۲۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۷
کد خبر: ۲۴۷۱۰۲
تأملی بر نگاه اسلام به مقوله تروریسم؛

تروریسم؛ به نام اسلام محمدی به کام ابرقدر‌ت‌های ابوسفیانی

خبرگزاری رسا ـ اسلام دینی است که مسلمانان را از هر گونه عمل تروریستی بر حذر داشته و با آن به شدت برخورد می کند؛ حال آنکه دست نشانده ها و مسلمان نمایان دست پرورده ابرقدرت های غربی، با لهجه عربی، ریشه ابوسفیانی و منش عبری‌شان، در تلاش برای تیشه زدن به ریشه اسلام هستند.
تروريسم تروريسم
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، تروریسم که در قرن 21 میلادی، غربی‌ها از آن به عنوان شاکله دین اسلام نام می‌برند و اعمال جنایتکارانه داعش و کوبانی با پس زمینه رفتارهای القاعده و طالبان را مهمترین ویژگی اسلام به ملت‌های خود معرفی می کنند، تلاش کرده‌اند در ذهن مخاطب غربی خود، اسلام را خاستگاه اصلی تروریسم در جهان معرفی کنند.
سردمداران و سیاست بازان غربی، احکام و آموزه های انسان ساز اسلام را با رنگ خشونت و ظلم دست پرورده های به ظاهر مسلمان خود به چهره بد منظری تبدیل می کنند که هر شخصی را از اسلام و تفکر ظلم ستیزانه آن متنفر می کند.
در طول تاریخ و پیش از آغاز قرن 21، خشونت، تعرض، ظلم، کشتار، استعمار و شکنجه رابطه ناگسستنی با کشورهای غربی به ویژه آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان داشت. استثمار و استعمار کشورهای جهان، برده داری، جنگ های جهانی اول و دوم، جنگ ویتنام و صدها جنایت دیگر تنها بخش کوچکی از ستمی بود که ابرقدرت‌های غربی با نام آزادی به مردم جهان روا داشته اند.
حوادث 11 سپتامبر را می توان رنسانس و نقطه تحول موضوع تروریسم در جهان دانست. تروریست‌های چند قرن گذشته که دیگر توانایی اعمال فشار و استعمار کشورهای دیگر را نداشتند، با فرار به جلو و فراموش کردن ظلمی که خود به مردم جهان کرده اند تصمیم گرفتند اسلام را عامل جدید ظلم به مردم معرفی کنند. این‌ گونه بود که تروریسم، مهم‌ترین ویژگی دینی معرفی شد که به محبت و دوستی شهره بود.
نکته اساسی در موضوع تروریسم این است که تا به امروز هیچ یک از نهادهای بین المللی تعریف صحیحی از «تروریسم» ارائه نکرده و تنها به نام بردن مصادیق آن اکتفا کرده اند.(1) این امر سبب می گردد تا هر یک از ابرقدرت‌های جهان با تعریف دلخواه خود، غول تروریسم را برای مردم‌شان ترسیم کرده و به جنگ گاه خیالی با آن بروند و سرمستانه از پیروزی‌های خود دم زنند.
 
 
با این وجود، موضوعی که در باب ظلم به دیگران قابل تأمل است، نگاهی است که اسلام محمدی به تروریسم می کند. به دلیل آنکه واژه تروریسم ریشه در ادبیات غربی دارد، نخست به تعریف و تحلیل تروریسم پرداخته و سپس نظر اسلام محمدی در موضوع تروریسم را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
تروریسم در قالب تعریف شکلی و محتوایی
 معنای لغوی تروریسم یا Terrorism را نمی توان در کتب قدمای خود جست‌جو کرد. دلیل هم آن است که در کتب اهل لغت هیچگاه نامی از تروریسم و یا ترور به میان نیامده بود. اما برخی از لغت دانان برجسته معاصر همچون دهخدا، تصمیم گرفتند ترور را به شکلی کامل تعریف کنند.
دهخدا در معنای لغت ترور می نویسد: « ترور مأخوذ از واژهTerreur  و به معناى قتل سیاسى به وسیله اسلحه در فارسى متداول شده است و اعراب معاصر إهراق را به جاى ترور به کار مى‌برند و این کلمه در فرانسه به معناى وحشت و خوف آمده و حکومت ترور هم اصول حکومت انقلابى است که پس از سقوط ژیروندن‌ها (از 31 مه 1973 تا 1974م) در فرانسه مستقر گردید و اعدام‌هاى سیاسى فراوانى را متضمّن بود.»(2)
از سوی دیگر، تروریسم در اصطلاح به مفهوم آدم‌کشى و تهدید و ایجاد خوف و وحشت در میان مردم براى نیل به هدف‌هاى سیاسى و یا برانداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور دولت یا تفویض آن به گروه دیگرى است که موردنظر باشد.(3)
دیکشنری علوم سیاسی تروریسم را به دو بخش اصلی تقسیم می کند. نخست، تروریسم را پدیده ای قدیمی معرفی کرده و معتقد است که فعالیت های شدید خشونت آمیز همچون قتل عمد، بمباران، انفجار عوامل انتحاری، پرتاب کردن از ساختمان، سوزاندن و ارعاب از مصادیقی است که افراد و گروه ها برای تغییر وضع سیاسی جمع دیگری به آن دست می زنند.
در تعریف دیگر، تروریسم به معنای استفاده از ابزارهای خشونت آمیز برای نیل به اهداف سیاسی معرفی می شود. (4)
فرهنگ نامه علوم سیاسی جهان تروریسم را این‌گونه تحلیل می کند.
1. نظام حکومت ترور و اعتقاد به لزوم آدم‌کشى و ایجاد وحشت در میان مردم و یا نظام فکرى که هر نوع عملى را براى رسیدن به هدف سیاسى مجاز مى‌شمارد.
2. کاربرد نظام‌مند ترور، به ویژه به عنوان وسیله اجبار، یا روا شمردن اقدامات داراى ماهیت وحشت‌آفرین در اذهان عامّه و گروه‌هاى انسانى، مثل تروریسم انقلابى براى ساقط کردن حکومت، تروریسم ظالمانه براى حفظ حکومت یا دفاع از آن، تروریسم شبه‌انقلابى که از ترور براى نیل به هدف‌هایى مثل وادار کردن حکومت به تغییر سیاست یا در واکنش به سیاست حکومت استفاده مى‌کند.
3.«تروریسم» به معناى مبارزه تروریستى روشن‌فکران انقلابى جدا از توده‌ها، عبارت است از: یک جریان خرده بورژوایى که در مرحله‌اى از جنبش انقلابى در اروپا ظاهر شد.(5)
سازمان کنفرانس اسلامی در جولای 1999 تروریسم را «هرگونه عمل خشونت آمیز یا تهدید کننده صرف‌نظر از مقاصد یا انگیزه مرتکبان آن، به منظور اجراى یک طرح جنایت‌کارانه فردى یا گروهى و با هدف ایجاد رعب بین مردم یا تهدید آنان به وارد آوردن صدمه به آنان و به خطر انداختن زندگى، حیثیت، آزادى، امنیت یا حقوق آنان یا تهدید به صدمه زدن به محیط زیست یا هرگونه تسهیلات یا اموال عمومى یا خصوصى به منظور به مخاطره انداختن یا اشغال یا تصرف آنها و به خطر انداختن یکى از منابع ملّى یا تأسیسات بین‌المللى یا تهدید کردن ثبات، تمامیت ارضى، وحدت سیاسى یا حاکمیت کشورهاى مستقل انجام گیرد» تعریف می کند.(6)
یافتن مصادیق تروریسم در جهان بر اساس نظرات و افکار ملت ها بوجود می آید. شاید شخصی از نظر برخی تروریست و قاتل باشد اما از نظر برخی دیگر لقب آزادی بخش به خود بگیرد. به طور مثال حزب الله لبنان از نظر غرب در لیست گروه های تروریستی قرار می گیرد اما در واقع ماهیتی ضد صهیونیستی و آزادی خواهی دارد و یا آنکه مناخیم بگین که از سال 1977 تا 1983 میلادی نخست وزیر رژیم صهیونیستی بود پیش از آن یک تروریست مطرح محسوب می شد.(7)
در مجموع می توان مهم‌ترین مؤلفه های تشکیل دهنده تروریسم را به چند بخش تقسیم کرد:
1.       ایجاد خوف و وحشت
2.       غیر قابل پیش بینی بودن
3.       غیر قانونی بودن
4.       در پی هدف سیاسی بودن
 
 
تروریسم از دیدگاه دین مبین اسلام
امروزه از نظر غرب ترور و تروریسم پیوند ناگسستنی با اسلام دارد که اگر هر جای جهان هستی یک حمله تروریستی شکل گیرد بی تردید یک عامل مسلمان در آن نقشی ایفا خواهد کرد. اما سوالی که مطرح می شود آن است که این موضوع چقدر با واقعیت تطابق داشته و آیا اسلام، ترور را تأیید می کند؟ اسلام راهی برای مبارزه با تروریسم به بشر معرفی کرده است؟
در پاسخ به این سوالات، نخست باید خاطر نشان شد که تروریسم واژه نوینی است که در زمان اسلام از آن سخنی به میان نیامده است. اما عمل ترور در آن زمان نیز رواج داشته است. تعبیراتی که در برخی آیات قرآن کریم و روایات ائمه اطهار وجود دارد حاکی از آن است که ترور از بدو خلقت همراه با انسان بوده است.
قتل هابیل بوسیله قابیل را می توان نخستین ترور جهان هستی دانست. ترور حضرت عیسی که به سبب عروج پیش از به صلیب کشیده شدن نافرجام ماند یکی دیگر از ترورهای تاریخ ترور ادیان است. از طرفی دیگر، حمله شبانه اعراب جاهلی برای کشتن حضرت پیامبر(ص)، یکی از چندین عمل تروریستی بود که آنان نسبت به پیامبر خاتم مرتکب شدند که با جان فشانی حضرت امام علی(ع) بی نتیجه ماند.
بر این اساس، عباراتی در متون دینی اسلامی می توان یافت که حاکی از تعریف و تحلیل مفهوم تروریسم است.
 
 
1) تروریسم از منظر قرآن کریم
اعتقاد به اعجاز قرآن کریم به آن دلیل است که این کتاب، راهنمای بشر در هر عصر و قرنی است و میان سره و ناسره مرزی مشخص و جداکننده می کشد.
این کتاب آسمانی مفهوم تروریسم را شرح داده و عمل به آن را نهی می کند:
« مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْس أَوْ فَسَاد فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً »« هر که کسى را جز به قصاص قتل یا فسادی در زمین بکشد چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد و هر که کسى را زنده بدارد چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است»(8)
«وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ‌اللّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ»«و نفسى را که خدا حرام گردانیده، جز به حق مکشید.»(9)
پس بر اساس نظر خداوند متعال، جان انسان صرف نظر از آنکه مسلمان یا غیرمسلمان باشد محترم شمرده می شود مگر آن‌که گرفتن جان فرد احقاق حقی باشد که شارع مشخص کرده است.
از طرفی دیگر باید خاطر نشان کرد که قرآن کریم، احکام سنگینی را برای محاربین فی الارض و خطر افکنان به جان و مال و ناموس دیگران وضع کرده است که این امر حاکی از آن است که اسلام دینی تروریستی نبوده و بیش از هر ایدئولوژی دیگری، از خشونت بیزار است.
 
 
2) تروریسم از منظر ائمه اطهار
با وجود آنکه قرآن کریم، معادل دقیقی از تروریسم ارائه نمی کند اما روایات متعددی وجود دارد که می تواند موضع اسلام در برابر پدیده تروریسم را نمایان کند.
مفهوم ترور که در عربی به آن فَتک می گویند دارای تعریفی است که جوهری آن را این‌گونه بازگو می کند:« والفتک: أن یأتى الرجل صاحبه وهو غار غافل حتى یشد علیه فیقتله- فتک آن است که کسى بر همراه خود وارد شود و در حالى که او غافل است، به طور ناگهانى اورا به چنگ اندازد و به قتلش برساند»(10)
سید محمد حسن مرعشی نیز که از نویسندگان نوین محسوب می شود در توضیح فتک می گوید: «فتک این است که بر کسى غفلتاً یورش ببرند و او را بکشند، خواه با سلاح باشد یا نباشد، در امور سیاسى باشد یا نباشد»(11)
روایاتی از ائمه اطهار(ع) درباره فتک نقل شده است که عبارتند از:
در روایتی از امام صادق(ع) که مورد استناد بسیاری از فقها نیز است آمده: ابو صباح کنانی خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: همسایه‌اى به نام جعدبن عبداللّه دارد که به امیرالمؤمنین(علیه السلام) بدگویى مى‌کند و از امام خواست که به او اجازه دهد تا در کمین او بنشیند و هنگامى که او را به دام انداخت، به قتل رساند. حضرت، ابوصباح را از این کار بازداشتند و فرمودند: «یا أبا الصباح! هذا الفتک وقد نهى رسول اللّه(صلى الله علیه وآله)عن الفتک. یا أبا الصباح! إن الاسلام قیّد الفتک ولکن دعه فستکفى بغیرک»«اى ابوصباح! این عمل فتک است و رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از فتک نهى فرمود. اى ابوصباح! اسلام فتک را زنجیر نموده است. او را به حال خود واگذار; چرا که غیر تو براى او کافى است»(12)
در روایت دیگری در موضوع فتک آمده: هنگامى که حضرت مسلم بن عقیل وارد کوفه گردید، توانست کوفه را براى ورود امام حسین(ع) آماده کند، اما با ورود ابن زیاد به کوفه و در دست گرفتن کنترل آن شهر، حکومت ارعاب و زور بر آنجا حاکم گردید. در آن هنگامه، ابن زیاد تصمیم گرفت به دیدارشریک بن اعور، که از سران قوم بود، برود و از او عیادت کند. اما شریک، که از مریدان و شیعیان حضرت على(ع) بود، مسلم را در خانه خود مخفى کرد تا به محض ورود ابن زیاد، غافلگیرانه او را به قتل برساند. ولى مسلم از این کار سر باز زد و با شنیدن اعتراض شریک به این اقدام، دو دلیل آورد که بر اساس یکى از ادلّه او پیامبر(ص)چنین فرمود: «إنّ الایمانَ قیّد الفتک، فلا یفتک مؤمنٌ بمؤمن؛ همانا ایمان فتک را در زنجیر مى‌کند، از این‌رو، نباید مؤمنى در برابر مؤمنى فتک نماید.»(13)
پیامبر اسلام(ص) در مورد مفهوم ترور فرموده اند:« لیس فى الاسلام إیماء ولا فتک، إنّ الایمان قیّد الفتک؛ در اسلام ایماء و فتک جایى ندارد. همانا ایمان فتک را در زنجیر کرده است.»(14)
در برخی دیگر از روایت ها، حکم شخصی که دیگری را ترور کرده و به جان و مال دیگر انسان ها تعرض می کند به شکل دقیق صادر شده است. بر اساس این روایت ها، اگر شخصی اقدام به قتل دیگری که از عمل فاعل غافل است بکند و غافل زنده بماند، غافل می تواند مهاجم را به قتل برساند. «و مَن فتک بمؤمن یرید ماله و نفسه فدمه مباحٌ للمؤمنِ فى تلکَ الحال؛ کسى که غافلگیرانه بر مؤمنى وارد شود به گونه‌اى که اراده جان یا مال او را نماید، خون او در آن حال، بر مؤمن مباح است.»(15)
در روایتى از امام جواد(علیه السلام) نقل شده است: «و إیّاکَ والفتک! فإنّ الاسلام قد قیّد الفتک، و أشفق إن قتلته ظاهرا أن تسأل لم قتلته ولا تجد السبیل إلى تثبیت حجة، ولا یمکنک إدلاء الحجة، فتدفع ذلک عن نفسک، فیسفک دم مؤمن من أولیائنا بدم کافر...؛ از فتک بر حذر باش! چرا که اسلام فتک را در زنجیر کرده است. من مى‌ترسم که اگر در ظاهر مرتکب قتلى گردى، مورد سؤال قرار گیرى و نتوانى راهى براى اقامه حجت و آوردن دلیل قانع‌کننده بیابى تا این سؤال را از خود برگردانى. در نتیجه، خون مؤمنى از اولیاى ما در مقابل خون کافر ریخته شود...»(16)
در روایتى دیگر آمده است که شخصى از امام صادق(عل)سؤال کرد: «الناصب یحلُّ لى اغتیاله؟ آیا در حق ناصبى اغتیال رواست؟» امام(ع) در پاسخ او فرمود: «أدِّ الامانةَ إلى من ائتمنک و أرادَ مِنکَ النصیحةَ ولو إلى قاتلِ الحسینِ(ع)؛ امانت را به همان کسى برگردان که تو را امین خود قرار داده و از تو طلب نصیحت کرده است، اگرچه قاتل حسین(ع)باشد.» از روایت استفاده مى‌شود که اگرچه شخص مقابل، ناصبى باشد، ترور در حق او روا نیست.
3) تروریسم از نگاه فقها
بعضی از فقهای اسلامی محاربه را در معنای تروریسم دانسته و از این رو مجازاتی که نسبت به محارب در نظر می گیرند برای تروریست نیز در نظر می گیرند.
صاحب جواهر در تعریف محارب می نویسد:« «المحاربُ کل مَن جرّد السلاحِ لاخافة الناس فى برّ او بحر لیلا او نهاراً فى مصر و غیره؛ محارب کسى است که به روى دیگران اسلحه بکشد تا او را بهراساند، چه این عمل در خشکى باشد و چه در دریا، چه در روز باشد و چه در شب، چه در شهر باشد و چه در جاى دیگر»(17)
بر این اساس برخی از اندیشمندان اسلامی در تعریف تروریسم گفته اند:« تروریسم عبارت از هر گروه، اعم از شخص واحد، حکومت، حزب، جمعیت و سازمان مى‌باشد که قیام مسلّحانه و ایجاد رعب و هراس کنند و امنیت را در جامعه سلب کنند، در نظام اسلامى محارب خوانده مى‌شود و ما به آن تروریسم مى‌گوییم.»(18)
فقها در باب معاهدات نیز موضوعاتی را مطرح کرده اند که می توان در تحلیل تروریسم به آن ها نظری انداخت. بر اساس ادله محکم از قرآن کریم، سنت پیامبر و عقل انسانی، نقض معاهده از سوی جامعه اسلامی روا نیست. اگر دولت اسلامی قراردادی ضد تروریستی را با طرف دیگر منعقد کند؛ لازم است که عهد را محترم شمرده و متعهد به قرارداد بماند.
 
 
حوادث 11 سپتامبر، حمله به مترو انگلستان، گروگانگیری در استرالیا، حمله به دفتر شارلی ابدو پاریس و حمله به رستورانی در کپنهاگ دانمارک سبب گردید تا بار دیگر بحث ترور و تروریسم این بار با رنگ و بوی اسلامی در صدر موضوعات جهان قرار بگیرد.
از ابتدای قرن21 پیکان حمله رسانه های غربی به سوی اسلام قرار گرفت و با سلسله اتهاماتی که به این دین مبین زده شد حملات فیزیکی و فکری در مخالفت با اسلام صورت گرفت.
اما نظر اسلام درباره تروریسم کاملا آشکار و مشخص بوده است. این دین بزرگ، تروریسم را نه تنها نهی می کند بلکه مجازات هایی را برای این جنایت در نظر گرفته است. این مجازات ها درحالی برای ترور و تروریسم در اسلام شکل گرفته است که همچنان در غرب قانون دقیقی برای این پدیده وضع نشده است.
بی تردید مبارزه با پدیده تروریسم تنها در صورتی شکل خواهد گرفت که حق تعالی در نظر گرفته شده و برای رضای او در راه مبارزه با تروریسم قدم برداشت. اندیشمندان مسلمان می بایست حق خداوند بر ذمه انسان و حق انسان ها نسبت به یک دیگر را مورد توجه قرار داده و بر این اساس تعریفی نوین و اسلامی از مبارزه با تروریسم معرفی کنند. هرچند که این امر، در این زمانه دروغ و شایعه پراکنی رسانه های معاند با اسلام کاری بس دشوار و طاقت فرسا خواهد بود.
در مجموع این‌گونه می توان گفت که اسلام دینی است به غایت معتدل که مسلمانان را از هر گونه عمل تروریستی بر حذر داشته و با عاملین ترور به شدت برخورد می کند. حال آنکه دست نشانده‌های مسلمان‌نما یا همان ابرقدرت های غربی، با لهجه عربی، ریشه ابوسفیانی و منش عبری‌شان، در تلاش برای تیشه زدن به ریشه اسلامی هستند که پیروانش تبلوری از محبت محمدی اند.
/704/9466/م
علی ملحانی
--------------------------------------------------------
منابع
1. جیمز دردریان و دیگران، تروریسم، گردآورى و ویرایش علیرضا طیب، ترجمه وحید بزرگى و دیگران، تهران، نشر نى، 1382
2. على‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، تهران، دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، 1343، ج 15، ص 636.
3. غلامرضا على بابایى، فرهنگ روابط بین‌الملل، تهران، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1375، ص 55
4.Kush Satyendra, Dictionary of Political Science, (New Delhi: K.S. PAPERBACKS), P 674
5. على آقابخشى و مینو افشارى راد، فرهنگ علوم سیاسى، تهران، چاپار، 1379، فراز 2949، ص 583
6. تروریسم و دفاع مشروع از منظر اسلام و حقوق بین‌الملل، مرکز مطالعات توسعه قضائى و دانشکده علوم قضائى و خدامات ادارى، محمّدجواد شریعت باقرى، «نگاهى اجمالى به کنوانسیون‌هاى بین‌المللى منطقه‌اى مقابله با تروریسم»، تهران، مؤلّف، 1381، ص 44
7.Kush Satyendra, Dictionary of Political Science (New Delhi: K.S. PAPERBACKS), P 674
8. سوره مائده، آیه 23
9.سوره اعراف، آیه 151
10. اسماعیل بن حمّادالجوهرى، الصحاح تاج‌اللغة و صحاح العربیة، تحقیق احمدبن عبدالغفور عطّار، ط. الرابعه، بیروت: دارالعلم للملایین، 1407 ق، ج 4، ص 1602
11. تروریسم و دفاع مشروع از منظر اسلام و حقوق بین‌الملل، مرکز مطالعات توسعه قضائى و دانشکده علوم قضائى و خدامات ادارى، سید محمّدحسن مرعشى، «مبانى فقهى محکومیت تروریسم در اسلام»، تهران، مؤلّف، 1381، ص 28.
12. محقق اردبیلى، مجمع‌الفائدة و البرهان، تحقیق اشتهاردى، عراقى و یزدى، قم، جامعة‌المدرسین، ج 13، ص 172
13. محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، چ دوم، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403 ق، ج 44، ص 344
14. محمّد محمّدى رى‌شهرى، میزان‌الحکمه، قم، دارالحدیث، 1375، ج 3، ص 2249.
15. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، تحقیق على‌اکبر غفّارى، چ دوم، قم، مؤسسة نشر الاسلامى، 1404 ق، ج 4، ص 104، حدیث 5192 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ص 544، أبواب «حد المرتد»، حدیث 1 / محدّث نورى، مستدرک‌الوسائل و مستنبط
16. شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 13، ص 222، باب «وجوب أداء الامانة إلى البرّ والفاجر»، حدیث 4 / محمّدبن یعقوب کلینى، پیشین، ج 8، ص 293، ح 448.
17. محمّدحسن نجفى، جواهرالکلام، تحقیق عباس القوچانى، ط. الثالثه، دارالکتب الاسلامیه، 1362، ج 4، ص 564.
18. تروریسم و دفاع مشروع از منظر اسلام و حقوق بین‌الملل، مرکز مطالعات توسعه قضائى و دانشکده علوم قضائى و خدامات ادارى، سیدمحمّد موسوى بجنوردى، «مسئله ترور و تروریسم از منظر اسلام»، تهران، مؤلّف، 1381، ص 183
ارسال نظرات