از نشاط در مدیریت تا انتخاب اصلح
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، یکی از مهمترین رخدادهای سیاسی اجتماعی امسال انتخاب رییس جمهور دوره دوازدهم و اعضای پنجمین دوره شوراهای اسلامی است، حساسیت و جایگاه نهاد ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی از یکسو و موقعیت ایران اسلامی در نگاه جهانیان از سوی دیگر ایجاب میکند که در چگونگی انتخاب خود دقت و دغدغه بیشتری داشته باشیم، در مورد انتخاب رییس جمهور سخن بسیار گفته و این روزها هم انتخابات ریاست جمهوری نقل و نقل مجالس است؛ اما به نظر میرسد به انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و ضرورت انتخاب درست در این عرصه آنچنان که باید و شاید پرداخته نمیشود.
بیتردید یکی از ویژگیهای اصلی و اساسی اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا که بتوانند بازوی دولت و یار نظام و رهبری باشند آن است که افراد بانشاط، پویا و پا به رکاب انتخاب شوند تا در این مقطع حساس انقلاب اسلامی و نظام دینی را یاری رسانند و مردم را به آیندهای درخشان و جامعهای پیشرفته از لحاظ معنوی و مادی امیدوار سازند.
«نشاط در مدیریت» بستر خدمت بیشتر و کیفیتر را فراهم میسازد؛ بنابراین از همین لحظه به شناسایی چنین افرادی بیندیشیم. نوشتهای که پیش روی شماست، مدیریت دینی را از این زاویه مورد بررسی قرار داده و آن را با مبانی قرآنی و روایی و نیز رهنمودهای رهبر معظم انقلاب همسو ساخته است.
از مباحث مهم در مقوله مدیریت، بهویژه مدیریت دینی «نشاط در مدیریت» است، این ویژگی میتواند مجموعه مدیریت را پویا و متحول کند و آن را از حال رکود و بیتحرکی به رشد و رویش و تحولآفرینی دگرگون سازد.
مفهوم نشاط
واژهشناسان زبردست این مفهوم را کالبدشکافی کرده و به ژرفنگری مفهومی آن پرداختهاند. راغب اصفهانی مینویسد: «النشط العقد الذی یسهل حله، تنبیهاً علی سهوله الامر علیهم» گرهی که بهآسانی گشوده شود را «نشط» گویند و این کنایه از روانسازی کارها برای مردم است.
در گذشته، مردم برای آشامیدن آب و یا آبیاری مزارع و یا آب دادن چهارپایان بهوسیله دلو از چاه آب میکشیدند، در زبان عرب به چاههایی که بهآسانی میتوان از آب بیرون آورد و به مصرف رساند «بئر انشاط» میگویند.
در سرزمینهای گسترده عربستان و در مسیرهای طولانی بیابان از شتر که حیوان سختکوش و مقاومی است بهعنوان مرکب بهره میجستند و راههای طولانی را با این حیوان طی میکردند، در مسیر راه گاهی برای شتاب شتر آهنگی میسرودند که نام آن را «حدی» میگفتند، این آهنگ شتر را به وجد میآورد و به حرکت او شتاب میبخشید و راه را کوتاه و رهروان را زودتر به منزل و مقصد میرساند. به آن شتری که بدون سرودن آهنگ حرکت شتابنده و سریع داشته باشد «نشیطه» میگویند؛ یعنی خود راه را میپیماید و از درون شتابنده است و نیازی به عامل بیرونی برای حرکت تند و شتابنده ندارد. (1)
واژه مقابل نشاط «کسْل» است. این لفظ را اینگونه معنا کردهاند: «التثاقل عمالا ینبقی التثاقل عنه و لاجل ذلک صار مذموماً»(2) سنگینی و سستی در اموری که سستی ورزیدن در آنها شایسته نیست؛ ازاینرو این حالت را نکوهش کردهاند.
به همان اندازه که نشاط و شادابی و چابکی در کارها امری پسندیده و مطلوب است. سستی و تنبلی و گرانباری ناپسند و مورد نکوهش است، رفتار انسان هنگامی که همراه بانشاط باشد اثربخش و تحولآفرین میشود.
کارشناسان لغت به کارکرد این واژه درباره انسان نیز پرداختهاند و گفتهاند: «نشط فی عمله، خف و اسرع؛ در کارش نشاط دارد، یعنی سبک و سریع آن را به انجام میرساند.»(3)
و یا میگویند: «رجل نشیط: طیب النفس للعمل؛ انسان بانشاط یعنی برخوردار از شادابی روح برای انجام کار.»(4)
نشاط در فرهنگ دینی
در قرآن و روایات دینی هم به تبیین و جایگاه این واژه میتوان دست یافت و از آن درس مدیریت بانشاط اجتماعی آموخت، خداوند متعال به فرشتگانی که با شوق و عشق و در عین حال با آرامی و آسانی ارواح انسانهای با ایمان را به هنگام جان دادن و لحظه مرگ میگیرند و به ملکوت اعلا میبرند اینگونه سوگند یاد میکند: «وَ النّاشِطاتِ نَشْطاً؛ سوگند به فرشتگانی که در گرفتن روح و جان مؤمنان مدارا میکنند و به راحتی آن را از جسم جدا میسازند.»(5)
نشاط از نشانهها و ویژگیهای مؤمنان راستین به شمار میرود؛ آنکه ایمانش متزلزل و رفتارش متذبذب است همواره در زندگی گرفتار کسالت و سستی است و اگر به امور عبادی هم بپردازد همراه با کسالت و بینشاطی است: «وَ اِذا قامُوا اِلَی الصَّلاةِ قامُوا کسالی؛ منافقان به هنگام اقامه نماز آن را با کسالت انجام میدهند، ایمان آورندگان واقعی عبادت را عاشقانه انجام میدهند و از انجام وظیفه بندگی لذت میبرند و شادابی روح و جان پیدا میکنند»(6)
پیامبر اکرم(ص) به هنگام اذان به بلال میگفت: «قم یا بلال ارحنا؛ با اذان گفتن ما را راحت کن.»(7)؛ یعنی اذان ریحان روح و جان ماست؛ زیرا ما را در آستانه حضور در محضر دوست قرار میدهد، به نماز فرا میخواند و به یاد او ما را نشاط میبخشد.
انسان با ایمان همواره از سرور و نشاط برخوردار است، علی(ع) فرمود: «الْمُؤْمِنُ بَعِیدٌ کسَلُهُ دَائِمٌ نَشَاطُهُ؛ انسان برخوردار از ایمان از سستی و تنبلی به دور است و همواره بانشاط میزید.»(8)
آن حضرت در ترسیم سیمای پرهیزگاران و در شمارش نشانههای انسانهای پروا پیشه و باتقوا میفرماید: «وَ نَشَاطاً فِی هُدًی؛ در مسیر هدایت دارای نشاط هستند.»(9)
مرحوم الهی قمشهای این جمله را چه زیبا ترسیم و تفسیر کرده است:
همی بینی در آن دلهای آگاه/ نشاطاً فی هدی شوقاً الی الله
چو یابد راه کوی دلبرش را/ نشاطانگیز سازد خاطرش را
بشارت باد مستان صفا را/ به جان پویندگان راه وفا را
یکی را مست چشم یار کردند/ یکی دردی کش خمار کردند
تو شادی با می انگور بُستان/ چه دانی شادی ایزدپرستان
تو را زیبد نشاط آب و نانی/ نشاط عشقبازان را چه دانی
خداباوران معاد محور از هر چه که آنها را از خدا و معنویت دور سازد گریزان هستند و از آنچه آنان را به دوست نزدیک کند عشق میورزند.
امام باقر(ع) فرمود: «انی لا بغض الرجل ان یکون کسلا عن امر دیناه و من کسل عن امر دینا فهو عن امر آخرته اکسل؛ من دوست نمیدارم انسانی در کارهای دنیایی خود تنبل باشد؛ زیرا آنکه در امور دنیوی سستی ورزد در امور معنوی و اخروی تنبلتر خواهد بود.»(10)
از آنجا که نشاط و شادابی پشتوانه درستی و استحکام کارها میشود و به همه امور زندگی مادی و معنوی شتاب و سرعت میبخشد، در دستورات پیشوایان دینی سفارش فراوان شده که انسان به هنگام نشاط به کار و عبادت بپردازد و زمانشناس روانشناس خویش باشد.
علی(ع) میفرماید: «اِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ اِقْبَالاً وَ اِدْبَاراً فَاْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ اِقْبَالِهَا فَاِنَّ الْقَلْبَ اِذَا اُکرِهَ عَمِی؛ دلها را روی آوردن و پشت کردنی است پس دلها را آنگاه به کار وا دارید که خواهشی دارند و رویآوردنی زیرا اگر دل را به اجبار به کاری واداری کور میگردد.»(11)
اینها و نمونههای دیگری مانند آن نشاندهنده این حقیقت است که در نگاه دین و اولیای الهی کار با «نشاط» مورد عنایت و توجه دین است و روحیه تنبل و انسان سستعنصر مورد نکوهش و مذمت؛ ازاینرو مؤمنان راستین همواره میکوشند که در امور فردی و اجتماعی وظیفه خویش را همراه با شوق و نشاط انجام دهند و از کسالت و تنپروری و سستی بپرهیزند.
ریشهیابی نشاط در سیره پیامبر(ص)
شاید این پرسش پیش آید که برای رسیدن به نشاط چه باید کرد؟ چگونه میتوان بانشاط زیست و با شادابی زندگی کرد و با شوق و نشاط به دیگران و هم نوعان خدمت کرد؟ اساساً ریشه نشاط چیست و انسانهای بانشاط از کجا الهام میگیرند و سرچشمه نشاطشان چیست؟
در پاسخ این پرسش میتوان گفت: دو چیز نشاطآفرین و حرکتآفرین و امیدبخش است؛ هدف زیبا برگزیدن و ایمان به هدف داشتن، کسی که در این دنیای فانی هدف باقی را برگزیند و آن را با تمام وجود باور داشته باشد همواره برای رسیدن به آن هدف مقدس و ابدی تمام تلاش و توان خود را به کار میگیرد، دارای انگیزه میشود و در تکاپوی رسیدن به آن از هیچ کوششی دریغ نمیورزد.
خداوند متعال پیامبر اعظم را اینگونه میستاید: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ؛ پیامبر(ص) به آنچه از سوی خدا بر او نازل شده است ایمان دارد.»(12)
استقامت پیامبر(ص) را باید در باور و ایمان او به هدف جستجو کرد، او چون هدف الهی خود را باور داشت در راه رسیدن به آن هدف هم نشاط و عشق داشت و هم پیگیری و استقامت و پایداری.
امام علی(ع) در وصف آن رسول اعظم میفرماید: «کنَّا اِذَا احْمَرَّ الْبَاْسُ اتَّقَینَا بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) فَلَمْ یکنْ اَحَدٌ مِنَّا اَقْرَبَ اِلَی الْعَدُوِّ مِنْهُ؛ هرگاه آتش جنگ شعله میکشید، ما به رسول خدا(ص) پناه میبردیم که در آن لحظه کسی از ما همانند پیامبر(ص) به دشمن نزدیکتر نبود.»(13)
اینکه در شدت کارزار و در بحبوحه نبرد همگان به پیامبر(ص) پناه میبردند نشانه آن است که آن حضرت غرق در ایمان و باور بود و جز پیشبرد مکتب الهی هدف و باور دیگری نداشت؛ به همین دلیل با عشق و نشاط به پیش میتاخت و دشمن را تار و مار میکرد و یاران را امید و پناهگاه بود.
کوثر وجود پیامبر(ص) به سرچشمه حقیقت متصل شده بود او روحیهای داشت خستگیناپذیر، عبادت را مانع خدمت به خلق نمیدانست. هم او که در محراب عبادت مانند مادر فرزند ازدستداده میگریست، در میدان کار و تلاش دنیایی از شور و نشاط بود.
عابد شب بود و شیر روز، عبادت خدا را پشتوانه خدمت به خلق خدا قرار داده بود، برای وقت مردم ارزش قائل بود، شخصیت آنها را گرامی میداشت و همواره میفرمود: «پیام کسانی که قدرت رساندن صدایشان به من را ندارند به من برسانید.»(14)
مدیریت پیامبر(ص) همراه با خیر و خیرخواهی بود. او در یک بیان نورانی فرمود: «دو ویژگی است که برتر از آن چیزی نیست، ایمان به خدا و نفعرسانی به بندگان خدا»(15)
روشن است تا ایمان به خدا در وجود آدمی ریشهدار نباشد، خیررسانی و خدمت نمودی نخواهد داشت؛ زیرا سودرسانی به دیگران ریشه در سرمایه ایمان دارد.
تأکید رهبری بر نشاط مردم و مدیران
رهبر معظم انقلاب به تکرار بر این نکته پای فشردند و همگان را بر آن فراخواندند که بانشاط باشند به مردم توصیه کردند که مدیران بانشاط برگزینند و به کارگزاران نظام همواره یادآوری کرده و میکنند که در خدمترسانی بانشاط و انگیزه کار کنند.
ایشان از افق بالاتر و کلانتر مسائل را مینگرند و بر این باورند که لازمه تحول مطلوب در یک جامعه آن است که: «در کنار هویت ملی، پویایی، نشاط، برخورداری از آزادی، تحرکت و روح رقابت در میان جمع خود را باید بهشدت ارج بنهیم و به آن اهمیت بدهیم، لازمه این نشاط و پویایی این است که هم منتقد باشیم و هم انتقادپذیر که هر کدام آن نباشد، بد است.»(16)
این نگاه رهبری که با سیره ایشان در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی همراه است میتواند الگوبخش برای تمامی دستاندرکاران باشد، مدیریت اگر گرفتار تنبلی و کسالت شد کارایی خود را از دست خواهد داد، مدیران آنگاه میتوانند گرهگشایی کنند و کار و ابتکار داشته باشند که با روحیه جهادی و برخوردار از نشاط امور را پیگیری کنند.
مقام معظم رهبری راز سربلندی مردم و دولت را در گسترش روحیه امید و نشاط میدانند و میفرمایند: «باید بدانیم علاج همه دردهای یک ملت تلاش و کار است، کار متکی بر ایمان و امید، علاج همه دردهای یک ملت است، ملت بیکار، ملت تنبل، ملت کسل، ملت ناامید و ملتی که بگوید: ای آقا از دست ما چه کاری برمیآید، آنها هر کار بخواهند، میتوانند بکنند، چنین ملتی به جایی نخواهد رسید.»(17)
روشن است اگر روحیه نشاط در دولتمردان و کارگزاران نظام اسلامی گسترش یابد و تقویت شود پیامدهای مثبت و گرهگشایی مانند سادهزیستی، دلسوزی، خستگیناپذیری، کار و ابتکار، شجاعت و اعتماد به نفس، فعال بودن و از انفعال دوری جستن در مدیریت آنان جلوهگر خواهد شد.
جامعه پیشرو، جامعهای است که در تمام زمینهها نشاط داشته باشد؛ درزمینهٔ تولید علم، توسعه اقتصادی، نهادینهسازی مسائل فرهنگی، کادرسازی و فضاسازی و در یک کلام عامل پیشرفت مادی و معنوی جامعه دینی در گروه عملکرد بانشاط و باانگیزه مدیران آن جامعه است؛ ازاینرو نشاط در مدیریت دینی اصلی اصیل و رکنی رکین در مدیریت کوثری به شمار میرود.
روشن است که دولت بانشاط هنگامی موفق خواهد بود که بازوان و همکاران او هم از روحیه بانشاط برخوردار باشند. دولت بهعنوان یکی از سه رکن نظام اسلامی در صورت برخورداری از نیروهای بانشاط میتواند نقش مهمی در پیشرفت دولت اسلامی ایفا کند.
شورا و نشاط
در آستانه برگزاری انتخابات پنجمین دوره شوراهای اسلامی شایسته است به این ویژگی در انتخاب اعضای شورا اهتمام ورزیم، افرادی را انتخاب کنیم که حال و حوصله و تحرک و پویایی لازم را برای پیگیری امور داشته باشند، از گزینش و رأی دادن به کسانی که نشاط ندارند و یا به دغدغههای روزمره خود را مشغول میکنند و توانایی کلاننگری و دیدن افقهای دوردست و چشمانداز نظام اسلامی و شهر و روستای خود را ندارند، پرهیز کنیم.
شایسته است در این تکلیف دینی و سیاسی دقت لازم را داشته باشیم. کرسیهای شورای اسلامی زیبنده کسانی است که از روحیه جهادی برخوردارند، با عشق و علاقه و انگیزه خدمت به خلق برای رضای خالق به میدان میآیند و بر محور ولایت و قانونپذیری به رفع مشکلات نظام و مردم میپردازند.
کسانی که از همت بلند برخوردار نیستند و تنها به اصحاب خویش و دوره بعدی شورا میاندیشند شوراهایی شایسته و کارآمدی نخواهند بود، اگر عضو شورا اهل رانتخواری و طمعورزی و حرص و آز باشد روشن است که نمیتواند اثرگذاری مطلوب را داشته باشد./9314/۷۰۴/ب۱
منابع و مآخذ:
1. المفردات واژه «نشط».
2. همان.
3. شرح صحیفه سجادیه، سیدعلیخان مدنی، ج 4، ص 251.
4. همان.
5. النازعات، آیه 3.
6. نساء، آیه 142.
7. میزان الحکمه، ج 8، ص 82.
8. همان، ص 393.
9. نهجالبلاغه، خطبه 193.
10. میزان الحکمه، ج 8، ص 394.
11. نهجالبلاغه، حکمت 193.
12. بقره، آیه 285.
13. نهجالبلاغه، بخش کلمات شگفت، شماره 9.
14. سنن النبی «علامه طباطبایی»، ص 15.
15. نهج الفصاحه، شماره حدیث 1446.
16. سخنرانی در جمع مردم سمنان، 18/8/85.
17. همان.