قاعده نظریه ترمیدور و تطبیق نشدن آن بر انقلاب اسلامی ایران
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مسعود معینیپور، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع)، شامگاه دوشنبه در کرسی ترویجی علمی که در آمفی تئاتر دانشگاه باقر العلوم برگزار شد، به ارایه مقالهای با موضوع سناریوهای بازگشت پذیری انقلاب اسلامی با تأکید بر اندیشه رهبر معظم انقلاب پرداخت.
معینیپور اظهار داشت: آسیبشناسی نظامهای برآمده از انقلابها یکی از کارهای مهمی است که در وضعیت پسا انقلابی در دستور کار متفکران آن انقلاب، متفکران بیرونی، سیاستگذاران و راهبران نظام سیاسی قرار میگیرد.
وی با بیان این که در هر انقلاب اجتماعی، نظامهای سیاسی مختلفی ذیل آرمانهای آن انقلاب به وجود میآید، ابراز داشت: طبیعی است که در هر نظامی امکان به وجود آمدن انقلابی جدید و بازگشت نظام سیاسی پسا انقلاب به نظام سیاسی پیش از انقلاب وجود دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) افزود: امکان بازگشت به نظامِ سیاسیِ پیش از انقلاب به سبب ادبیات جامعه شناسی انقلاب در جهان و ادبیات علوم سیاسی در جمهوری اسلامی ایران، ادبیات متفکران مسلمان مانند ابنخلدون و ادبیات قرآنی و روایی قابل اثبات است.
وی با قرائت آیه «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ ...»، تصریح کرد: بر اساس آیه 144 سوره آلعمران، انقلابها با هر شرایطی که به وجود آیند، اصلِ بازگشت به پیش از انقلاب در آن کشور مسألهای کاملاً محتمل است.
هر انقلابی که نتواند به نیازهای مردم پاسخ دهد، محکوم به فنا است
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ابنخلدون معتقد است در هر انقلابی چهار نسل مؤسس انقلاب، مباشر انقلاب، مقلد انقلاب و ویرانگر انقلاب پدید خواهد آمد.
وی گفت: ابنخلدون در آثار خود تصریح کرده است؛ هنگامی که یک نظام سیاسی برآمده از انقلاب نتوانست نیازهای مردم را تأمین کند و مطلوبیتهای لازم را برآورده سازد، نسل ویرانگر، آن حکومت را به وضعیت پیش از انقلاب باز میگرداند.
ارائه دهنده این مقاله علمی با اشاره به نظریه مشهور ترمیدور(Thermidor) در ادبیات جامعه شناسی انقلاب و ادبیات علوم سیاسی، عنوان کرد: ترمیدور یا حرکت دُوری انقلابها، یکی از واژههای رایج در مباحث انقلاب است که نخستین بار توسط کرین برینتون(Crane Brinton) مطرح شده است.
وی اضافه کرد: برینتون در این نظریه با بررسی چهار انقلابِ آمریکا، انگلستان، فرانسه و روسیه، مطرح میکند که هر انقلابی در جهان به صورت محتوم و اجباری پس از گذشت چندین نسل به وضعیت گذشته خود باز خواهد گشت.
معینیپور ادامه داد: برینتون معتقد است، انقلابی که مبدأ تشکیل نظام سیاسی و اجتماعی جدیدی میشود، تلاش میکند زیرساختها، مبانی، روبناها، نهادها، ساختارها، نظام برنامهریزی و سیاستگذاری آن رژیم را تغییر داده و چارچوب جدیدی برای خود بنا کند اما از آنجایی که نظام سیاسی جدید توانایی ترمیمِ مطلوبِ زیربناها، روبناها و ساختارهای کشور را نخواهد داشت، بنابراین پس از مدتی، بازگشتِ نظامِ سیاسیِ جدید به رژیم سابق، امری بسیار محتمل خواهد بود.
وی با طرح پرسشی، اظهار داشت: اساساً باید توجه داشت که بازگشت به نظام سیاسی رژیم سابق با چه ابزار و روشهایی انجام میشود و انقلابی همچون انقلاب اسلامی ایران چه سناریوها و زمینههای محتملی پیش روی این بازگشتپذیری قرار میدهد.
ترمیدور به معنای آرامش پس از انقلاب است/ انقلاب فرزندان خود را میبلعد!
عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) ابراز داشت: سخن اساسی در نظریه ترمیدور این است که انقلاب یک تب اجتماعی است. مردم پس از آن که مشاهده میکنند نیازهای آنها توسط نظام سیاسی وقت برطرف نمیشود خشمگین شده و بر اثر تب بالا، انقلاب میکنند.
وی با تأکید بر این که ترمیدور به معنای انقلاب مجدد نیست، بلکه به معنای آرامش پس از انقلاب است، خاطرنشان کرد: ترمیدور آن وضعیتی است که یک انقلاب پس از گذشت مدتی به ثبات رسیده و آحاد جامعه به واسطه نظام سیاسی پسا انقلاب نتوانستهاند به مطالبات خود برسند، بنابراین از ایدههای انقلابی خود عدول کرده و به شرایط گذشته بازمیگردند.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: بر اساس آنچه بیان شد، نظریه ترمیدور بر یک سلسله اصول کلی استوار است تا یک حکم عمومی در رابطه با موجودیت همه نظامهای سیاسی جدید در جهان صادر کند.
وی تصریح کرد: قاعده نظریه ترمیدور آن است که پس از سرنگونی رژیم حاکم، در وهله نخست نیروهای میانهرو بر مسند قدرت تکیه داده و حاکمیت را در دست میگیرند اما پس از مدت کوتاهی به خاطر ناکارآمد بودن این نیروها در برطرف کردن توقعات انقلابی مردم، نیروهای رادیکال که در حقیقت سرنگون کنندگان رژیم سابق و از مؤسسین این انقلاب نوپا بودهاند، سرکار میآیند.
وی ادامه داد: در مرحله سوم که دوران نقاهت پس از انقلاب به شمار میآید، ترمیدور در جامعه رواج پیدا کرده و دوران بازگشت به ارزشهای رژیم پیشین و حذف رادیکالها از عرصه قدرت آغاز میشود و به عبارتی دیگر، انقلاب فرزندان خود را میبلعد.
انقلاب اسلامی ایران برگرفته از اصول و مبانی دینی است
ارائه دهنده این مقاله علمی با توجه به مبانی نظریه ترمیدور، چهار رویداد را از ویژگیهای نظام سیاسی جدید برشمرد و گفت: مدتی پس از روی کار آمدن انقلاب، سختگیریهای دوران انقلاب کاهش مییابد، حوزه خصوصی زندگی مردم و اقتصاد از قید نظارت حکومت رها میشود، واقعگرایی جایگزین آرمانگرایی انقلابی میشود و مردم به واسطه بیانگیزه شدن برای حضور در مشارکتهای سیاسی، عملاً تبدیل به جامعهای غیرسیاسی میشوند.
وی با تأکید بر این که نظریه ترمیدور بنا بر چند دلیل نمیتواند تطبیقی با انقلاب اسلامی ایران داشته باشد، گفت: روبناهای نظریه ترمیدور حتی اگر با چارچوبِ شرایط انقلاب اسلامی ایران همخوانی داشته باشد، باز هم نخواهد توانست با آن تطبیقی پیدا کند.
معینیپور با بیان این که چهارچوب نظری انقلاب اسلامی با مبانی نظریه ترمیدور تفاوتهای اساسی دارد، اظهار داشت: عامل اصلی انقلابهایی که برینتون در کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب مطرح کرده است، همه از جنس حرکتهای مادی بوده است در حالی که انقلاب جمهوری اسلامی ایران یک حرکت مذهبی و معنوی است.
وی ابراز داشت: از مهمترین دلایل عدم موفقیت انقلاب فرانسه این بود که نظام سیاسی ضد دینی به شمار میآمد، چرا که اساس این انقلاب برای رد دین و کنار زدن حاکمیت دینی شکل گرفته بود در حالی که انقلاب اسلامی ایران برگرفته از اصول و مبانی دینی است.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) با اشاره به نظریه سنتهای الهی شهید صدر، عنوان کرد: این شهید عالم در رابطه با انقلاب از نظر دین و مکتب، مفهوم سنت سیاسی و اجتماعی را به کار برده است.
وی افزود: شهید صدر معتقد است یک سری قوانین کلی در عالم وجود دارد که نظامهای سیاسی_ اجتماعی ذیل آن قوانین کلی حرکت کرده و رفتار انسانها و اجتماع بر اساس همان قوانین شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: قضایای شرطیه، قضایای فعلیه قطعیه محققه و مبنای غرایض، امیال و کششهای فطری بشری، سه صورت کلی بر بطلان قطعی نظریه ترمیدور به شمار میآیند.
در ادامه این نشست حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا بهروزیلک، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) به عنوان ناقد این نشست علمی، نقدهایی در زمینههای مختلف بر مقاله وارد کرد و دکتر معینیپور به آن موارد پاسخ داد.
ارائه دهنده این مقاله علمی با ارزشمند و دقیق خواندن نکات ناقد نشست علمی، عنوان کرد: باید توجه داشت که کرین برینتون 12 یا 13 سال پیش از انقلاب ایران و با فاصلهای 100 ساله، چهار انقلاب شاخص جهان را تحت عنوان کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب تدوین کرده است.
وی افزود: یعنی پس از آن که نظامهای سیاسی آن انقلابها تمام شده و از بین رفتهاند، برینتون سالها بعد آمده و یک تئوری پسینی از وضعیت تاریخی انقلابها استخراج کرده است.
معینیپور با اشاره به این که این مقاله در وضعیت معاصر درباره یک انقلاب آسیبشناسی میکند، گفت: مبنای مطالب مطرح شده از سوی ناقد قابل پذیرش است که اصل انقلاب بازگشتپذیر نیست، چرا که اگر ما به یک حقیقت و روح واحد در کالبدهای مختلف از جانب انقلاب معتقد باشیم، انقلاب بازگشتپذیر نخواهد بود.
وی اظهار داشت: آن روح واحد گاهی در کالبد زمانی عربستان پس از جاهلیت تحقق مییابد و زمانی هم در حکومت امیرمؤمنان(ع) محقق میشود و زمانی نیز ممکن است در کالبد بستر زمانی ایران در نظامسیاسی جمهوری اسلامی ایران یا صورتهای دیگر محقق شود تا به هدف غایی شکلگیری انقلاب مهدوی(عج) منجر شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) ابراز داشت: بر اساس تعریف مطرح شده، مقصود از برگشتپذیری انقلاب این است که انقلاب به وضعیت رژیم پیشین بازگشت داشته باشد اما بر اساس وضعیت بررسی شده، این مقاله علمی مربوط به وضعیت معاصر ایرانی است که انقلاب در درون آن شکل گرفته است.
وی ادامه داد: متغیرهای مدنظر مقاله، در وضعیت ایران و توسط یک متفکر در کانتکس زمانی و مکانی تحلیل میشود و با این بیان، انقلاب در وضعیت معاصر و در کانتکس زمانی و مکانی ایران در این چهل سال با یک پیشینه قبلی قابلیت بازگشتپذیری خواهد داشت.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در صورتی که ما با بیان نظری به مسأله بنگریم و انقلاب اسلامی را یک حقیقت تمدنی در نظر بگیریم، این انقلاب از زمان پیامبر اکرم(ص) آغاز شده و تا عصر حضرت ولیعصر(عج) ادامه خواهد داشت.
وی اضافه کرد: هر چند چنین انقلابی امکان بازگشستپذیری نخواهد داشت، بلکه امکان تغییر در نظامهای برآمده از این انقلاب وجود خواهد داشت، کما این که این وضعیت در جمهوری اسلامی ایران میتواند محتمل باشد.
ارائه دهنده این مقاله علمی خاطرنشان کرد: ایده نگارش اصل این مقاله به سبب مسأله مهم نفوذ و تهدیدهای مورد توجه انقلاب به وجود آمد که بارها توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده بود، از این رو هدف ما در این مقاله آن است که نظر معظمله را با توجه به یک چارچوب نظری بشناسیم تا به اندیشه آن متفکر پیببریم که در برابر وقایع چگونه اهداف، راهبردها و سیاستهای خود را اعمال میکند.
وی عنوان کرد: بنابراین نقد حجت الاسلام و المسلمین بهروزیلک از این جهت وارد خواهد بود که اگر ما به دنبال اکتشاف نظریه رهبری میبودیم باید چارچوب نظری را نیز از عملکرد رهبری کشف میکردیم در صورتی که ما از قبل یک چارچوب نظری بومی اتخاذ کردهایم و با این نگاه به دنبال نظریه متفکر رفتهایم تا ببینیم نظر ایشان با توجه به این چارچوب نظری چیست.
معینیپور با اشاره به اشکال ناقد مبنی بر استفاده گسترده از نظریه ترمیدور در مقاله، گفت: برای تحقیق در اصل موضوعِ بازگشتپذیری، در وهله نخست لازم است بررسی شود که آیا در رابطه با این موضوع و عنوان، نظریهای وجود دارد یا خیر، که مشهورترین نظریه، همان نظریه ترمیدور است.
وی اظهار داشت: عبارت مطرح شده برای عنوان مقاله از سوی ناقد، زمانی میتوانست کاربردی باشد که یک سوال اصلی دیگری در مقاله بکار برده میشد اما بحث اصلی ما در این مبحث علمی، شناخت عوامل و زمینههای بازگشتپذیری انقلاب بوده است، به همین سبب باید در جامعه علمی کشور بر اساس نظریهای حرف میزدیم یا آن که نظریه ترمیدور را میپذیرفتیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) ابراز داشت: این که ما توانستهایم نظریهای از نظریههای مشهور جهان را با تسامحی در مسیر تولید روش با چندین نقد کنار بگذاریم و چارچوب علمی خود را معین کنیم، دستاورد قابل قبولی محسوب میشود.
در ادامه این نشست حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا بهروزیلک، عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) به عنوان ناقد این نشست علمی، نقدهایی در زمینههای مختلف بر مقاله وارد کرد و دکتر معینیپور به آن موارد پاسخ داد.
ارائه دهنده این مقاله علمی با ارزشمند و دقیق خواندن نکات ناقد نشست علمی، عنوان کرد: باید توجه داشت که کرین برینتون 12 یا 13 سال پیش از انقلاب ایران و با فاصلهای 100 ساله، چهار انقلاب شاخص جهان را تحت عنوان کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب تدوین کرده است.
وی افزود: یعنی پس از آن که نظامهای سیاسی آن انقلابها تمام شده و از بین رفتهاند، برینتون سالها بعد آمده و یک تئوری پسینی از وضعیت تاریخی انقلابها استخراج کرده است.
معینیپور با اشاره به این که این مقاله در وضعیت معاصر درباره یک انقلاب آسیبشناسی میکند، گفت: مبنای مطالب مطرح شده از سوی ناقد قابل پذیرش است که اصل انقلاب بازگشتپذیر نیست، چرا که اگر ما به یک حقیقت و روح واحد در کالبدهای مختلف از جانب انقلاب معتقد باشیم، انقلاب بازگشتپذیر نخواهد بود.
وی اظهار داشت: آن روح واحد گاهی در کالبد زمانی عربستان پس از جاهلیت تحقق مییابد و زمانی هم در حکومت امیرمؤمنان(ع) محقق میشود و زمانی نیز ممکن است در کالبد بستر زمانی ایران در نظامسیاسی جمهوری اسلامی ایران یا صورتهای دیگر محقق شود تا به هدف غایی شکلگیری انقلاب مهدوی(عج) منجر شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) ابراز داشت: بر اساس تعریف مطرح شده، مقصود از برگشتپذیری انقلاب این است که انقلاب به وضعیت رژیم پیشین بازگشت داشته باشد اما بر اساس وضعیت بررسی شده، این مقاله علمی مربوط به وضعیت معاصر ایرانی است که انقلاب در درون آن شکل گرفته است.
وی ادامه داد: متغیرهای مدنظر مقاله، در وضعیت ایران و توسط یک متفکر در کانتکس زمانی و مکانی تحلیل میشود و با این بیان، انقلاب در وضعیت معاصر و در کانتکس زمانی و مکانی ایران در این چهل سال با یک پیشینه قبلی قابلیت بازگشتپذیری خواهد داشت.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در صورتی که ما با بیان نظری به مسأله بنگریم و انقلاب اسلامی را یک حقیقت تمدنی در نظر بگیریم، این انقلاب از زمان پیامبر اکرم(ص) آغاز شده و تا عصر حضرت ولیعصر(عج) ادامه خواهد داشت.
وی اضافه کرد: هر چند چنین انقلابی امکان بازگشستپذیری نخواهد داشت، بلکه امکان تغییر در نظامهای برآمده از این انقلاب وجود خواهد داشت، کما این که این وضعیت در جمهوری اسلامی ایران میتواند محتمل باشد.
ارائه دهنده این مقاله علمی خاطرنشان کرد: ایده نگارش اصل این مقاله به سبب مسأله مهم نفوذ و تهدیدهای مورد توجه انقلاب به وجود آمد که بارها توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شده بود، از این رو هدف ما در این مقاله آن است که نظر معظمله را با توجه به یک چارچوب نظری بشناسیم تا به اندیشه آن متفکر پیببریم که در برابر وقایع چگونه اهداف، راهبردها و سیاستهای خود را اعمال میکند.
وی عنوان کرد: بنابراین نقد حجت الاسلام و المسلمین بهروزیلک از این جهت وارد خواهد بود که اگر ما به دنبال اکتشاف نظریه رهبری میبودیم باید چارچوب نظری را نیز از عملکرد رهبری کشف میکردیم در صورتی که ما از قبل یک چارچوب نظری بومی اتخاذ کردهایم و با این نگاه به دنبال نظریه متفکر رفتهایم تا ببینیم نظر ایشان با توجه به این چارچوب نظری چیست.
معینیپور با اشاره به اشکال ناقد مبنی بر استفاده گسترده از نظریه ترمیدور در مقاله، گفت: برای تحقیق در اصل موضوعِ بازگشتپذیری، در وهله نخست لازم است بررسی شود که آیا در رابطه با این موضوع و عنوان، نظریهای وجود دارد یا خیر، که مشهورترین نظریه، همان نظریه ترمیدور است.
وی اظهار داشت: عبارت مطرح شده برای عنوان مقاله از سوی ناقد، زمانی میتوانست کاربردی باشد که یک سوال اصلی دیگری در مقاله بکار برده میشد اما بحث اصلی ما در این مبحث علمی، شناخت عوامل و زمینههای بازگشتپذیری انقلاب بوده است، به همین سبب باید در جامعه علمی کشور بر اساس نظریهای حرف میزدیم یا آن که نظریه ترمیدور را میپذیرفتیم.
عضو هیأت علمی دانشگاه باقر العلوم(ع) ابراز داشت: این که ما توانستهایم نظریهای از نظریههای مشهور جهان را با تسامحی در مسیر تولید روش با چندین نقد کنار بگذاریم و چارچوب علمی خود را معین کنیم، دستاورد قابل قبولی محسوب میشود./878/پ۲۰۰/ی