از تعطیلی حوزه برای حضور در جبهه تا مقایسه وضعیت امروز طلاب با قبل از انقلاب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در ساری، آیت الله محمد سلیمانی کوتنایی، از علما و شخصیت های به نام خطه شمال است که بیش از چهار دهه از عمر خود را در راه اعتلای دین و انقلاب و خدمت به حوزه صرف کرده است. این استاد مبرز حوزه بیش از چهل سال است که مسؤولیت مدرسه علمیه امام صادق(ع)را عهده دار است. مدیریت صحیح وی در این چهار دهه، مدرسه علمیه کوتنای قائمشهر را به یکی از مراکز موفق و پیشگام در تربیت سربازان امام زمان(عج) در کشورمان تبدیل کرده که به اذعان بسیاری از بزرگان حوزه، مدرسه علمیه امام صادق(ع) کوتنا گوی سبقت را از بسیاری از مدارس باسابقه کشور بوده است. اما آنچه که وجه تمایز این مدرسه نسبت به سایر مدارس علمیه کشور است، تقدیم 60 شهید از این حوزه در راه انقلاب اسلامی است که به نوبه خود در سطح کشور کم نظیر است. خبرگزاری رسا به منظور آشنایی بیشتر خوانندگان با آیت الله محمد سلیمانی و حوزه علمیه امام صادق(ع) کوتنا گفت وگویی را با این عالم مجاهد و انقلابی انجام داده که تقدیم خوانندگان محترم رسا می شود.
رسا- به عنوان نخستین سؤال مختصری از خودتان بفرمائید.
مرحوم پدرم در سال ١٣٢٨ بنده را به عنوان طلبه به مدرسه رضاخان ساری بردند. یک سال در آنجا طلبه بودم و بعد از آن به حوزه مرحوم آیت الله فقید آقای کوهستانی رفتم و یک سال هم در آن جا مشغول به تحصیل شدم. در سال ١٣٣٠ پدرم مرا به حوزه علمیه قم برد. در قم از اساتیدی چون آدینه وند و شهید مفتح بهره بردم. لمعتین را نزد آیت الله ستوده گذراندم. مکاسب را در محضر آیت الله مشکینی و رسائل را در محضر آیت الله سبحانی تلمذ نمودم. برخی از متون حوزه(باب اشتغال) را نزد حضرت آیت الله مکارم و برائت را نزد حضرت آیت الله نوری همدانی گذرانده و کفایه را هم خدمت آیت الله سلطانی بودم.
تا آن که در سال ١٣۴٠ سطح را تمام کردم و بعد از رحلت آیت الله بروجردی به نجف مشرف شدم و به مدت ده سال یعنی تا سال ١٣۵٠ در نجف اشرف دوره خارج اول و خارج دوم را سپری کردم. پس از آن که به نجف رفتم توفیق شاگردی دروس خارج فقه را نزد علمای بزرگی چون آیت الله خویی، شهید صدر، حضرت امام خمینی(ره) و دیگر علمای بنام داشتم تا زمانی که از نجف بیرون مان کردند! چون در سال ١٣۵٠ صدام لعنت الله علیه بسیاری از طلاب را از نجف بیرون کرد که من هم از عراق به ایران آمدم. البته طلاب را مستقیم به قم می فرستادند، اما یکی از دوستان ما که در اداره اوقاف آن زمان بود ضمانت کرد و من را به قائم شهر فرستادند و در همین کوتنا در قائمشهر مشغول به فعالیت های تبلیغی شدم.
رسا – حضرتعالی یکی از بزرگ ترین مدارس علمیه را در استان راه اندازی کردید انگیزه شما از تأسیس این مدرسه چه بوده است؟
وقتی به قم مشرف شدم احساس کردم که جای طلبه های مبتدی در قم نیست. در سال های اول حوزه به طلبه ها حجره نمی دادند بعد از چند سال حجره گرفتیم. یادم می آید در یک شب سرد زمستان، در حجره از شدت سرما از خواب بیدار شدم و دیدم که نه تشک دارم و نه لحاف! عده ای از طلبه های مازندرانی بالای انبار کنار مدرسه دارالشفا در اتاقی با درب شکسته بودند. از شدت سرما آمده بودند و پتوی مرا برده بودند. به یک معنا خیلی ناراحت شدم و با خودم گفتم که اگر این ها در منطقه خود حوزه داشتند دیگر مجبور نبودند برای خواندن جامع المقدمات به قم بیایند. همان جا نیت کردم که اگر خداوند به من توفیق بدهد در شهر خودم حوزه ای را تاسیس کنم. البته به این نیت نرسیدم. چرا که در گیر و دار انقلاب بود و علمای شهر مخالفت می کردند. در هر صورت به روستای خود برگشتم و در سال ١٣۵۶ حوزه محقری را به لطف خدا در روستای کوتنا به راه انداختیم. یعنی ١٧ حجره برای ١٧ نفر! و امروز همان حجره ها محل حفظ قرآن طلابی است که در این امر اهتمام دارند. امروز بحمدلله این حوزه در استان مازندران و مرکز مدیریت نام و نشانی پیدا کرده است که از عنایات باری تعالی است.
در سال ١٣۵٧ ابتدا با ٣۵ طلبه مشغول درس و بحث شدیم و امروز علاوه بر آن که طلاب عزیز در پایه های یک تا ده مشغول تحصیل هستند به مدت هفت سال است که درس خارج هم برپا می شود. علاوه بر آن مدرسه علمیه باقرالعلوم شیرگاه نیز زیر نظر همین حوزه مشغول به فعالیت است. در سال های ابتدایی فعالیت حوزه امام صادق(ع) که مقارن با دفاع مقدس بود بسیاری از طلاب مشغول جهاد در جبهه های حق علیه باطل بودند که ۵۷ شهید از این حوزه تقدیم انقلاب اسلامی گردید.
همچنین توفیق داشتیم به مدت ۵-۶ سال مدرسه علمیه فاطمیه خواهران را هم داشتیم. ابتدا که جهادسازندگی دو اتاق را برای این کار به ما اختصاص داد اما بعد از احداث ساختمان جدید حوزه، ساختمان قدیمی چند سالی تحت عنوان حوزه علمیه فاطمیه در اختیار خواهران قرار گرفت که در حدود ۵٠٠ پرونده از خواهران گرامی تشکیل داده شد. بسیاری از طلابی که پیش تر مشغول تحصیل در این حوزه بودند اکنون در سطوح عالی در قم مشغول تحصیل هستند و بعضاً به درس خارج مشغولند. برخی هم در ادارات و نهادهای مختلف مشغول انجام وظیفه هستند. به علاوه این که به لطف خداوند متعال و عنایات امام عصر (عج) با تاسیس مدرسه بیت النور حدود ٧٠ نفر مشغول حفظ قرآن هستند که بالغ بر ده نفر ایشان حافظ کل اند. از ذات اقدس حق سپاسگذارم که در کوران انقلاب توانستیم حوزه را تاسیس کنیم و با عنایات خود بر یک طلبه، امروز بالغ بر ٢٠٠٠ طلبه در این حوزه تربیت شده اند.
رسا- از جمله امتیازات این مدرسه شهدای طلبه ای است که تقدیم انقلاب کرده است؛ قدری هم برای ما و خوانندگان و مخاطبان رسا از اعزام طلاب به جبهه ها بفرمایید.
بحمدلله در طول دوران دفاع مقدس در کنار طلبه هایی که اعزام می شدند مشوق ایشان بودیم و در عملیات به زیارت ایشان در جبهه ها می رفتیم. دو بار در آن زمان حوزه را تعطیل کردیم و همه اساتید و طلاب به جبهه ها رفتیم.
رسا- لطفا از سابقه تبلیغی و مبارزاتی خود در دوران نهضت انقلاب بفرمایید.
در تمام تظاهرات و راهپیمایی ها علمای شهر پیشاپیش مردم حرکت می کردند و من طلبه هم در کنار ایشان مشغول بودم. بعد از انقلاب و با تاسیس کمیته انقلاب اسلامی یک شعبه از کمیته در حوزه ایجاد شد. در آن زمان منافقین و ضد انقلاب از سمت جنگل و اطراف ایجاد مزاحمت می کردند، با مردم و طلبه ها در گیر می شدند، جلسات ما را به هم می زدند و البته ما هم در مقابل جلساتشان را بهم می زدیم. بسیاری از سود جویان این ها به جنگل ها و مراتع تعرض می کردند و بسیاری مشکلات دیگر، و ما با کم ترین تجهیزات و بعضا دست خالی با این گروه ها مقابله می کردیم. بر این اساس نامه ای خدمت آیت الله مشکینی نوشتیم و ایشان به سپاه دستور دادند تا در این حوزه یک پایگاه تاسیس شود و پس از آن بحمدلله مسلح شدیم.
رسا - از خاطرات تلخ و شیرین این سال ها برایمان بگویید.
آن لحظه ای که صدای جمهوری اسلامی ایران در رسانه ملی پخش شد شیرین ترین لحظه عمر من بود. این از بزرگترین نعمات الهی بود که خداوند به ما عنایت کرد. از خاطرات تلخی که می توانم نام ببرم سقوط خرمشهر بود و به تبع آزادسازی خرمشهر از خاطرات شیرین دیگر. رحلت امام راحل هم بسیار برای ما و برای همه ملت ایران تلخ بود. یادم میاید که شب رحلت ایشان در تهران بودم و همراه عده ای از قضات به جماران رفتیم اما از آن جایی که پایان شب سیه سپید است، با هوشیاری مجلس خبرگان خداوند متعال مقام معظم رهبری را به ما ارزانی داشت که این امر دل ها را تسکین داد. الحمدلله اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا
رسا – حضرتعالی به عنوان فردی که بیش از چهار دهه عمر خود را مشغول تربیت طلاب و مبلغان و مروجان دین بودید چه نصیحت و توصیه ای خطاب به طلاب دارید؟
شرایطی که ما داشتیم خیلی سخت بود و نمی توان از طلاب امروز انتظار آن روزها را داشت. وضعیت طلاب امروز به مراتب بهتر از آن دوران است. منتهای امر طلاب آن زمان را در باید با مردم همان زمان سنجید. اگر طلاب این زمان را با طلاب آن دوره و با ظرف مردم مقایسه کنیم، وضع طلاب امروز و قبل انقلاب با هم یکی است، اما اگر با وضعیت خود طلاب قبل از انقلاب بسنجیم به مراتب بهتر است. امروز به برکت انقلاب اسلامی طلاب نسبت به گذشته در اوج هستند. با این حال توقعات ما بیشتر است. اگر ما قبل از انقلاب نمی توانستیم موفق شویم می توانستیم عذر بیاوریم اما امروز به برکت رهبری معظم انقلاب و حمایت های ایشان از طلاب و حوزه های علمیه زمینه برای پیشرفت و جهاد علمی و غیره بیش از پیش فراهم است. امروز مرکز خدمات در بحث بیمه و تسهیلات دیگر حامی بزرگی برای طلاب است. برای طلبه های زمان بعد انقلاب حجت شده است که دنبال مسائل اقتصادی نباشند و درس بخوانند و در این امر تلاش کنند.
رسا – مهم ترین دغدغه امروز شما چیست؟
دغدغه ما همان دغدغه مقام معظم رهبری است. آن چه که باید در حوزه های علمیه دغدغه همه باشد بسیجی ماندن طلاب است. حوزه به روحیه انقلاب خودش ادامه بدهد. ویژگی بسیجی این است که خستگی را خسته می کند! اگر روحیه انقلابی را از دست بدهیم یعنی حوزه را از دست داده ایم. حوزه نهادی برون گراست و نمی تواند در انزوا بماند و این امر جز با روحیه انقلابی تحقق نخواهد یافت. ما در زمان جنگ هم درس می خواندیم و هم به جبهه ها می رفتیم عده ای هم تنها درس می خواندند و ملا شدند و البته امام هم به این آقایان تشر زدند که چرا جبهه ها را ول کردید. این حوزه مانند بسیاری از حوزه های دیگر هم مشغول درس بود و هم مشغول فعالیت های انقلابی بود و هم در اعزام به جبهه همانند سایر مردم فعال بود. امروز هم در اعزام به سوریه و عراق در مبارزه با داعش بسیاری از طلاب پیشگام شدند و با اصرار و خواهش عده ای هم موفق شدند. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند: "فقبحا لفلول الحد و اللعب بعد الجد." زشت باد که آن شمشیری که لبه برانش برگردد. مرگ باد بر آن انقلابی که از مسیر خود برگردد و انقلاب خود را به بازی بگیرد. این نفرین حضرت زهرا (س) است. چه شد که عده ای بعد از آن همه جهاد در بدر و احد و خیبر و حنین بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) از مسیر خود برگشتند؟ دغدغه رهبری این است که این خطر متوجه حوزه های علمیه نگردد. ان شاءالله همه ما انقلابی بمانیم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
رسا - با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید./۹۵۰/گ۴۰۳/ج