گریز از نقد های بی پاسخ
به گزارش خبرگزاری رسا، روزنامه شرق در یادداشتی (21 تیر 97، ص 1) با عنوان «رویکرد جلیلی وار به اقتصاد؟» مطالب عجیب و خلاف واقعی را به دکتر سعید جلیلی نسبت داده است که غالبا و یا به اتفاق تنها ادعای بدون سند است.
نقدی که به روح کلی این نوشته وارد است این است که نویسنده به جای شخص جلیلی، گاه به نقد یک گروه یا افرادی پرداخته است که به زعم او هم فکر آقای جلیلی هستند و از این رو هر نظر شخصی و یا گروهی سایرین را به دکتر جلیلی نسبت داده است و در عین حال مشخص نکرده است حدود و ثغور تفکر جلیلی کجاست؟ به طور مثال آیا اگر یک امام جمعهای در کشور موضعی گرفت جلیلی باید پاسخگوی آن باشد؟
یکی از مواردی که نویسنده در مورد رویکرد اقتصادی جلیلی نوشته است این است:
«رویکرد جلیلی سرسختانه از تقدم سیاست بر اقتصاد دفاع میکند و از تحمیل هزینه بر عامه مردم و کوچکترشدن سفره آنان هراسی ندارد؛ البته ممکن است گاه با هدف بهرهبرداری انتخاباتی، سخنوران حامی این رویکرد از مشکلات معیشتی مردم سخن بگویند و دولتمردان حزب رقیب را به بیتوجهی به دشواریهای زندگی مردم متهم كنند».
این جور بی ضابطه سخن گفتن اگر چه پاسخ نمیطلبد اما انصاف حکم میکند روزنامه شرق توضیح دهد با چه هدفی این گونه یادداشتهای بیچارچوبی را به اسم افراد اقتصاددان به خورد مخاطبان خود میدهد؟
این که ادعا کنیم شخصی علاقه دارد سفره مردم کوچک شود و اگر هم حرفی مخالف این میزند به معنای نیت انتخاباتی یا فشار بر رقیب است آیا سخن علمی یک اقتصاددان است یا کینهورزی یک عنصر سیاسی؟
در دومین مورد ایشان با همین رویکرد یله و رها مینویسد:
«جلیلی و همفکرانش باور دارند برای پیشرفت کشور نیازی به رابطه سالم و سازنده با بقیه جهان نداریم و ازاینرو، نباید برای برداشتهشدن تحریمها از پیش پای اقتصادمان بهایی بپردازیم». او برای اثبات این مدعای خود نقل قول نامشخصی از جلیلی آورده است که او گفته است: «ایران تحت شرایط تحریم هم میتواند سالانه 200 میلیارد دلار صادرات داشته باشد.» اما روشن نمیکند از کجای این سخن عدم تعامل با دنیا در میآید؟ یا باز با نقل قولی مبهم از کسانی که او ادعا می کند حامی رویکرد جلیلی هستند مینویسد: «در زمستان 93 یکی از سخنوران این گروه در ماجرای ثبت جهانی میدان امیرچخماق یزد گفت : یونسکو چه حقی دارد برای ما تعیینتکلیف کند».
برفرض صحت این ادعا و ارتباط دادن آن با آقای جلیلی، باز مشخص نیست اگر کسی در مورد استقلال کشور سخن میگوید چه ارتباطی با عدم تعامل با جهان دارد؟ جلیلی معتقد است بهایی که برای سازش پرداخته میشود همیشه بیشتر از مقاومت خواهد بود.
تفکری که نویسنده در آن قلم میزند، رویکردش با تیترهایی که در زمان مذاکرات هستهای و یا انتخابات امریکا کاملا برای همه معلوم است، که نگاهش به جای داخل، همواره به غرب است و جهان برای آن در آمریکا و چند کشور اروپایی خلاصه میشود و اگر کسی در برابر آمریكا و برخی کشورهای اروپایی موضع استقلال و عزت برای کشور بگیرد به عدم تعامل با جهان متهم میشود!
نویسنده شرق ادامه داده است اینان با شایستهسالاری مخالف هستند و تنها به هم گرایش بودن بسنده میکنند!
«در چنین فضایی، یک دیپلمات و سیاستمدار لازم نیست به تخصص و تجربه مسلح باشد، ... فقط کافی است سلیقه سیاسی مطلوبی داشته باشد. در چنین فضایی، جای شگفتی نخواهد بود که دیپلماتی مانند محمدجواد ظریف بازنشسته و خانهنشین شود».
اینکه در کجا و چه زمانی تجربه جلیلی نشان داده که به شایستهسالاری وقعی نمینهد برای نویسنده مهم نیست چرا که چنانچه مشاهده شد ایشان در صدد بیان ادعایی است که کینه قلبی خود به جلیلی را تسکین دهد و در این راه نیازی به سند و مدرک متقن نمیبیند.
اگر منظور از شایستهسالاری این است که این دست نوشتههای بیسند و سطحی در صفحه اول روزنامه شایستگی چاپ داشته باشد و نویسنده به عنوان یک اقتصاددان معرفی شود نه تنها جلیلی بلکه بسیاری از افراد دیگر، با این نوع شایستهسالاری مخالف هستند!
جلیلی خود یک متخصص است که اعتقاد دارد در کنار تخصص باید به آرمان های کشور نیز پایبند بود و شاید این تخصص یک دیپلمات باشد که ضمن مذاکره و بده و بستان بتواند بر آرمان های کشور و ملتش ایستادگی کند!
ضمن آنکه ثمره تخصص و مذاکرات آقای ظریف و سرنوشت برجام و تحریم ها اینک در برابر دیدگان ملت است و می توان خوب قضاوت کرد که خروج ظریف از خانه و عهده دار شدن دیپلماسی کشور تا چه میزان به نفع کشور بوده است. ضمن آنکه حال که سخن بی سند و بی مدرک اشکالی ندارد می توان ادعا کرد که اتفاقا گروه فعلی بر مبنای گرایشات سیاسی شکل گرفت و حتی منافع سیاسی گروه خود را بر منافع ملی ترجیح داد و در مذاکرات در مورد انتخابات مجلس و ماندن آنها بر سر قدرت و ربط آن با برجام سخن به میان آورد!
البته در پس این ادعا یک «خود شایسته پنداری» نیز نهفته است که اگر کسی این جماعت را در امور دخالت ندهد از شایسته سالاری عدول کرده است!
«بزرگدیدن خود و کوچکدیدن دشمنان» اشکال دیگری است که نویسنده به جلیلی وارد کرده و نوشته است:
«حامیان رویکرد جلیلی در معرض باور نادرست خودبزرگپنداری هستند. ... مدام از گرفتاریها و فقر و فلاکت دشمنان سخن میگویند.»
اگر تفکری در کشور اعتماد به نفس را به ملت تزریق می کند واز بزک کردن دشمن در روزنامه ای انتقاد می کند دلیل بر خود بزرگ پنداری نیست بلکه برگرفته از همان تخصص دیپلماتیک است که در بحبوحه مذاکرات با ضعف سر میز با دشمن ننشینید!
وقتی در بزنگاه مذاکره از خزانه خالی و قدرت دشمن سخن گفته می شود و دشمن را کدخدا می نامند باید یک جریان بلند شود و قدرت و عظمت ملت ایران را به ایشان یادآوری کند! بله دشمن شیطان بزرگ است اما همه کاره دنیا نیست و نیازی به ترس از آن نیست تا برای بهبود اقتصاد کشور چشم به دستان او دوخته شود و آن را فرشته نجات دانست!
مورد جالب دیگری که نویسنده شرق آن را بیان کرده است «کماهمیتدانستن نظرخواهی از مردم» در این جریان است! و ادامه داده است: «حامیان رویکرد جلیلی اعتنای چندانی به امر «پرسیدن از مردم» ندارند. دقیقا به همین دلیل، به دنبال طرح موضوع همهپرسی از طرف رئیسجمهوری، برخی از این سخنوران چنان برآشفتند که گویی وی حکم به حلیت امری حرام داده است.»
آیا این جریان با رفرندام مخالف است یا جریانی که لبوفروش و راننده تاکسی را از اظهار نظر در برابر موضع هسته ای منع می کند؟ آیا این جریان که پس از شکست، به پیروز انتخابات با روی باز تبریک می گوید با رای مردم مخالف است یا جریانی که پس از شکست، کشور را به آشوب می کشد؟ آیا این جریان اعتنایی به رای مردم ندارد یا جریانی که رای مردم به رای کیفی و کمی تقسیم و آن را به تهرانی و شهرستانی نام گذاری می کند؟ اگر کسی به رئیس جمهور محترم بگوید در اولویت بندی سخنان خود دقت کند و مسائل بی فایده مانند رفراندم را بی دلیل و بی جهت به بحث اول مملکت تبدیل نکند با اصل رفرندام مخالف نیست!
اما این گونه اتهامات مسلسل وار به دکتر جلیلی برای چیست؟
نتیجه گیری نویسنده به خوبی این مطلب را روشن می کند که نویسنده از روی کار آمدن این جریان در وحشت است و برای جلوگیری از این اتفاق، به جای آنکه توانایی های جریان مطلوب خود را بیان کند به لجن پراکنی علیه طرف مقابل می پردازد.
رویکردی که در انتخابات های اخیر شاهد آن بودیم و با ترسیم یک چهره موهوم وحشتناک از رقیب سعی می کنند نداشته های خود را پوشش دهند.
بهتر است این افراد که از بقای تفکر خود در مناصب حکومتی ترس دارند به جای تیره جلوه دادن رقیب خود به گونه ای صادقانه با مردم صحبت کنند و از اقدامات و عملکردهای خود در سیاست خارجی و داخلی دفاع کنند. یقینا مردم فهم و درک دارند و اگر حرف ها را با واقعیت منطبق ببیند باز هم به آنها اقبال نشان خواهند داد و نیازی به این گونه حرافی های بی پشتوانه نیست!
این گونه نقادی نوعی گریز از نقد های بی پاسخ به این جریان است.این راه خوبی برای فرار به جلو نیست!
______________________
حجت الاسلام مهدی عامری
/۹۶۹//۱۰۲/خ
منبع: رسالت