۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۳:۰۵
کد خبر: ۵۶۴۱۳۱
یادداشت؛

راهکار مقابله با جنگ اقتصادی

ایران اسلامی با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک همواره مدنظر قدرت‌های جهانی بوده، چراکه علاوه بر بهره‌مندی از ذخایر غنی نفت و گاز، از ظرفیت بالای اقتصادی نیز برخوردار است و می‌تواند به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شود.
اقتصاد مقاومتی

به گزارش خبرگزاری رسا، ایران اسلامی با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک همواره مدنظر قدرت‌های جهانی بوده، چراکه علاوه بر بهره‌مندی از ذخایر غنی نفت و گاز، از ظرفیت بالای اقتصادی نیز برخوردار است و می‌تواند به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شود. موقعیت استراتژیک جمهوری اسلامی که حلقه واسط بین شرق و غرب آسیا است، در کنار مزیت‌هایی همچون دسترسی به آب‌های آزاد و بین‌المللی، اقلیم چهارفصل، برخورداری از معادن غنی و ذخایر کمیاب، نیروی کار جوان و تحصلیکرده و ... کشورمان را مستعد رشد و رونق اقتصادی ممتازی کرده و به فرموده رهبر معظم انقلاب، «اگر این ظرفیت‌های فراوان با ابتکار و حضور جوانان و مدیران فعال و کوشا در عرصه همراه شود، اقتصاد ایران جزء ۱۲ اقتصاد اول پیشرفته‌ دنیا خواهد شد.» (اول فروردین 97)

بنابراین، نظام سلطه که بارها طعم شکست در برابر ابر حریفی مثل ایران را در عرصه‌های مختلف چشیده، شانس خود را این بار در هماورد اقتصادی آزموده و تاکتیک‌های مختلفی را در دستور کار استراتژی خود قرار داده است.به دلیل همین جایگاه ویژه‌ ایران است که می‌توان گفت «جنگ اقتصادی» آمریکا علیه ایران، نه تاکتیکی موقتی، که یک استراتژی دائمی است.

در حقیقت، آمریکایی‌ها «هجوم به اقتصاد ایران» را به‌عنوان یکی از راه‌های مهار ایران در نظر گرفته‌ و طیفی از ابزارهای اقتصادی از قبیل اقدامات بین‌المللی مانند اخلال در توافق‌های دوجانبه یا چندجانبه تجاری، انتقال فناوری، مبادله منابع، سرمایه‌گذاری خارجی و امکان تراکنش با بانک‌های خارجی را بکار بسته‌اند. بر همین اساس، بعد از توافق هسته‌ای آمریکایی‌ها تلاش کردند چنین القا کنند که خطر ایران‌همچنان پابرجاست و چیزی نسبت به گذشته عوض نشده است. وزارت خزانه‌داری آمریکا در نقش اتاق جنگ اقتصادی کاخ سفید علیه ایران، تمام تلاش خود را کرده و می‌کند تا «ریسک سرمایه‌گذاری» در ایران را برجسته کند؛ این در حالی است که آمریکایی‌ها، با تمدید و گسترش تحریم‌های اولیه، «قانون تحریم‌های جامع» را به تصویب رساندند و این پیام را ارسال کردند که چشم‌انداز همکاری اقتصادی با ایران با خطرات بسیاری روبه‌روست.   

برای مثال، خبرگزاری رویترز، چند ماه پس از تصویب برجام، در گزارشی مفصل تحت عنوان «نوار قرمز، خطرات سیاسی می‌تواند سرمایه‌گذاری در ایران را متوقف کند»، ادعا کرد «عواملی که می‌تواند سرمایه‌گذاری در ایران را متوقف کنند، عبارت‌اند از تحریم‌های باقی‌مانده، کمبود مالی پروژه‌ها و خطرات سیاسی.» رویترز با برشمردن بسیاری از تحریم‌هایی که علیه ایران باقی‌مانده است، این‌چنین درصدد پر کردن ایده‌ ریسک سرمایه‌گذاری در ایران برآمد: «بسیاری از تحریم‌های ایالات‌متحده علیه ایران پابرجا باقی می‌مانند.» افزون بر این، قطع اتصال ایران به شبکه بانکی بین‌المللی (سوئیفت) نیز امکان گشایش اعتبار اسنادی (ال سی) برای بازرگانان ایرانی و درنتیجه تحدید شدید امکان صادرات و واردات را به دنبال داشت. برای نمونه، تجار ایرانی ناچار بودند تا در بسیاری از موارد، به بانک‌های دیگر کشورها مبالغی مازاد بپردازند تا برای آن‌ها اعتبار اسنادی بگشایند.

بااینکه رفع موانع تبادلات بانکی از مهم‌ترین مطالبات ایران در برجام بود، اما وابستگی شدید کشورمان به سوئیفت و اهمال در تهیه بستر تبادلات بر مبنای پول ملی طرف‌های تجاری، شریان‌های ورودی و خروجی اقتصادی را با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو کرد. جالب اینجاست که هدف عمده برجام، رفع تحریم‌ها در حوزه فروش نفت بود که دولت ترامپ از مهرماه سال گذشته، طرحی را برای راه‌اندازی «جنگ نفتی» کلید زد. «رایان زینک»، وزیر کشور آمریکا در آن مقطع طی نشستی گفته بود: «واشنگتن اکنون در موقعیت مناسبی برای استفاده از «برتری اقتصادی‌اش» جهت کاستن از درآمدهای نفتی ایران قرار دارد... آمریکا به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گاز طبیعی و نفت خام در دنیا تبدیل‌شده است.

این موضوع باعث کاهش وابستگی این کشور به نفت خاورمیانه شده است و به آمریکا توانایی لازم را می‌دهد تا با آغاز صادرات بیشتر نفت، سهم کشورهایی مانند ایران در بازار نفت را کاهش دهد...نفوذ اقتصادی آمریکا می‌تواند تک‌تک قطرات نفتی که ایران تولید می‌کند را جایگزین کند و برتری آمریکا در زمینه انرژی هم بخشی از همین طرح است.» اما بخش حائز توجه جنگ اقتصادی، آتشباری توپخانه دشمن در فضای مجازی است.

حملات سایبری به زیرساخت‌ها و گسترش برد تأثیرگذاری شبکه‌های اجتماعی ازیک‌طرف، و تلاش برای مدیریت انتظارات و تغییر جو روانی به سمت افزایش احتمال جنگ یا تهییج جامعه به‌سوی فعالیت‌های غیرتولیدی مثل سفته‌بازی ناشی از عدم اطمینان و نگرانی نسبت به آینده، از طرف دیگر، دامنه‌های مهم جنگ اقتصادی در فضای مجازی به شمار می‌آیند. بنابراین، دستور جنگ اقتصادی از مدت‌ها پیش علیه جمهوری اسلامی صادرشده است اما با چاشنی هیاهو برای جنگ نظامی. «جیمز ریکاردز»، استراتژیست و مؤلف مشهور کتاب «جنگ ارزی»، به‌تازگی از سناریوی احتمالی اتاق جنگ آمریکا برای «جنگ ترکیبی نظامی و اقتصادی» علیه ایران سخن به میان آورده است. وجه اقتصادی این جنگ با مواضع اعلامی و اعمالی آمریکایی‌ها کاملاً عریان شده و بخش نظامی آن‌هم در روزهای اخیر توسط فرانسوی‌ها به نیابت از کاخ سفید بیان گردید.

«امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه اخیراً در مصاحبه‌ای با مجله آلمانی اشپیگل، تهدیدات رئیس‌جمهور آمریکا برای خروج از برجام را به‌منزله «باز کردن جعبه پاندورا» خواند و مدعی شد: این اقدام می‌تواند به معنی جنگ باشد ! ازآنجاکه قسمت عمده تمرکز آمریکا بر قطع شریان اصلی اقتصاد ایران یعنی نفت قرار دارد، لذا بهترین راهکار مقابله با جنگ اقتصادی، کاهش اتکا به متغیرهای برون‌زا در فرایند تصمیم‌گیری راهبردی و کلان کشور است. وابستگی شدید به درآمدهای حاصل از فروش نفت، مهم‌ترین جنبه آسیب‌پذیری کشور در مقابل جنگ اقتصادی است که به‌راحتی و توسط ابزار تحریم یا تحریک کشورها برای نقض تعهد به همکاری، اقتصاد ایران را در وضعیتی نامناسب قرار می‌دهد.

علاوه بر این، افزایش ارتباط متقابل اقتصادی و تقویت دیپلماسی اقتصادی به‌منظور عضویت هر چه بیشتر در سازمان‌های بین‌المللی غیرهمسو با آمریکا یا نزدیک به رقبای واشنگتن مانند چین، هند و روسیه، می‌تواند به تقویت توان مقابله با آثار این جنگ کمک شایانی کند؛ گزینه‌هایی که در صورت اقدام و عمل، قادرند این دور جدید از خباثت‌های بدخواهان ایران انقلابی را دفع و خنثی کرده و بر توان اقتصادی کشورمان بیفزایند./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: حمایت

ارسال نظرات