مؤلفههای قدرت ملت ایران در برابر دشمن متجاوز بعثی
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، 31 شهریورماه سالروز شروع تقویمی جنگ و آغاز هفته دفاع مقدس است. در این روز دشمن بعثی با بمباران 10 فرودگاه و پایگاه هوایی کشورمان، آن دسته از سیاسیونی که چشم روی چندین ماه تجاوز محدود دشمن به طول مرزهای کشورمان بسته بودند را نیز از خواب غلفت بیدار کرد. همزمان با حمله هوایی، واحدهای زرهی و پیاده دشمن نیز از خط مرزی عبور کرده و در همان اولین روزهای جنگ، پیشروی قابل توجهی داشتند.
مقایسه شرایط دو طرف جنگ در آن روزها، کفه ترازو را تا حد زیادی به سمت عراق سنگین میکند. دیپلماسی این کشور همگام با تجاوز نیروهای نظامیاش، آنقدر فعال بود که توانست حمایت گستردهای از کشورهای منطقه را جلب کرده و حتی در مجامع بینالمللی این طور وانمود کند که ایران مسبب آغاز جنگ است. در این سو اما هنوز دستگاه دیپلماسی خارجی کشورمان از سکانداری به نام وزیر خارجه محروم بود. مجلس شورای اسلامی به وزرای پیشنهادی بنیصدر رأی لازم را نداده و با لجبازیهایی که رئیسجمهور وقت از خود نشان میداد، وزارت خارجه تا مدتی پس از حمله دشمن نیز خالی از سکاندار بود و نمیتوانست آنطور که باید از حقوق ملت ایران دفاع کند.
در صحنه نبرد نیز کاستیهای بسیاری در خطوط دفاعی کشورمان دیده میشد. تنها در یک مورد، لشکر92 زرهی اهواز به عنوان بزرگترین یگان نظامی کشورمان در جبهههای جنوب اعلام کرده بود که از کمبود حدود 10 هزار نفر نیروهای کادر و وظیفه رنج میبرد. کمی بالاتر، در کردستانات نیز از ماههای قبل، جنگی فرسایشی توسط ضدانقلاب آغاز شده بود که واحدهایی از ارتش چون لشکر 28 پیاده کردستان، 64 ارومیه و تا حدی 81 زرهی کرمانشاه را درگیر خود کرده و گردانهای سپاه نیز عمده توجه خود را معطوف این خطه کرده بودند. همه وقایع و رویدادها حاکی از آن بود که ایران اسلامی آنطور که باید نمیتواند مقابل دشمن متجاوز ایستادگی کند و کارشناسی چون هنری کسینجر پیشبینی کرده بود: «جنگ حداکثر ظرف 9 روز با پیروزی عراق پایان خواهد یافت. »
اما در کنار تمامی کاستیها، در این سو مؤلفههای قدرتی وجود داشت که حتی برترین تحلیلگران سیاسی و نظامی جهان فکر آن را نکرده بودند. رهبری قدرتمند امام خمینی(ره) که در جایگاه شاخص ولایت فقیه، از نفوذ معنوی و احساسی بالایی نیز در قلوب ایرانیان برخوردار بود، مدیریت بحران بینظیری از خود نشان داد و در یکی از اولین سخنرانیهایش در خصوص جنگ گفت: «یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سرجایش. دیگر قدرت اینکه تکرار بکند ان شاءالله ندارد. من به ملت ایران سفارش میکنم که چند جهت را ملاحظه کنند: یک جهت اینکه خونسردی خودشان را حفظ کنند و ابداً توجه به این معنا که یک قضیهای واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضیهای نداشته باشند. »
به تعبیر حضرت امام، دزدی آمده و سنگی زده بود. حالا نوبت به مؤلفه دیگر قدرت ملت ایران، یعنی جوانانی رسیده بود که در طول قرنها هر متجاوزی را پشیمان کرده بودند. این جوانان که اکنون شور انقلابی، توان و جسارتشان را چند برابر کرده بود، چنان مقاومتی در برابر دشمن نشان دادند که تنها در خرمشهر، 34 روز مقابل ورزیدهترین یگانهای کماندویی و زرهی دشمن ایستادگی کردند.
بنابراین غرور مقدس ملت ایران که کنت دومارانش این ملت را به عنوان مردان سرسخت خاورمیانه یاد میکند، با رهبری تیزهوشانه حضرت امام و شور انقلابی که در آحاد مردم موج میزد، چنان سدی را در برابر دشمن ایجاد کرد که صدام را برآن داشت تنها شش بعد از شروع جنگ، با اولین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تحت عنوان قبول آتشبس موافقت کند. اما با وجود پیشروی حدود 120 کیلومتری دشمن در برخی از محورها، حضرت امام و ملت ایران چنین آتشبسی را قبول نکردند و باتلاقی برای رژیم بعث عراق ایجاد شد که شمارش معکوس برای این رژیم را از همان زمان آغاز کرد.
سالها بعد، وقتی که صدام به کویت حمله کرد و اولین جنگ خلیج فارس با شکست او از قوای متحد امریکا رقم خورد، صدام در یک اعتراف تاریخی عنوان کرد: «من دو اشتباه بزرگ در طول عمرم انجام دادم؛ اولین آنها حمله به ایران بود و دیگری حمله به کویت.»
کشور کویت از حمایت همه ابرقدرتهای جهان برخوردار بود و شروع جنگ در آنجا لاجرم صدام را با انبوه ادوات نظامی قدرتهای بزرگ روبهرو و پشیمان ساخت. اما ملت ایران که به تازگی انقلابی در کشورشان کرده و ارتش و قوای نظامیشان در نابسامانی به سر میبرد، چگونه توانستند یاوهگوی متکبری چون صدام را وادار به اعتراف بکنند؟ پاسخ این سؤال در مؤلفههای قدرتی است که اکنون نیز دشمنان سعی در تضعیف آنها دارند؛ ولایت فقیه و تفکر عاشورایی./998/د102/س
منبع : روزنامه جوان