۱۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۹
کد خبر: ۲۵۳۵۲۲
تداوم تجاوز نظامی عربستان سعودی؛

آیا روسیه خود را درگیر بحران یمن می کند؟

خبرگزاری رسا ـ ژئوپلیتیکی یمن به ویژه تنگه باب المندب که خلیج عدن را به دریای سرخ متصل می کند، می تواند باعث شود که روس ها به امور یمن علاقه مند گردند و تحولات این کشور را نیز به عرصه رقابت های ژئوپلیتیکی خود با غرب بیافزایند.
يمن

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، پس از تجاوز نظامی عربستان سعودی به یمن، گمانه زنی های زیادی در خصوص موضع روسیه صورت گرفت و در این راستا اخبار ضد و نقیضی نیز منتشر شد. به نحوی که برخی از این اخبار حکایت از اعلام ضرب العجل 48 ساعته مسکو به ریاض جهت پایان دادن به درگیری ها داشت و برخی دیگر بیانگر حمایت روسیه از عربستان در تهاجم نظامی به یمن بودند. انتشار این اخبار ضد و نقیض و موضعگیری نسبتا دیرهنگام روسیه در قبال تحولات یمن باعث شد که تردیدهای جدی در خصوص نقش مسکو در این تحولات بوجود آید.

 

با این حال باید در نظر داشت که روس ها معمولا به دو دلیل در چنین تحولاتی دیر اعلام موضع می کنند: نخست آنکه بوروکراسی پیچیده روسی، اجازه تصمیم گیری سریع به مسئولان این کشور نمی دهد و دوم آنکه، روس ها تا زمانی که هزینه و فایده یک بحران را به صورت کامل نسنجند، به اعلام موضع نمی پردازند. چنین امری حتی در خصوص بحران اوکراین نیز صادق بود و روس ها تا یک هفته پس از برکناری یانوکویچ، هیچ موضعی در خصوص تحولات آن کشور که در حوزه منافع حیاتی و اولیه مسکو بود، اتخاذ نکردند.

 

مواضع محتاطانه

در طول نیمه دوم قرن بیستم، یمن جنوبی که دارای گرایش های کمونیستی بود، در مدار شوروی قرار داشت و معمولا از آن به عنوان یکی از اقمار مسکو یاد می شد. تخمین زده می شود که در آن دوران بیش از پنج هزار تن از مشاوران نظامی روسی در یمن جنوبی مشغول فعالیت بودند و بیش از 50 هزار نفر از نظامیان یمنی نیز در اتحاد جماهیر شوروی آمورش دیده بودند که منصور هادی رئیس جمهور فراری یمن نیز یکی از این افراد به شمار می‌آید.

 

با توجه به این سابقه تاریخی، شورشیان یمن جنوبی در نوامبر سال 2014، نامه ای به کنسولگری روسیه در عدن تحویل دادند و از مسکو درخواست کردند که آنها را جهت جدایی از شمال یمن یاری دهد. با این حال روسیه از این درخواست حمایتی به عمل نیاورد و ضمن اعلام بی طرفی، خواهان حفظ تمامیت ارضی این کشور شد.

 

در واقع روسیه راهبرد خود را در بحران یمن مبتنی بر استراتژی عدم دخالت تنظیم کرده است. با این حال مسکو به هر دو طرف درگیر در این مناقشه، سیگنال هایی فرستاده که به عنوان حمایت از دو طرف تفسیر شده است. به عنوان نمونه، در ماه فوریه 2015، یک هیئت از حوثی های یمن با اعضای پارلمان روسیه در مسکو ملاقات کرد و خواستار به رسمیت شناختن اقتدار انصار الله در یمن شد. این هیئت از شرکت های روسی برای حضور در بازارهای اقتصادی یمن دعوت به عمل آورد. حضور این هیئت در مسکو عموما به معنای حمایت روسیه از انصارالله تلقی شد.

 

از سوی دیگر سفیر روسیه در یمن، پس از فرار هادی به عدن، با رئیس جمهور این کشور ملاقات کرد. این دیدار نیز عموما به معنای حمایت روسیه از منصور هادی تعبیر شد. در عین حال روسیه بر خلاف کشورهای غربی و عربی، سفارتخانه خود را به عدن انتقال نداد و همچنان در صنعا که تحت تسلط انصارالله بود، به فعالیت پرداخت.

 

همچنین روسیه از حملات هوایی عربستان به یمن، به انتقاد از ائتلاف شکل گرفته در این خصوص پرداخت و سعی کرد از طریق شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه ای را جهت پایان بخشیدن به این حملات تصویب کند که البته با شکست مواجه شد. در لایحه ای که روسیه به شورای امنیت برده بود، از طرف های درگیر خواسته شده بود که در چارچوب حمایت از حقوق بشر، عملیات بمباران هوایی فورا متوقف شود تا به این ترتیب بتوان اتباع خارجی را از یمن خارج کرد و کمک های انسانی به افراد نیازمند در این کشور رساند.

 

با این حال پیشنهاد روسیه در شورای امنیت مورد بررسی اعضا قرار گرفت و در آن، اعضا بر لزوم تطبیق تصمیم های بین المللی در خصوص یمن به ویژه قطعنامه 2201 تاکید کردند. در این جلسه دینا قعوار، سفیر اردن در سازمان ملل دلیل نابه سامانی اوضاع در یمن را مخالفت حوثی ها با اجرای قطعنامه 2201 دانست.

 

میدان جدید رقابت روسیه با غرب

به هر حال در بررسی نحوه جهت گیری روسیه در خصوص یمن، لازم است به این نکته توجه کافی صورت گیرد که یمن در حوزه منافع اولیه و حیاتی روسیه قرار ندارد. ضمن اینکه روس ها به خوبی می دانند که هرگونه دخالت مستقیم یا غیرمستقیم در یمن، واکنش مشابه غرب در اوکراین را به دنبال خواهد داشت و چنین امری می تواند منافع حیاتی روسیه را به خطر اندازد. به همین دلیل روس ها واکنش تندی به تحولات این کشور نشان ندادند.

 

بر این اساس به نظر می رسد سیاست روسیه در قبال تحولات یمن بر چند محور استوار باشد:

 

1. تأکید بر حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی یمن؛

2. توقف هرچه سریعتر حملات هوایی؛

3. از سرگیری گفتگوها برای حل بحران؛

 

بر اساس این سه مولفه، مسکو برای خود چند کار عملی تعریف کرده است:

 

1. تماس با تمامی طرف‌های درگیر در یمن برای یافتن راه حلی سیاسی جهت حل بحران این کشور

2. استفاده از ظرفیت شورای امنیت سازمان ملل برای برقراری آتش‌بس در یمن

 

به هر روی به رغم آنکه روسیه از طریق شورای امنیت پیشنهاد آتش‌بس در یمن را داده است، اما مقامات حکومت مخلوع یمن، مسکو را به حمایت از انصارالله متهم می‌کنند. چنانکه ریاض یاسین وزیر خارجه دولت فراری منصور هادی و همچنین برخی از مقامات عربی اعلام کرده اند که هواپیماهای روسی که برای خروج شهروندان این کشور از یمن مورد استفاده قرار گرفته اند، تجهیزات نظامی را به جنگجویان حوثی تحویل داده اند. با این حال روس ها چنین اقدامی را تکذیب کرده و آن را نامعقول، غیرمسئولانه و تحریک برانگیز دانسته اند. در حال حاضر به نظر می رسد علیرغم آنکه موضع روسیه در یمن خلاف موضع عربستان و غرب است، اما با توجه به اینکه فرودگاه های یمن مورد هدف قرار گرفته اند و روس ها برای خروج اتباعشان از این کشور مشکل دارند، لذا ارسال موشک تا حدی دور از ذهن است.

 

با این حال به نظر می رسد دو عامل در آینده بر سیاست خارجی روسیه در قبال یمن تاثیرگذار باشند:

 

نخست آنکه ویژگی ژئوپلیتیکی یمن به ویژه تنگه باب المندب که خلیج عدن را به دریای سرخ متصل می کند، می تواند باعث شود که روس ها به امور یمن علاقه مند گردند و تحولات این کشور را نیز به عرصه رقابت های ژئوپلیتیکی خود با غرب بیافزایند.

 

دوم آنکه مواجهه روسیه با آمریکا در اوکراین و رویارویی با کشورهای عربی در سوریه، عواملی هستند که می توانند مسکو را ترغیب به ایفای نقشی فعالتر در تحولات یمن نمایند. در واقع روسیه با مداخله و ایفای نقش در تحولات یمن می تواند جبهه جدیدی در برابر غرب به ویژه آمریکا و متحدان خاورمیانه ای آن بگشاید./907/د101/ح

 

منبع : جوان آنلاین

ارسال نظرات