۰۶ دی ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۹
کد خبر: ۸۰۱۰۳۶
یادداشت اختصاصی؛

بازخوانی رابطه علم و دعا / بارش‌ها، نتیجه بارورسازی ابرهاست یا نماز باران؟

بازخوانی رابطه علم و دعا / بارش‌ها، نتیجه بارورسازی ابرهاست یا نماز باران؟
برخلاف تصور برخی که بارش باران را تنها نتیجه اقدامات انسانی مانند بارورسازی ابرها می‌دانند، از منظر الهیات اسلامی تحقق نتیجه نهایی در اختیار انسان نیست و علم، تکنولوژی و دعا در چارچوب اراده الهی در کنار یکدیگر معنا پیدا می‌کنند.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، برخی جامعه‌شناسان دین بر این باورند که مدرنیته و گسترش تکنولوژی، تجربه زیست معنوی انسان را دستخوش دگرگونی کرده است. بر اساس این دیدگاه، انسان پیشامدرن یا سنتی، در مواجهه با کوچک‌ترین بحران‌ها و ناملایمات زندگی، به‌طور طبیعی به متافیزیک و ماوراءالطبیعه رجوع می‌کرد؛ مشکلات را یا حاصل اراده‌ای غیبی می‌دانست و یا حل آن‌ها را در گرو توسل، دعا و ارتباط با امر قدسی می‌دید. از همین رو، امر ماورایی در زیست روزمره او حضوری پررنگ و فعال داشت.
 
اما در نقطه مقابل، انسان مدرن با تکیه بر علم تجربی و دستاوردهای فناوری، بسیاری از مسائل خود را از مسیر «ساینس» یا علوم تجربی حل می‌کند. بیماری درمان می‌شود، بحران‌ها مدیریت می‌شوند و طبیعت تا حد زیادی مهارپذیر به نظر می‌رسد. در این چارچوب، رجوع به ماوراء، نه نقطه آغاز، بلکه اغلب «آخرین گزینه» تلقی می‌شود؛ آن هم زمانی که علم و فناوری از پاسخ‌گویی عاجز می‌مانند. به تعبیر دیگر، در ذهن انسان مدرن، متافیزیک از یک «تبیین بنیادین» به یک «پناهگاه اضطراری» تنزل پیدا کرده است.
 
فارغ از صحت یا عدم صحت این تحلیل جامعه‌شناختی، به‌عنوان یک مسلمان، با منظومه‌ای اعتقادی مواجه هستیم که اساساً چنین دوگانه‌ای را برنمی‌تابد. در الهیات اسلامی، عالم طبیعت نه مستقل از خداوند، بلکه در طول اراده و قدرت الهی تعریف می‌شود. یکی از صفات بنیادین الهی، اراده و قدرت مطلق اوست؛ به‌گونه‌ای که قائلیم: «بدون اذن و اراده الهی، حتی برگ درختی نیز به زمین نمی‌افتد». این گزاره، نفی اسباب طبیعی نیست، بلکه نفی استقلال آن‌هاست.
 
بارش باران در ۸ استان کشور/وزش باد شدید در تهران - خبرگزاری مهر | اخبار  ایران و جهان | Mehr News Agency
 
با این مقدمه، چه به صورت جدی و یا طنز، شبهه‌ای در فضای عمومی و رسانه‌ای مطرح می‌شود؛ به‌ویژه در این روزهایی که شاهد بارش برف و باران هستیم که برخی می‌گویند: «این بارندگی‌ها نتیجه بارورسازی ابرهاست و ربطی به دعا و نماز باران ندارد.»
 
این در حالی است که همه ما شاهد این بودیم که تنها چندی پیش، در تهران هشدار جیره‌بندی آب داده شد بود؛ تا دیروز قله دماوند تقریباً عاری از برف بود؛ تا دیروز بسیاری از سدهای کشور به کف ذخیره رسیده بودند و نگرانی از یک بحران فراگیر آبی، به‌صورت جدی مطرح می‌شد. سپس در فاصله‌ای کوتاه، شاهد تغییر وضعیت جوی و بارش‌ها بودیم.
 
در واقع، دو اتفاق به‌صورت هم‌زمان رخ داد:
 
از یک‌سو، اقداماتی برای بارورسازی ابرها انجام شد؛
و از سوی دیگر، گروهی از مؤمنان به نماز باران روی آوردند؛ هرچند می‌توان و باید درباره شیوه برگزاری این نماز، میزان تحقق شرایط شرعی و لزوم تضرع حقیقی ـ آن‌گونه که در متون اسلامی آمده ـ نقدها و بحث‌های جدی داشت.
 
اما نکته اصلی اینجاست: حتی اگر بپذیریم که عملیات بارورسازی ابرها انجام شده، آیا «نتیجه» نیز در اختیار مجریان این عملیات است؟ آیا آن‌ها می‌توانند تضمین کنند که:
• این اقدام حتماً منتج به بارش شود؟
• این ابرِ مستعد، الزاماً بر خاک ایران ببارد؟
• بارش در دریا، بیابان یا مناطق غیرقابل بهره‌برداری رخ ندهد؟
• زمان، شدت و تداوم بارش دقیقاً مطابق نیاز مدیریت شود؟
 
بارش برف در ارتفاعات دریاچه تار دماوند (فیلم)
 
پاسخ روشن است: خیر. هیچ‌یک از این متغیرهای اساسی، به‌طور کامل در کنترل انسان نیست. انسان می‌تواند در چارچوب اسباب طبیعی «تلاش» کند، اما تحقق نتیجه نهایی، از اختیار او خارج است. دقیقاً در همین نقطه است که جایگاه اراده الهی معنا پیدا می‌کند؛ نه در تعارض با علم، بلکه در احاطه بر آن.
 
مسئله اصلی اینجاست که برخی، آگاهانه یا ناآگاهانه، دچار «خطای هستی‌شناختی» می‌شوند: آن‌ها اسباب را می‌بینند، اما مُسبّب‌الاسباب را حذف می‌کنند؛ رابطه طولی میان خدا و طبیعت را به رابطه‌ای عرضی و رقابتی تقلیل می‌دهند؛ گویی یا علم کار می‌کند یا خدا، و جمع میان این دو ناممکن است.
 
در حالی که در منطق توحیدی اسلام، علم، تکنولوژی و دعا، نه رقیب یکدیگر، بلکه در یک منظومه معنا می‌یابند. انسان مأمور به تلاش است، اما مأمور به غفلت از خدا نیست. دیدن نقش علم، به‌معنای نادیده گرفتن اراده الهی نیست؛ همان‌گونه که توسل و دعا، نفی عقل و تدبیر محسوب نمی‌شود.
 
شاید مسئله امروز ما، نه بارورسازی ابرها، بلکه «بارورسازی نگاه توحیدی» در فهم پدیده‌هاست؛ نگاهی که گرفتار دو دو تا چهارتای صرفاً مادی نمی‌شود و جهان را به شبکه‌ای بسته از علت‌های مستقل تقلیل نمی‌دهد. جهان، در عین قانون‌مندی، تحت ربوبیت است؛ و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که انسان مدرن، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند بازخوانی آن است.
علی رشیدیان
ارسال نظرات