«کرسیهای آزاداندیشی» در معرض خطر
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، جایگاه علم و دانش در دین اسلام و بلکه تمام ادیان آسمانی بر کسی پوشیده نیست. علم، سرمایه گهربار هر کشور و مملکتی است. لباس علم در تن هر انسانی وارد شود، فخر و آبرو را به ارزانی می کند. در گذشته های دور تبلیغات مسمومی را علیه دین اسلام روا می داشتند و اسلام را متهم به حمایت از بی سوادی و جاهلیت می کردند. در حالی که آیات قرآن و روایات بسیاری پیرامون فضیلت کسب علم و دانش به دست ما رسیده است که تعداد اندکی را تقدیم شما خواننده گرامی می دارم.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ، أَلَا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ» «جستجوی دانش بر هر مسلمانى واجب است، همانا خدا دانشجويان را دوست دارد.» (الکافی/ ج1، باب العلم)
امام علی (علیه السلام) فرمودند: «أَيُّهَا النَّاسُ، اعْلَمُوا أَنَّ كَمَالَ الدِّينِ طَلَبُ الْعِلْمِ وَ الْعَمَلُ بِهِ، أَلَا وَ إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ الْمَالِ؛ إِنَّ الْمَالَ مَقْسُومٌ مَضْمُونٌ لَكُمْ، قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ، وَ ضَمِنَهُ، وَ سَيَفِي لَكُمْ، وَ الْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ، وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ؛ فَاطْلُبُوهُ» «اى مردم بدانيد كمال دين طلب علم و عمل بدانست، بدانيد كه طلب علم بر شما از طلب مال لازمتر است زيرا مال براى شما قسمت و تضمين شده. عادلى (كه خداست) آن را بين شما قسمت كرده و تضمين نموده و بشما ميرساند ولى علم نزد أهلش نگهداشته شده و شما مأموريد كه آن را از اهلش طلب كنيد، پس آن را بخواهيد.» (الکافی/ ج1، باب العلم)
علم، مایه اقتدار حکومت هاست
هیچ گاه این واژه ها را فراموش نمی کنیم: «العلم سلطان من وجده صال به و من لم يجده صيل عليه.» «دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش برد و هر كه آن را از دست بدهد بر او يورش برند.» روشن است که دانش، پشتوانه استمرار هر حکومتی است. انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نخواهد بود. اگر انقلاب اسلامی بخواهد مقتدرانه در مقابل ابرقدرت ها بایستد بدون تردید نیازمند پشتوانه ایدئولوژیکی برای نظامات فردی و اجتماعی خود می باشد. و بدیهی است که این پشتوانه بدون رشد علم و دانش محقق نخواهد شد.
حوزه علمیه و دانشگاه مرکز علم و دانش
حوزه علمیه و دانشگاه دو نهاد مرکزی، برای تأمین علم و دانش در کشور ایران بوده و هست. بسیاری از مواقع تأسف می خورم که چرا ورودی های این دو مرکز مهم و اصیل نسبت به جایگاه خود توجیه نشده و به رسم مدرک گرایی وارد این نهاد مهم می شوند. اگر ما مجموعه نهادهای یک حکومت را تحلیل کنیم، بدون تردید نهادهای علمی، در رأس قرار می گیرند.
کرسی های آزاد اندیشی
در انقلاب اسلامی دو مؤلفه مهم برای علم ضروری است. یک. این که دانش های ما مبتنی بر سندهای بالادستی (آیات قرآن و سنت اهل بیت (علیهم السلام)) باشد. دوم. مبتنی بر نیازهای روز جامعه باشد. طبیعی است که انباشتن علوم تکراری هیچگاه به این دو مؤلفه مهم کمکی نخواهد کرد. چگونه ممکن است نوشتهجاتی که بر اساس مبانی غربی نوشته شده و افکار سراسر انحطاط غربی را منتشر می نماید به پیشرفت جوامع اسلامی کمک نماید؟! چگونه ممکن است علومی که آسایش حداکثری را در سایه تأمین نیاز مادی تعریف می کند، آرامشی معنوی را به بشریت هدیه کند؟! چگونه ممکن است دانش هایی که با خداوند به مبارزه برخاسته و ندای «أنا الله» سر میدهد انسان را در مسیر عبودیت و بندگی دستگیری نماید؟! و در نهایت چگونه ممکن است دانش هایی که جوان امروز، انسان امروز و جامعه امروز را درک نمی کند، با او ارتباط برقرار کرده و او را در طوفان های زندگی هدایت نماید (هر چند که برخاسته از مبانی ناب اسلامی باشد)؟! از این روی راهکار اساسی برای اینکه ظرفیت های علوم ناب اسلامی به منصه بروز و ظهور برسد فعال سازی کرسی های آزاد اندیشی درون حوزه های علمیه و دانشگاه های سراسر کشور خواهد بود.
چارچوب کرسی های آزاد اندیشی
برخی خیال می کنند منظور از کرسی های آزاد اندیشی این است که انسان بلند شود و در خیابان ها فریاد بزند که حرف من این است و حرف من آن است در حالی که این گونه نیست. از قدیم گفته اند: «هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد» و از طرف دیگر نیز عده ای دیگر در این پندارند که کرسی های آزاد اندیشی بدین معناست که فضا، برای بحث های تکراری و بدون حاشیه فراهم شود تا منافع همگان تأمین شده و هیچ گونه زحمتی، برای مسئولین امر فراهم نگردد.
اما چارچوب منطقی برای کرسی های آزاد اندیشی به شرح ذیل است:
اول: آزادانه باشد
آزادی بیان در محیط های علمی، استعدادها را زنده و ذهن ها را شکوفا می کند. ترس از بیان نظریات و دیدگاه های جدید، نظام های علمی را مختل و از اعتماد دانشمندان می کاهد. پویایی و جاودانگی معارف اسلامی بر همگان پوشیده نیست. لکن طرح دیدگاه های جدید باعث رشد فهم برتر، از دین گشته و افق های جدیدی را بر روی دانشمندان مسلمان می گشاید.
دوم: به دور از هر گونه تعصب باشد
متأسفانه یکی از آسیب های جدی در گفتگوهای علمی، آن است که طرفین احساس می کنند حتما باید سخن شان به کرسی بنشیند. به هر قیمتی که شده باید دیدگاه خودشان را اثبات نمایند. غافل از آنکه خاصیت کرسی های آزاد اندیشی آن است که حقایق مشخص شود. هوچی گری و تعصبات بی خود صرفا باعث بد نامی آزاد اندیشی شده علمیّت شخص مورد نظر را زیر سؤال می برد.
سوم: منطقی باشد
محیط علم، محیط استدلال و منطق است. طرح ادعاهای فراوان و پاسخگو نبودن در مقابل استدلال های طرف مقابل از جمله آسیب هایی است که در بسیاری از محافل علمی دیده می شود. اگر طرفین بحث بر روی یک موضوع تمرکز کرده و حتی چندین جلسه را به همان موضوع اختصاص دهند و نیز استدلال های خود را برای مخاطبان به صورت شفاف بیان نمایند؛ آن گاه دیگر نیازی به بیان نتیجه نخواهد بود. چرا که شنوندگان خود قدرت تحلیل مسائل را داشته و نتیجه لازم را اخذ خواهند نمود.
چهارم: اخلاق محور باشد
پرخاشگری و تند خویی در محیط های علمی نابجا و در کرسی های آزاد اندیشی بسیار نامطلوب می باشد. اینکه طرفین آمادگی خود را برای بیان دیدگاه های خود، اعلام نماید و سپس بنا داشته باشد که در میان بحث ها فریاد بکشد و محیط علم را آلوده به سخن های زشت نماید، درو از شأن یک انسان با سواد و فرهیخته می باشد. سعه صدر، حق پذیری و ... از شاخصه هایی است که طرفین باید رعایت نمایند.
پنجم: به دور از سیاست زدگی باشد
نمی دانم این چه خوره ای است که به جان ما افتاده است که همه حرکت ها را درگیر مسائل سیاسی می کنیم. تا کسی سخنی بر زبان جاری می کند سریعا گفته می شود: «به کدام حزب سیاسی گرایش دارد؟» قطعا جدایی دین از سیاست امر ناپسندی است. اما بدون تردید خلط مباحث علمی با سیاست غلط می باشد. چه ایرادی دارد که فردی که جناح سیاسی او با ما همخوانی ندارد، در کرسی های علمی با او به بحث و گفتگو بپردازیم؟! مگر دین اسلام نفرموده است که در محیط علم و دانش کاری به گوینده سخن نداشته باشید، بلکه گفته او را مورد بررسی قرار دهید؟ امیر المؤمنین (علیه السلام) فرموده است: «خذ الحكمة ممّن أتاك بها و انظر إلى ما قال و لا تنظر إلى من قال» «حكمت را از هر كسي كه نزد تو ميآورد فرابگير و نگاه كن به آن چه گفته ميشود نه به گوينده سخن.» (غرر الحکم و درر الکلم)
حرف ها را زده اند
خطاب من در سخن پایانی به مسئولین مربوطه در حوزه های علمیه و دانشگاه های سراسر کشور است. حرفها را گفته اند. ساعت ها در این رابطه بحث و گفتگو مطرح شده، اما اقدام و عمل لازم است. رشد جامعه ما نیازمند گزارشات و لیست های آماده جهت ارائه فعالیت های انجام شده نیست؛ بلکه نیازمند اقداماتی است تا ما آثار این گزارشات را بر روی کف زمین ببینیم. سال هاست منتظریم تا در رسانه های عمومی اعلام شود که فلان تشکیلات را جهت برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در حوزه های علمیه و فلان مجموعه را نیز برای دانشگاه راه اندازی کرده ایم!
سال هاست منتظریم که اعلام شود «از این پس به صورت هفتگی در موضوعات مختلف کرسی های آزاد اندیشی فعال است. از علاقه مندان به این عرصه علمی خاص، دعوت می شود در این جلسات شرکت فرمایند. حضور شما در این جلسات مایه مباهات خواهد بود.»
سالهاست منتظریم تا هر کسی به نظریه جدیدی دست بافت، بتواند در محیطی آرام و بدور از دغدغه، دیدگاه خود را مطرح کرده و سپس پیرامون آن به بحث و بررسی پرداخته شود.
مدیران انقلابی و ولایت مدار! آیا سخنان رهبر معظم انقلاب به گوشتان نخورده است یا که گوش هایتان را پنبه کرده اید. یا شاید توجیهی برای حرف زدن و اقدام نکردن دارید. اگر اینگونه است بفرمایید تا ما نیز مطلع شویم./۹۰۱/ی۷۰۲/س
حجت الاسلام بهروز دلاور، پژوهشگر و استاد حوزه علمیه قم