حقیقت تشیع و تصوف یکی است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست تخصصی «تشیع و تصوف از دیدگاه هانری کربن» با سخنرانی انشاءاللّه رحمتی، عصر دیروز در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
رحمتی در مورد هانری کربن گفت: هانری کربن موهبتی است که نسیب فرهنگ ما شده است، کربن یک شخصیت بینظیر است که جمعی از تمام جوانب است، زبانهای مختلف دنیا و زبانهای کلاسیک را میداند، الهیات مسیحی را به خوبی میشناسد، فیلسوفان را میشناسد، همچنین به گواه آثارش با فرهنگ ما کاملاً آشنا است.
وی افزود: در عین حال، کربن یک متفکر نیز هست که نوآوری دارد، کربن فقط یک گزارشگر نیست بلکه یک فیلسوف اسلامی اروپاییتبار است. البته ممکن است کسی اینها را داشته باشد اما با ما همدلی نداشته باشد، در صورتی که شیعهگری کربن حتی گاهی به سمت غالیگری میرود.
این استاد دانشگاه بیان کرد: این روح ناآرام تماماً در حال آموختن است. کربن میگوید ما غربیها در حق مسلمانان ستم کردیم و آن اینکه به همراه تکنولوژی خودمان، سکولاریسم را نیز صادر کردهایم.
وی در مورد کتاب تشیع دوازده امامی، اثر کربن اظهار کرد: یکی از کتب کربن، تشیع دوازده امامی است که بسیاری از حقایق شیعه در آن کتاب بیان شده است و آنهمه مطلب در یک کتاب را شاید جای دیگری نبینید و آثاری که در مورد شیعه در اروپا نوشته شده است هیچکدام محتوای تشیع دوازده امامی کربن را ندارند. البته او منابعی داشته که مثلاً کتاب الحجة کلینی با شرح ملاصدرا یکی از منابعی است که کربن از آن استفاده کرده است.
رحمتی در مورد ارتباط تشیع و تصوف از نگاه کربن بیان کرد: کربن معتقد است حقیقت تشیع و تصوف یکی است و در این مورد نصوصی از ائمه(ع) میآورد، همچنین میگوید بسیاری از شیعیان همانند صوفیه هستند، البته کربن میان تصوف حقیقی با تصوف واقع تفاوت قائل است.
وی افزود: کربن معتقد است اهل معنای (روحانیون) شیعه با اهل ظاهر (کسانی که ائمه را در حد فقیه پایین میآورند) و اهل سنت، پیکار دارند. همچنین با صوفیه (کسانی که تشیع را نیز ظاهر دانستهاند و قائل به مذهب نیستند) پیکار دارند. کربن میگوید همین که کسی معتقد به ائمه(ع) است در حال انجام سلوک است، زیرا مقام ائمه(ع) فقط همین ظاهر نیست لذا اگر قطبی قرار دهیم با تشکیلات کلیسا تفاوتی ندارد. بنابراین تصوف مرتکب غصب متافیزیکی میشود به طوریکه قطب در تصوف، جایگاه امام معصوم را تصاحب کرده است.
این عرفانپژوه در مورد نظر کربن در مورد تشیع بیان کرد: کربن معتقد است تشیع نماینده راستین هدایتگری است، زیرا یک دایره نبوت و یک دایره ولایت داریم که منظور از اولی طبقات انبیاء است که بعد از پیامبر اسلام، تمام میشود ولی از نظر کربن یک تفاوت اصلی میان تشیع و دیگران (حتی اهل ظاهر شیعه) است که آنان میگویند ارتباط بین انسان و آسمان قطع شده است و به همین دلیل نیز برخی گفتند: «حسبنا کتاب الله».
وی افزود: اما دایره ولایت میگوید این ارتباط قطع نشده است، و اینکه بگوییم حسبنا کتاب الله، به یک معنا درست است اما تأویل آن توسط ائمه است، یعنی چیزی که شیعیان به آن ولایت میگویند نبوت است که البته نبوت ظاهره تمام شده اما نبوت باطنه ادامه دارد.
وی در مورد محاکمه سهروردی از نظر کربن گفت: کربن میگوید آنها که سهرودی را محاکمه میکردند بعید است متوجه حرفهای سهرودی شده باشند اما این را میفهمیدند که این نظریه، یک نظریه انقلابی است یعنی یک گشودگی به انسان میدهد که نشان میدهد اعتقادات او منجمد نیست و تعصب ندارد و پذیرش این برای صلاحالدین ایوبی که باید همه را متحد میکرد، بسیار دشوار بود.
وی افزود: این نگاه تأویلی خاص شیعیان است زیرا هرچند ظاهراً سهرودی، ابن عربی، روزبهان شیرازی، عطار و خرقانی سنی هستند اما کربن معتقد است روح اندیشه آنان شیعی است. کربن میگوید همه عرفا ریزهخوار اهلبیت(ع) هستند و این ارتباط وجود دارد لذا عطار نیز در آثارش این مطلب روشن است.
رحمتی در پایان سخنانش اظهار کرد: کربن گفتوگوی ائمه(ع) با برخی اصحابشان را به عنوان تربیت عرفانی میآورد. او میگوید مؤمن ممتحن، سرافراز است و این لُب عرفان است. کربن حقیقت تشیع را نوعی گنوس یعنی معرفت نجات بخش میداند./9597/202/ب3