۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۴
کد خبر: ۴۵۶۲۴۴
کارشناس مسائل اقتصادی در گفت و گو با رسا:

ضرورت تبیین مفهوم اقتصاد مقاومتی/ مسؤولان از چیستی اقتصاد مقاومتی بی اطلاع هستند

عضو هیأت‌ علمی مؤسسه امام خمینی(ره) با تأکید بر تبیین صحیح مفهوم اقتصاد مقاومتی گفت: متأسفانه با گذشت 8 ماه از نام‌گذاری سال، هنوز بین مسؤولان و رسانه‌ها مفهوم اقتصاد مقاومتی به درستی تبیین نشده است.
دکتر توکلی سردبیر نشریه معرفت اقتصاد اسلامی عضو هیئت علمی مؤسسه امام

اشاره: اول فروردین سال 1395 بود که رهبر معظم انقلاب نام سال پیش رو را اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل نامیدند، اکنون حدود 8 ماه از آن روز می گذرد و علی رغم اینکه می دانیم اقتصاد مقاومتی در صورت اجرایی شدن بسیاری از مشکلات اجتماعی و معیشتی مردم را کاهش می دهد؛ اما مشاهده می کنیم که مدیران، مسؤولان و رسانه های ما حتی در مرحله تئوری هم به یک تعریف جامع از اقتصاد مقاومتی نرسیده اند.

خبرنگار خبرگزاری رسا به دنبال بررسی روند تحقق اقتصاد مقاومتی در کشور گفت‌و‌گوهایی با کارشناسان خبره اقتصادی ترتیب داده است.

در مرحله اول خبرنگار خبرگزاری رسا به سراغ دکتر محمدجواد توکلی، عضو هیأت‌ علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، سردبیر نشریه تخصصی معرفت اقتصاد اسلامی و طلبه سطح سه حوزه علمیه  رفته و گفت‌وگویی با وی ترتیب داده است.

متن این گفت‌وگو(بخش اول) در ذیل به خوانندگان رسا تقدیم می‌شود.

رساـ در مورد اقتصاد مقاومتی مدنظر تمدن اسلامی اطلاعات بیشتری به ما می‌دهید.

ابتدا تشکر می‌کنم از شما و همکارانتان ان‌شاءالله که در این رسالت اطلاع‌رسانی در خط مقدم جبهه فرهنگی انقلاب موفق باشید.

در رابطه با مفهوم اقتصاد مقاومتی ابهامات زیادی وجود دارد، بااینکه حدود 8 ماه از نام‌گذاری امسال به‌عنوان سال اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل توسط رهبر معظم انقلاب می‌گذرد، به‌وضوح مشخص است که حتی بین مسؤولان و رسانه‌هایمان مفهوم اقتصاد مقاومتی به دستی تبیین نشده و هنوز به یک جمع‌بندی در این زمینه دست نیافته‌ایم.

 یکی از ابهاماتی که در مورد اقتصاد مقاومتی وجود دارد این هست که جایگاه مفهوم اقتصاد مقاومتی در منظومه اقتصاد اسلامی مشخص شود و رابطه‌اش با مفاهیمی مثل الگوی اسلامی ایرانی اعم از پیشرفت، نظریه عدالت و مواردی مثل این باید مشخص شود.

تحلیل من از اقتصاد مقاومتی که دریکی از کتاب‌های در حال تدوینم آن را مطرح کرده‌ام، این هست که اقتصاد مقاومتی را بیشتر از زاویه امنیت اقتصادی و در یک مفهوم خاص تعریف می‌کنند.

بامطالعه فرمایشات رهبر معظم انقلاب، درمی‌یابیم که ایشان روی چند کلیدواژه در تعریف اقتصاد مقاومتی تأکیددارند.

اقتصاد مقاومتی و معنا و مفهوم صحیح آن

از جمله این کلیدواژه‌ها بحث استحکام، عدم شکنندگی اقتصاد، توانایی نسبت به جذب شوک‌های اقتصادی، واکنش نسبت به آن، و مواردی مثل این هست که درواقع نشان می‌دهد یک این‌چنین مفهومی به نام اقتصاد مقاومتی دنبال چه بحثی است.

 برای اینکه واضح باشد با یک تشبیهی بحث را بیان می‌کنم. اگر ما مثلاً از یک ساختمان مقاوم بحث کنیم منظورمان این هست که این ساختمان استحکام بنا دارد و فرض کنیم زلزله‌ای اتفاق بیفتد این ساختمان کارکرد طبیعی خودش را دارد، امنیت ساکنانش حفظ می‌شود.

مثالی دیگر، اگر می‌گوییم بدنی مقاوم است منظورمان این هست که در مقابل میکروب‌ها و باکتری‌ها مقاومت دارد.

مثال دیگر، اگر بیان می‌کنیم ماشینی مقاوم است یعنی اینکه در مقابل تصادفات و آسیب‌های احتمالی مستحکم بوده و شکننده نیست علاوه بر این می‌تواند سلامت سرنشینان را حفظ کند.

 همین‌طور وقتی سازه‌ای مثل سازه اقتصاد و نظام اقتصادی را نگاه کرده و موضوع استحکام و مقاومت این‌چنین سازه‌ای را مطرح کنیم منظورمان این است، سازه به‌گونه‌ای طراحی‌شده که تمام بحث‌های آن  اعم از ابعاد انسانی و بحث‌های ساختاری‌اش، اگر شوکی به آن وارد شود حالا شوک درونی باشد یا شوک بیرونی، مثل تحریم که به‌صورت خاص در مورد اقتصاد ایران مطرح است، این اقتصاد بتواند مسیر خودش را ادامه دهد و همین‌طور تهدید را تبدیل به فرصت بکند.

اقتصاد مقاومتی به دنبال رشد پایدار است

  در رابطه با مثالی که در مورد اتومبیل مقاوم و مستحکم زدیم، منظورمان از این مقاومت و استحکام این هست که اگر بادی می‌آید یا احیاناً مشکلی پیش می‌آید یا لاستیکش می‌ترکد این بتواند تعادل خودش را حفظ بکند مسیر خودش را جلو برود.

 در اقتصاد هم تقریباً همین است اگر بگوییم که نظام اقتصادی به دنبال تولید کالا و خدمات و افزایش تولید ملی است، زمانی می‌توانیم این اقتصاد را مقاوم تلقی کنیم که تولیدش تولید پایدار باشد به‌گونه‌ای که اگر یک شوک اقتصادی داخلی و یا خارجی وارد شد مسیر تولید کالا و خدمات دچار تزلزل و نوسان نشود.

به‌عنوان‌مثال در کشور ما به‌ طور ناگهانی یک سال نرخ رشد  تا هشت درصد بالا می‌رود زمانی هم منفی می‌شود.

اقتصاد مدنظر تمدن اسلامی حتی در برابر زلزله احتمالی تهران هم دچار تزلزل نمی‌شود.

 این یعنی اقتصاد ما اقتصاد مقاومی نیست و اگر کارکردهایش را به‌صورت مداوم تشبیه کنیم، با مفهوم رشد و توسعه پایدار شباهت‌هایی دارد؛ اما در توسعه پایدار عمدتاً توجه به بحث‌های محیط‌ زیست و زیست‌محیطی است و در اقتصاد مقاومتی هدف یک رشد پایداری است که در مقابل تکانه‌های خارجی مثل تحریم و حتی مشکلات داخلی به خود نلرزد.

 مثلاً زلزله احتمالی تهران یک مخاطره غیراقتصادی جدی است؛ اما تبعات اقتصادی زیادی به دنبال دارد که به نظر می‌رسد برای این خطر برنامه‌های پیشگیرانه‌ای هم طراحی و عملی نشده است.

 به همین دلیل در بحث اقتصاد مقاومتی یا در اقتصاد متعارف که به‌عنوان اقتصاد آسیب‌پذیری و تاب‌آوری مطرح است به دو نکته مهم اشاره می‌کنیم، در مباحث بحث اقتصادی ابتدا باید آسیب‌پذیری‌ها را شناسایی کنیم که اقتصاد ما و سازه آن ممکن است از کجا صدمه ببیند.

 یک نظریه جدید در اقتصاد

در گام دوم چاره‌اندیشی صورت گیرد که چطور می‌شود این آسیب‌ها را برطرف و مقاوم کرد با توجه به این اقتصاد مقاومتی که مدنظر تمدن اسلامی است و رهبر معظم انقلاب آن را مطرح کرده‌اند، یک نظریه جدید اقتصادی است، نظریه ما تبیینی از نقاط آسیب‌پذیری یک اقتصاد و راه‌حل‌هایی برای افزایش مقاومت اقتصادی دارد.

 از دیرباز بحث مقاومت و یا استحکام اقتصادی دغدغه اقتصادی کشورهای دیگر هم بوده است، حتی رهبر معظم انقلاب هم به این موضوع چندین بار اشاره‌کرده‌اند و فرموده‌اند که اقتصاد مقاومتی فقط مربوط به ما نیست، کشورهای دیگر هم دنبال این بودند و دغدغه داشتند. منتهی فقط شاید نکته‌ای که ممکن است گفتمانی مثل گفتمان اقتصاد مقاومتی را از گفتمان‌های بدیلش متمایز کند آن نگاهی است که ما نسبت به آسیب‌پذیری‌ها و مقاوم‌سازی داریم.

نظریه اقتصاددانان غربی حتی به کمک کشور خودشان هم نیامده است.

در دیدگاه گفتمان اقتصاد لیبرالی هم به همین بحث مقاوم‌سازی اقتصاد اشاره می‌شود، ولی در تحلیل آن‌ها به‌عنوان‌مثال آن‌ها باز بودن تجارت خارجی را یا جهانی‌سازی را به‌عنوان آسیب تلقی نمی‌کنند بلکه به‌عنوان یک‌راهی برای افزایش رشد و استمرار آن و شاید به یک تعبیری بشود گفت که مقاوم‌سازی اقتصادی تلقی بکنند.

 ولی گفتمان‌های دیگر مثل گفتمان اقتصادی ملی‌گرایان، اقتصادی مطرح می‌شود که در مکتب تاریخی آلمان بعد از انقلاب صنعتی از آن رونمایی شد، این‌ها مدعی بودند که اگر یک اقتصادی از درون مستحکم نشده باید تجارت خارجی‌اش را باز کند و در تجارت آزاد وارد شود.

نقطه ابهام اقتصادی

نقطه ابهامی هم که در ادبیات اقتصاد مقاومتی وجود دارد این است که ما نتوانستیم اقتصاد مقاومتی را به‌عنوان یک نظریه و یا یک گفتمان در مقابل گفتمان‌های بدیع ارائه دهیم در این موضوع شاهد من این است که یکی از دوستان اقتصاددان طرفدار لیبرال در مصاحبه خود گفته بود نظریه‌های آدام اسمیت و وین کار دو که راجع به اقتصاد آزاد مطرح کرده زنده‌مان بحث اقتصاد مقاومتی است.

 به دلیل اینکه گفتمان اقتصاد مقاومتی را به‌خوبی تبیین نکردیم، برخی از مسؤولان و اقتصاددان‌های ما  گفتمان‌های بدیع را به‌عنوان اقتصاد مقاومتی عرضه می‌کنند. و همین عدم تبیین درست گفتمان باعث شده که در سیاست‌گذاری‌ها دچار مشکل شویم و گاهی اوقات هم برخی از سیاست‌هایی که مربوط به گفتمان اقتصاد لیبرالی هست به‌ عنوان سیاست‌های اقتصاد مقاومتی عرضه و اجرا می‌کنیم، این جای تأسف است که با وجود گذر 8 ماه هنوز ما به یک تعریف درست علی‌رغم تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب نرسیده‌ایم.

رساـ تفاوت اقتصاد مقاومتی و اقتصاد لیبرال در چیست؟

اگر بخواهیم به‌عنوان یک گفتمان و یا نظریه به اقتصاد لیبرال و اقتصاد مقاومتی نگاه کنیم، این‌ها آسیب‌پذیری‌هایی که برای اقتصاد مطرح می‌کنند عمدتاً اشاره می‌کنند به دخالت دولت و آن را به‌عنوان یک آسیب برای اقتصاد مقاوم می‌دانند، اقتصاد مقاوم مدنظر لیبرال‌ها اقتصاد را یک سیستم طبیعی می‌داند که اگر در آن مداخله نشود این سیستم خوب کار می‌کند و اتفاق منشأ این آسیب هارا دخالت‌های خارجی از جمله خود دولت می‌دانند.

اقتصاد مقاومتی موردنقد

«افرادی مثل آدام اسمیت و اقتصاددانان کلاسیک همین را  مطرح می‌کنند: اگر ما بگذاریم افرادی که درواقع خودخواه بوده و به دنبال منافع خودشان هستند هرکدام به دنبال منافع خودشان باشند منافع جمع هم با کمک دست نامرئی بازار تأمین می‌شود» این مسأله اساس گفتمان اقتصاد لیبرالی هست به معنای آزادسازی.

آنها رقابت را ابزار گفتمان مدنظرشان می‌دانند به معنای اینکه  انسان‌ها به دنبال منافع خودشان هستند را می‌دانند و اگر شما بیایید فضا را فضای رقابتی کنید این باعث می‌شود که منافع فرد و جمع به‌صورت همزمان تأمین شود و هیچ آسیبی متوجه سیستم نمی‌شود.

دلایل نقد

 هرچند که این ادعایی که اینها مطرح کردند در طول تاریخ با شکست مواجه شد به‌عنوان‌مثال،  ما وقتی می‌رسیم به زمان «مسی کینگز» در دهه 1930، مشاهده می‌کنیم که اقتصاد اروپا دچار بحران شدید می‌شود بحران بزرگ و هرچه که منتظر می‌مانند که این دست نامرئی بازار بیاید سیستم را متعادل کند، مشکل حل نمی‌شود.

 در حال حاضر در این اقتصاد کارخانه‌ها با افزایش عرضه و عرضه مازاد مواجه‌اند و در مقابل آن تقاضایی برای این وجود ندارد.

به‌ طور کلی در اقتصادهای مختلط یا ترکیبی، دولت و بازار مطرح می‌شود به‌گونه‌ای دولت را به‌عنوان نهادی که جلوی شکست بازار را می‌گیرد مطرح می‌کنند.

 با توجه به این نکته، در فضای گفتمانی، گفتمانی هم به‌عنوان اقتصاد ملی‌گرایی مطرح شد، که بیشتر کشور آلمان به آن پرداخته است، این نظریه زمانی مطرح شد که انگلستان صنعتی شده و به سمت تولید انبوه رفته بود و به دنبال بازار می‌گشت.

تئوری پردازهای انگلیسی سعی کردند که جاده‌صاف‌کن رشد تولیدات انگلستان هم باشند و کسی مثل فیلیپس آلمانی در واقع می‌آید از مکتب تاریخ آلمان آن زمان می‌گوید، حرف‌های آدام اسمیت در رابطه با تجارت آزاد و برداشتن تعرفه‌ها را تأیید می‌کند؛ اما تفکر او این بود که این نظریه‌ها فقط به کار انگلیس می‌آید نه برای آلمان و حتی نه برای آمریکای جوان آن زمان که هنوز صنعتی نشده بود.

اقتصاد مقاوم مدنظر تمدن اسلامی

  در این فضا ما یک گفتمان سومی را در کنار گفتمان اقتصاد لیبرالی و گفتمان اقتصاد ملی‌گرایی به نام اقتصاد مقاومتی مطرح می‌کنیم.

 این گفتمان از دو جهت از گفتمان بدیلش متفاوت است یکی از جهت نوع آسیب‌شناسی و دیگری از جهت نسخه‌ای که برای کاهش این آسیب‌ها می‌دهد.

 در نگاه اسلامی ما برخلاف اقتصاد لیبرالی خودخواهی و طمع و حرص را به‌عنوان یک عنصر فرهنگی اقتصادی می‌بینیم که منشأ خیلی از فسادها هست نه اینکه در واقع منشأ تحرک و رشد اقتصادی مثبت باشد.

غیرازآن بحثی که به‌ عنوان رقابت مطرح می‌شود، اقتصاد مقاومتی مدنظر تمدن اسلامی به‌ عنوان یک نظریه جدید می‌گوید، رقابت به‌ تنهایی نمی‌تواند تمام منافع جمعی را ایجاد کند.

 حتی خود اقتصاددانان کلاسیک هم به همین نکته به‌ صورت ضمنی اشاره کردند به‌طوری‌که اگر در اقتصاد افراد منفعت‌طلب و خودخواه وجود داشته باشند و برخی گفتمان‌ها عقیده دارند باید آن هارا آزاد گذاشت، بهترین راه کسب منفعت سرقت، دزدی و بی‌قانونی است.

خب آنچه در این گفتمان جلوی این خودخواهان را می‌گیرد تا حق مردم ضایع نشود چه کسی است؟ حتی آن نظریه‌ها هم بر این معتقدند که نقش دولت در این نظریه به‌عنوان ناظر مطرح است به‌گونه‌ای که دولت موظف است یک ساختار حقوقی مراقبت آمیز تدوین و اجرایی کند، تا حق مردم ضایع و شکاف طبقاتی زیاد نشود.

قانون به‌تنهایی مانع فساد نمی‌شود

 نکته‌ای که در ادبیات اخلاق و اقتصاد به آن رسیده‌اند این است که اگر نتوانید اخلاق را درونی کنید قانون به‌تنهایی نمی‌تواند مانع  مفاسد اقتصادی شود و هرقدر هم بخواهید، قانون و مقررات می‌تواند در تمام اقتصاد حضورداشته باشد.

 با توجه به این، رویکرد اسلامی ادعا دارد که آن قدرت رقابتی بازار تا با اخلاق و حالا به یک مفهومی دین همراه نشود، آن مشکلات و آسیب‌پذیری‌های اجتماعی کشور را نمی‌توان برطرف کرد، به‌طورکلی یک نوع ترکیبی از ساختار بازاری به‌اضافه قدرت درونی اخلاق را مدنظر دارد.

بعضی از اقتصاددانان مسلمان از این موضوع به‌ عنوان دست نامرئی اخلاق و یا مکانیسم تصفیه اخلاقی یاد می‌کنند.

 گفتمان اقتصاد مقاومتی مدنظر تمدن اسلامی عمدتاً یک نگاه ریشه‌ای به بحث فرهنگی اقتصادی دارد و عنوان می‌کند که اگر فرهنگی اقتصادی خودخواهانه و الحادی به‌گونه‌ای که بریده از آخرت است و دین در آن جایگاهی ندارد این فرهنگ در اقتصاد را هم اقتصاد فرد و هم اقتصاد جامعه را در معرض آسیب قرار می‌دهد و اگر این ایراد را در کشور برطرف نکنیم مسلماً هر چه هم تعدیل در سیستم ایجاد کنیم مشکل حل نخواهد شد هرچند که ممکن است یک خروجی مقطعی هم بگیریم.

 به مفهوم دیگر در این دیدگاه نظری بحث فرهنگ‌سازی اقتصاد مقاومتی تعلیم، تربیت اقتصادی و مفاهیمی که ما در دینمان هم به آن تأکید شده است به‌ عنوان‌ مثال بحث روزی حلال، ترویج کار و تلاش، اینکه شما از بازوی خودتان نان کسب کنید و مواردی مثل این درواقع به‌عنوان یک راهبرد مطرح می‌شود.

در برنامه ششم توسعه، فرهنگسازی و آموزش عمومی برای اقتصاد مقاومتی مشاهده نمی‌شود

 به‌گونه‌ای که شما آن‌ وقت باید بخش زیادی از بودجه‌هایت را بگذاری روی بحث فرهنگ‌سازی که متأسفانه ما حتی در برنامه ششم توسعه هم مشاهده می‌کنیم که فرهنگ و حتی آموزش عمومی مثل آموزش‌وپرورش یکی از قسمت‌های مغفول هست.

 اگر لایحه برنامه ششم را مطالعه کنیم اولاً مشکلاتی که مطرح می‌کند عمدتاً مشکلاتی از صنف مشکلات فیزیکی هستند نه مشکلات فرهنگی، به‌عنوان‌مثال به مشکلات آب اشاره می‌کند، محیط‌زیست و راه‌حل‌هایی هم که برای آن دارند عمدتاً راه‌حل‌های اقتصادی محض است؛ مثل سیاست‌های پولی و مالی.

 من یکجایی مقاله‌ای راجع به‌نقد این لایحه نوشته بودم که در آن اشاره‌ای به این موضع شده بود که جای خالی سیاست‌های فرهنگ‌سازی اقتصادی در این برنامه مهم خالی است، با توجه به اینکه در ادبیات توسعه جدید هم به بحث نقش فرهنگ و اخلاق و دین در توسعه اشاره‌شده است.

 درواقع برنامه مشخصی برای تقویت این متغیرهای اخلاقی یا فرهنگی که می‌تواند ما را به پیشرفت برساند و همچنین اقتصاد ما را مقاوم بکند اصلاً وجود ندارد.

اقتصاد مبتنی بر فرهنگ و اخلاق نکته برجسته اقتصاد مقاومتی

 یکی از نکات برجسته در گفتمان اقتصاد مقاومتی بحث جایگاه فرهنگ و اخلاق در اقتصاد هست و به‌تبع این آسیب‌پذیری مطرح می‌شود این است که هنگامی فرهنگ دنیاطلبی، رفاه‌زدگی که اقتصاد ما با آن مواجه شده است اعم از حقوق نجومی، فساد اقتصادی و دست‌درازی‌ها به بیت‌المال به انواع و اقسام مختلف آن‌که در اقتصاد ما مشاهده می‌شود ناشی از این بوده که مسؤولان ما در مسیر فرهنگ‌سازی تلاشی نکرده و کار خاصی صورت نداده‌اند.

در اقتصاد ما جدای از اینکه ساختارها به‌درستی چیده نشده‌اند  نتوانستیم از جهت اینکه روحیه کار و تلاش را نهادینه و درست رقابت کنیم.

ما در آموزش‌وپرورش و رسانه ملی موفق عمل‌ نکرده‌ایم، این نشانگر این است که اصلاً احساس خطر نکردیم، به‌ گونه‌ای که نبود فرهنگ اقتصادی می‌تواند نقطه آسیب یک جامعه باشد.

قرعه‌کشی‌های میلیونی صداوسیما نقطه مقابل فرهنگ مقاوم سازی اقتصاد

به‌عنوان‌مثال در صداوسیمای ما درک نشده که شما اگر فضای قرعه‌کشی‌های میلیونی را بیایید ایجاد کنید این باعث تخریب فرهنگ کار می‌شود.

 اینکه تبلیغ کنید با یک پیامک می‌توانید برنده اتومبیل دویست‌میلیونی شوید. ممکن است بسیاری از کنار آن به‌راحتی عبور کنند؛ اما کارشناسانی که در حوزه فرهنگ و اقتصاد کار می‌کنند به‌خوبی متوجه  می‌شوند که قدرت تخریبی چنین کاری حتی با منافع کوتاه‌مدت رسانه‌ای که دارد، به‌مراتب بدتر از خیلی از سیاست‌های مشهود ما درزمینهٔ اقتصاد است.

 در حوزه‌های دیگر هم همین مشکلات وجود دارد، حتی در برنامه‌سازی برای کودکان هم خیلی موفق عمل نکردیم، من مثال می‌زنم یک برنامه‌ای درست کردیم برای بچه‌ها که الحمدالله تعطیل شد به اسم فیتیله جمعه تعطیله، آن چیزی برای من عجیب بود این بود که برنامه سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران این‌قدر دقت نکرده است که برنامه‌ای که می‌خواهد فرهنگ‌ساز باشد با یک عنوان ضد فرهنگی که ارزشمندی تعطیلی یا حالا بیکاری برچسب آن برنامه است و آن شخصیت‌هایی هم که این‌ها برندشان می‌کنند می‌شوند شخصیت‌های فیتلیه ای.

 شما این‌ها را کم تلقی نکنید چون در فضای رسانه گاهی اوقات شما فقط با یک اسم کافی است یک‌بار معنایی فراوانی را منتقل کنید.

 به‌ عنوان‌ مثال در تبلیغات بازرگانی گاهی اوقات ممکن است تبلیغی ده دقیقه باشد، بعد می‌شود پنج دقیقه و همین‌طور کمش می‌کنند، به‌جایی می‌رسد که فقط آخرین لحظه آهنگش را که بگذارند بار معنایی‌اش منتقل و به مخاطب القا می‌شود.

به قول آن بنده خدا که گفته بود: «کسی داشت قفل مغازه‌ای را می‌برید گفتند چه‌کار می‌کنی گفت ویولن می‌زنم گفتند خب چرا صدا ندارد گفت این صدایش بعداً درمیاید» بحث فرهنگ هم یکی از چیزهایی هست که اقتصاددان‌ها می‌گویند تغییراتش بین صد تا هزار سال طول می‌کشد تا در جامعه محسوس شوند.

 متأسفانه ما برنامه خاصی برای تبیین فرهنگ اقتصاد مقاومتی نداشته‌ایم، رهبر معظم انقلاب به همین دلیل بسیار روی سبک زندگی و فرهنگ اشاره می‌کنند.

رساـ رقابت در اقتصاد مقاومتی سالم چگونه است؟

 کلیدواژه رقابت عمدتاً مربوط به گفتمان اقتصاد لیبرالی هست. آنها در فضای گفتمانی‌شان می‌گویند اگر شما افراد را آزاد بگذارید و رقابت ایجاد بکنید مشکل حل می‌شود.

 هرچند آن‌ها هم در عمل مشابه کردند که هم‌چین اتفاق مثبتی با این دیدگاهشان برای جامعه‌شان اتفاق نیفتاد و مجبور شدند نظارت دولت را قوی‌تر نماید و حتی متوجه شدند که بخش خصوصی در یک سری فعالیت‌هایی اصلاً نباید وارد شود.

به‌عنوان‌مثال در بحث آموزش بسیاری بر این عقیده‌اند که آموزش عمومی اصلاً به دست رقابت نباید بی افتد. حتی بعضی‌ها برای بانک‌ها هم این بحث را مطرح می‌کنند.

 در بحث‌های اسلامی اگر از رقابت حمایت می‌کنیم باید در چهارچوب نهادی باشد که اخلاق بتواند آفت‌های رقابت را از بین ببرد، غیر از اینکه به نظر می‌رسد در فضای اقتصاد اسلامی یک فضای تعاونی هم دیده‌شده است.

 امیر مؤمنان الگوی برجسته سبک زندگی تعاونی

برخی در تولید بحث تعاونی را مطرح و از آن دفاع می‌کنند. در رویکرد اسلامی ما بحث تعاون در خیرات که به بخش توزیع مربوط است، را داریم. اما اینکه تعاون تا چه حد در تولید باید گسترش پیدا کند، باید تأمل کرد. چون در برخی موارد تعاونی خوب عمل‌نکرده است. یک دیدگاه این است که بگوییم ما در فضای تولید  رقابت راداریم، در بخش مصرف می‌گوییم فرد به میزان حد کفاف مصرف کند،  تا مازاد درآمدش را انفاق کند. این یعنی در بخش باز توزیع درآمد بحث تعاون مطرح است. یعنی وقتی شما درآمد مازادی داشتید، بیایید حق سائل و مسکین را پرداخت کنید.  امیر مؤمنان(ع)  الگوی برجسته این سبک زندگی است، سخت کار می‌کند، کم‌مصرف است و مازاد درآمدش را انفاق می‌کند. ایشان در انفاق خودش شخصاً  درگیر فقرزدایی می‌شد شبانه خرما و نان در خانه فقرا می‌برد. در روایات هم تأکید شده که اعطاء هم باید داشته باشید و خودتان مستقیم کمک‌هایتان را  به فقیر بپردازید.

 من یک تحلیلی داشتم البته بعضی‌ها با آن مخالف‌اند که مثلاً ما وقتی آمدیم یک سری از بحث‌های بازتولید را تبدیل به یک دستگاهی کردیم و بردیم در قالب یک سازمانی مثل کمیته امداد و موارد مشابه آن، این طراحی برخی از  کارکردهای مثبت تعاون در خیرات را که داشتیم کمرنگ کرده است، جنبه تزکیه کمک مستقیم به فقیر را از بین برده است؛ غیر از آنکه مخارج باز توزیع هم بالا رفته است. به همین خاطر برخی معتقد ما در اسلام  سیستم تأمین اجتماعی غیرمتمرکز داریم. در همین راستا، الگوی تأمین اجتماعی مسجد محور مطرح‌شده است. در این الگو  کارکرد همسایگی که باید در فقرزدایی شکل می‌گرفت و هر فرد نسبت به چهل نفر همسایه اطرافش مسئول است را در مسجد احیاء کنیم. مساجد بشوند نهادهایی برای تأمین اجتماعی غیرمتمرکز یعنی بیاییم مسجد را محور چنین کاری قرار بدهیم یک سازمانی داخل مسجد ایجاد کنیم برای جمع‌کردن وجوه از متمولین هر محل  و توزیعش در همان محل.

در برخی موارد ایجاد  رقابت و خصوصی‌سازی نتیجه خوبی نداشته است. در برخی موارد  خصوصی‌سازی نوعی رقابت همراه با رانت حاکم شده است در اینجا رقابت بر سر توزیع رانت شده است و در نهایت ما به اسم رقابت کارخانه‌های دولتی را واگذار کردیم، به بخش خصوصی، بخش خصوصی اصلاً کلاً تولید را تعطیل کرده در حالی‌که حداقل در بخش دولتی یک تولیدی اتفاق می‌افتاد. این مفاهیم را ما باید درون گفتمان اقتصاد مقاومتی تعریف کنیم و جایگاهش را مشخص کنیم کجا رقابت خوب است و کجا بد است. به نظر من رقابت کنترل‌شده در حوزه تولید خوب است ولی باید در حوزه باز توزیع به سمت تعاون و اینکه الگوهای تعاونی را حداقل جا بیندازیم هرچند تولید هم می‌شود به سمت تعاون رفت منتهی باید دید که مشکلاتی که الآن بحث بخش‌های تعاونی ما دارند، مشکلات انگیزشی دارند، مشکلات عدم کاراهایی دارند که  باید به‌گونه‌ای حل شود./874/گ402/س

خبرنگار: محمد صالح غلامعلی نژاد

ارسال نظرات