از "ادواردو آنیلی" تا فلسفه نامه "رهبر انقلاب" به جوانان اروپایی
اشاره: حجت الاسلام ابوالفضل امامی میبدی، متولد 1355در شهر میبد، ورودی حوزه علمیه قم در سال 1374، دانش آموخته مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی در رشته فلسفه و ارشد مذاهب اسلامی در دانشگاه ادیان و مذاهب قم و دانش آموخته دکترای فقه سیاسی با گرایش روابط بین الملل از جامعه المصطفی است و چند سالی هست که به کمک همسرش خانم دکتر هانیه تَرکیان، در راستای معرفی اسلام در ایتالیا تلاش میکند. بخش مهمی از رساله دکتری ایشان نظریه فقهی ارتباط با کتابیها بود که با تولید نظریهای کاملاً جدید و شدیداً متکی به فقه جواهری، توانست با نمره 20 از این نظریه ابتکاری خود دفاع کند.
او نخستین کسی است که پس از 15 سال بررسی در حوزه طراحی «ابردانش»، نظریهای شگرف در طراحی و تولید «فقه استراتژیک» ارائه کرده و به زودی منتشر خواهد شد.
این پژوهشگر حوزوی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا نکات قابل تأملی را درباره راهبرد معرفی اسلام در سطح بین الملل مطرح کرد که در ادامه تقدیم میشود.
رسا ـ چه شد که تصمیم گرفتید به عنوان مبلغ بینالملل، آن هم در ایتالیا، فعالیت داشته باشید؟
من در اسفند 80 با همسری ایتالیایی - ایرانی ازدواج کردم. این مسئله زمینهای شد که مقداری زبان ایتالیایی کار کنم و طبعا مواردی هم که در ایتالیا نیاز داشتند - چه در رُم و چه در میلان - برای تبلیغ دعوت کردند و ما هم رفتیم. تا اینکه اوایل سال 94 گفتند که مرکز اسلامی رُم روحانی ندارد و درخواستشان این بود که بنده خدمتشان برسم.
خیلی علاقهای به خارج و تبلیغ بین الملل رفتن نداشتم. ما در ایران کار خودمان را ادامه می دادیم و وظیفه خودمان را اینجا می دیدیم، ولی بالاخره همسرم 14 سال بود که به ایران آمده بودند و آمادگی تبلیغی داشتند و ما هم به همراه ایشان به ایتالیا رفتیم.
حدود دو سال و نیم روحانی مرکز اسلامی رُم بودم و در حال حاضر در مرکز مطالعات بین المللی «دیموره دلّا ساپینتزا» مسئول بخش اسلام شناسی هستم و با موسسه فرهنگی «ایل سلواتوره اتّزو» با مدیریت همسرم و «موسسه مطالعات اسلامی المصطفی» در رم همکاری میکنم.
رسا ـ وضعیت جمعیتی مسلمانان در ایتالیا چگونه است؟
به دلایل خاصی، آمار دقیقی از وضعیت جمعیتی مسلمانان در بسیاری از کشورهای اروپایی و از جمله ایتالیا در دست نیست. جمعیت مسلمانان ایتالیایی بین 1.5 تا 2 میلیون نفر است که اکثراً مهاجران آفریقایی یا آسیایی هستند. مسلمانان بومی ایتالیا شاید حداکثر به 50 هزار نفر برسند. گفته میشود که در رم حدود 100 هزار مسلمان هستند؛ اما جمعیت شیعیان در ایتالیا احتمالا به حدود 50 هزار نفر میرسد که درصد کمی از آنان شیعیان بومی، با اصالت ایتالیایی هستند.
رسا ـ در ایتالیا بیشتر برای چه اموری به شما مراجعه میکنند؟
بیشتر ما به دیگران مراجعه می کنیم! چه مراجعات حضوری و چه ارتباطات مجازی؛ اما بیشتر مراجعاتی که به ما می شود، برای دریافت مواضع جمهوری اسلامی ایران در برابر جریان استکبار است و پس از آن، پرسش از اسلام، انجام مصاحبات مختلف، تشرف به اسلام و ازدواج است. بخش زیادی از مراجعات نیز به شبکه های اجتماعی و پایگاه های اینترنتی وابسته به شیعیان و مراکز شیعی، از جمله موسسه اسلامی امام مهدی رم است.
رسا ـ به نظر خودتان این مرکز تأثیری در ترویج اسلام و تشیع داشته است؟
مرکز اسلامی عَلَم تشیع است و به نظر ما مرکزی خوب و مؤثر است؛ هم پایگاه اینترنتی و هم ساختمان مرکز، منشأ خدمات بسیاری است؛ طی مدت همکاری ما با مرکز اسلامی رم، همسرم به عنوان نماینده شیعیان، جلسات متعددی با وزیر کشور ایتالیا داشتند؛ هر چند که شیعیان نسبت به اهداف این جلسات، خوشبین نیستند و با احتیاط و احیاناً اکراه در این جلسات شرکت میکنند.
رسا ـ محور فعالیت شما در ایتالیا، چیست؟
هدف اصلی ما این نیست که کسی را مسلمان کنیم؛ چون اگر کسی مسلمان شود به ویژه این که این مساله را رسانه ای کنید، اولاً عرصه را بر مستبصر تنگ کردهاید و ثانیاً بستری برای حساسیت و تبلیغات بر ضد اسلام فراهم کردهاید و کمک کار اسلام هراسان شدهاید.
اگر کسی که مسلمان میشود، شخصیت مهمی باشد، آسیب میبیند؛ مثل «ادواردو آنیلی». اگر هم مهم نباشد آن قدر او را تحت فشار می گذارند تا اذیت و خسته شود.
ما معتقدیم که باید فضای اسلامی را معرفی کرد نه اینکه کسی را مسلمان کرد. اگر کسی خواست مسلمان شود دست خودش است، ولی این جهتگیری اصلی ما نیست. صهیونیستها مسیحییان را یهودی نکردند، ولی مسیحیت صهیونیستی درست کردند. وظیفه اصلی ما معرفی درستی از اسلام ناب است و نیز کمک به دیگران برای وفاداری به ارزش های خودشان؛ چه ارزش های انسانی، چه ارزش های مسیحی و چه ارزش های یهودی. ما باید کمک کنیم که مسیحیت ناب در بین مسیحیان شکل بگیرد و نیز همه جریانها با درایت و شجاعت، در برابر ظلم بایستند.
اهمیت مسیحیت ظلم ستیز
رسا ـ منظور از مسیحیت واقعی چیست؟
یعنی در عین اینکه مسیحی است و مسلمان نیست آزاده و ظلم ستیز باشد. ما می توانیم از بدنه مسیحیت معترض به استکبار، ارزشهای اخلاقی و انسانی و ظلم ستیزی را مطالبه کنیم. نمیشود بدنه مسیحیت را شیعه کرد؛ اما بدنه ارزشهای شیعی را میتوان به مسیحیان هدیه داد؛ میتوان به راحتی به مسیحیان گفت که چرا عدهای ستمکار در پی به صلیب کشیدن حضرت مسیح بودند؟ بی شک، چون حضرت مسیح مزاحم ستمکاری آنان بود؛ نه این که چون مسیح (ع) به کسی کار نداشت. این خیلی مهم است که چنین جریان مسیحیت آزادهای ایجاد شود و جلوی ظلم بایستد. جهت گیری ما این است و همین منطق عدالت و ظلمستیزی و خدمت به مردم، قطعاً شعار دولتهای غربی هم هست و لذا حرکت ما بهانهزایی هم نمیکند.
این تدبیر، مبتنی بر سنت قرآنی است. خداوند در آیه 82 سوره مائده میفرماید که مسیحیان نسبت به مؤمنین نزدیکترند تا دیگران؛ «وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا إِنَّا نَصارى ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ».
متاسفانه برخی افراد بدون توجه کافی به سنت الهی مطرح شده در قرآن، دغدغه مهمی در برابر مسیحیان دارند؛ در حالی که ما باید به کمک مسیحیت در برابر شیطان پرستی و استکبار مدرن روشنگری کنیم؛ نه این که با هم مقابله کنیم.
رسا ـ جوّ اسلام ستیزی در رم وجود دارد؟
بله؛ بیشتر از طرف مدرنیسم و مستکبرین است که قائل به دینی هم نیستند.
مسیحیت هم بیشتر به عنوان رسوماتی مقدس در زندگی مطرح است؛ نه اینکه دین و سبک زندگی و خاصی را علمداری بکند. در واقع کمکم پایگاه اعتقادیاش را به جایگاه اجتماعی میفروشد.
رسا ـ درباره ظلم ستیزی و چگونگی فعالیت خودتان در این باره توضیح بیشتری بدهید .
با دیگران باید در نقطه اشتراکشان ارتباط بگیریم. بخش عمدهای از مردم دنیا تحت ستم هستند؛ مانند بحث 1%و 99% در آمریکا. اگر مکتب ظلم ستیزی را ترویج کنیم، موفقتر هستیم تا اینکه بخواهیم ارزشهای اعتقادی یا حتی ارزشهای معنوی را مطرح کنیم. شاخص اصلی ما باید «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ» (قصص، 5) باشد و روشنترین بُعد استضعاف نیز ستم و بیعدالتی اقتصادی و اجتماعی است. ما از این منظر با افراد نسبتاً زیادی ارتباط داریم. خانم دکتر تَرکیان در "فیس بوک" بیش از هزار نفر دنبال کننده دارد که اکثرا غیر مسلمان هستند.
رسا ـ معمولا چه انگیزهای باعث مسلمان شدن غیر مسلمانان میشود؟
کسانی که مسلمان میشوند دلایل مختلفی دارند؛ بخشی برای رفع موانع قانونی ازدواج با مسلمانان است که البته در ادامه به اسلام علاقهمند میشوند، برخی به سبب گرایش های ضد استکباری اسلام است، برخی به سبب گرایش به معنویت اسلام است و برخی نیز به دلیل مطالعات و نیازهای اعتقادی است.
در عرصه بین الملل، هدف گذاری اصلی نباید مسلمان کردن دیگران باشد؛ این دغدغه درستی نیست. باید دنبال مبارزه با ظلم بود. وقتی با ظلم مبارزه کنید، مکتب شما را میبینند و بررسی میکنند و اگر توفیق داشتند، میپذیرند؛ اگر هم نخواستند بپذیرند، دست کم، از ظرفیتهای ظلم ستیزی آنان استفاده شده است.
رسا ـ نمونه جالبی از کسانی که به دین اسلام مشرف شدند را بیان کنید.
یک جوان ایتالیایی برای آشنایی با اسلام مراجعاتی داشت و عزیزان مرکز اسلامی رم نیز بسترسازیهایی فراهم کردند و ما نیز خدمت ایشان گفتگوهایی داشتم و نهایتاً ایشان با صراحتی ستودنی مستبصر شد. در مراسم تشرف ایشان، جوان ایتالیایی دیگری بود که حتی به زیارت امام رضا علیهالسلام هم مشرف شده است و خواب حضرت را دیده است و ما مدتها با هم در ارتباط هستیم، اما هنوز به اسلام مشرف نشده است. خود وی در همان جلسه تشرف به دوستش تبریک گفت و شجاعت او را ستود و گفت که من این شجاعت را ندارم!
رسا ـ فعالیت دیگر شما در رم چیست؟
همسرم، خانم تَرکیان، مرکزی به نام «ایل سالواتوره اتّزو» تأسیس کردند که به معنای منجی منتظر است. ما جریان منجی گرایی حقیقی را دنبال میکنیم تا مسیحیان معتقد به منجی گرایی نیز الگوی درست منجی گرایی را مشاهده کنند و در دام منجی گرایی انحرافی یا هالیوودی نیفتند.
یکی دیگر از فعالیت های ما همکاری با مرکز مطالعات بین المللی «دیموره دلا ساپینتزا» است که ماهانه دو کنفرانس برگزار میکند و اکثر شرکتکنندگانش هم ایتالیایی و غیر مسلمان هستند.
خدمت دیگر ما، برگزاری دوره کارشناسی ارشد «مطالعات اسلامی» در ایتالیا و به زبان ایتالیایی است که بیشتر دانشجویان ما، ایتالیاییهای غیر مسلمان هستند. مرکز اسلامی «امام مهدی (عج) رم» فعلا بیشتر بر فعالیتهای ویژه مسلمانان متمرکز است و مرکز المصطفی و مرکز «ایل سالواتوره اتزو» و دپارتمان اسلام شناسی مرکز مطالعات بین المللی «دیموره دلا ساپینتزا»، فعالیت های نظری برای معرفی اسلام به علاقهمندان دارند.
رسا ـ در پایان اگر نکتهای دارید که به نظرتان مهم است بیان کنید.
در پایان بر این نکته تأکید میکنم که مبلّغان بین الملل به دنبال مسلمان کردن افراد و در سرنا و کرنا کردن آن در ایران نباشند. با این کار فضا را برای اسلام هراسی فراهم میکنند و عرصه را برای معرفی اسلام ناب تنگ میکنند و ضرر این کار بیش از نفع آن است.
به جای محوریت تلاشها برای مسلمان کردن فرد باید فضا را اسلامی کنید. این مهم است و مهمتر این که نقطه عزیمت ما با مردم دنیا اعتقادات دینی نیست؛ اشتراکات دنیوی است. خداوند نمیفرماید که ما بر «مؤمنین» منت میگذاریم، میگوید بر «مستضعفین» منت می گذاریم؛ انتخاب هر یک از این دو واژه، انتخاب دو راهبرد است. هرچند که مصداق اصلی "مستضعفین" اهل بیت هستند، ولی به هر حال عام است.
در نامهای که رهبری عزیزمان به جوانان اروپایی نوشتند، مگر گفته بودند که کسی مسلمان بشود؟ ایشان در برابر جو اسلام هراسی گفته بودند که اسلام را از منابع دست اول و معتبر مطالعه کنند نه از رسانه های استکباری. بخش زیادی از محتوای آن نامه ها نیز، مربوط به جنگ جهانی اول و دوم و ظلم و ستم و مواردی از این دست بوده که جوان اروپایی بتواند بفهمد. این ادبیات و جهت گیری، کاملاً هوشمندانه و دقیق بود.
نکته دیگر درباره نامه رهبری این است که برخی در داخل اشکال میکنند که فایده نامه رهبری چه بود؟ به نظر من هدفگذاری نامه ایشان «هدایت یا فتح افراد» نبود، بلکه «اصلاح و فتح فضا» بود و در این راستا کاملاً موفق بوده ایم. هدف دیگر ایجاد یک موج امید در جریان ضد استکباری مهم به نظر می رسید که در این عرصه نیز موفقیت داشته ایم و بالاخره نیز پایش شبکه ارتباطی و رسانهای و کشف حلقههای مفقوده و نقاط قوت و ضعف این عرصه بود که باز امری ضروری به نظر می رسید.
بنده نظریه جدیدی در فقه سیاست خارجی و به ویژه نسبت به کتابیها(اهل کتاب) کشف کردم که در رساله دکتری با نمره 20 از آن دفاع کردم و حقیقتاً و قلباً کتابیها و به ویژه مسیحیان را دوست دارم؛ همان گونه که در عمیقترین لایههای درونم، دیگر انسانها و حتی محیط زیست را بدون ادا و اطوارهای روشنفکری، عمیقاً دوست دارم و میدانم که خداوند ما را برای یاری «عیال» خودش، یاری میکند. این افتخار بزرگی است که رنج ناامنیها و غربت را برایم قابل تحمل میکند. زنده و برازنده ظهور باشیم.
رسا ـ با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید. /999/گ۴۰۲/س