ریشه یابی رفتارهای متناقض ترامپ
به گزارش خبرگزاری رسا، بعد از دیدار رئیس جمهور آمریکا با رهبر کره شمالی، ترامپ تا حدی سرمست بود که به عکاسها می گفت از او و کیم جونگ اون بهترین عکسها را بگیرند چرا که این عکسها قرار است در تاریخ ثبت شود. ترامپ بی تردید با خود چنین تصور می کند که او قهرمان حل و فصل موضوعی است که 50 سال است کسی نتوانسته آن را حل کند. همین تصور بود که سبب شد ترامپ با بلند پروازی ایران را خطاب قرار دهد و در همان پایان نشست ها با رهبر کره شمالی بگوید که بدون هیچ پولی توانسته بر خلاف اوباما به توافقی با کره شمالی برسد.
یک روز بعد از نشست با کره؛ پیشنهاد مذاکره با ایران!
برای بسیاری از کسانی که مسائل مربوط به آمریکا را رصد می کنند، پاسخ به این سوال که ریشه اصلی رفتارهای رئیس دولت فعلی آمریکا چیست و چگونه می توان رفتارهای او را پیش بینی کرد، سوال مهمی بوده است. ترامپ در روز سه شنبه با کره توافق کرد، در همان روز ایران را تهدید کرد، اما به نظر می رسد این همه ماجرا نبود. بلافاصله یک روز بعد از این اظهارات ترامپ در اقدامی هماهنگ، دستیار وزیر خارجه آمریکا «کریستوفر فورد» تلویحا چنین اظهار داشت که «آمریکا قصد دارد با ایران وارد مذاکره شود». فورد با بیان این که ایران باید فعالیت های هسته ای و منطقه ای خود را متوقف کند، گفت آمریکا حاضر به مذاکره با ایران است.
در اینجا بخش هایی از سخنان فورد را مورد توجه قرار می دهیم. «همانطور که وزیر خارجه گفت لازم است ایران غنیسازی اورانیوم را متوقف کند، هرگز به دنبال بازفرآوری پلوتونیوم نباشد، رآکتور آب سنگین خودش را تعطیل کند و به بازرسان آژانس، دسترسیهای بیقید و شرط بدهد.
لازم است این کشور اشاعه موشکی، ساخت و پرتاب موشکهای قادر به حمل کلاهکهای هستهای را متوقف کند. و لازم است به کشورهای همسایهاش احترام بگذارد و به مجموعهای از فعالیتهای بیثباتکننده خود و حمایت از شبهنظامیان و نائبانش پایان دهد ... چنانچه ایران بتواند خودش را به هنجارهای رفتاری صلحپذیر متعهد کند و چنانچه بتواند در عمل نشان بدهد که به جای کنار گذاشتن موقتی بلندپروازیهای هستهای از آنها برای ابد دور شده، تمایل داریم با این کشور بر سر راه حل توافق کنیم ... در ازای این انتخاب راهبردی، ما آمادهایم به مولفههای اصلی نظام تحریمهایمان پایان بدهیم، روابط کامل نظامی و دیپلماتیک خود را با ایران احیا کرده و به این کشور اجازه دسترسی به فناوریهای پیشرفته را بدهیم. ما همچنین آماده حمایت از نوسازی اقتصاد ایران و پیوستن دوباره آن به نظام اقتصاد بینالمللی هستیم.»
چرا ترامپ معادلاتی را دوست دارد که خود تعیین کننده آن ها باشد؟
توافق پاریس: بعد از خروج ترامپ از توافق آب و هوایی موسوم به توافق پاریس که منجر به سرو صداهای بسیاری در خصوص این تصمیم یکجانبه آمریکا شد، دونالد ترامپ درست یک ماه بعد و در مراسمی که به مناسبت روز ملی فرانسه در پاریس در حضور سربازان و افسران فرانسوی برگزاری می شد گفت که احتمال دارد دوباره به این توافق ملحق شود. ترامپ در آن جا گفته بود «این احتمال وجود دارد که درباره پیمان مبارزه با تغییرات اقلیمی پاریس که آمریکا از آن خارج شده، کاری بکند.» اگرچه تاکنون ترامپ در این خصوص کار خاصی نکرده است، اما این که ترامپ درست یک ماه بعد از خروج از پیمان پاریس این سخن را به زبان می آورد موضوعی است که می تواند به فهم چگونگی فکر کردن او در خصوص موضوعات سیاسی و سیاست خارجی کمک کند.
برجام: 10 ماه بعد از این اتفاق ترامپ به وعده خود در خصوص از بین بردن برجام و خروج آمریکا از این توافق، عمل می کند.
کره شمالی: 11 ماه بعد از آن اظهارات ترامپ با امتیازات نقدی که به کره شمالی می دهد، در حالی که تا بیست روز قبل از آن سخن از لغو دیدار رانده بود، به بیانیه ای با کره شمالی می رسد.
توافق با ایران!: در همان شرایطی که با کره شمالی در حال توافق است، ایران را تهدید می کند و درست یک روز بعد از آن دستیار وزیر خارجه آمریکا می گوید آمریکا به دنبال مذاکره و توافق با ایران است.
رفتارهای متناض!
ترامپ توافق پاریسی که اوباما امضا کرده بود را چندان مطلوب نمی دانست چون از نظر شخص ترامپ این توافق منافع آمریکا و تولید ناخالص ملی آمریکا را پائین می آورد. ترامپ از توافق آسیا پاسیفیک خارج شد چون آن را شبیه به زندان برای آمریکا می دانست، ترامپ از برجام خارج شد چون تصور می کرد آن چه نصیب آمریکا شده است، بسیار ناچیز است و آمریکا پول های بسیاری را بابت آن داده است.
روی دیگر ماجرا این است که ترامپ احتمال داد به توافق پاریس مجددا ملحق شود، چون تصور می کند در این الحاق منافع آمریکا رعایت می شود، ترامپ با کره به توافق رسید چون تصور می کند که با این مذاکرات با کره به نتیجه می رسد، ترامپ پیشنهاد مذاکره با ایران می دهد چون تصور می کند منافع آمریکا در این پیشنهاد بیشتر لحاظ می شود.
آیا واقعا مسئله ترامپ «منافع آمریکا» است؟!
در پاسخ به این سوال که علت این تناقضات در رفتار ترامپ چیست و آیا مسئله اصلی ترامپ «منافع آمریکا» است؟ ابتدا بایستی به تحلیل و مرور تغییرات در رفتارها و سخنان ترامپ و توجه به یک نکته پرداخت. در نگاه کلی به نظر می رسد «ترامپ معادلاتی را قبول دارد که خودش تعیین کننده آن ها باشد.»
«جورج سوروس» سرمایهدار صهیونیست آمریکایی در گفتوگو با روزنامه آمریکایی «واشنگتنپست» ضمن انتقاد از سیاستهای «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا را متهم کرد که «تمایل دارد جهان را نابود کند» سوروس گفته است «هرچه خطر بزرگتر باشد و هرچه تهدید بزرگتر باشد، بیشتر احساس میکنم مشغول مقابله با آن هستم.» سوروس در ادامه انتقاد از سیاستهای رئیسجمهور آمریکا، ترامپ را یک «نارسیست» توصیف کرد که خود را یک قدرت تمام عیار می داند. شبیه سخنان سوروس را روانشناسان آمریکایی نیز بیان کرده اند.
فیلیپ سیمباردو: ترامپ واقعیت گریزی جنون آمیز دارد
دکتر فیلیپ سیمباردو بعد از بمباران پایگاه نظامی سوریه که ادعا شده بود به دلیل استفاده از گازهای شیمیایی در خان شیخون صورت گرفته است، گفت «به باور ما ترامپ خطرناکترین مرد جهان است.»
در گزارش اشپیگل آنلاین از کتاب یاد شده آمده است که روانشناسان و روانکاوان آمریکایی پدیده «اختلالات خلقی» و همچنین «واقعیتگریزی جنونآمیز» و نوعی پارانویا و روانگسیختگی در رفتارهای ترامپ تشخیص دادهاند.
در این گزارش به «رفتارهای شتابزده و نسنجیده»، «سهلانگاری» و «خودشیفتگی» ترامپ اشاره شده و از جمله او را متهم به «نفرت از زنان» و «بدطینتی» کردهاند.
جان گارتنر: ترامپ خودشیفتگی بدخیم دارد
برخی از روانشناسان نیز با تحلیل رفتارهای او در مراسم تحلیف ریاست جمهوری اش او را دارای خصلت خود بزرگ بینی عنوان کرده اند. دکتر جان گارتنر، رواندرمانگر آمریکایی نیز هشدار داده بود که رئیسجمهور کنونی آمریکا از اختلال روانی «خودشیفتگی بدخیم» رنج میبرد؛ اختلالی درمانناپذیر که با توجه به قدرت جایگاه او میتواند منشا تهدیدهای جدی برای آمریکا و جهان باشد.»
جان گارتنر می گوید «دونالد ترامپ بهطور خطرناکی روانپریش است و دمدمیمزاجیاش او را در انجام وظایف ریاستجمهوری ناتوان میسازد ... ترامپ به اختلال درمانناپذیر خودشیفتگی بدخیم مبتلاست که نشانههای آن رفتارهای تهاجمی و ضد اجتماعی، دیگرآزاری (سادیسم)، پارانویا و خودبزرگبینی حاد است.»
علت تناقضات رفتاری ترامپ، در ویژگی های روانشناختی اوست
بعد از روی کارآمدن ترامپ، نظام سیاسی امریکا بیش از اندازه شخص محور شد. چه در حوزه سیاست داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی، آمریکایی ها به سمت نگاه یک سویه و تجویزی یک فرد پیش رفتند و آن فرد نیز دونالد ترامپ بوده است. همانطور که پیش تر گفته شد بسیاری از رفتارهای آمریکا در دوره یک سال و نیمه ای که ترامپ قدرت را در دست گرفته است، رفتارهای متناقض به نظر می رسند، بدین شرح که ترامپ همان رفتاری را که خود نکوهش می کرده به نوعی دیگر، به دنبال تحقق آن است. چه در موضوع کره شمالی، چه توافق پاریس و چه توافق ایران، می توان به این رفتارهای متناقض پی برد. ابتدا کلیت ماجرا را از بین می برد و بعد به دنبال رسیدن به همان موضوع با درصدی تغییرات است.
علت این موضوع را می توان در خلقیات روانشناختی ترامپ جستجو کرد. ترامپ شدیدا مایل است خودش «اتفاقات بزرگ را رقم بزند». خودشیفتگی فزاینده شخصیت ترامپ به او تجویز می کند که کارهای بزرگ را بایستی او خود انجام دهد تا نامش در تاریخ ثبت شود. ترامپ مایل است دیگران او را به عنوان یک قهرمان در نظر بگیرند.
یک استاد دانشگاه جان هاپکینز از رویت نشانههایی از «هیپومانیا» (شیدایی) در شخصیت دونالد ترامپ خبر داده که نشانههایش «فقدان همدلی و از دست دادن کنترل رفتارهای هیجانی و این احساس غالب است که دیگران عظمت او و شخصیت بینظیرش را درک نمیکنند.»
هیچ بعید نیست که ترامپ دست به انجام کارهایی بزند که خود او همه آن ها را نقض کرده و از بین برده است. بررسی ویژگی های خلقی و رفتاری ترامپ نشان می دهد که ریشه بسیاری از رفتارهای سیاسی او به واقع در ناکامی ها و کمبودهای روانشناختی او ریشه می گیرد./۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: فارس