هنر فرصتی طلایی برای تبلیغ دین است/ حوزه های علمیه صاحبان اصلی هنر اسلامی هستند
به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، هنر را می توان عنصری حیاتی برای زیست انسان دانست؛ عنصری که از فطرت بشر می جوشد و زیبایی ها را رقم می زند.
عالم صنع، هنرمندانه خلق شده و خدا که خود اولین هنرمند است؛ ظرافت را در خلقت بشر به ودیعت نهاده تا او ترجمان «إن الله جميل يحب الجمال» شود.
اسلام؛ این آخرین هدیه الهی به کامل ترین مخلوق هستی، در اوج هنر و ظرافت از سوی خالق فرستاده شده تا بشریت هنر زیستن و سعادت و کمال را آموخته و هنرمندانه در راه حق گام بردارد.
هنر رسا ترین زبان تبلیغ دین الهی است؛ از آن جهت که با طینت انسان عجین است و به زبان هنر است که می توان با انسان های مختلف ارتباط برقرار کرد؛ فطرت بشر را برانگیخت؛ زبان مفاهمه را به کار بست؛ در اعماق ذهن و جان مخاطب نفوذ کرد بی آنکه خستگی به بار آورد.
اهمیت هنر تا بدانجاست که ذوق و قریحه انسان را به جوشش درآورده؛ ظرافت و زیبایی را در درون او می آفریند و اعجازگونه بر رفتار انسان سایه می افکند تا از هنر خلقت درس توحید گرفته و مسیر بندگی را بپیماید.
رهبر انقلاب نیز هنر را از لوازم وجودی انسان دانسته و می فرمایند:« مسألهى هنر، خیلى مسأله مهمّى است. هنر جزو زندگى انسان است؛ در ذات خود، هنر یکى از لوازم وجود انسان است مثل خیلى از چیزهاى دیگر. همه شعبههاى هنر همینجور است؛ آدمهایش مختلفند و الّا این وجه مشترک در همه هنرها وجود دارد که زاییده ذوق و تخیّل است؛ تخیّل قوى و ذوق وافى، هنر را بهوجود مىآورد. البتّه مهارتها، تجربهها، کارشناسىها، همه اینها در کنارش وجود دارد، [امّا] مایه اصلى عبارت است از ذوق؛ لذا شما همینطور که ملاحظه می کنید در بین فقهاى ما در حوزههاى علمیّه بااینکه بحث هنر بهمعناى هنر هیچ مطرح نبوده، هنرمندان بزرگى در خود حوزه حضور پیدا کردهاند.»
آری! رمز ماندگاری هنر؛ ارتباطی تنگاتنگ است که با وجود و فطرت انسان دارد و چه چیز ماندگارتر از فطرت؛ و هنر ذوق می آفریند تا نوع بشر به فطرت رجوع کرده و خود را بازیابد و در مسیر حقیقت گام بردارد.
هنر ظرافتی است الهی که شوق آفرین است؛ شوری وصف ناشدنی در وجود انسان می آفریند و اگر تبلیغ دین در ظرف هنر ریخته شود؛ از در اعجاز وارد شده و بشر را به سوی کشتی نجات و ساحل امن الهی رهنمون می سازد.
اهمیت هنر و نقش آن در تبلیغ دین و جایگاه هنر در حوزه های علمیه، ما را بر آن داشت تا با یکی از چهره های هنری حوزه های علمیه به سخن بنشینیم.
حجت الاسلام محمدحسین نواب، مدیر مدرسه اسلامی هنر؛ طلبه ای هنرمند که سالهاست در سرزمین هنر گام می زند و با ظرافت ها و زیبایی های آن خو گرفته، با رویی گشاده و آغوشی باز دعوت ما را می پذیرد تا از هنر سخن بگوید؛ از این گوهر درخشان الهی؛ از روزهایی که هنر در حوزه های علمیه در کنج غربت به سر می برده و همچون طفلی نوپا قد برافراشته، تا امروز که آن به آن بر طراوت و زیبایی عهد نوجوانی و جوانی آن افزوده می شود.
این مصاحبه جذاب و خواندنی تقدیم مخاطبان خبرگزاری رسا می شود.
هنر اسلامی؛ ظرفیتی مغفول
رسا- در ابتدا اشاره ای اجمالی به اهمیت هنر اسلامی داشته باشید.
بنده خوشحالم از اینکه بالاخره فضای کاری ما فضایی است که دیگران نسبت به آن اهمیت می دهند؛ خودم بیش از اینکه دغدغه مدرسه داشته باشم دغدغه هنر اسلامی را دارم؛ در واقع پاسخ دادن به اینکه چرا ما سراغ این مقوله رفتیم و چه شد که در این مسیر کار می کنیم و چه دلایلی برای ماندن در این عرصه داریم، شاید خودش بیشتر اهمیت این موضوع را مشخص کند.
به نظر بنده، هنر اسلامی پتانسیل بیش از اندازه ای دارد که مغفول بوده و نادیده گرفته شده است.
هنر فرصت طلایی و بی نظیری برای فرهنگ و تمدن ماست که متأسفانه به جای اینکه این فرصت دیده شود؛ به چشم تهدید به آن نگریسته می شود و معروف است که ما باید تهدید ها را به فرصت تبدیل کنیم؛ اما ما در موضوع هنر یک فرصت طلایی را برای خود به تهدید تبدیل کرده ایم؛ هنری که می تواند راهگشای حل مسائل سیاسی ، اجتماعی باشد؛ اما ما از آن استفاده نمی کنیم و امروز دچار این هستیم که فلان فیلم روی پرده رفته و باید چکار کنیم.
ما از هنر درست و هنری که ارزشمند بوده است غفلت کرده ایم و الآن نگران گرفتاری های هنر هستیم و این موضوع نیز همه اش از سوء تدبیر و بی تدبیری است؛ مسائلی که می شد به آن فکر کرد و درباره اش تدبیری کرد را رها کردیم
شما ببینید هیچ چیز از آب ارزشمند تر نیست، وقتی آن را رها کنیم سیل و مصیبت می شود ولی وقتی برایش برنامه ریزی کرده باشیم، نعمت ارزشمندی می شود.
حوزه علمیه؛ صاحب اصلی هنر اسلامی
رسا- میزان حضور هنر اسلامی در میان طلاب و در حوزه های علمیه چگونه بوده است؟
در فضای طلبگی نیز اگر بخواهیم بررسی کنیم؛ ما طلبه ها صاحبان هنر اسلامی بوده ایم؛ قبل از دوره قاجار، شاهکارهای هنر اسلامی در دل حوزه ها پدید آمده است؛ استاد فرشچیان از این افراد است، میرزا آقای امامی یک روحانی معمم است؛ هر عکسی از ایشان وجود دارد، با عبا و عمامه است، ایشان یک طلبه عادی نیست؛ یک طلبه فاضل و عالم است؛ از این دست افراد زیاد داریم.
گوشه های موسیقی اصیل ما در حوزه ها پدیده آمده است؛ گوشه صدری یادگار جناب صدر است که صاحب مدرسه صدر اصفهان است؛ اگر در موضوع موسیقی ردیابی کنیم می بینیم چقدر حوزه ها در این موضوع ورود داشته اند و یا شاهکارهای خوشنویسی در حوزه ها پدید آمده و بزرگانی که صاحب خط بوده اند و صاحب خط چلیپا معمم بوده و در حوزه درس خارج داشته است.
ما در حوزه در طراز علمایی که درس خارج داشته اند؛ کسی را داریم که مبدع خوشنویسی است و به طور کلی باید بگوییم که ما صاحبان این هنرها بوده ایم و هنر نعمتی بزرگ و رساترین زبان برای انتقال مفاهیم شیعی بوده است، شما ببینید چه زبانی اینقدر رسا می توانست از تشیع دفاع کند؟
اگر به بعد اجتماعی هنر توجه کنیم می بینیم که هنر یک زبان قدرتمند برای حل مشکلات اجتماعی است و کشورهای مختلف دنیا، مشکلات اجتماعی شان را به وسیله هنر حل می کنند و ما در حالی که واقعاً دچار آسیب های اجتماعی جدی؛ از خرده جرم ها تا طلاق و حاشیه نشینی هستیم اما از این ظرفیت استفاده نکرده ایم و اگر معماری اسلامی واقعاً دیده شود مگر امکان حاشیه نشینی به وجود می آید؟
بعد از انقلاب؛ هنر به منزله یک موضوع تزئینی درباری و تفریح دیده شده ولی واقعیت این است که هنر تفریح نیست و یک مقوله جدی حیات بشری است و نمی توان آن را نادیده گرفت، هرکس آن نادیده بگیرد، خودش ضربه می خورد و متأسفانه این اتفاق افتاده است.
به عنوان مثال در دولت آلمان، حل یک مشکل خاص را به سینما واگذار کرده اند و یا مشکل دیگری را به طبقه نقاش واگذار کرده اند و اینها باعث می شود که بتوانند مشکل اجتماعی را حل کنند.
در جهان هم هیچ دیپلماسی به اندازه دیپلماسی هنری قدرتمند و تأثیرگذار نیست و آمریکا هرقدر و با هرچیزی بخواهد ما را تهدید کند اما در موضوع هنر نمی تواند انکار کند که ما صاحبان یکی از قدرتمندترین و ارزشمندترین تمدن های جهانیم؛ این تمدن هم بخش عمده اش پس از اسلام است.
برخی مواقع پیش آمده است که شرایط منبر رفتن مهیا نبوده اما وقتی تابلوی نقاشی و مینیاتور ایرانی را توضیح داده ام؛ ناگزیرت فکر شیعی را توضیح داده ام و در واقع وقتی این تفکر را تبیین نکنم نمی توانم بخش عمده ای از هنر اسلامی را توجیه کنم؛ خیلی برای من پیش آمده که فضای تبلیغی نداشته ام اما به واسطه یک اثرهنری درباره تشیع شروع به صحبت کرده ام.
فکر می کنم یکی از زبان های رسای تبلیغ فرهنگ تشیع، هنر اسلامی است؛ هنری که در دوره صفویه شکل گرفته کاملاً براساس منظومه فکری شیعه است و اگر بخواهیم این هنر اسلامی را توضیح بدهیم بدون استناد به منظومه فکری شیعه امکان توضیح نیست؛ بخاطر همین فکر می کنم هنر یک زبان قدرتمند در خدمت تفکر شیعه است، چه در حوزه و چه در جامعه خود و چه در دنیا.
اسلام هراسی و ایران هراسی به دلیل این است که ما به هنر اسلامی توجه نکرده و آن منعکس نکرده ایم و از دیپلماسی هنری بهره نبرده ایم که بیاییم در دنیا روی هنر خود کار کنیم چرا که این کار به شدت تأثیر می گذارد؛ شما ببینید چطور هلند را با گل و آسیاب آن می شناسیم؛ بخاطر لطافت گل احساس می کنیم مردم هلند انسان های لطیفی هستند؛ اما واقع امر این است که هلندی ها قدیمی ترین استعمارگران جهان هستند؛ ولی چیزی که در ذهن جهانیان تبلیغ کرده اند گل لاله و بحث لطافت است؛ در حقیقت استعمار آفریقا و آپارتاید ابتدا از سوی هلند شروع شد و بعد انگلیسی ها آمدند و به هلندی ها کمک کردند؛ اما در ذهنمان این موضوع نقش بسته است که هلندی ها روحیه لطیفی دارند.
این در حالی است که ما آمده ایم همین روش را برعکس انتخاب کرده ایم؛ روی خشن خود را نشان داده و بخش طلایی تمدنی خود را از جهان مخفی کرده ایم.
رشد هنر در حوزه مدیون توجه ویژه رهبر انقلاب است
رسا- با توجه به اهمیت و نقش مهم هنر در انتقال فرهنگ و گفتمان انقلاب اسلامی، حوزه های علمیه ما امروز چقدر این اهمیت را درک کرده اند و شما وضعیت هنر و ادبیات را در حوزه های علمیه چگونه ارزیابی می کنید؟
وضعیت هنر در حوزه خیلی بالا و پایین داشته است و اگر بخواهیم این وضعیت را بررسی کنیم باید دوران پس از انقلاب را تقسیم به 25 سال اول پس از انقلاب و 15 سال دوم کنیم.
در برهه زمانی اول، هنر وضعیت نابسامانی در حوزه ها داشته و خیلی از آن غفلت شده و وضعیت کشور هم در آن سالها به دلیل جنگ تحمیلی و بعد زمان سازندگی آشفته بود و فرصت نشد به موضوع هنر در حوزه فکر شود و بعد از 25 سال، تنها به دلیل ظرفیت روشنفکری رهبر انقلاب و تنها به دلیل شناخت شخصی ایشان ورق برگشت و رهبر اجازه ندادند مسیر مثل قبل پیش برود و ایشان روح تازه ای در وضعیت هنر در حوزه ها دمیدند و به شدت هم پای این نکته ایستادند و بنده هم بارها از زبان خودشان دغدغه شخصی شان را شنیده ام و یا از بزرگانی به یک واسطه شنیدم و آیت الله اعرافی فرمودند که آقا نسبت به هنر حساسند.
در حقیقت توجهی که به ما که اهل هنر هستیم می شود در ذیل عنایت ایشان است؛ یعنی گهگاهی که احساس می کنیم توجه ویژه ای به ما می شود، منشأ این توجه را خود آقا می دانیم وگرنه دیگران شاید خیلی خوشبین به هنر نبودند ولی آقا چون مرجعیت و رهبری در وجودشان جمع شده است و از بالا اوضاع جامعه را می بینند و همه نمادها را تشخیص می دهند که جایش کجا باشد؛ این جامع نگری باعث شد که آقا خیلی به موضوع هنر توجه کنند که این موضوع هم در سخنرانی هایشان به صورت دائم و هم در مراسم ها و تجلیل های بی بدیل از هنرمندان دیده می شود.
شما ببینید رهبر انقلاب با کدام گروه اینقدر گرم و صمیمی برخورد می کنند؛ شب شعر آقا در نیمه ماه رمضان با کدام گروه دیگر برگزار می شود؟
فکر می کنم از طولانی ترین جلسات که خود آقا با حوصله می نشینند، همراهی و همدلی می کنند و بقیه هم متوجه این همراهی و همدلی شده اند؛ همین دیدار با هنرمندان است.
جالب است که درباره فعالیت های ما، چند بار به بنده گفته اند که رهبری از گزارشات شما خوشحال می شوند چون هم از حوزه است و هم از هنر؛ و همچنین در جریان موضوع همایش فقه هنر که دوسال پیش آغاز شد و امسال هم در دی ماه تکرار می شود؛ واقعاً هیچکدام انتظار و توقع این همه محبت از طرف آقا نداشتیم؛ بنده یک گزارش کوتاهی دادم و آقا اجازه دادند خدمتشان برسیم؛ دوباره آنجا وقت مبسوطی گذاشتند.
یک جایی احساس کردیم آقا گل از گلشان شکفت و خیلی همدلانه و جلوتر از آن چیزی که فکر می کردیم اجازه داریم، حرکت کنیم آقا حرکت کردند و ما را تشویق و دلگرم کردند؛ یکی دوباره مسأله ای پیش آمد که فضای حوزه کمی نسبت به وضعیت هنر نگران شده بود که آقا خودشان به میدان آمدند و صحبت کردند و امروز خوشبختانه ما هیچگونه مشکلی در حوزه نداریم و همه این مسائل را از صدقه سر آقا می دانیم.
این فضا در 15 سال اخیر بخاطر توجه آقا است؛ اگر روزی حرف از پروژه آشتی حوزه با هنر می زدیم؛ امروز خیلی جلوتر از آشتی هستیم؛ امروز هیچ نهاد و صنفی به اندازه طلبه ها با هنر مأنوس نیستند؛ طبقه هنرمندان را جداکنید؛ آنها موضوع اولشان هنر است؛ در طبقه های دیگر وقتی تأمل می کنید؛ این قدر به هنر اقبال ندارند.
ما در ثبت نام اینجا، گاهی از دفتر مراجع تلفن داریم که یک نفر را در کلاس ویراستاری ثبت نام کنید و به همین دلیل همواره چند سهمیه را جدا می گذاریم برای چنین افرادی و بحمدالله الآن فضای بسیار مناسبی ایجاد شده است و این ما هستیم که کمی نگرانی داریم و می گوییم طلبه زیر پایه 6 نمی گیریم و می گوییم اجازه دهیم تا طلبه ها به قدر کافی پخته شوند و بعد بیایند و وارد فضای هنر شوند.
جالب است که یکی دوتا مسأله بود که شنیدیم آقا گفته اند دوست ندارم طلبه ها وارد این فضاها شوند که ما خدمت ایشان رفتیم که گفتند درست نقل نشده است؛ ما گفته ایم بحث هنر، جریانی در مقابل فقه و اصول در حوزه نشود ولی کار خود را انجام دهید، طلبه های خوش استعداد را کمک کنید که هنرمند شوند.
از سوی دیگر نیز مراجع محبت و همدلی می کنند؛ حضرت آیت الله جوادی خیلی همدلانه به ما کمک می کنند؛ حضرت آیت الله نوری همدانی نیز حمایت ویژه ای دارند و مرتب این لطف مراجع از جاهای مختلف به ما منعکس می شوند و آیت اللله اعرافی نظر ویژه به هنر دارند و ما چند جلسه خدمت شان بودیم؛ بارها گفته اند که فضا بگونه ای بشود که حوزه از زبان هنر استفاده کند.
نزدیک به 4 هزار طلبه در این سالها در اینجا(مدرسه اسلامی هنر) درس خوانده اند و ما در هر هفته هزار نفر مراجعه کننده داریم و 127 کلاس درهفته در این ساختمان کوچک برگزار می شود و در حالی که می دانیم خیلی از فضاهای هنری کشور کلاسهای شان به حد نصاب نمی رسد، اما ما ظرف کلاسهای مان پر می شود.
باید گفت طلبه ها اقبال خوبی به موضوع هنر دارند و وقتی یک طلبه وارد این عرصه اینطور نیست که مثلاً بیاید کلاس داستان نویسی بخواند که داستان نویس شود بلکه این آموزش ها در منبر او تأثیر می گذارد و در رفتار اجتماعی، در رفتار خانوادگی، در قصه گفتن شب برای خواب بچه تأثیر می گذارد و به طور کلی دنیایش عوض می شود.
و یا کسی که نقاش می شود، نگاهش به دنیا تغییر می کند؛ و اگر ما می خواهیم تأمل کنیم که از طریق نظاره در یک گل به خدا برسیم، برای نقاش این موضوع خیلی سریع تر این اتفاق می افتد و در واقع کسی که با هنر مأنوس است؛ به مراتب روحیه اش لطیف تر است و روحیه ها انسانی تر می شود و می توان گفت هنر درس اخلاق هم هست؛ خیلی سریعتر آدم را به تأمل و تفکر درباره جهان وا می دارد.
بایکوت حوزه از سوی صدا و سیما
رسا- با هنرمندان حوزوی که صحبت می شود می گویند نهاد حوزه حمایت عملی را از هنرمندان ندارد، به نظر شما این موضوع تاچه حد در عدم گرایش طلاب به هنر مؤثر است؟
در این موضوع باید کاملاً حق را به دوستان هنرمند داد؛ ولی کمی باید در طرز تفکر خود تجدید نظر کنیم. وقتی ما می بینیم در کشور مشکل داریم، آن مشکل را گردن دولت می اندازیم؛ مثلاً می گوییم چرا مشکل اخلاقی در کشور وجود دارد؟ مقصر دولت است ، چرا اقتصاد مشکل دارد چون دولت کاری نکرده؛ مگر دولت چقدر در این مسائل دخیل است؟
من فکر می کنم در حوزه هنر؛ دولت بیست درصد بیشتر دخالت ندارد؛ بقیه فضا را خودمان شکل می دهیم؛ در این فضا هم نباید خیلی از نهاد حوزه توقع داشت؛ مگر میرزا آقا امامی که هنر سوخت را پایه گذاری کرده آن موقع شورای حوزه علمیه اصفهان از او حمایت کرده است؟
همین قدر که حوزه فضا را برای کار هنری ایجاد کند؛ این برای من لطف بزرگی است، البته بنده به شخصه دوست دارم شورای مدیریت، شورای عالی حوزه، بیشتر هنر را تحویل بگیرند و بیشتر از این فرصت استفاده کنند ولی این دلیل نمی شود که خودم کم بگذارم چون که آنها همراهی شان می تواند بیشتر باشد؛ فکر می کنم خودمان باید این موضوع را جدی تر بگیریم و تکانی بخوریم.
گرچه وظیفه حوزه است که هرکسی هرکار و هر خدمتی می خواهد به پرچم علی بن ابیطالب(ع) انجام دهد باید به او کمک کند و طلبه هنرمند هم هدفی جز خدمت به این پرچم و مؤمنین و شیعیان ندارد و توقع کمک از حوزه دارد اما خود طلبه هم باید همت کند.
متأسفانه فضای دوستان طلبه کمی خمود است ولی این بار مسؤولیت را از دوش دولت بر نمی دارد؛ دولت باید به این موضوع توجه کند؛ ما بیش از آنکه از بی توجهی حوزه به هنر ناراحت باشیم؛ از بی توجهی دولت و صدا و سیما به هنر در حوزه نگرانیم.
در واقع صدا و سیما حوزه را بایکوت کرده و در کمال عدم توقع حوزه علمیه، برخوردش با حوزه خیلی بد است و اصلاً حوزه را به حساب نمی آورد و به حرف حوزه گوش نمی دهد و هرازچندگاهی مسؤولان صدا و سیما می آیند با جامعه مدرسین می نشینند و جلسه برگزار می کنند که به قول خودشان سوپاپ اطمینان باشد اما هیچ مجالی ایجاد نمی کنند برای فعالیت های حوزویان و فقط شعار می دهند و حرف می زنند و فضای حوزه را به رسمیت نمی شناسند.
مهجوریت طلاب هنرمند در کشور
رسا- شاید متقابلاً چنین نگاهی وجود داشته باشد که این طرف شعار است و چیزی برای عرضه نیست؟
من شخصاً یکبار این فضا را با تلاش و سختی خودمان برای سریال پرده نشین ایجاد کردیم؛ واقعاً پرده نشین که خیلی استقبال شد فیلمنامه ای بود که در حوزه نوشته شده بود اما بعد از آن، چندبار خواستند فیلمنامه بنویسیم؟ چند بار مجال ایجاد کردند؟ چند بار به طور جدی مذاکره کردند؟
هربار بهانه های بیخود گرفتند؛ صدا و سیما به ما بی توجه است وزارت ارشاد کم توجه است؛ شما ببینید چقدر پول برای سرانه آموزش هنر به دانشجویان در کشور هزینه می شود و چقدر در کشور برای آموزش هنر به طلبه ها خرج شده است؟ این مبلغ شاید یک دهم هم نیست؛ سؤال این است که چرا طلبه هنرمند باید مهجور باشد؟
باید از آنها پرسید اینجا چقدر دانه ریخته و بذر پاشیده اید که منتظر جوانه آن باشید؟ در حالی که سرانه آموزش هنر برای طلبه ها حتی هزارتومان هم در بودجه کشور نیست.
ایجاد دبیرخانه دائمی؛ راه حل رفع مشکلات طلاب داستان نویس
رسا- جشنواره های متعددی در موضوع هنر حوزوی برگزار می شود، این جشنواره ها چقدر توانسته در شناخت و شکوفایی استعداد طلاب هنرمند مؤثر باشد؟
فضایی که الآن در بحث جشنواره ها وجود دارد به شدت قابل تمجید است؛ از دفتر تبلیغات در این موضوع واقعاً باید به مبارکی نام برد و همه زحماتی که برای جشنواره هایی مانند اشراق، هنرآسمانی می شود را باید ستود چون که بالاخره این جشنواره ها امیدی هستند برای طلبه هایی که داستان یا رمانی بنویسند.
اما اینکه وضعیت عالی باشد؛ خیر. باید توقع داشته باشیم که دبیرخانه های دائمی ایجاد شود و فضایی در کشور ایجاد شود که عدم ارتباط بین قم و تهران حل شود.
دوست طلبه ای داریم که هر داستان نویس تهرانی می آید از نوشته هایش شگفت زده می شود اما خودش می گفت هیچ وقت نمی توانم هیچ رمانی را در تهران چاپ کنم، اصلا مرا نمی شناسند و تحویل نمی گیرند و یا طلبه ای داریم که جایزه اول و دوم و سوم یک جشنواره را گرفت ولی می گفت کسی به من کاری در تهران نمی دهد و متأسفانه این عدم ارتباط را هنوز راهکاری برایش پیدا نکرده ایم.
دبیرخانه ها باید بتوانند این هنرمندان را به صدا و سیما و به ناشرین خوب وصل کنند؛ فضای نشر و توزیع کتاب در قم خوب نیست چون آثار تولیدیدر خود قم توزیع می شود و هیچ وقت یک داستانی که در قم چاپ می شود؛ به عدد رمانهایی که در تهران نوشته وچاپ می شود نمی رسد و این بخاطر قطع ارتباط میان قم با مرکز کشور است و دبیرخانه ها باید این ارتباط را ایجاد کنند.
البته این شرایط هر روز بهتر از دیروز بوده و خیلی فضا فرق کرده است و باید خدا را شاکر باشیم چراکه یک زمانی در فضای قم کسی جرأت نمی کرد رمان بخواند اما امروز رمان نوشته می شود ولی خیلی فاصله است تا زمانی که بتوانیم با تهران و با کل دنیا ارتباط برقرار کره و هنرمان را به تمام جهان منعکس کنیم.
ضعف سیاست گذاری فرهنگی در کشور
رسا- به سریال پرده نشین اشاره کردید که استقبال خوبی از آن شد؛ اما به طور کلی آثار تولیدی طلاب هنرمند در بیرون دیده شده و به آن توجه می شود؟
تولیدات طلاب در حیطه ادبیات کاملاً حرفه ای است؛ در رمان شعر و داستان کوتاه با داستان نویس های خوب کشور رقابت می کنیم؛ ولی شرایط شبیه این است که جلوی داستان نویس خوبی گرفته می شود که نباید در مسابقه شرکت کند و بین افرادی دیگر باید رقابت وجود داشته باشد و وقتی به نویسنده ما اجازه شرکت در جشنواره ها داده نشود نمی توانیم بگوییم چرا رتبه کسب نکرده ایم.
رسا- یعنی این اجازه داده نمی شود؟
نه؛ اصلاً فضای تهران این شرایط را ایجاد نمی کند؛ مگر اینکه طلبه ای داستانی بنویسد که به مذاق آنها خوش بیاید و از فضای طلبگی خارج شود؛ ولی کسی که لباس طلبگی دارد، هیچگاه تلاش نشده که اثر او دیده شود.
توقع بوده بالاخره دوستان متدین و مذهبی که پسوند اسلامی دارند به طلبه های داستان نویس توجه کنند ولی همانها خیلی روی خوشی به طلبه ها نشان نداده اند ولی همین دبیرخانه ها، دفتر تبلیغات و ما باید فکری کنیم برای دیده شدن چرا که نه صدا و سیما این فضا را ایجاد کرده و نه وزارت ارشاد این کار را جدی گرفته است.
متأسفانه یکی از مشکلات کشور ما، سیاست گذاری در عرصه هنر است؛ واقعاً کشور دارد از بی سیاستی در عرصه هنر رنج می کشد؛ ما یکی از جدی ترین مراکزی هستیم که این بحث ها می شود ولی چندبار دولت آمده و گفته که به ما کمک کنید و یا در هر عرصه ای دیگر که مراکز مختلفی در قم کار می کنند را در نظر بگیرید اوضاع به همین گونه است؛ یعنی دولت کمی اسمش اسلامی است ولی خودش را مستغنی از حوزه می بیند؛ تا وقتی این حالت استغنا هست فضا برای ما ایجا نمی شود؛ البته از آن طرف هم مسائلی هست؛ یک عمر حوزه به جان هنر نق زده و هیچ راهکار مثبتی نداشته است؛ طبیعی است که الآن هم مجال برای ما ایجاد نکنند و بترسند که ما آمده ایم دوباره نظر منفی بدهیم.
بنده احساس می کنم الآن فضای حوزه نگاه مثبتی است و برای عرصه هنر راهکار دارد و اگر مجال برایش ایجاد شود می تواند از زبان هنر به نفع تشیع و به نفع جمهوری اسلامی استفاده کند.
رسا- با توجه به اینکه وزیر ارشاد سابقه حوزوی دارد؛ نمی توان رایزنی کرد که فضا باز شود؟
عرض کردم که نهایت 20 درصد فضای هنر کشور دست وزارت و دولت است؛ کل فضای هنر کشور با ما دوست نیست، یعنی ما باید تک تک خودمان را اثبات کنیم؛ با داستان نویس ها دوست شویم؛ خودمان را اثبات کنیم یا با نقاش ها و صنعتگران هنر اسلامی دوست شویم تا اثبات شویم؛ کل فضا خیلی سر آشتی ابتدایی با ما ندارد و این هم بخاطر خاطرات بدی است که از ما دارند ولی الآن خیلی مسیر طولانی و سختی در پیش داریم.
افق روشن هنر و ادبیات در حوزه
رسا- افق آینده هنر و ادبیات را در حوزه چگوه ارزیابی می کنید؟
خیلی بیش از اندازه مثبت و روشن؛ یعنی اگر افق را با همین گذشته بررسی کنیم باید بگویم 15 سال پیش اصلاً تصور چنین روزی را نمی توانستم کنم، به لطف حضرت معصومه(س) و فضای معنوی قم که این فضای معنوی خودش لطافت روحی می آورد؛ یکباره مسیر هنر به شدت روبه رشد شد و فکر می کنم در سالهای آینده کیی از زبان های اصلی تبلیغ تشیع هنر خواهد شد و ما همانگونه که الآن روی روش خطابه و منبر کار می کنیم برای اینکه مجبوریم و زبان ارتباط ما با مردم است؛ هنر هم همین جایگاه را پیدا خواهد کرد ان شاءالله.
هرچند انتقاد کردیم نسبت به وضعیت دولت، شورای عالی و حوزه نسبت به توجه به هنر در حوزه، ولی این نهادها در این رشد 15ساله سهیم بودند و قطعاً و با وجود آمدن دکتر صالحی بعد از این هم بهتر خواهد شدو
هم افزایی مراکز هنری حوزوی
رسا- مراکز مختلفی در موضوع هنر کار می کنند؛ مدرسه اسلامی هنر، مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات و انجمن ها و خانه هایی که از سوی طلاب تشکیل شده، چقدر بین اینها هم افزایی و تعامل وجود دارد؟
نمی گویم صد درصد کنار هم نشسته ایم و طراحی کرده ایم ولی عملاً همدیگر را پوشش داده ایم؛ ما در بخش آموزشی فعال تر بوده ایم، دفتر تبلغیات به بخش تولیدی و اثر توجه داشته است.
طبیعتاً خیلی از طلبه ها بعد از آموزش دیدن در اینجا، به دفتر تبلیغات رفته اند، در جشنواره های اشراق شرکت کرده اند و عملاً این هم افزایی اتفاق افتاده است چون دو مرکز اصلی برای هنر وجود دارد؛ یکی مدرسه اسلامی هنر و دیگری دفتر تبلیغات.
بنده همیشه گفته ام ما بزرگ شده دفتر تبلیغات هستیم و دفتر تبلیغات پدر این دست جریان ها است؛ حاج آقای واعظی هم نگاه مثبتی به موضوع هنر دارند دارند و دوست دارند اتفاق خوبی در این عرصه بیفتد و عملاً تعامل بسیار خوبی وجود دارد.
عدم تناسب حقوق و تکالیف هنرمندان؛ علت اصلی مشکلات سینما
رسا- نقدهای جدی نسبت به سینما به ویژه در بحث محتوا وجود دارد؛ ، تعامل میان حوزه با بخش سینمایی کشور چگونه است؟
دو تا مسأله جدی در اینجا وجود دارد؛ اولاً ما سینما را نشناخته ایم و نفهمیده ایم سینما چیست و بخش های تبلیغی و دینی ما سینما را درست نفهمیده اند و ما هم شامل همان ها هستیم.
بخشی از سینما هنر است؛ بخشی از آن صنعت و بخشی اقتصاد است، سینما را در دنیا به عنوان صنعت می شناسند؛ باید بررسی کنیم که چه شد که سینما از هنر بودن محض به سمت صنعت پیش رفته است؟
ما وقتی گردش مالی صنعت سینمای جهان را نادیده بگیریم نمی توانیم درست از آن استفاده کنیم؛ وقتی موسیقی و گردش مالی آن را در نظر نگیریم؛ نمی توانیم بر موسیقی به صورت صحیح سیاست گذاری کنیم؛ ما یک بام و دو هوا هستیمغ سیاست گذاری نداریم؛، واقعاً نمی دانیم می خواهیم با سینما و موسیقی چکار کنیم.
چرا ما عملاً اینقدر مبلغ و مروج موسیقی پاپ هستیم؟ به خاطر اینکه حواسمان نیست؛ موسیقی که باید کنترل می شد و باید محدود می شد را بخاطر عدم سیاست گذاری به آن مجال رشد دادیم.
اصلاً نحوه تعامل مان هنوز مشخص نیست چون حقوق و تکالیف هنرمندان مشخص نیست؛ جمهوری اسلامی بهترین خدمات را به هنرمندان می دهد ولی همیشه هم با هنرمندان مشکل دارد چون حقوق و تکالیف مشخص نیست؛ در همه جا با هر قشری حقوق و تکالیف را مشخص می کنند، می گویند شما این حقوقت است؛ این آزادی ها را دارید، در عوض این تکالیف را دارید.
شما نسبت به اخلاق همسایه خود تکلیف دارید؛ نمی شود گفت من سفارشی ساز نیستم؛ ما نسبت به وضعیت اخلاقی جامعه تکالیفی داریم؛ اما هیچ کس این تکالیف را مشخص نکرده است و به خاطر همین است که وضعیت سینما اینطور می شود.
دوم اینکه تا چند مفهوم اصلی را تعریف نکرده و تکلیف خودمان را با آن مشخصص نکنیم، نمی توانیم توقعی از آن داشته باشیم و هر روز با آن مشکل داریم.
رسا- با تشکر از شما بخاطر فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
بنده هم از تلاش های شما برای معرفی هنر و هنرمندان حوزوی تشکر می کنم./۸۷۲/گ۴۰۱/ج