منافع ملتهای عربی در همراهی با ایران است
به گزارش خبرگزاری رسا، ناصر کاظم نویسنده رایالیوم در مقالهای نوشت: حضور فعال ایران در تحولات غرب آسیا مشهود است. این مسأله سبب نگرانی روزافزون حکمرانان شورای همکاری خلیج فارس، آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است. به گونه ای که آنها مجبور شده اند جبهه عربی-آمریکایی-صهیونیستی تشکیل دهند که هدف آن سرنگونی نظام بشار اسد، نابودی ائتلاف ایران، سوریه و عراق، وارد ساختن ضربه سهمگین به جمهوری اسلامی ایران، تضعیف حزبالله لبنان و پایان دادن به آرمانهای فلسطین است. کشورهای عربی که در این ائتلاف شرکت کردهاند، اتهامات کاذبی علیه تهران مطرح می کنند از جمله اینکه ایران، تشیّع را در بین اهل سنت ترویج میکند و امنیت ملی جهان عرب را برهم زده است.
عدم تهدید از سوی تهران
ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس مرزهای دریایی و زمینی دارد. تهران دارای منافع اقتصادی، راهبردی و امنیتی درمنطقه است و از فرهنگی پویا و زنده برخوردار و دشمن آمریکا و رژیم صهیونیستی است. حال، چرا برخی کشورهای عربی ایران را دشمن خود می دانند؟ چرا این کشورها نسبت به اشغال فلسطین و قدس خود را به جهالت می زنند؟ چرا نسبت به توطئههای آمریکا و رژیم صهیونیستی که هدفشان اشغال منطقه و سیطره بر منابع طبیعی آن است، ساکت نشستهاند و فقط بر رویارویی با ایران متمرکز شده اند؟ چرا نسبت فرمانهای نژادپرستانه ترامپ علیه اعراب و مسلمانان هیچ واکنشی نشان ندادند؟ آیا اقدامات خصمانه آمریکا و اسرائیل در عراق ، سوریه و یمن در راستای خدمت به امت عرب است؟ آیا عقلانی است که بگویم دخالت های آمریکا و رژیم صهیونیستی خطری کمتری برای ملتهای عربی دارد تا ایران؟ این درحالی است که ایران تاکنون هیچ یک از کشورهای عربی-اسلامی را مورد تهدید قرار نداده است. تهدیدات تهران فقط متمرکز بر رژیم صهیونیستی و منافع آمریکاست.
ایران کشوری بزرگ و ملتی سرزنده و پویا دارد. ایرانی ها طی 74 ساله گذشته 3 انقلاب کردهاند. انقلاب مشروطه درسال 1905 تا 1907 رخ داد. این اولین انقلاب در نوع خود در آسیا بود. رضا پهلوی با انجام کودتا درسال 1925 احمدشاه را سرنگون و نظام پادشاهی پهلوی را بنیانگذاری کرد. درسال 1951 محمد رضا شاه مجبور شد دکتر محمد مصدق را به عنوان نخست وزیر تعیین کند. مصدق که از حمایت گسترده مردمی برخوردار بود، نفت را ملی اعلام کرد. این مسأله باعث بروز اختلاف بین مصدق و شاه شد لذا محمدرضا پهلوی او را از سمت نخست وزیری عزل کرد اما مردم در حمایت از مصدق به خیابان ها آمدند و محمد رضا پهلوی مجبور شد در آگوست 1953 ایران را به مقصد ایتالیا ترک کند. اما ژنرال فضل الله زاهدی با کودتایی که علیه مصدق انجام داد، شاه را به ایران بازگرداند. حکومت محمد رضا پهلوی تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) درسال 1979 ادامه یافت.
از زمانی که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، تهران در معرض توطئههای کشورهای عربی قرار گرفته و رژیم بعث عراق هم به ایران حمله کرده است. اما تهران در برابر تمامی آنها مقاومت کرده و تا حد زیادی موفق شد که صنایع خود را توسعه دهد و گامهایی به سمت پیشرفت بردارد و نیروهای مسلح قوی و نیرومندی بوجود آورد لذا این امکانات، ایران را به کشوری مهم، قوی و فعال در غرب آسیا تبدیل کرد. این موضوعی است که باعث واهمه ائتلاف سه جانبه شورای همکاری خلیج فارس، آمریکا و رژیم صهیونیستی شده و آنها را بیش از بیش به یکدیگر نزدیک کرده است.
بی ثباتی درمرزهای سوریه
حکمرانان عضو شورای همکاری خلیج فارس و همپیمانانشان از اعراب، صهیونیست و آمریکایی همگی می دانند، پیروزی دولت دمشق سبب تقویت حضور ایران در سوریه و عراق می شود. این پیروزی میتواند یک وضعیت بی ثبات را در مرزهای سوریه با اردن ایجاد کند و ممکن است این بی ثباتی به شهرهای داخلی اردن و مرزهای این کشور با عربستان نیز کشیده شود. همچنین گروه های مسلح شورشی از مرزهای مشترک عربستان با سوریه و عراق عبور کرده و باعث بی ثباتی در منطقه شوند و حکومت های وراثتی را سرنگون کنند.
رژیم صهیونیستی بخوبی می داند، ایران کشوری است لند همت و دارای منابع غنی طبیعی و تاریخی کهن است . ایران با کشورهای عربی از لحاظ اراده و نفوس جمعیت متفاوت است لذا تل آویو می خواهد خطر ایران را بیش از آنکه متوجه این رژیم شود از بین ببرد. درصورتی که اردن دچار نا آرامی شود و ساختار حاکمیتی این کشور فرپاشد، حضور ایران درمرزهای مشترک سوریه و رژیم صهیونیستی بزرگترین تهدید برای تل آویو محسوب خواهد شد چرا که این حضور به گروههای مقاومت عربی اسلامی اجازه خواهد داد، علیه این رژیم آزادانه فعالیت کنند. لذا رژیم صهیونیستی و آمریکا با زمان بازی می کنند تا بتوانند این خطر را پیش از وقوع، کنترل کرده و نابود کنند.
اکنون این سؤوال مهم مطرح می شود که چنانچه سوریه در نبرد با گروه های تروریستی پیروز شود همکاری روسیه و ایران چگونه خواهد بود؟
می دانیم روسیه برای دفاع از منافعش در غرب آسیا و جایگاه بین المللی اش در تحولات سوریه دخالت کرد. پوتین که رییس سرویس اطلاعات و امنیت روسیه بود، بخوبی مناسبات و روابط بین المللی را فهمید و با هدف بازگشت روسیه به جایگاه پیشین خود به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی تلاش کرد.
در اینجا باید به این نکته اشاره کنم، ایرانیان انسانهای زیرکی هستند و بخوبی اهمیت همپیمانی با یک کشور قدرتمند همچون روسیه را درک می کنند. به همین دلیل، روابط ویژهای با مسکو برقرار کرده و قراردادهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی متعددی با مسکو امضا کردهاند لذا میتوان گفت حمایت روسیه از مواضع ایران و نیروهای عربی مخالف غرب و رژیم صهیونیستی ادامه خواهد یافت چرا که منافع دو کشور و ملتهای عربی چنین میطلبد.
منافع اعراب در همکاری با تهران
ذکر این نکته خالی از لطف نیست روسیه و ایران هرگز شکست را نخواهند پذیرفت و ازاهداف راهبردی خود به آسانی دست برنخواهند داشت. زیرا باعث تضعیف آنان درمنطقه خواهد شد و به نقش تهران و مسکو درغرب آسیا پایان خواهد داد. منافع ما به عنوان امت عربی ایجاب می کند، با این ائتلاف ضد آمریکایی-صهیونیستی و دیکتاتورهای عربی همراه باشیم. زیرا پیروزی ائتلاف مزبور افق های سیاسی جدیدی را دربرابر ما می گشاید و ملتهای عربی را تشویق می کند تا دیوارهای ترس و وحشت را فرو بریزند و علیه استبداد قیام کنند و آتش انقلابهای ملی را برافزوزند تا دولتهای قانونی و دموکراتیک برای آیندهای بهتر برپا سازنند.
پیروزی آمریکا و رژیم صهیونیسیت در این نبرد فاجعهای برای ملتهای عربی خواهد بود زیرا سبب فروپاشی جوامع و نابودی مرزهای عربی خواهد شد. موج بزرگ مهاجرت را ایجاد و آمریکا را بر منطقه مسلط خواهد کرد و رویای نیل تا فرات رژیم صهیونیستی نیز محقق خواهد شد./847/ب101/ف
منبع: تسنیم