۱۴ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۸:۵۳
کد خبر: ۱۷۰۱۸۵
به مناسبت شهادت امام کاظم؛

ویژه‌نامه «موسای قوم خاتم» در فضای مجازی منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ ویژه‌نامه «موسای قوم خاتم» به مناسبت شهادت امام موسی کاظم(ع) در فضای مجازی منتشر شد.
ويژه‌نامه موساي قوم خاتم
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ویژه‌نامه «موسای قوم خاتم» شامل کلیپ‌ها، نواهنگ‌ها، تصاویر ویژه، پیامک‌های تسلیت، قفسه، از لا‌به‌لای متون، اشک قلم و ویژه‌نامه‌های پیشین در پایگاه اینترنتی تبیان منتشر شد.
کودکی مسأله‌آموز صد پیر، هم‌قسم سجده‌های طولانی، فرزندت را اینگونه تربیت کن، درس بسیار مهمی که از دشمن می‌آموزیم، آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری، این سه درس را به‌کارببند، کریم‌ترین حکیم، شگفتا از این روح عظیم و عصر امام‌هفتم، عصر پیچیدگی‌هااز موضوعات مطرح‌شده در بخش مقالات این ویژه‌نامه است.
موضوعات رداپوش غربت، صبر در زنجیر، باب الحوائج، مرد میدان و عابد زندان، صبر و استقامت در بند و خورشید در زندان در بخش ویژه‌نامه‌های پیشین این ویژه‌نامه آمده است و در بخش اشک قلم این ویژه‌نامه موضوعاتی همچون یک مُشت پَر، شهید مصلوب، مانند یک جنین، شریک غم مادر، ولی نفرین نکرد، معجزه‌ی موسی و عبای فتاده به خاک به چشم می خورد.
کودکی مسأله‌آموز صد پیر
 در این مقاله از ویژه‌نامه موسای قوم خاتم می‌خوانیم: امام موسى‏ بن‏ جعفر علیهماالسلام 20 سال از عمر شریف خود را تحت سرپرستى و نظارت پدر بزرگوار خود سپرى کرد و امام صادق علیه‌السلام همواره او را سرور فرزندان خود و حجت بعد از خویش مى‏نامید.
امام کاظم علیه السلام از همان کودکى‏ با سایرین تفاوت داشت و هرگز عمل لهو و لعب از او صادر نمى‏شد، آن چنان حلیم و بردبار و عابد و صالح و امانت‏دار بود که او را کاظم، عبد صالح، صابر و امین لقب داده بودند.
امام صادق علیه السلام همواره سایر فرزندان خود را درباره موسى‏ بن‏ جعفر علیهماالسلام سفارش کرده و مى‏فرمود: شما را درباره برترین فرزندان من که جانشین و قائم مقام من است و پس از من حجت خداوند عزوجل بر تمام خلایق است سفارش مى‏کنم.
هدایتگری در گهواره
همان‌گونه که به گفته قرآن کریم پیامبری چون حضرت عیسی در گهواره سخن گفت و مردم را هدایت کرد، امام هفتم شیعیان نیز در گهواره به هدایت گری پرداختند، شاهد مدعی داستان ذیل است:
از یعقوب سراج روایت شده که گفت: من خدمت حضرت صادق علیه‌السلام رسیدم، دیدم آن حضرت بالاى سر موسى بن جعفر علیهماالسلام که در گهواره بود ایستاده و موسى بن جعفر علیهماالسلام آن حضرت را خوش‏حال و مسرور می‌کرد، وقتى که حضرت صادق علیه‌السلام از گفت‌وگوى با امام‏ کاظم‏ علیه‌السلام فارغ شد به من فرمود: «جلو بیا و بر مولاى خود سلام کن»، من جلو رفتم و به حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام سلام کردم، آن بزرگوار جواب سلام مرا رد کرد، بعد از آن امام‏ کاظم‏ علیه‌السلام به من فرمود: «برو نام دختر خود را که دیروز متولد شده عوض کن، زیرا اسم دختر تو اسمى است که خدا آن را دوست ندارد، تو نام دختر خود را حمیرا نهادى(و خدا این نام را دوست ندارد).
امام صادق علیه‌السلام به من فرمود: «امر آن حضرت را اجرا کن تا هدایت شوى»، من رفتم و نام دختر خود را عوض کردم.
معجزه‌ای در کودکی
روایت شده گروهى از یهودان خدمت امام صادق علیه السلام رسیدند و گفتند: چه معجزه‏اى دارى که دلالت بر نبوت حضرت محمد صلى الله علیه و آله بکند.
فرمود: «کتاب مهیمن و حیران‏کننده عقول به آنچه در مورد حلال و حرام و سایر چیزهایى که به ایشان داده شده».
یهودان گفتند: از کجا ما بفهمیم که این مطالب شما همان‌طورى است که نقل مى‏کنید، امام موسى‏ بن‏ جعفر علیهماالسلام که در آن وقت کودکى‏ بود و حضور داشت فرمود: «ما از کجا بفهمیم دلائلى که براى حضرت موسى شما نقل مى‏کنید و معجزات او همان طور است که شما مى‏گویید».
 گفتند: این مطالب به وسیله اشخاص راستگویى به ما رسیده، موسى بن جعفر علیهماالسلام فرمود: «اینک صدق گفتار ما را به وسیله تلقینى که خداوند به طفل کوچکى کرده بدون تعلیم و نقل از دیگران بشناسید».
گفتند لا اله الّا اللَّه محمّد رسول اللَّه و گواهى دادند به امامت ائمه هدى علیهم السلام و حجت‏هاى پروردگار بر مردم، امام صادق علیه السلام از جاى حرکت کرد و پیشانى موسى بن جعفر علیهماالسلام را بوسید، سپس فرمود: «تو قائم بعد از من هستى».
بر در خانه کودکی شگفت آور
روایت شده که ابوحنیفه رفت درب خانه صادق آل محمّد صلى اللّه علیه و آله تا مسأله‏اى پرسش کند، به او اجازه ندادند، درب خانه نشست که شاید او را اجازه دهند، امام کاظم علیه السلام که در سن پنج سالگى بود از خانه بیرون آمد، ابو حنیفه گفت: «اى جوان مسافرین در این شهر شما کجا باید قضای حاجت کنند، حضرت موسى بن جعفر علیهماالسلام به دیوار تکیه کرد و فرمود: «اى پیر مرد، باید از کناره‏هاى جوی‌ها، محل ریختن میوه‏جات، منزلگاه مسافرین، وسط جاده‏ها، مقابل مسجدها، نزدیک درب آنها، رو به قبله بودن و پشت به قبله بودن خوددارى کند و خود را به طورى پنهان کند که دیده نشود(غیر از این چند مکانى که گفته شد) در هر جا که قضاء حاجت کند مانعى ندارد.
ابو حنیفه گوید: از مطالبى که از کودکى نوپا شنیدم شگفت زده شده و بدو گفتم: نامت چیست؟ گفت: «موسى‏ بن‏ جعفر بن محمّد بن علىّ بن الحسین بن علىّ بن ابى طالب»، از او پرسیدم: اى پسر گناه از چه کسى صادر مى‏شود، فرمود: آارتکاب گناهان از سه حال خارج نیست، یا از خداوند سر مى‏زند، و هرگز چنین چیزى نیست  و اصلا شایسته پروردگار نیست که بنده را بخاطر گناهى که نکرده عذاب کند و یا از خدا و بنده هر دو با هم سر مى‏زند که چنین نیست زیرا شایسته نباشد که شریک قوى به شریک ضعیف ستم کند و یا اینکه از بنده سر مى‏زند که همین طور هم هست پس اگر خداوند درگذرد و عفو فرماید، از روى جود و کرمش خواهد بود و چنانچه مجازات کند پس به جهت گناه و جرم بنده است.
ابو حنیفه گوید: بى‏آنکه با أبو عبد اللَّه صادق علیه السّلام ملاقات کنم بازگشته و بدان چه شنیدم بى‏نیاز و مستغنى گشتم.
دفاع عالمانه از عملکرد معصوم
عیسى شلقان گفت: من نشسته بودم موسى بن جعفر علیهماالسّلام رد شد با او چارپائى بود گفتم: غلام نمى‏بینى پدرت چه می‌کند به ما کارى را دستور می دهد، بعد ما را از آن نهى می‌کند، به ما دستور داد نسبت به ابوالخطاب مهر بورزیم، اینک‏ دستور می‌دهد او را لعنت کنیم و از او متنفر باشیم.
حضرت موسى‏ بن‏ جعفر علیهماالسّلام که در آن وقت کودکى‏ بود فرمود: «خداوند گروهى را براى ایمان آفریده که ثابت هستند و گروهى را نیز براى کفر که آنها نیز ثابت هستند و گروهى را بین این دو دسته قرار داده که ایمان را عاریه به آنها داده هر وقت بخواهد از آنها می گیرد، ابو الخطاب از کسانى است که ایمان او عاریه است».
گفت: خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیدم و آنچه به موسى بن جعفر علیهماالسّلام گفته بودم و جواب ایشان را برایش عرض کردم فرمود: «او از نژاد پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم است».
کریم‌ترین حکیم
در مقاله دیگری از این ویژه نامه آمده است: بسیاری از دانشمندان، مورّخان، و اندیشمندان معروف از مذاهب گوناگون، در بیان مکارم اخلاق، کرامات کم نظیر، و دانش و پارسایی امام کاظم علیه السلام، قلم فرسایی کرده‌اند.
ابوعلی فضل ابن حسن طبرسی در کتاب معروف «اعلام الوری» چنین می‌نگارد: در میان مردم مشهور گردیده است که ابوالحسن موسی علیه السلام، جلیل ترین فرزندان امام صادق علیه السلام و والاترین آنها در دین و فصیح ترین آنها در سخنوری و عابدترین اهل زمان و دانشمندترین و فقیه‌ترین آنان بوده است.
ابن ابی الحدید معتزلی نیز، چنین می گوید: آن حضرت، جامع فقه، دین، عبادت، بردباری و صبوری بود.
ذهبی از دانشمندان علم رجال اهل سنت هم چنین می‌نگارد: موسی (کاظم)، از کریم‌ترین حکیمان و از پارسایان پرهیزکار بود.
شیخ مفید نیز در شرح حال آن حضرت کاظم علیه السلام، چنین می نگارد: «همواره از خشیت الهی می‌گریست، تا آنکه محاسن او از اشک چشمانش تر می‌گشت، او بیش از همه مردم به خویشاوندان رسیدگی می‌‌کرد و به هنگام شب، مستمندان شهر مدینه را مورد تفقّد قرار می داد و زنبیلی از لوازم مورد نیاز فقرا مانند مواد غذایی را با خود حمل می‌کرد و در میان تهیدستان توزیع می‌فرمود، بدون اینکه آنان وی را بشناسند.
همچنین می گوید: ابوالحسن موسی(کاظم) علیه السلام، عابدترین اهل زمان خود و فقیه ترین آنها و سخاوتمندترین آنان و بزرگوارترین ایشان بود.
یعقوبی، تاریخ نگار معروف، چنین می‌نویسد: موسی ابن جعفر از جمله عابدترین مردم، قلمداد می‌گردید.
ابن العماد حنبلی، درباره آن حضرت چنین می گوید: آن حضرت، نیکوکار، پارسا، سخاوتمند، بردبار و بزرگوار بود، به خاطر این صفات زیبا بود که امام صادق علیه السلام به امام موسی ابن جعفر علیهماالسلام فرمود: «ستایش خداوندی را که تو را جانشین نیاکان و مایه شادکامی فرزندان و پاداش خیر برای دوستان قرار داد».
دانش گسترده امام
در این مقاله چنین آمده است: تاریخ نگاران و نخبگان از مذاهب مختلف، به سیطره آن امام بزرگوار در زمینه علوم اسلامی اعتراف کرده‌اند، همان‌گونه که در بیان دیدگاه فرزانگان اشاره شد، طبرسی در زمینه دانش امام کاظم علیه السلام، ایشان را با عنوان «دانشمند ترین مردم زمان و فقیه ترین آنان» یاد کرده است، همچنین، ابن ابی الحدید، آن حضرت را جامع میان فقه و دین، قلمداد کرده است، ذهبی نیز، ایشان را به عنوان حکیمی بزرگوار، ملقب کرده است.
از اینرو، امام جعفر صادق علیه السلام به یکی از اصحاب خود درباره امام کاظم علیه السلام، چنین می فرماید: «این فرزند من که تو او را مشاهده کردی، اگر از آنچه در کل قرآن مجید وجود دارد سؤال کنی، همه را با علم و دانش، پاسخ خواهد داد، این سخن، به خوبی بر تسلط امام کاظم علیه السلام بر دانش تفسیر قرآن دلالت دارد.
 یکی از نشانه‌های دانش یک استاد، گستردگی دانش شاگردان و پرورش یافتگان مکتب علمی او است، دانشمندان علم رجال مانند شیخ طوسی و نجاشی در کتب رجالی خود، بیش از سیصد نفر از مفاخر علمی جهان اسلام را نام برده‌اند که در مکتب پر فیض امام کاظم علیه السلام، کسب دانش کرده و به مدارج عالیه علمی نائل گردیده‌اند.
ویژه‌نامه « موسای قوم خاتم» به مناسبت شهادت امام موسی کاظم(ع) در فضای مجازی در بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان به نشانی www.tebyan.net منتشر شده است./907/ت302/ن
ارسال نظرات