نکرده ایم، ممکن است شاخص هایمان اشتباه و بیراهه باشد؛ یعنی اهمیت دارد که ما بیاییم شاخص سازی بکنیم. اتفاقا از آن لازم تر و مهم تر در اقتصاد، فلسفه اقتصاد است که ما از این طریق، ورود آن مباحث را در اقتصاد تبیین کنیم؛ حتی تقدم بر مبانی دارد، تقدم بر شاخص سازی دارد، تقدم به همه مسائل اقتصاد دارد.
 

976/401/ر

ارسال نظرات