اخلاق باید شاه بیت کار سیاسیون باشد
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، این روزها که جامعه درگیر انتخابات و تبلیغات و مناظرات نامزدهای ریاست جمهوری است بهترین فرصت است تا اخلاق سیاسی در نظام اسلامی به نمایش گذاشته شود امری که متاسفانه بعضا از سوی نامزدها زی پا گذاشته می شود.
از این رو و در آستانه دوازدهمین انتخبابات ریاست جمهوری بر آن شدیم در راستای بررسی جایگاه اخلاق در سیاست با حجت الاسلام دکتر احمدرضا یزدانی مقدم، استاد دانشگاه، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، پژوهشگر حوزه علوم سیاسی و مولف آثاری چون «انسان شناسی و پیآمدهای آن در اجتماع و سیاست»، «از دین دنیوی تا آستان قدرت»، «جایگاه وحی در فلسفه سیاسی» به گفت وگو بنشنیم که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
آیا در میدانی مثل سیاسیت که معمولا رقابت برای قدرت بیشتر و پیشبرد اهداف است می توان از اخلاق سخن گفت؟
صحبت از اخلاق و سیاست ابعاد مختلفی دارد. یک زمان از اخلاق صحبت می کنیم و منظورمان این است که اخلاق یک سیاستمدار به عنوان (فرد) در سیاست و اجتماع باید حایز چه ویژگی هایی باشد، یک زمان نیز صحبت از اخلاقی می کنیم که سیاستمدار به عنوان نماینده یک ملت باید دارا باشد. هر دو مورد نیاز است. یک سیاستمدار در مقام یکی از اعضای جامعه باید التزام به اخلاقیات فردی داشته باشد، نباید دروغ بگوید، نباید تهمت بزند، نباید دزدی کند، باید صادق باشد. این خصوصیات در سطح بالاتر و در رده ملی نیز از سوی یک سیاستمدار باید رعایت شود.
در روایت از امام صادق (ع) نقل است: «چهار خصلت است که اگر کسی داشته باشد چنانچه از فرق سر تا نوک پا غرق در گناه باشد خدا او را می آمرزد». آنچه در این روایت مطرح شده تعبیر سنگینی است و علمای اخلاق و عالمان حدیث شناس، نظرات مختلفی در تفسیر آن ارائه کرده اند. در این مجال به صورت جداگانه این چهار ویژگی را مطرح و در مورد هر کدام توضیح می دهم:
ویژگی اول صدق و راستی است که در روایات و مباحث اخلاقی بسیار بیان شده است. فیلسوفان ما نیز نسبت به مساله صدق مطالب متعددی داشته اند از جمله ابن سینا، شیخ اشراق و خواجه نصیرالدین طوسی؛ و دیگران هم چه بسا گفته باشند. این بزرگان مطرح کرده اند که اگر کسی صدق داشته باشد این صدق در اخلاق و شخصیت او اثر می کند و جریان می یابد و کار به آنجا می رسد که خواب های او نیز راست خواهد بود. حدود سی و شش سال قبل از آیت الله حسن زاده آملی شنیدم که اشاره به این مساله کردند که برخی بزرگان گفته اند اگر انسان صدق داشته باشد خواب های او نیز راست می شود. مطلب لطیف در این مورد آن است که وقتی در قرآن کریم و ذیل سوره مبارکه یوسف از حضرت(ع) می خواهند که خواب شان را تاویل کند ایشان را با عنوان یوسف صدیق یاد می کنند. این نشان از جایگاه و نقش صدق در تاویل خواب دارد. پس اهمیت دارد که انسان راستی را همواره مد نظر قرار دهد.
ویژگی دوم بر اساس روایتی که ابتدای بحث به آن اشاره داشتم «ادای امانت» است که این مورد نیز جنبه های مختلفی دارد. در مورد صدق و ادای امانت در کافی چندین روایت وجود دارد از جمله اینکه امام صادق(ع) فرموده اند: «خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر به صدق و ادای امانت». بنابراین، ویژگی فردی پیامبران این بود که اهل صدق و ادای امانت بودند و به همین دلیل به عنوان پیامبر انتخاب شدند. همچنین، معنای دیگری که از این روایت معلوم می شود آن است که پیامبران مردم را به صدق و ادای امانت دعوت کردند و این دو ویژگی از اهداف بعثت انبیاء بوده است.
ویژگی سوم «حیا» است. طبق آنچه که از بزرگان به ما رسیده و استفاده ای که از روایات می کنیم اگر کسی حیا داشت، عقل هم دارد و اگر کسی عقل داشته باشد، حیا دارد. در قرآن کریم یک قومی را قرآن تخطئه می کند و تنها قومی است که به جهت خاصی دچار عذاب شدید شد، قوم لوط، انسان های بی حیایی بودند. حیا از عقل است و بی حیایی نیز از بی عقلی و جهالت؛ ویژگی چهارم هم «حسن خُلق» است.
وجود اخلاق در میدان سیاست چه آثار و برکاتی دارد؟
گاهی اخلاق در سیاست فردی است و اصلا نباید نادیده گرفته شود یعنی به بهانه سیاست ورزی نباید اخلاق فردی کنار رود. در این مورد مثال می زنم. امام راحل یک وقت خودشان هستند به عنوان یک فرد در جامعه اما یک وقت به عنوان امام یک ملت و کشور هستند. تواضع در موضع دوم در واقع ضد تواضع است چون در این موضع دیگر در مقام سیاست مدار در عرصه حضور دارند و یک فرد تنها نیستند بلکه باید عظمت اسلام و ایران باشند. باید عظمت ملت باشد. یعنی تواضع که از ویژگی های اخلاقی است برای یک سیاستمدار در مقام نماینده یک ملت معنای دیگری دارد. در روایت داریم که در جنگ خندق، حضرت امیر(علیه السلام) با تبختر حرکت می کردند. پیامبر(ص) خطاب به حاضران فرمودند: «این ویژگی(تبختر) ویژگی ای است که خداوند ناپسند می دارد مگر در این موقعیت؛ که موقعیت جنگاوری، مردانگی و دفاع از عظمت اسلام است و عیبی بر آن وارد نیست.»
مساله دیگری هم وجود دارد؛ وقتی می گوییم اخلاق در سیاست، این سیاست یک عالم جدیدی است یعنی باید طوری سیاست را تعریف کنیم و سامان دهیم که افراد متمایل به اخلاق و اخلاقی بودن شوند در این صورت است که اخلاق تبدیل به یک موضوع و مفهوم اجتماعی می شود.
ما نمی توانیم در سیاست فقط به توصیه های اخلاقی بسنده کنیم ولو اینکه توصیه های اخلاقی خوب و لازم است اما نمی توان به آن بسنده کرد، بلکه باید سازوکارهایی را در نظر بگیریم که این سازوکارها به اخلاقی شدن و عدالت اجتماعی بیانجامد.
مستند به فرمایش امیرالمومنین مولا علی (ع) که فرمودند: «از رسول خدا(ص) بارها شنیدم که خداوند هیچ ملتی را پاک نمی گرداند مگر اینکه بدون هیچ لکنت و هراسی حق ضعیف از قوی ستانده شود»؛ سامان اجتماعی در جامعه باید به گونه ای باشد که افراد مختلف احساس برابری و مساوات کنند بدون اینکه از مطالبه حقی که برای آنها وجود دارد، نگرانی داشتند باشند.
احکام دین را جدی نگرفته ایم و آخرت را شوخی انگاشتیم...
روایت است که سه نفر نزد حضرت امیرالمومنین(ع) آمدند: حضرت(ع) سوال کردند که برای چه آمدید؟ پاسخ گفتند: برای شهادت دادن به گناه یک مسلمان. حضرت(ع) فرمودند: «برای این گناه باید چهار نفر شهادت دهند، نفر چهارم شما کجاست؟» گفتند: در راه است و می رسد. حضرت امیر(ع) فرمودند: «بر این سه نفر حد افترا جاری شود چون اجازه نداشتند که بدون حضور نفر چهارم در محکمه آبروی فردی را ببرند.»
خداوند از گناهان همه ما بگذرد. ما باید در همه مواقع اسلام را به درستی اجرا کنیم نه زمانی که به نفع مان است.