۲۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۰
کد خبر: ۵۱۸۳۸۴
سرمقاله؛

شهيد حججي مرواريدي برگونه هاي يک ملت

در روزهاي گذشته دوعکس با دوپيام متفاوت ازدوجبهه، تکانه هاي شديدي درفضاي فرهنگي اجتماعي کشور ايجاد کرد. هردو تابلو، آيه هايي براي عبرت و ارتقاء بصيرت بودند اولي درمجلس موجب شرمندگي موکلين شد، اما دومي درعرصه هاي جهاد ومقاومت نماد غيرت و فداکاري براي امنيت و نشاني از روح مقاومت وسربلندي يک امت بود.
شهید حججی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از رسالت، در روزهاي گذشته دوعکس با دوپيام متفاوت ازدوجبهه، تکانه هاي شديدي درفضاي فرهنگي اجتماعي کشور ايجاد کرد. هردو تابلو، آيه هايي براي عبرت و ارتقاء بصيرت بودند اولي درمجلس موجب شرمندگي موکلين شد، اما دومي درعرصه هاي جهاد ومقاومت نماد غيرت و فداکاري براي امنيت و نشاني از روح مقاومت وسربلندي يک امت بود. اولي مجلس ترحيم مي طلبيد! و دومي "مجلس تعظيم". هردو رويداد بايد در آموزشهاي مدرسه اي فرزندانمان تبيين وتحليل شوندتا بياموزند ذلت وعزت بطور اتفاقي درسرنوشت يک ملت رقم نمي خورد.اگرعبرتها چراغ راه آينده نشوند ودشمن واردخانه ملتي شود قبل از قتل و غارت مرگ ناشي ازخفت وذلت،خودرا تحميل مي کند.
 
اميرالمؤمنين عليه السلام درنهج البلاغه به اصحاب جبهه اول مي فرمايند:
-به شما نيرنگ مي زنند و شما نيرنگ نمي زنيد!. شهرهاي شما را مي گيرند و شما خشمگين نمي شويد! دشمن از شما غافل نيست و شما در غفلت و بي خبري به سر مي بريد...! به خدا سوگند، مردي كه دشمنش را بر خود چنان مسلط كند كه گوشتش را تا استخوان بخورد و استخوانش را در هم شكند و پوستش را بكند، مردي بس ناتوان و زبون است و در سينه اش دلي ضعيف دارد. 
آنگاه به اصحاب جبهه دوم مي فرمايند:
- پيش از آن كه هجوم بياورند، شما بر آنان پيش دستي كنيد و بر آنان هجوم ببريد، سوگند به خدا، هيچ قومي در خانه خود مورد حمله و هجوم قرار نگرفت، مگر اين كه ذليل شد.(1)
امام خميني(ره) نيز درهمين موضوع فرمودند:
در صورت قعود از جهاد، منتظر عواقب آن باشيد،‌ از ذلت و اسارت و بر باد رفتن ارزشهاي اسلامي و انساني و نيز از همان چيزها كه خوف آن را داشتيد از قتل عام صغير و كبير و اسارت ازواج و عشيره، و بديهي است كه همه اينها پيامد ترك جهاد، خصوصاً جهاد دفاعي است.(2)
 
همبستگي وهمکاري آشکار اطلاعاتي وعملياتي ارتش آمريکا وداعش درهجوم به منطقه مرزي عراق وسوريه وحضور بلافاصله تروريستهاي اجاره اي و اسارت وشهادت دلاورمرداني ازجبهه مقاومت اسلامي براي همه وجدانهاي بيدار حادثه اي تلخ بود وذبح مظلومانه يک اسيرنظامي که برخلاف اصول انساني و حتي قوانين جنگ بود مرواريدهاي اشک را برگونه يک ملت بزرگ جاري ساخت. اما گامي درجهت آگاهي بخشي به اهالي ساده انديش  ونيرنگ پذيرفته جبهه اول نسبت به شناخت تهديدهاي دشمن در کمين نشسته بود والبته عاملي براي هوشياري وعزم جدي تر رزمندگان درجهت تعقيب و پاکسازي منطقه از لوث شجره ملعونه و بصيرتي هم براي ما.خدايي که به جهاد فرا مي خواند مي تواند جبهه کفر ونفاق وفتنه را به راحتي از ميان بردارد(3) تانيازي براي دشمني ومبارزه نباشد اما سنت الهي اين گونه مقدر شده است که انسان با بهره گيري ازموهبت اختيار وانتخاب، سرنوشت خود را ترسيم کند ودرنحوه مواجهه با موانع ودشواريها رتبه وعيار خودرا ارتقاء بخشد وباگذر از معبر رنجها ومشقتها شايستگي واهليت دستيابي به پاداشهاي بزرگ وجايگاه رفيع ومنزلت معنوي را کسب کند(4).
 
ولذا وجود شر مکمل نظام ابتلاء وامتحان الهي است وقرآن کريم بارها به اين مسئله اشاره کرده است تاجايي که خداي متعال خود براي اولياء وانبياء خود دشمن تراشي مي کند!(5)بسياري ازقهرمانان تاقبل از قرار گرفتن بر سکوي قهرماني گمنام هستند واين اراده وعزم آنان است که همه دشواريهاي اقتضائي وتمرينها ومراقبتهاي سخت را براي سبقت گرفتن بر ديگران و رسيدن به جايگاهي رفيع تحمل مي کنند. اما هيچ سکوي قهرماني به بالندگي قله وصل به محبوب وشهادت در راه خدا نيست.قهرمان ما با عزمي استوار ومجاهدتي عظيم نه تسليم دشمن که تسليم اراده محبوب خود شد و به دست جنود شيطان به سوي سرنوشتي که آرزو کرده بود برده شد. اما بخش دشوارتر اين جهاد بزرگ، قبلا اتفاق افتاده بود.شهيد محسن حججي آنجا که با انتخاب، نفس خود را زير پا گذاشت ولباس جهاد برتن کرد، قربانگاه را تجربه کرده بود. اين را به خوبي مي توان از وصيتنامه اش دريافت. بعداز اين که ازخود گذشت،خطاب به فرزند خردسالش مي گويد از"تو و مادرت" هم گذشتم!
اين يعني ترک تعلقات، يعني کسب شايستگي براي پرواز وآغاز تجارت بزرگ با خداي متعال:
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَي بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (6)
در حقيقت ‏خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاي] اينكه بهشت براي آنان باشد خريده است همان كساني كه در راه خدا مي ‏جنگند و مي ‏كشند و كشته مي ‏شوند [اين] به عنوان وعده حقي در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسي از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معامله‏ اي كه با او كرده‏ ايد شادمان باشيد و اين همان كاميابي بزرگ است.
محسن حججي مثل مولايش اباعبدالله عليه السلام گرانبهاترين تعلقات خود را به پيشگاه خداي متعال تقديم کردتا به گرانبها ترين پاداش که مقام قرب ورضوان الهي است نائل شود.
انسانها درهميشه تاريخ مقابله جبهه حق وباطل براساس توان تشخيص وقدرت اندازه گيري، با انتخاب جبهه اول يا دوم سرنوشت خود را نيز مشخص مي کنند. 
اصولا تعابيري ازقبيل عبور ازخود وتجارت باخدا و... براي بعضي ها اصلا مفهوم نيست واز دستگاه هاضمه حسي آنها نمي تواند عبور کند وچه بسا مورد استهزاء وتمسخر آنان نيز واقع شود چون دستگاه هاي دريافتشان با عايقي که خود روي آن گذاشته اند ازکار افتاده است.
 
يکي از اين عايقها "خود محوري"است خودمحوري  آغاز عقبگرد انسان است.خودمحوري ظرف بسيارکوچکي است که مفاهيم بلند آسماني درآن نمي گنجد.شهيد حججي ها چون اولين گام را با "عبور از خود" برداشتند،حجاب ازچشم وگوش وعقل آنها برداشته شد وافقهاي جديدي را پيش روي خود ديدند مصمم تر ازقبل گام برداشتند و اين گونه، قلبي  وسيعتراز کهکشانها ارزاني شان شد تاخداي درآن بگنجد (7) آنگاه بسان قطره اي دراقيانوس مهر محبوب آرام گرفتند.
 
وما همچنان در زنجير تعلقات خود ازفهم حکمت اين دادوستدهاي شگفت، بازمانده ايم.چون همه مسائل را مي خواهيم دراندازه هاي کوچک خود ياقبيله خود تفسير کنيم.ودشمني را که خداي متعال براي رشد واعتلاء پيش روي ما قرار داده و مارا تکليف به تبري وجهاد کرده است مي خواهيم بازبان تولي! ازپيش روي برداريم!!و را به همکاري دعوت کنيم! اماعصر زلزله هاي تاريخي آغاز شده و آنهاکه بخاطر اندازه کوچک يا ناتواني دستگاه گيرنده خود ازپيش بيني حوادث براساس وعده هاي الهي وکسب آمادگي لازم ناتوانند پي درپي غافلگير   ومقهورخواهند شد.
پي نوشت:
1-نهج البلاغه خطبه 27
2-صحيفة نور، ج20، ص 109
3- وَلَو شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلوهُ - انعام 112
4- وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّي نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ....(محمدص- 31)   
5-وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَي بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ (انعام-112)
6- سوره توبه آيه 111
7-حديث قدسي:لَا يَسَعُنِي أرْضِي وَلا سَمائِي وَلکِن يَسَعُنِي قَلْبُ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ.
من در زمين و آسمانم نمي‌گنجم؛ ولي قلب بنده مؤمنم مرا در خود جاي مي‌دهد.
کافي، ج 2، ص 128
/۱۳۲۵//۱۰۲/خ
ارسال نظرات