۰۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۶
کد خبر: ۳۱۲۴۲۵
حضرت آیت‌الله جوادی آملی مطرح کرد؛

امتیاز شهیدان در برزخ و قیامت

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی در پیامی به تببین امتیاز شهیدان در برزخ و قیامت پرداخت و گفت: شهداء همچنان پر فروغ زنده‌اند، زنده وارد برزخ می‌شوند، زنده از برزخ وارد قیامت کبری می‌شوند و از آن صحنه کاملاً مستحضرند و رعب و هراسی دامنگیرشان نمی‌شود.
آيت الله جوادي آملي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا،  حضرت آیت‌الله جوادی آملی در پیام گفتاری به مراسم بزرگداشت پنجاه و نهمین سالگرد شهادت شهید نواب صفوی و گرامیداشت شهدای فدائیان اسلام به تببین امتیاز شهیدان در برزخ و قیامت پرداخت.

 

متن ابن پیام بدین شرح است:

 

شهیدان چون پاسخ مثبت به دعوت انبیاء عموماً و دعوت ختمی مرتب و نبوّت (ع) خصوصاً داده‌اند؛ زنده هستند. در سورة انفال همین آیة معروف آمده است که یا أیَّهُا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوالِلّهِ وَ لِلْرَّسُولْ اِذَا دَعاکُم(1). درست است که تَثنیه یاد شده است، ولی ضمیر به فعل مفرد است؛ چون دعوت پیغمبر همان دعوت خداست. اِسْتَجیبُوا لِلّهِ وَ لِلْرَّسُولْ اِذَا دَعَواکُم نیست، اِذَا دَعاکُم است؛ زیرا دعوت پیغمبر رسالت دعوت خداست و لا غیر. در سورة مبارکة یاسین اثر پذیری حرف های انبیاء عموماً و وجود مبارک ختمی نبوّت (ع) خصوصاً را مخصوص افراد زنده معرفی کرد، فرمود: لِیُنذِرَ مَنْ کانَ حَیّاً وَ یَحِقَّ القُولُ عَلَی الکافِرین(2). آنکه زنده است و طعم حیات طیّب را چشید؛ او راهی راه انبیاء است. و چون شهداء بهترین وجه دعوت خدا و پیغمبر را خوب ادراک و باور کرده‌اند و برابر آن متخلّق شده‌اند و عمل کرده‌اند و گفتند و ایستادند و مقاومت کردند و شربت شهادت نوشیدند؛ اینها زنده‌اند.

 

تبیین ( زندگی طبیعی ) و ( زندگی ملکوتی)

پس برابر آیات قرآن کریم اینگونه از افراد زنده‌اند. زندگی دو قسم است؛ یک زندگی طبیعی که مرگ آن را تعقیب می‌کند: کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المُوت(3). یک زندگی الهی و ملکوتی است که مصون از مرگ است. آنکه به زندگی طبیعی زنده است، آن برابر اِنَّکَ مَیِّتٌ وَ اِنَّهُمْ مَیِّتُون (4) می‌میرد، برابر کُلُّ نَفسٍ ذائِقَهُ المُوت می‌میرد، برابر مَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبلِکَ الخُلْد اَفَإیْن مِتَّ فَهُمُ الخالِدُون(5) می‌میرد و مانند آن. امّا آنکه با موت ارادی مرده است، به حیاتی بار می‌یابد که مرگ در آن نیست؛ لذا شهید زنده وارد برزخ می‌شود و زنده از برزخ وارد صحنة قیامت می‌شود. کسی که مرگ را میراند، کسی که بر مرگ مسلّط شد؛ مرگی نیست تا آن مرگ بر او مسلّط بشود و او بمیرد !

 

لذا شهداء عموماً و خواص از آنها خصوصاً مصون از آسیب مرگند. درست است از نظر طبیعی و بدن مرده‌اند؛ ولی برابر آیة سورة انفال، برابر آیة سورة یاسین زنده‌اند؛ این زندگی از گزند مرگ به دور است. لذا دیگران مرده وارد برزخ می‌شوند و نمی‌دانند در دنیا چه خبر هست و در برزخ چه خبر؛ بعدها می‌فهمند که مردند. ولی شهداء چون زنده وارد برزخ می‌شوند، کاملاً از راهیان راهشان باخبرند، از همرزمان و همفکرانشان باخبرند؛ بعد از آنها در دنیا چه می‌گذرد باخبرند و از ذات أقدس إله بشارت دریافت می‌کنند. اینکه در سورة آل عمران و بقره فرمود: مبادا بگوئید، مبادا خیال کنید که شهید مرده است، همین است: لا تَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا (6)، لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقتَلُ فِی سَبیلِ اللهْ اَموات (7)؛ اینها زنده وارد برزخ می‌شوند.

 

طلب بشارت شهداء از خدای سبحان نسبت به راهیان کوی شهادت

آنها چون زنده وارد برزخ می‌شوند؛ کار کردند، تلاش کردند، راه را درست کردند، منتظرند که راهیانی به راه اینها ادامه بدهند، اوّلاً؛ و اینهائی هم که راهی راه آنها بودند درست به مقصد برسند، ثانیاً؛ لذا از ذات أقدس إله بشارت طلب می‌کنند، ثالثاً: وَ یَستَبشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم(8). شهید در برزخ زنده است، یک؛ با خدای خود گفتگو دارد، دو؛ از خدای خود مژده می‌طلبد، سه؛ از خدای خود سؤال می‌کند: آنها که راهیان راه ما بودند، در کدام مقطع به سر می‌برند، چرا به مقصد نرسیده‌اند؟ این اَلَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِم عدمِ ملکه است؛ آنکه راه نیفتاد و اهل سکون و جُمود و رکود است؛ به او می‌گویند هنوز راه نیفتاد، نه هنوز نرسید ! آنکه راه افتاد و در بین راه است، شهید با او کار دارد. از خدا می‌خواهد او الآن در کدام مقطع به سر می‌برد: وَ یَستَبشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا، یعنی خدایا ! بشارت بده اینهائی که راه افتادند، به ما بگو در کدام مقطعند.بنابراین شهید در برزخ زنده است و با حیات وارد برزخ می‌شود؛ مرده وارد برزخ نشد، زنده وارد برزخ شد؛ گرچه بدن طبیعی مرده است.

 

زنده بودن شهیدان هنگام ورود به صحنه قیامت

وقتی قیامت کبری می‌خواهد قیام بکند، فرمان الهی فرا می‌رسد، صَعقه ای دامنگیر همه می‌شود؛ در این نفخة صُور، آنها که در برزخ زنده‌اند، می‌میرند؛ آنها که در دنیا زنده بودند، آنها هم می‌میرند؛ یکسره مرگ فراگیر می‌شود در نفخة صُور اوّل، تا با نفخة دوّم وارد صحنة قیامت بشوند. در این نَفخ اوّل که همگان می‌میرند: نُفِخَ فِی الصُّورْ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الاَرض؛ قرآن کریم یک عدّه را استثناء کرد، اِلّا مَنْ شآءَ الله(9). آن حاملان عرش مستثنی‌اند، انبیاء و اولیاء مستثنی‌اند و شهداء را هم طبق بعضی از روایات استثناء کرده‌اند. یعنی در نفخة صُور که همگان می‌میرند تا وارد صحنه قیامت شوند؛ شهید زنده است، نمی‌میرد؛ زنده وارد صحنة قیامت می‌شود. یعنی این صحنه‌ها را کاملاً ادراک می‌کند؛ همانطوری که حاملان عرش زنده‌اند، همانطوری که انبیاء و اولیاء زنده‌اند، شاگردان آنها یعنی شهداء هم زنده‌اند.

 

پس شهید زنده از دنیا وارد برزخ می‌شود، زنده از برزخ وارد قیامت کبری می‌شود، از کلّ این صحنه‌ها برخوردار است؛ سرّش آن است: یک حیاتی پیدا کرده است که مرگ ندارد. مرگ چیزی است که انسان از آن می‌ترسد. حرف سنائیِ بزرگ حکیم اسلامی این است: مرگ هراسناک است، انسان باید از مرگ بترسد؛ ولی به بسیاری از افراد خطاب می‌کند، می‌فرماید: درست است که باید از مرگ ترسید، ولی مگر شما الآن زنده اید؟ از این وضع موجود باید بترسید، از این زندگی ترس کَاکنون در آنی! شما مرده‌اید، اَمواتٌ بِلا حَیات؛ یک عدّه مرده‌اند. پس این برکتی است که دربارة شهادت بهره شهداء می‌شود که اینها همچنان پر فروغ زنده‌اند، زنده وارد برزخ می‌شوند، زنده از برزخ وارد قیامت کبری می‌شوند و از آن صحنه کاملاً مستحضرند و رعب و هراسی دامنگیرشان نمی‌شود./998/102/ب3

 

منبع: روزنامه کیهان

ارسال نظرات