جدا کردن امت از امام، هدف فتنهها/ چرا نمیتوان حوادث ۸۸ را شورش مدنی یا اعتراضات خیابانی دانست؟
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، یکی از مقولههای سیاسی اجتماعی که نوع حکومتها با آن دست به گریبان هستند، مسأله فتنه و فتنه انگیزی است که در شرایط خاص محیطی و سیاسی اجتماعی امکان بروز و ظهور مییابد. کشور ما نیز از این واقیت مستثنی نیست، مخصوصا با توجه به درگیری آن با قدرتهای بزرگ و مستکبران عالم. همچنانکه در سالهای اوایل انقلاب اسلامی و در چند سال اخیر نمود بیشتری داشته است.
فتنه عبارت از این است که بعضى از امت با بعضى دیگر اختلاف مىکنند در امرى که تمامى امت حقیقت امر را مىفهمند که کدام است، ولی یک دسته از قبول آن سرپیچى نموده، آگاهانه به ظلم و منکر اقدام مىکنند؛ آن دسته دیگر هم که حقیقت امر را قبول کردهاند آنان را نهی از منکر نمیکنند و در نتیجه آثار سوئش دامنگیر همه امت مىشود.
در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین عبدالله حاج صادقی، جانشین نماینده ولیفقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به جریان شناسی فتنه در تاریخ انقلاب اسلامی ایران پرداختیم که متن آن تقدیم حضور علاقهمندان میشود؛
رسا ـ لطفا مفهوم شناسی فتنه در ادبیات سیاسی را بیان بفرمایید.
چه در ادبیات دینی و چه در ادبیات سیاسی، معنای رایج فتنه، حرکت چراغ خاموش و یک نوع جنگ نرم، بیصدا، نفوذ و براندازی با یک جریان بی سر و صدا است. امیرمؤمنان(ع) میفرمایند: «کل فتنة مظلمة؛ هر فتنهای تاریک کننده فضا است.» فتنه به معنای چراغ خاموش حرکت کردن برای انجام یک اقدام و حرکت سیاسی است.
ولی امروز فتنه به معنای تزلزل ایجاد کردن در ارکان و پایههای یک حکومت به گونهای که قابل لمس و مشاهده برای هر کسی نباشد و زمانی لمس و مشاهده میشود که کار از کار گذشته و دیگر قابل اصلاح و رسیدگی نباشد. امروز فتنه یکی از برجستهترین مصادیق جنگ نرم محسوب میشود.
رسا ـ مفهوم فتنه در ادبیات سیاسی امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری چگونه است؟ ایشان چه مواردی را به عنوان فتنه معرفی میکردند؟
امام راحل و مقام معظم رهبری چون ترجمان مفاهیم و بیان کننده ادبیات دینی هستند، مفاهیمی که برای فتنه به کار بردهاند، در حقیقت هر اقدام چراغ خاموشی در برابر نظام الهی است. این بزرگواران هر اقدامی که با جهتگیری ولو با هدایت خارجی، اقدام داخلی، حرکت گروهی و جناحی و... که در راستای تضعیف، استحاله و یا ضربه زدن به نظام ولایی باشد، فتنه مینامند.
فتنه به معنای ایجاد گردنه و تاریک کردن فضاهایی که بخواهد ارکان نظام ولایی را متزلزل کند، به ویژه آنچه در رابطه با سه رکن اصلی نظام ولایی انجام میگیرد. حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری سه نوع اقدام را بیشتر از بقیه اقدامها، فتنه معرفی میکنند. نخست، حرکتهایی که در راستای تضعیف موتور حرکت انقلاب یعنی اسلام انجام گیرد. این یکی از ابعاد فتنه است.
دوم، تلاشهایی که در جهت تضعیف کردن عامل جهت دهنده انقلاب یعنی ولایت صورت گیرد. سوم، آن عملی که بخواهد به وسیله ضمانت اجرایی نظام ولایی یعنی مردم، مشکلی برای نظام ولایی و الهی ایجاد کند که امام راحل و مقام معظم رهبری در مورد سوم، بیشتر تأکید میکنند.
یکی از ابعاد مهم فتنه آن است که تلاش شود مردم از همراهی با نظام و انقلاب جدا شوند و حتی خود مردم، ابزار و وسیلهای برای ضربه به نظام اسلامی شوند. در ادبیات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، فتنه به معنای براندازی انقلاب به وسیله خود مردم است، یعنی مردمی که خود انقلاب کردهاند، بخواهند انقلاب را تضعیف کنند.
رسا ـ چرا حوادث سال 88 را فتنه مینامیم و با عنوان فتنه تحلیل میکنیم و با عناوین دیگر مانند شورش مدنی یا اعتراضات خیابانی آن را تحلیل نمیکنیم؟
شورش این است که افراد نسبت به کار، موضوع، قشر و... خاصی اعتراض داشته باشند، ولی وقتی عملی، نخست، با هدایت و کارگردانی جبهه گسترده استکبار صورت گیرد. دوم، عمل او تقابل با ارکان نظام و انقلاب باشد و سوم، با شعار اصلاحاتی و خیرخواهانه پیش آید و بخواهد با فریب مردم تیشه به ریشه بزند، این کار دیگر شورش نیست.
فردی که میخواهد با فریب و نیرنگ حرکتی را انجام دهد، افساد و خطری را برای ارکان نظام ولایی ایجاد کند و عامل ایجاد پیروزی برای استکبار شود، فتنهگر است، نه شورشی. آنچه در فتنه 88 رخ داد و همه را درگیر کرد این بود که یک پیروزی بزرگ و عامل افتخار، نقطه ضعف شد.
در سال 88، 40 میلیون نفر در پای صندوقهای رأی شرکت کرده بودند و این خود عامل اقتدار نظام بود، ولی نوع عملی که انجام گرفت، این را به عنوان یک نقطه ضعفی برای نظام تبدیل کرد. لذا حوادث این سال چون ضربهای بود به اصل نظام، نه اینکه دو جناح سیاسی با یکدیگر اختلاف داشته باشند، فتنه است.
در جریانهای سال 88 اینگونه نبود که دو حزب سیاسی و یا دو کاندیدای ریأست جمهوری با یکدیگر اختلاف پیدا کرده باشند و طرفداران یکی بیایند در برابر دیگری بایستد، خیر. اگر این(اختلاف دو حزب یا دو کاندیدای ریأست جمهوری) هم بود، ولی پس از خطبههایی که مقام معظم رهبری خواندند، دیگر از آن ساعت و زمان به بعد، جریان مقابله جبهه استکبار با جبهه انقلاب اسلامی به وجود آمد و به دنبال این بود که اصل نظام را از بین ببرد. به همین دلیل حوادث 88، شورش مدنی یا اعتراضات خیابانی نبود، بلکه فتنهای بود که میخواست اصل نظام را از بین ببرد.
رسا ـ به نظر شما قبل از سال 88، چه مواردی را میتوان برشمرد که شبیه حوادث سال 88 باشد؟
بنده معتقدم که ما از اول انقلاب همواره با فتنههایی در برابر نظام ولایی و انقلاب اسلامی مواجه بودهایم. بنده جریان حاکمیت ملیگرایانه بنیصدر و اهدافی که دنبال میکرد را فتنه میدانم. جریان حزب خلق مسلمان را فتنه میدانم. جریان قائم مقامی آقای منتظری را یک فتنه میدانم. جریانی که پس از انتخابات دوم خرداد سال 76، اصلاح طلبان سکولار دنبال میکردند، البته خود انتخابات نه بلکه آنچه پس از انتخابات آنها دنبال میکردند، فتنه بود. کما اینکه آنچه در سال 88 اتفاق افتاد، آخرین فتنه نبوده است.
تمام این فتنهها وجود داشته است، ولی با لطف الهی و هدایت و مدیریت رهبر معظم انقلاب چه در زمان امام(ره) و چه پس از آن، این فتنهها خنثی شده است. البته نباید فراموش کنیم که از تمام این فتنهها بزرگتر، فتنه 88 بود که 10 سال طراحی آن طول کشیده بود و ما بعداً که ریشه یابی کردیم، متوجه شدیم چه فتنهای بوده است!
آقای مکّیل، یکی از سناتورهای آمریکایی در سال 84 میگوید: «ما در ایران نظام را با جنش سبز منهدم میکنیم.» این سناتور در سال 84 چنین حرفی را میزند و این نشان میدهد که آنها حتی نام فتنه 88 که جنش سبز است را پیشتر انتخاب کردهاند. انصافاً فتنهای به بزرگی و طراحی دقیق فتنه 88 وجود نداشته است.
در فتنه 88، آقایان هم سناریوی پیروزی کاندیدای مورد نظر خود برای ایجاد فتنه را نوشته بودند و هم سناریوی اینکه در صورت رأی نیاوردند، چه کار کنند را نوشته بودند. سپس که فرد مورد نظر رأی نیاورد، سناریوی تقلب و حرکتها را راهاندازی کردند و انصافاً استکبار در این فتنه همه چیز خود را به میدان آورد؛ چرا که هم برنامهریزی و هدایت جبهه استکبار را، هم پیاده نظام داخلی و هم بازی دادن افرادی که بصیرت نداشتند را بر عهده داشت. در فتنه 88 تنها فتنهگر نداشتیم بلکه فتنه زده نیز افراد زیادی را داشتیم و واقعا فتنهگر نبودند، ولی بازی این فتنه را خوردند و اسیر این فریبها شدند.
رسا ـ تبعات اجتماعی و سیاسی فتنه 88 را چه میدانید؟
ما هنوز نیز آثار منفی فتنه 88 را پشت سر میگذاریم؛ چرا که به سبب فرصتی که فتنه گران داخلی ایجاد کردند، برخی از قدرتنماها در برابر جمهوری اسلامی ایران جرأت پیدا کردند. ولی در عین حال فتنه 88 یک حُسن بزرگی نیز داشت و اینکه انقلاب را واکسینه کرد.
اگر این فتنه ایجاد نمیشد و افراد غربال نمیشدند به تعبیر امیرمؤمنان(ع) «لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة» نمیشدند. جوه افراد نشان داده نمیشد، ممکن بود این افراد در فرصتهای بعدی بتوانند در مسندها و حاکمیتها کارهایی را به دست بگیرند و ضربههای بزرگی به نظام ولایی بزنند.
ولی به لطف خدا چهرههای و جریانهای خطرناکی در این فتنه لو رفت. فتنه 88 هم جنبه ایجابی و هم جنبه سلبی داشت. هم ضررهای فراوانی به ما زد و به تعبیر مقام معظم رهبری نمیدانیم کی برسد که این آثار زیانبار فتنه 88 تمام شود و آیا اصلا تمام شدنی است یا خیر؟ ولی از سوی دیگر برکاتی نیز داشت که این برکات به سبب فتنه نبود، بلکه به سبب استقامت و ایستادگی امت، 9 دی که ملت و 29 خردادی که رهبری خلق کردند، بود.
از 200 روز فتنه 88، دو روز برای استکبار بسیار سنگین تمام شد. نخست، 29 خرداد که تجلی قدرت ولایت بود. دوم، 9 دی که تجلی قدرت ملت بود. این برکات و واکسینه کردن انقلاب در پرتوی ایستادگی به دست آمد. ولی فتنهگران ضربه بدی را به انقلاب زدند.
رسا ـ نقش و اهداف غرب از حوادث 88 چه بود؟
غرب پس از اینکه از نابودی مستقیم انقلاب اسلامی و جبهه انقلاب ناتوان شد، به این جمعبندی رسید و صریحا نیز گفت: انقلاب اسلامی را نابود نمیکنند، جز مردم ایران. انقلاب اسلامی از بین نمیرود، مگر به وسیله نفوذ در درون. دشمن به دنبال این بود که انقلاب اسلامی را با دست، حمایت، شعار و حرکت خود مردم از بین ببرد. دشمن میخواست با دموکراسی نرم و انقلاب رنگی انقلاب اسلامی را براندازد.
هدف دشمن نابودی انقلاب اسلامی بود و اگر نیز نتوانست این کار را بکند، به دنبال تحریف انقلاب اسلامی و کنترل حرکت انقلابی و روحیه جهادی که انقلاب اسلامی راه انداخته، بود. اگر اکنون نیز عصبانی هستند، به دلیل این است که فتنه 88 را 10 سال طراحی و یکسال عملیات کردند تا به اهدافشان برسند، ولی مردم ایستادگی کرده و اجازه ندادند دشمنان به اهدافشان یعنی نابودی انقلاب اسلامی، یا کنترل انقلاب اسلامی و یا انحراف انقلاب اسلامی از مسیر اصلی خود برسند. دشمن افزونبر اینکه به هیچکدام از این اهداف نرسید، بلکه بصیرت و ایستادگی مردم نیز افزایش پیدا کرد.
رسا ـ رسانهها چه تأثیری در این بین داشتند؟
رسانههای هر دو طرف کار کردند. رسانههای مجازی که بسیاری از آنها در دست فتنه گران بود، در فتنه انگیزی نقش داشتند و در این زمینه کار کردند. از سوی رسانههای نظام در مقابله با فتنه بسیار نقش داشتند؛ چرا؟ چون فتنه سبب تاریک شدن فضا میشود و به هر میزان رسانههای ما بتوانند فضا را شفافتر و روشنتر نشان دهند، برای فتنهگران امکان تاریک کردن فضا کمتر فراهم میشود.
به همین دلیل رسانه میتواند با اطلاع رسانی به موقع، با بصیرت افزایی، نورافکنهایی را روشن کند که فتنهگر نتواند با تاریک کردن فضا، مردم را فریب دهد.
رسا ـ به نظر شما شبکههای اجتماعی در این بین تهدیدی برای نظام هستند یا فرصت؟
شبکههای اجتماعی هم میتوانند فرصتی برای نظام باشند و هم تهدید. اگر شبکههای اجتماعی درست مدیریت شوند و بتوانیم آنها را تغذیه کنیم، این شبکهها در جهتگیریها و جهتدهی درست عمل کنند و افرادی که مدیریت این شبکههای را بر عهده دارند با دلسوزی نسبت به مردم و اعتقاد به مبانی دینی عمل کنند، مسلما شبکههای اجتماعی بهترین فرصت برای ترویج ارزشهای انسانی و مبانی انقلاب اسلامی خواهند بود.
ولی اگر شبکههای اجتماعی درست مدیریت نشوند، مسلما دشمن آنها را بر عهده میگیرد ـ کما اینکه اکنون بسیاری از این شبکهها را در دست گرفته است ـ و از راه فریب، شایعهسازی، دروغ، جوسازی، افساد اخلاقی و سیاسی میتوان از آنها به عنوان ابزاری خطرناک علیه ما استفاده کند.
رسا ـ نقش رهبری در مقابله و دفع حوادث فتنه 88 چگونه ارزیابی میکنید؟
در ادبیات دینی به ما یاد دادهاند، بهترین، مطمئنترین، نخستین و برجستهترین راه عبور از همه فتنهها و تاریکیها، ملازمت با ولایت است. آنکه میتواند از گردنهای سخت، از تونلهای تاریک فتنه جامعه را عبور دهد، ولایت است. در تاریخ انقلاب اسلامی، تمام فتنهها مانند حزب خلق مسلمان، جریان بنیصدر و... را ولایت دفع کرده است.
در فتنه 88 همانگونه که غربیها اعتراف کردند، شکست بزرگی را از مقام معظم رهبری خوردند. چرا که حضرت آقا نخست در بصیرت افزایی شبه معجزه ـ به همین صراحتی که میگوییم ـ کردند. زمانی که بسیاری از افراد لغزیدند و در تحلیلها گرفتار تردید شدند، ولی مقام معظم رهبری در راهی که میروند، تردید نکردند. دوم، استقامت بر این بصیرت بود. اینکه رهبر معظم انقلاب، خطبه بخوانند و بگویند: «جان و آبرویم را میدهم ولی از اصول کوتاه نمیآیم، ذرهای از قانون کوتاه نمیآیم» در حالی که میدانند از لوازم آن چیست و چه عواقبی دارد، ولی با قاطعیت ایستاده و چنین مطلبی را بیان میکند.
سوم، اینکه رهبری بتوانند مردم را به موقع مدیریت کنند و در عین حال در برابر جوانهایی که فتنه زندهاند سعه صدر داشته باشند؛ چون دین به ما گفته است یک زمانی با فتنهگر مواجه هستید و یک زمانی با فتنه زده عمل کردند. ایشان در برابر فتنهگران با قاطعیت برخورد کردند، ولی با فتنهزدهها و فریب خوردهها با مهربانی و عطوفت رفتار کردند.
رهبر معظم انقلاب کاری کردند که اقلیت فتنهگر نتواند حتی جوانانی را که فریب داده بود، همراه خود حفظ کند. بنده نقش مقام معظم رهبری در بصیرت افزایی، قاطعیت و مدیریت جامعه و بحران را بسیار شگفت آور میدانم، چون ایشان به عنوان ولی بر تمام جزئیات اشراف و تسلط داشتند.
رسا ـ تفاوت فتنه 88 در ایران با انقلاب رنگی برخی کشورها مانند اوکراین چه بود؟
تلقی دشمن این بود که فتنه 88 در جمهوری اسلامی ایران نیز مانند انقلاب رنگی دیگر کشورها، ولی مقداری سختتر و پر رنگتر است، ولی نتوانستند بفهمند که در دیگر کشورها همانند جمهوری اسلامی ایران، ماهیت دینی که موتور حرکت انقلاب است و همچنین رهبری بصیرت افزار و هوشیار و مردم به سبب وجود دو عامل قبلی(دین و رهبری) وجود ندارد. در جمهوری اسلامی ایران مردم عامل استقامتی به نام خدا داشتند؛ «انّ الّذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقاموا» که در انقلابهای رنگی دیگر وجود نداشت.
رسا ـ به نظر شما امروز میتوان گفت فتنه 88 به پایان رسیده است یا آنکه ما با نوع و سطح جدیدی از آن مواجهیم؟
فتنه 88 به عنوان یک فتنه تمام شده، ولی فتنه دشمنان تمام نشده است. فتنه 88 که برای انتخابات آن سال برنامهریزی شده بود، تمام شده است. ولی اینکه دشمن از فتنهگری دست برداشته باشد، هرگز. فتنه یکی پس از دیگری است. سناریو و اساس فتنهها این است که پیوند امت و ولایت را بزنند.
در تمام فتنهها دشمن به این نتیجه رسید: «امام بی امت کاری نمیتواند بکند، امت بی امام نیز خطر ندارد، ولی امت متصل به ولایت است که نابود کننده است.» دشمن به دنبال این است که نقطه اتصال امت با ولایت را بزنند. لذا اکنون نیز به این معنای چنین خطری وجود دارد و دشمن به دنبال جدا کردن امت از ولایت است.
رسا ـ تحلیل عمومی و کلان شما از این رویداد چیست؟
تقابل جبهه استکبار با جبهه انقلاب اسلامی است. جبهه استکبار مرگ تدریجی و قطعی خود را با انقلاب اسلامی قطعی میداند، به همین دلیل هر کاری میکند تا جبهه انقلاب اسلامی را بشکند. جبهه انقلاب اسلامی نیز مصمم است تا مردانه بایستد و انقلاب اسلامی را به پیروزی و جبهه استکبار را به نابودی بکشاند.
رسا ـ سخن پایانی.
امیدوارم با بصیرت، ولایتمداری و روحیه جهادی و انقلابی بیشتر بتوانیم فتنههای خطرناک دشمنان را در نطفه خفه کنیم.
/993/403/ر