یادداشت؛
نو اندیشی دینی یا انحراف فکری!
اگر نواندیشی به معنی انکار علم و عصمت امام معصوم(ع) و تخطئه مسلمات تاریخی باشد، دیگر نواندیشی نیست، بلکه تحجر و بازگشت به عصر جاهلیت است.
عنوان «نواندیشی دینی» عنوانی زیباست، ولیکن آبروی آن در معرض خطر است! این روزها گاهی میبینم از کسی که دچار انحرافات عمیق فکری است و اصلاً به مبانی تشیع پشت پا زده است، میگویند نواندیش است!
واقعاً اگر نواندیش دینی این است که معتقدات شیعه را، علم و عصمت امام معصوم را و مسلمات تاریخی را منکر شوید، این دیگر نواندیشی نیست؛ تحجرگرایی و بازگشت به عصر جاهلیت است که هیچ ایمان و عقیده محکمی نداشتند و بر طبق برداشتهای خود عمل میکردند.
۲. الگوی منافقین و تفسیر به رأی
منافقین هم ادعای اسلامشناسی داشتند؛ اسلامی که معجونی از اندیشههای التقاطی بود. آنها با روایات ائمه اطهار (ع) که مبیّن قرآن بودند، کاری نداشتند. روش آنها این بود که میگفتند: «خودتان بنشینید روی آیات فکر کنید ببینید چه برداشتی میکنید» و نام آن را هم میگذاشتند برداشتهایی از قرآن!
۳. فلسفه تشکیل حوزههای علمیه و جایگاه فقه
فلسفه تشکیل حوزههای علمیه برای چه بوده است؟ قرآن کریم میفرماید:
«فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» (سوره توبه، آیه ۱۲۲)
یعنی چرا از هر جمعیتی گروهی کوچ نمیکنند تا در دین فقیه و آگاه شوند و سپس هنگامی که به سوی شهر و قوم خود بازگشتند، آنان را انذار دهند بلکه از مخالفت با دستورات خدا بپرهیزند.
پس کسی که میخواهد در مسائل دینی نظر بدهد باید اول فقیه در دین بشود و یا اقوال فقهاء را غور کند. شیوه علما در مباحث فقهی این است: ابتدا به قرآن و تفاسیر رجوع میکنند، سپس مجموعه روایات مرتبط را میبینند و پس از آن هم حتی المقدور اقوال علماء و فقهای بزرگ حال و ماضین را میبینند و از مجموعه آنها به جمعبندی میرسند. تازه آن هم چارچوب دارد؛ رأیشان نباید در تعارض با آیات قرآن باشد و با سیره پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) منطبق باشد و نظر اجماع علماء را هم در نظر بگیرد.
۴. ضرورت مبانی علمی در عرفان و تبیین
در دوران نوجوانی علاقهمند مباحث عرفانی شده بودم. پدربزرگم که از مجتهدین نجف رفته بود، گفت کسی باید وارد مباحث عرفانی شود که اول مجتهد شده باشد؛ یعنی موازین اصلی دین را بدست آورده باشد و با افکار منحرف، اساس اعتقادات دین او متزلزل نشود!
الآن امروزه چقدر عرفانهای کاذب و غلط رایج شده است در حالی که هیچ مبانی صحیحی ندارند و عمدتاً از افکار انحرافی و برداشتهای شخصی ایجاد شده است. تشیع ما مبانی علمی قوی و متقن دارد و هیچ تزلزلی در بین آنها راه ندارد؛ فقط کافی است وقت برای مطالعه منابع اصلی بگذاریم.
۵. الگوی عملی علمای طراز اول در مطالعه
روزی به پدربزرگم گفتم حاج آقا! شما چرا نمیآیید تلویزیون ببینید؟! او از سئوال من بهقدری تکان خورد که با دو دست روی پاهایش زد و گفت: «عزیزم تا قال الصادق و قال الباقر مانده، مگر وقت برای تلویزیون میماند؟!» او معتقد بود که یک روحانی باید حداقلی یک دوره تمام احادیث را بخواند و حداقل چند دوره تفسیر را هم ببیند. او برای هر منبری ساعتها مطالعه میکرد با اینکه مجتهد بود و از پنج مرجع عالیمقام نجف اشرف اجازات اجتهادی داشت.
روزی استاد قرائتی در جمعی از طلاب از آنان پرسید: «آقایون! کی یک دوره کامل تفسیر قرآن خوانده، دستش رو بالا بگیره!» بسیار تعجبآور بود که از آن جمع چند صد نفره، ده بیست نفری دست بلند کردند!
مرحوم استاد پرورش که واقعاً اسلامشناس بود، روزی به من گفت: «آقای نجفی! من حداقل ۳۰ دوره تفسیر قرآن خواندم که یکیاش المیزان ۲۰ جلدی است…» ایشان برای هر جلسه سخنرانی یکصد ساعت مطالعه میکرد!
حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی نیز میفرمایند: «اگر جایی قول سخنرانی بدهم باید ساعتها مطالعه کنم!»
۶. قداست منبر و نقد اتهامات اخیر
رسالت سنگین است. منبر جای مقدس و قداستی دارد. مرحوم آیتالله حاج آقا رحیم ارباب از بس برای منبر قداست قائل بود، هرگاه میخواست درس بدهد روی پله اول منبر مینشست و بالا هم نمیرفت!
عمده مطالبی که این شیخ پریشان گو اخیراً مطرح کرد و جامعه ی مذهبی و دینی ایران را به واکنش واداشت، هیچ پایه و اساس و استنادی نداشت و صرفاً افکاری عامیانه و جاهلانه بود!
این زنگ خطر بود که همه متدینین و مخصوصاً طلاب باید پیوسته به هوش باشند تا مبادا کسی به حریم اهل بیت(ع) تجاوز کند. مرزبانی از اعتقادات مردم بر عهده ی روحانیون و حوزههای علمیه است. روز شنبه گذشته عموم اساتید در ابتدای درس حوزه شان به نقد این مطالب پرداختند.
۷. نتیجهگیری و مرز نواندیشی حقیقی
امیرالمؤمنین علی (ع) در توصیف کسانی که تفسیر به رأی میکنند میفرماید:
«قَدْ حَمَلَ الْكِتَابَ عَلَى آرَائِهِ وَ عَطَفَ الْحَقَّ عَلَى أَهْوَائِه»
نواندیشی دینی این نیست که هر چه به نظرمان رسید آن را مطرح و جنجالآفرینی کنیم؛ بلکه باید فکر و اندیشه خود را به غور در آیات و روایات و تحقیقات علمی بسپاریم تا سخنان با موازین ثقیل عرضه شود و عدهای را هم به انحراف نکشاند.
«وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون»
مرتضی نجفی قدسی
ارسال نظرات