۰۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۴
کد خبر: ۳۱۸۴۴۶
رویای تکرار کودتای انگلیسی با محوریت خانواده یک روحانی؛

بازخوانی مشابهت‌های سیاسی ـ اجتماعی کودتای 28 مرداد با حوادث انتخابات اسفند 94

خبرگزاری رسا ـ باید از وابستگان مزدور و همچنین از مریدان بی‌مزد و مواجب انگلیسی‌ها پرسید، به راستی چرا دولت انگلیس و ملکه الیزابت و بی بی سی فارسی که دلشان لک زده است برای دخالت در ایران، در مردمی‌ترین تصمیم کشور دخالت کرده و درخواست کنند که مردم به لیست منسوب به هاشمی رفسنجانی رأی دهند؟
ويژه نامه تبيان« پايان روياي مخملي کودتا» کتاب کودتا

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، بازخوانی عبرت آمیز تاریخ معاصر، چراغِ راه تصمیماتِ مهمِ ملی است. بررسی نقش شیطانی انگلیسی‌ها در پیدایی و فراگیر شدن فتنه‌های بزرگ در ایران اسلامی ضرورتی مغفول در فضای رسانه‌ای کشور است.



نوشتار حاضر در پی مطالعه تطبیقی عملکرد مهره‌های محوری در کودتای انگلیسی 28 مرداد 32 و انتخابات اسفند 94 است. این مطالعه تطبیقی گرچه به دلیل برخی ملاحظات و مصالح، صریح‌تر بیان نمی شود، ولی می‌تواند در حساسیت اذهان به اهمیت نقش شخصیت‌های وابسته و مشکوک در پیدایش فتنه‌ای بزرگ، أثر مستقیم و مهمی ایفا کند.

 

متهم کردن محققین دلسوز انقلاب و مردم به توهم توطئه، خود توطئه‌ای پیچیده است که اذهان را از بازخوانی عملکرد مشکوک برخی از سیاست‌مداران وابسته، منصرف و منحرف سازد. این است که در تمام این سال‌ها کمتر کسی به خود جرأت داده به بررسی تحقیقی نقش فرد مشکوکی مانند علی هاشمی ـ برادر زاده آقای اکبر هاشمی رفسنجانی ـ در ماجرای مک فارلین بپردازد.

 

همان‌طور که رابطه مستمر مهدی هاشمی با شخصیت‌هایی مانند نیک آهنگ کوثر ـ ضد انقلاب فراری ـ نیز به دقت مورد مطالعه قرار نگرفته‌اند. بیتوته چندین ساله مهدی هاشمی در لندن ـ مهد توطئه علیه مردم ایران ـ در چه زمانی باید رازگشایی گردد؟ حربه مظلوم نمایی و استفاده ابزاری از ارزش‌های اسلامی سپر دیگری است که اذهان پرسشگر را از مطالبه حقایق انقلاب باز می‌دارد و دایره فعالیت خیانت بارِ شخصیت‌های مسأله‌دار، هر روز وسیع‌تر می‌گردد.

 

 

حضور چهره‌های اصلاح طلب همانند مهاجرانی در مراسمات رسمی خاندان منحوس آل سعود چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا تاکنون مدعیان گردش آزاد اطلاعات و منادیان شعار «دانستن حق مردم است» در مورد موضوعاتی از این دست پاسخ‌گو بوده‌اند؟ آیا نسل پرسش‌گر امروز از خود نمی‌پرسد که اگر ارتباطات گسترده‌ای از این دست با دشمنان نظام سیاسی و توده‌های مردم ایران، خیانت نیست، پس چه نامی باید بر آن بگذاریم؟

 

سفرهای مستمر شخصیت مشکوکی همانند فائزه هاشمی به کشورهایی مانند انگلیس و آمریکا موضوع مهمی است که اذهان بسیاری از تاریخ‌پژوهان دلسوز را به سفرهای خیانت‌بار «اشرفِ پهلوی» یکی از بانیان کودتای 28 مرداد متوجه می‌سازد.

 

نوشتار حاضر با رویکردی تحقیقی به بررسی اشتراکات عملکرد بانیان کوتای 28 مرداد و فعالان کودتای نافرجام سال 88 است که به اقتضای استمرار این توطئه‌ها، هنوز هم در عرصه سیاست ایران به فعالیت مشغولند.

 

درست چند روز قبل از برگزاری انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی خبر رسید که فائزه هاشمی رفسنجانی به آمریکا سفر کرده است. خبری که توجه بسیاری از محافل رسانه‌ای را برانگیخت. این حساسیت وقتی بیشتر شد که وی دقیقا چند روز قبل از برگزاری انتخابات به کشور بازگشت، بدون آن‌که در مورد اهداف این سفر مهم توضیحی ارائه دهد.

 

در این میانه سایت خودنویس متعلق به نیک آهنگ کوثر از دوستان نزدیک مهدی هاشمی می‌نویسد: «مهدی هاشمی، سال‌ها پیش به سردبیر خودنویس گفته بود که همه کارها در خانواده [هاشمی رفسنجانی] تقسیم شده است و هر کسی وظیفه خودش را دارد.»(1) همچنین کلیه ارتباطات خانواده هاشمی با خارج از کشور از سوی فائزه هاشمی انجام می‌شود.

 

 

با توجه به پیچیدگی اوضاع سیاسی این روزهای ایران و اعتراف صریح یکی از دلالان رابطه خاندان هاشمی با محافل فکری ضد انقلاب، این سفر چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ با چه هدفی دقیقا در ایام انتخابات صورت گرفته است؟ آیا نمی‌توان این سفرهای مشکوک را با فعالیت‌های پیچیده اشرف پهلوی مقایسه کرد؟ مطالعه فعالیت‌های اشرف در روزهای منتهی به کودتا به این پرسش پاسخ خواهد داد.

 

اشرف پهلوی به خاطر ارتباط با آژانس‌های جاسوسی بیگانه و نیز به خاطر سابقه توطئه‌گری که از خود نشان داده بود، به درخواست دکتر مصدق در تابستان 1331 به طور مؤدبانه از کشور اخراج شد و به آمریکا عزیمت کرد. از جمله فعالیت‌های اشرف، فتنه انگیزی و ایجاد آشوب و تظاهرات خیابانی در کشور بود تا دولت مصدق را دولتی ضعیف و ناکارامد جلوه دهد.

 

در آستانه کودتای 28 سال 1332 سازمان سیا و ام آی سیکس، اشرف پهلوی را مامور کردند تا به صورت مخفیانه به ایران رفته و پیام فوق سری‌ای را به شاه برساند و او را برای کودتا آماده کند. او درباره جزئیات و نحوه کودتا مورد مشورت انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها قرار گرفت. او با نام جعلی و مخفیانه به ایران رفت و پیام را به شاه رساند و شاه ضعیف و ترسو را از حیث روحی نیز دلداری داد.

 

دولت انگلیس و دولت آمریکا محرمانه به حمایت از شاه پرداختند تا منافع خودشان در ایران پیاده شود. آن‌ها عملیات آژاکس را که ما به اسم کودتای 28 مرداد می‌شناسیم طراحی کردند. نهضت ملی شدن صنعت نفت باعث شده بود تا دست انگلیس از نفت ایران کوتاه شود و نفت ایران برای مردم ایران باشد نه برای مردم انگلیس!

 

«بی بی سی فارسی» همان موقع هم ژست رسانه بی‌طرف می‌گرفت؛ ولی در نهایت اسم رمز «عملیات آژاکس» یا همان «کودتای 28 مرداد» از این رسانه استعماری اعلام شد.

 

در روز 17 بهمن 1330(6 فوریه 1952م) ملکه الیزابت دوم در کشور انگلستان و سایر مستعمرات انگلیس بر تخت سلطنت نشست و کودتای 28 مرداد سال 1332 در زمان سلطنت این ملکه جوان بر ملت ایران تحمیل شد و 25 سال دیکتاتوری محمدرضا پهلوی را تضمین کرد.

 

 

امروز که ملت ایران، سی و هفتمین سال نابودی سلطنت پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی را جشن گرفته است و دولت‌های مختلف در جمهوری اسلامی آمده‌اند و رفته‌اند، هنوز همان ملکه الیزابت ـ نماد استعمار پیچیده انگلیسی‌ها ـ بر تخت سلطنت تکیه زده است و چند روز پیش در سالگرد دهه فجر انقلاب، او شصت و چهارمین سالروز سلطنتش را جشن گرفت! این در حالی است که هنوز هم کشور انگلیس شانزده مستعمره رسمی دارد که کانادا و استرالیا از آن جمله هستند!

 

گذشته از ملکه انگلیس، بی بی سی هم هنوز صدای پرآوازه استعمار پیر در سراسر جهان است و بخش فارسی آن فعال‌تر از همیشه مشعول فعالیت است. انگلیسی‌ها هنوز برای آن همه بلایی که بر سر ما آورند که کوچکترین‌شان به سلطنت نشاندن خاندان پهلوی در ایران و حفظ سلطه 57 ساله این خاندان بر ملت ایران بود، حتی یک اظهار تاسف کوچک هم نکرده‌اند، چه برسد به عذرخواهی رسمی و تلاش برای قطع مخاصمه و مداخله در امور ایران! با آن‌که در انگلیس هیچ چیز عوض نشده است.

 

در این سو برخی از شخصیت‌های سیاسی با تلاش در جهت بزک کردن این روباه پیر در هندسه ادبیات سیاسی انگلیسی‌ها جای گرفته‌اند و به کنش گری سیاسی مشغول‌اند! این روزها که سلطنت انگلیس به واسطه پیروزی انقلاب اسلامی و قطع شدن دستش از منافع عظیم نفتی ایران از دست ملت عصبانی و خون به جگر است، برخی از تکرار ادبیات سیاسی انگلیسی‌ها و وابستگی پیدا و پنهان با آن‌ها ابایی ندارند و این شرم‌آور و خیانت‌بار است!

 

این در حالی است که مردم ایران فکر مقابله با استعمار را به تمام مستضعفان جهان صادر کردند و نشان دادند که می‌توان دست نظامیان انگلیسی متجاوز را بست و تحقیرشان کرد.

 

 

باید از وابستگان مزدور و همچنین از مریدان بی‌مزد و مواجب انگلیسی‌ها پرسید، به راستی چرا دولت انگلیس و ملکه الیزابت و بی بی سی فارسی که دلشان لک زده است برای دخالت در ایران، در مردمی‌ترین تصمیم کشور دخالت کرده و درخواست کنند که مردم به لیست منسوب به هاشمی رفسنجانی رأی دهند؟

 

یا در تکاپویی مذبوحانه خواسته‌اند که به آیات بصیرت و سران جبهه انقلاب(آیت‌الله مصباح، آیت‌الله یزدی و آیت‌الله جنتی) رأی ندهیم. آیا آن‌ها صرفاً برای رضای خدا وارد این گود شده‌اند؟ یا خیر و صلاح مردم و کشور را می‌خواهند؟

 

به نظر می رسد اسم رمز عملیات تخریب و فتنه جدید مدتی است که توسط بی بی سی گفته شده است و هجمه عظیمی که علیه عناصر اصیل شاهد هستیم، در حقیقت همان اقدامات تخریبی دوران کودتای 28 مرداد است که از ناحیه لات‌ها به سرکردگی شعبان بی‌مخ و همراهی فواحش به سرکردگی ملکه اعتضادی به سوی سرداران بصیرت سرازیر شده است!

 

روزنامه‌ها و مجلات و سایت‌ها و کانال‌ها و گروه‌های مختلف که در فضای حقیقی و مجازی در این یکی دو هفته اخیر به طور قارچ‌گونه شکل گرفته و رشد کرده است و حملات ناجوانمردانه‌ای را به صورت هماهنگ به سوی سران روشنگری ایجاد کرده‌اند که پشتیبانی آنها از آن سوی مرز انجام می‌شود.

 

این پرسش باقی می‌ماند که آیا هاشمی رفسنجانی قرار است منافع انگلیسی‌ها را در ایران تامین کند؟ آیا قرار است کودتای 28 مرداد در کشور ما تکرار شود؟ این‌ها سؤالاتی است که سکوتِ معنادارِ هاشمی و سایر شخصیت‌های مورد حمایت انگلیسی‌ها می‌تواند به مثابه پاسخ مثبت به آن‌ها باشد!/993/704/ر

 

میثم عبداللهی، تاریخ پژوه

منبع:

1 ـ  روزنامه کیهان، ش21288، سه شنبه 4 اسفند 1394، ص1.

ارسال نظرات