وحدت و طبقه بندی علوم باید در مسیر اسلام باشند
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سید محمدرضا تقوی استاد روانشناس در دانشگاه شیراز، امروز در چهارمین دوره کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی که در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما برگزار شد، گفت: برای تحول در علوم انسانی نیاز به تغییرات اساسی در کلیات هستیم تا به این وسیله جزئیات نیز تغییر کند.
وی افزود: در انسان شناسی برای آنکه عملکرد انسان مورد تحلیل قرار بگیرد باید او را یک مجموعه بسیط ببینیم، براساس بررسیهایی که فلاسفه و روانشناسان انجام دادهاند چنین بیان میکنند که نفس انسان مدام در حال تعامل است.
این استاد روانشناس ادامه داد: نفس انسان در حیات مادی با عالم طبیعت و خالق خود تعامل برقرار میکند و از آنان تاثیر میپذیرد و قوای وجودیاش با عالم وجود هماهنگ میشود بنابراین ما باید این هماهنگیها را بشناسیم تا بدانیم چه عاملی سبب میشود رفتار انسان شکل بگیرد، همچنین بدانیم که این عوامل را چگونه در مرحله رشدی، سلامتی و بیماری میتوان شناخت.
تقوی نفس انسان را دارای اشداد جوهری بیان کرد و اظهار داشت: انسان ابتدا با حواس راه خود را آغاز میکند و سپس این حواس با قدرت بیشتر از سوی معانی جزئی تقویت شده و با کمک قوه عقلانیت مسیر خود را ادامه میدهد.
وی با بیان اینکه در روزگار ارسطو و افلاطون دستگاههای ادراکی بشر با دیدگاه تجربهگرایی، عقلگرایی و ارادهگرایی مورد بررسی قرار گرفت، گفت: کمتر پدیدهای است که هر سه جنبه حسی، عقلی و قلبی را به صورت کامل داشته باشد اما هر سه آنها در تعامل یکدیگر مطرح میشود و هیچ یک به تنهایی کار نمیکند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه حس، قلب و عقل انسان مدام در حال رقابت هستند و با یکدیگر اشتداد جوهری دارند، تصریح کرد: اما با این اوصاف باز نمیتوان رفتار انسان را توجیه کرد زیرا عوامل بسیاری مانند ژنتیک، نطفه پاک و لقمه حلال در هیجان انسان دخیل است و قوه ادارکی او را تحت تاثیر قرار میدهد.
تقوی ادامه داد: آموزش های غلط، خانواده و گذشته فرد، نظام تعلیم و تعلیم، فرهنگ درست و نادرست جامعه، حسد، امراض روحی، کینه، مسائل اخلاقی و جسمانی، بخل، امیال، آرزوها، خواستها و طلبها، ارادهها، منویات، اهداف و غایات فرد، نوع تعامل او با طبیعت و خود با خالقش همه درگیر هستند در حالی که همه باهم نیز تعامل دارند.
وی اضافه کرد: مکاتب شناخت، رفتار و نفس انسان را با تجربه گرایی و خردگرایی به سبب دشواری آن تبیین نمیکنند زیرا این کار نیاز به وساطت دارد بنابراین با کمک فلاسفه و دروس معرفت نفس میتوان به این ادراک دست یافت تا بین فلسفه و روانشناسی تعامل سازنده ایجاد شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه روانشناسی معاصر هنجار مدار است، گفت: روانشناسی معاصر ملاک سلامت را عملکرد متوسط افراد بیان میکند و میانگین سلامت و بیمار را سلامتی میگیرد در حالی که اسلام معیار سلامت را ملاکمداری بیان میکند همچنین روانشناسی معاصر به میانگین عملکرد جمعیت توجه دارد در حالی که ملاک رفتار در اسلام سیره امام معصوم(ع) است.
تقوی امام شناسی را بهترین راه برای یافتن الگو بیان کرد و گفت: حوزویان باید این الگوها را استخراج کنند و دانشگاهیان با توجه به نیاز موجود این الگوها را در جامعه عملیاتی کنند بنابراین وحدت علوم و طبقه بندی علوم همه باید در یک مسیر باشند./807/پ202/ب1