۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۲۵
کد خبر: ۴۹۷۰۴۰
دینانی در رونمایی از «فراز و فرود فکر فلسفی»:

فلسفه متاع بازاری نیست/ اگر آدم فلسفه را بفهمد هیچ وقت احمق نمی شود

فلسفه متاع بازاری نیست، یعنی کاری به معنای آنچه فیزیک و شیمی می کنند، نمی کند، اما اگر آدم فلسفه را بفهمد هیچ وقت خر نمی شود. اگر انسان تفکر فلسفی نداشته باشد چه بسا در دامان حماقت می افتد.
دینانی

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، آیین رونمایی از کتاب «فراز و فرود فکر فلسفی» تالیف دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی عصر سه شنبه، 19 اردیبهشت در سالن حکمت کتابخانه ملی برگزار شد.

در این نشست که با اجرای دکتر علی اوجبی همراه بود، دینانی به پرسش هایی که در مورد کتاب مطرح شده بود پاسخ گفت و در ادامه به برخی نقدها و مطالبی که دانشجویان و پژوهشگران داشتند، پاسخ داد. آنچه که می خوانید بخش هایی از این پرسش ها و پاسخ ها است:

اوجبی در طرح اولین سوال اظهار کرد: شما اندیشیدین را مترادف با فلسفه دانسته اید، شاخصه هایی که در مورد فکر فلسفی در نظرتان هست، چیست؟

دینانی در پاسخ به این پرسش گفت: فکر فلسفی اندیشیدن درباره هستی است. انسان قبل از هر چیز هستی را می فهمد و اگر کسی هستی را نفهمند، نمی فهمد. اما هستی که بدیهی ترین چیز است و از همه آدم های دنیا از یک پروفسور تا بی سوادترین آدم سوال کنید که هستی چیست؟ جواب می دهد: هستی؛ هستی است! اما سوال این است که آیا این پاسخ آنها جواب است یا تکرار مکررات؟

استاد بازنشسته دانشگاه تهران گفت: فکر فلسفی این است. صدها تعریف برای فلسفه از سوی نحله های فلسفه ارایه شده، نحله های فلسفی نیز فراوان اند و هر کدام تعریفی دارند اما همه آنها سرانجام نمی توانند از این سوال فرار کنند که هستی چیست؟

دینانی با طرح این سوال که همه چیز درک می شود اما خود ادراک چگونه درک می شود، افزود: سوالاتی که در کتاب «فراز و فرود فلسفی» آمده از این دست است که چگونه از محسوس به معقول برویم.

در ادامه اوجبی با بیان این پرسش که از جمله انتقادات مطرح که به آن در این کتاب پرداخته اید این است که شما فلسفه را در حد عوام تنزل داده اید در حالی که اساتید و گذشتگان هرگز چنین نمی کردند. نظرتان در این باره چیست؟

اوجبی در ادامه گفت: در فصل آخر کتاب گفتید فلسفه متاع بازاری نیست. این یعنی چه؟

دینانی در پاسخ گفت: بله، فلسفه متاع بازاری نیست. فلسفه هیچ کاری نمی کند. به معنایی که فیزیک و شیمی کار می کنند، نیست. اگر آدم فلسفه را بفهمد هیچ وقت خر نمی شود. این فایده است. فیلسوف کم خر می شود. اگر احمق نشدن خوب است فلسفه این کار را می کند. از فلسفه عمل نخواه. سعدی فیلسوف نبود ولی حرف های فیلسوفانه زیادی زده است. او فیلسوف نبود چون در نظامیه بغداد درس خوانده است و دانشگاه های نظامیه در قرون چهارم تا ششم دو علم را یاد می دادند از جمله فقه شافعی که سعدی نیز شافعی بود و کلام اشعری. او با اینکه فیلسوف نبوده است اما فلسفی صحبت می کند:

جز به خردمند نفرما عمل                        گرچه عمل کار خردمند نیست

در این سخن سعدی، منظور از خردمند فیلسوف است.

وی با بیان اینکه اگر انسان فکر فلسفی نداشته باشد، چه بسا در دامان حماقت بیفتد، تصریح کرد: آیا رهایی از دام حماقت آسان است؟ فیلسوف به تو می گوید چه کار کنی. اگر انسان تفکر فلسفی نداشته باشد چه بسا در دامان حماقت می افتد. انسان دچار حماقت را نمی توان از این فضا خارج کرد هرچه که به او بگویی می گوید: تو نمی فهمی.

این پژوهشگر افزود: آدم از هر زندانی خارج می شود جز زندان ذهن و کدام انسان است که گرفتار ذهن نباشد:

گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد        به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم

وی ادامه داد: کسی نمی پذیرد که عقل ندارد. کسی هم نمی تواند از زندان ذهن خارج شود. باید در ذهن رفت و آمد کرد.

در ادامه اوجبی به طرح سوالی بر این مبنا پرداخت که: از مباحث مهم تفاوت میان برهان، موعظه و جدل است. در این رابطه نظرتان چیست؟

دینانی در پاسخ اظهار کرد: جدل یعنی فرد زور می زند خود را اثبات کند ولی براهینی که ارایه می کند، برهان نیست. همه آدم ها اهل جدل هستند و ذهنیات شان را تکرار می کنند. هم و غم شان محکوم کردن مخاطب است. موعظه نیز فراون است، همه آدم ها نصیحت می کنند. موعظه کردن آسان است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: اما برهان، استخدام مقدمات عقلی است. برهان طریق استدلال را به تو یاد می دهد. انسان باید اهل برهان باشد و جدل نکند. البته همین جا بگویم که من مخالف موعظه نیستم، اما مهم است که چه کسی موعظه و نصیحت می کند. برهان با کسی قوم و خویش و پسرخانه و دخترخاله نیست. علم مطلق و جهل مطلق فکر نمی کند. فکر وقتی است که چیزی را از یک جهت بدانی و از یک جهت ندانی و از انچه که می دانی به آنچه که نمی دانی برسی./۱۳۲۵//۱۰۲/ح

 

ارسال نظرات