مقدمهسازی برای فشار بینالمللی بر جمهوری اسلامی ایران
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، «رئیس پارلمان اتحادیه اروپا وارد تهران شد» این خبری است که روز گذشته بسیاری از رسانهها آن را فارغ از فایده و هزینه آن برای کشور و اغلب به عنوان یک خبر خوش دیپلماتیک پوشش دادند.
این سفر که در نگاه اول یک آمد و رفت دیپلماتیک مقامات غربی به کشورمان به شمار میآید با نگرانیهای بسیاری همراه شده است که باید مهمترین آن را حول پرونده حقوق بشر ایران در سازمانهای بینالمللی وابسته به امریکاییها دانست.مارتین شولتز رئیس پارلمان اتحادیه اروپا در حالی پس از ورود با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفتوگو کرد که در نوبت عصر هم با حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور کشورمان، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه هم دیدار کرد.
افزایش سفر مقامات غربی طی سه ماه اخیر سؤالات بسیاری را در افکار عمومی به دنبال داشته است از جمله اینکه دستاوردهای مشخص و عینی چنین سفرهای متراکمی در طول دو سال اخیر که سیاست «تنشزدایی در روابط دیپلماتیک» اولویت قرار گرفته است، چیست و تاکنون چه دستاوردهایی را برای کشور به همراه داشته است؟ کدامیک از تحریمها و محدودیتهای بینالمللی به واسطه افزایش آمد و رفتهای دیپلماتیک برداشته شده یا حداقل منفعتی در قبال آن عاید مردم شده است؟ سفر قبلی تیمهای اروپایی به کشور که شروع آن در سال 92 بود بهجز هزینههای امنیتی و بینالمللی و تحقیر طرفهای ایرانی – که بعضاً با رفتارهای غیر دیپلماتیک و توهین آمیز همراه بود – چه دستاوردی به همراه داشت که اکنون پس از دو سال بار دیگر هیئت اروپایی به تهران سفر کرده است، مگر نه این است که ضرورتهای چنین سفرهایی باید برای افکار عمومی تشریح و تبیین و از دستاوردهای آن برای مردم گفته شود، پس چرا دعوت کنندگان تیم پارلمانی اروپایی از واکاوی چنین مسئلهای ابا دارند آن هم در شرایطی که سفر قبلی همین تیم اروپایی با پروندهسازی حقوق بشری علیه ایران در مجامع بینالمللی همراه شد.
سابقه مخدوش هیئت پارلمانی اروپایی
هنوز سه ماهی از روی کارآمدن دولت یازدهم نگذشته بود که هیئت پارلمانی اروپا در سفارت یونان با نسرین ستوده و جعفر پناهی دیدار کرد و بعد از آن به انجام مصاحبههای جهت دار با رسانههای همسو تلاش کردند تا اوضاع حقوق بشر در ایران را به واسطه چنین دیداری مکدر و نابسامان جلوه دهند. در همان هنگامه کمتر کسی تصورش این بود که غربیها با توسعه روابط دیپلماتیک – آنهم تنها در حد رفت و آمد یک یا دو روزه به تهران - «مقدمهسازی برای فشار بینالمللی بر جمهوری اسلامی ایران این بار با ابزار حقوق بشر» را دنبال میکنند. هر چند در آن میان، روزنامههای طیف حامی دولت تلاش میکردند خروجی چنین سفرهایی را گشایش اقتصادی و سیاسی عنوان کرده و افزایش تعامل با غرب را یک برد دیپلماتیک برای دولت یازدهم تبلیغ کنند اما «جوان» روز بعد از دیدار مشکوک هیئت پارلمانی اروپایی با دو تن از غائله سازان فتنه 88 در گزارشی با عنوان«رقص پارلمانی اروپا در حیاط خلوت ژنو» به این اقدام واکنش نشان داد و ضمن انتقاد به برخی از مسئولان دولتی و قوه مقننه هدف از اینگونه دیدارها را سندسازی حقوق بشری عنوان کرد.
به فاصله کوتاهی از این دیدار وزارت خارجه امریکا طی بیانیهای مداخلهجویانه خواستار آزادی فوری سران فتنه در ایران میشود: چهار سال از زمانی میگذرد که دولت جمهوری اسلامی ایران، مقامات ارشد سابق ایران و نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری 2009 این کشور به نامهای «مهدی کروبی» و «میرحسین موسوی» و همچنین «زهرا رهنورد» همسر موسوی را بدون آنکه رسماً آنها را به جرمی متهم کند، در بازداشت خانگی قرار داده است.
در این بیانیه تأکید شد: ما به همراه جامعه بینالملل ادامه بازداشت و آزار اعضای خانواده آنها را محکوم میکنیم و خواستار آزادی هرچه سریعتر آنها هستیم. در ادامه بیانیه وزارت خارجه امریکا آمده است: قانون اساسی ایران، قوانین و تعهدات بینالمللی این کشور، حقوق بشر شهروندان و آزادی بنیادین آنها را تضمین میکند و اعلام میکند که هیچکس نباید تحت بازداشت و دستگیری خودسرانه قرار بگیرد. امریکا از تمامی دولتها از جمله جمهوری اسلامی ایران میخواهد که به تعهدات بینالمللی خود احترام بگذارد و تمامی زندانیان در بازداشت خود را آزاد کند.
اشتون دیگر اروپاییای که بهدنبال سندسازی است
یکی دیگر از سفرهای پرحاشیه دیپلماتیک غربیها به تهران که با هدف دخالت در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران و نهایتاً پروندهسازی علیه کشورمان در مجامع بینالمللی بود را باید سفر کاترین اشتون در اسفندماه همان سال دانست. مسئول وقت سیاستخارجه اتحادیه اروپا در این سفر با انجام دیدارهای فشرده دیپلماتیک با مقامات ایرانی به دیدار نرگس محمدی یکی دیگر از فعالان فتنه میرود و در سخنانی قابلتأمل به وی قول میدهد که مسئله حقوق بشر در ایران را به طور جدی دنبال کند. وی همچنین در اظهاراتی که دخالت مستقیم در امور داخلی ایران بود پس از بازگشت از ایران و در مصاحبه با BBC عنوان میکند: «ما از ابتدا در طرح موضعمان در خصوص حقوق بشر در ایران خیلی صریح بودهایم.»
این رسانه انگلیسی همچنین در این زمینه مینویسد: «خانم اشتون که پنج فعال زن دیگر را نیز در ابتدای سفر خود به تهران ملاقات کرده است، گفت: برای من به طور خاص خیلی مهم بود که همزمان با روز جهانی زن از این زنان بشنوم از نظر آنها چطور میتوان شرایط را تغییر داد.»
همچنین وی در بیانیهای که در پایان سفر خود به تهران منتشر میکند با اشاره به دیدار خود با فعالان زن در ایران بیان میکند: «کسی نباید تعجب کند که در سفر من تمرکز زیادی بر موضوع حقوق بشر بود، با فعالان زن درباره شرایط زنان در ایران گفتوگو کردم؛ فعالیتهایی که از روزنامهنگاری تا کمک به پناهندگان افغان، بخشهای مختلف جامعه مدنی را در برمیگیرد.» مصداق دیگر مداخله بیشرمانه در امور داخلی ایران زمانی است که آقای ظریف در سفر به لبنان بر سر مزار عماد مغنیه حاضر میشود.
غربیها در سال 93 هم با افزایش سفرهای خود به کشورمان کلید واژهای به نام «نقض حقوق بشر در ایران» را تکرار میکنند آنگونه که کلودیا روت نایبرئیس مجلس قانونگذاری آلمان در دیداری که با محمدرضا عارف در دی 93 دارد ضمن متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به نابرابری در حقوق شهروندان خود، دخالت آشکار در مسائل داخلی کشورمان را اینگونه رسانهای میکند: من آمدهام تا یک سال مانده به انتخابات مجلس بدانم که در سفر بعدی خود، شما از من در چه جایگاهی دعوت خواهید کرد. روت در ادامه با اشاره به حوادث پس از انتخابات سال 88 تصریح کرد: ما در سال 2009 (88) شاهد حرکتهایی در جامعه مدنی ایران بودیم و نمودهای آن را در جامعه شما دیدیم که دانشجویان و جوانان آزادی میخواستند. وی ادامه میدهد: پیامدهای انتخابات 88 در جامعه ایران هنوز ادامه دارد و ما در ماههای اخیر حرفهایی را درباره رفع حصر و حرفهایی از این قبیل شنیدهایم و به عقیده من حصر خانگی باید برداشته شود و اگر این اتفاق بیفتد، فکر میکنم مردم رضایت بیشتری خواهند داشت و من امیدوار بودم این حصر برداشته شود.
آقای پناهی (از فعالان فتنه 88) فیلمساز مورد علاقه من است و او فیلمهای زیبایی مانند آفساید را درست کرده که در آنجا به علاقه زنان ایران به فوتبال میپردازد و به عقیده من این حرف درستی است که زنان باید بتوانند در ورزشگاهها حضور پیدا کنند.
دستاوردی بهجز سندسازی حقوق بشری؟
همانگونه که به صورت کوتاه به بخشی از سفرها و حواشی پیرامون سفر مقامات اروپاپی به کشور اشاره شد، آمد و شد نمایندگان نظام سلطه به کشور باید دارای پشتوانه عقلی، سیاسی و اقتصادی باشد و حال چنانچه سابقه نشان میدهد که از این سفرها بهرهای جز «اتهامافکنی علیه جمهوری اسلامی ایران» و « مخدوش کردن کشور به واسطه ادعاهای حقوق بشری و...» به دست نمیآید پس به چه دلیل و توجیه است که بار دیگر از چنین مقاماتی دعوت به عمل میآید بدون آنکه از آنها خواسته شود نسبت به اقدامات خلاف عرف دیپلماتیک گذشته عذرخواهی صورت بگیرد. مگر در سال 92 برخی از منتخبان ارشد مجلس شورای اسلامی عنوان نکردند که دیدار هیئت پارلمانی اروپایی با دو تن از فتنهگران در سفارت یونان بدون هماهنگی صورت گرفته و عملی نابخردانه بوده است، پس چرا بار دیگر حاضر به دعوت از گروهی شدهاند که 24 ماه پیش رفتارتوهین آمیز در قبال ملت و حاکمیت کشور داشتهاند و تاکنون هم سخنی از سر ندامت و عذرخواهی بر زبان نیاوردهاند.
آیا بهتر نیست که در باب ضرورت توسعه روابط دیپلماتیک سابقه گروههای مدعو ما نفع کشور و جامعه و دستاورهای آن اندیشیده شود و سطحی از برداشتهای برخی مسئولان نسبت به این مؤلفهها برای افکار عمومی گفته شود./998/د101/ف2
منبع : روزنامه جوان