نسل سوم؛ مشکل یا راهحل
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاباسلامی در دیدار با بسیجیان در ورزشگاه آزادی تهران به نقش تاریخی جوانان در کشور اشاره کردند که برخی از مهمترین محورهای بیانات معظمله در این دیدار درباره جایگاه و نقش جوانان به شرح ذیل است:
- نوک پیکانِ این حرکت عظیم ملّی، شما جوانها هستید؛ شما هستید که راه را باز میکنید. پیرانِ مجرّب اگر خسته نباشند، بیحال نباشند، ازکارافتاده نباشند، میتوانند راهنمایی کنند ولی موتور پیشبرندهی این قطار، شما جوانها هستید.
- در این حدود چهل سال جهادهای متعدّدی داشتهایم؛ در همهی این جهادها جوانها جلو بودهاند، جوانها راهگشا بودهاند، جوانها نوک پیکان بودهاند:
در جهاد با طاغوت در دورهی پیش از پیروزی (دورهی مبارزات)
در جهاد با تجزیهطلبان در آغاز پیروزی انقلاب که در شرق کشور، در غرب کشور، در شمال کشور تجزیهطلبانی پیدا شدند، در جهاد با این تجزیهطلبان، جلودارِ این حرکت عظیم جوانها بودند؛
در جهاد سازندگی که از رویشهای آغاز انقلاب بود، جوانها جلو بودند و آنها بودند که این حرکت عظیم جهاد سازندگی را شروع کردند؛
در جهاد با تروریسمِ منافق و خائن در اوایل دههی 60،
در جهاد با متجاوزین در هشت سال دفاع مقدّس،
در جهاد برای ترمیم خرابیهای بعد از جنگ بعد از سال 67،
در جهاد فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی سال 70، جوانها بودند که توانستند آن فضای دشوار را به نفع انقلاب و اسلام تغییر بدهند؛
در جهاد علمی از حولوحوش آغاز دههی 80، جوانها بودند که در دانشگاههای مختلف، در پژوهشگاههای مختلف، به ندای مطالبهی پیشرفت علمی لبّیک گفتند و راه علم و فنّاوری را بهصورت جهشی در کشور باز کردند؛
و بالاخره در جهاد با تروریسم تکفیری در دههی 90 در این سالهای اخیر.
- امروز هم در جهاد فکری و جهاد عملی برای گشودن گرههای اقتصادی، باز هم جوانهایند. در برابر مشکلات اقتصادی کشور، پیشنهادهایی به ما میدهند -که ما هم میدهیم به مسئولین و میگوییم اینها را دنبال کنند- که بسیاری از پیشنهادها مربوط به جوانها است و پخته و کاملاً کارگشا و راهگشا. جوانهای ما بحمدالله امروز در قبال مسائلی که کشور با آنها مواجه است، هم صاحبفکرند، هم صاحب انگیزهاند؛ و همانطور که اشاره شد، مشکلات، همه را به تحرّک وادار کرده است و جوانهای ما احساس تکلیف میکنند، احساس مسئولیّت میکنند.
- امروز در حدود ده هزار هستهی گروههای جهادی در سرتاسر کشور مشغولاند که اینها در واقع مژدهی آیندهی کشورند، سرمایهی عظیمی هستند برای آیندهی کشور؛ مشغول کارند، مشغول تلاشاند؛ شاید صدها هزار کار مهمّ مربوط به طبقات ضعیف را در نقاط دوردست کشور، اینها انجام دادهاند و دارند انجام میدهند؛ کارهای ریزودرشت -بهحسب نیازهایی که مردم دارند- اینیک سرمایهی عظیمی است برای کشور. باز هم پس نقش جوانها است که مژدهی آیندهی بهتر را به ما میدهد.
- رویشهای ما بر ریزشهای ما رجحان دارند، غلبه دارند. بیش از آن مقداری که افراد بهسمت لاابالیگری پیش میروند، جوانها بهسمت تعهّد، بهسمت فکر و عمل در راه اهداف دارند حرکت میکنند و این مژدهی آینده است.
- بعضی اینها را درک نمیکنند، نقش جوانها را در آیندهی کشور بلکه در حال حاضرِ کشور، درست مورد توجّه قرار نمیدهند. بعضیها حتّی سعی میکنند وانمود کنند که جوانها مشکل کشورند یا حتّی کاری بکنند که جوانها را تبدیل کنند به مشکل کشور؛ بنده بهعکس معتقدم جوانها راهحل مشکلاند، نه مشکل.
- ظرفیّت بالفعل کشور، شما جوانهای مؤمن هستید؛ این تصویر واقعی است.
جوانهای مؤمنی که در کشور، توانایی دفاعی، علمی داشته و در زمینه مسائل فرهنگی و اجتماعی و در بسیاری از صحنهها این تواناییها بُروز کرده است؛ این یک تصویر واقعی از این کشور است. دشمنی که دربارهی ایران اسلامی آنجور فکر میکند، این مجموعهی عظیمِ جوان مؤمن را در کشور نمیبیند.
اعتلای انقلاباسلامی با نقشآفرینی نسل سوم و چهارم
نکتهای که شاید بتوان آنرا از همه نکات مطرح شده در بیانات رهبر معظم انقلاباسلامی، مهمتر قلمداد کرد، تکیهبر نیروی جوانی و بهخصوص جوانان مؤمن و انقلابی نسل سومی و چهارمی است.
تحلیل نسلی انقلاباسلامی و نظام برخاسته از آن نشان میدهد با چهار نسل پیاپی مواجه بودهایم؛ نسل اول انقلاب در شکلگیری انقلاباسلامی و زمینهسازی برای تشکیل نظام اسلامی در ایران تلاش نموده و تحت رهبری حضرت امام (ره) موفق به انجام وظیفه اساسی خود شد. نسل دوم انقلاب نیز علاوه بر مشارکت در شکلگیری انقلاباسلامی به تثبیت و پاسداری از نظام اسلامی علیالخصوص در عرصههای جهاد و شهادت و زمینهسازی و پیشبرد ایجاد دولت اسلامی مبادرت ورزید.
نسل سوم و چهارم انقلاباسلامی، نسلهایی هستند که در دوره جمهوری اسلامی تربیت و رشد یافته و در واقع اولین ثمرات سرمایهسازی انسانی انقلاباند. با توجه به گذر زمان و سپری شدن چرخه عمر نسلهای اول دوم، طبیعی است که اکنون زمان ورود نسل سوم و چهارم انقلاباسلامی است که عرصه کارآمدسازی دولت اسلامی آوردگاه اصلی اوست. الگوسازی از جمهوری اسلامی ایران و شکلگیری جامعه اسلامی نیازمند انجام این مأموریت مهم بهدست این نسلها است که نهایتاً پیریزی مرحله تمدن اسلامی را به دنبال دارد.
پیشرفت و اعتلای کشور در گرو بها دادن حقیقی به نسل جوان خصوصاً در مدیریتهای میانی و حتی کلان و سپردن امور اجرایی کشور به نسل سوم انقلاباسلامی است.
از سویی برخلاف نظریات غربی ارائهشده در خصوص انقلابها که معتقدند گذر زمان و تغییر نسلی منجر به بروز شکاف نسلی در خصوص اهداف انقلاب شده و باعث رویگردانی نسلهای آتی نسبت به آرمانها و ارزشهای انقلاب میشود، خوشبختانه انقلاباسلامی ایران شاهد گرایشی عمیقتر در نسل سوم نسبت به ارزشها و آرمانهای اصیل انقلابی است. ازاینجهت همهچیز برای نقشآفرینی نسل سومیها و چهارمیها آماده است.
مصادیقی از حل مشکلات کشور بهدست جوانان
1) مبارزه با رژیم ستمشاهی با طاغوت در دورهی پیش از پیروزی انقلاباسلامی
2) مقابله با تجزیهطلبان در آغاز پیروزی انقلاب که در برخی مناطق کشور همچون منطقه کردستان و ترکمنصحرا در سالهای 57 تا 59
3) محرومیتزدایی و خدمترسانی به روستاها که در تأسیس و تقویت جهاد سازندگی تبلور یافت.
4) امنیت آفرینی و مبارزه با گروهکهای تروریستی همچون منافقین، فرقان، چپها و ...
5) دفاع مقدّس در جنگ تحمیلی هشتساله رژیم بعث عراق علیه ایران اسلامی هشت سال
6) بازسازی و سازندگی کشور در دوره پس از جنگ
7) جهاد فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی دهه 70
8) جهاد آتشبهاختیار فرهنگی در سالهای فتنه 88 و پسازآن
9) جهاد علمی در حوزه دانش و فناوری در دهه 80 و 90
10) دفاع از حرم و مقاومت در برابر تروریسم تکفیری در دههی 90
ابتکار عملی که نسل جوان مؤمن و متخصص در سالهای اخیر چه در عرصههای پیشرفتهای علمی و فناورانه و چه در فعالیتهای خودجوش فرهنگی رسانهای و نیز مقاومت در برابر تروریسم تکفیری از خود بروز دادهاند، خود کارنامهای قابلاعتماد از این نسل در جهت تحقق اهداف عالی انقلاباسلامی، چه در مقطع کنونی و چه اثرات و نتایج آن در بلندمدت به نمایش گذارده است.
همه تحلیلها، مؤید یک نکته عمیق و راهبردی است و آن اینکه پیشرفت و اعتلای کشور در گرو بها دادن حقیقی به نسل جوان خصوصاً در مدیریتهای میانی و حتی کلان و سپردن امور اجرایی کشور به نسل سوم انقلاباسلامی است. اما آنچه مشاهده میشود جریانی قدرتمند در حوزه اجرایی کشور، درست در خلاف مسیر نقشآفرینی نسل سوم انقلاب فعالیت میکند. درحالیکه در ادوار گذشته در هر دوره شاهد چرخش مدیریتی و نخبگانی به سمت روی کار آمدن نسل جدید مدیران در عرصههای اجرایی کشور بودهایم، متأسفانه در چند سال اخیر شاهد معکوس شدن این روند هستیم.
مدیریت اجرایی کشور، مستلزم نشاط و پویایی
اکنون کشور با چالشهای گوناگون در حوزه اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند که تبعات آن کموبیش معیشت و آرامش عموم مردم را هدف گرفته است. بیشتر این چالشها ریشه در ناکارآمدیای دارد که یا به فرسودگی سامانههای مدیریتی و اجرایی بازمیگردد یا به فرتوتی مدیران مسلط بر این سامانهها. بدون شک کسی منکر اهمیت و ارزش تجربه نیست و اصولاً تحلیل نسلی انقلاب نیز بر مبنای انتقال تجارب و آرمانها از نسلی به نسل دیگر بنانهاده شده است اما منصفانه نیست در شرایطی که کشور نیاز به کار روزافزون و تلاش شبانهروزی دارد، از دادن فرصت به تازهنفسانی که هم انگیزه و هم توان بیشتری از پیشینیان خویش دارند خودداری کنیم و نسل اولیها را وادار به مسائلی نماییم که طاقت جوانی را میطلبد.
از منظری دیگر، این چرخش نسلی مدیران، برای نظام اسلامی اهمیتی راهبردی دارد. واقعیت آن است که مدیران نسل اول و دومی رمق خدمت در پستهای اجرایی را یا تقریباً ازدستدادهاند یا در آستانه بازنشستگی طبیعی هستند و آن زمانی است که بهناچار باید عرصه را بهدست نسل سومیهایی بسپارند که هنوز مجال سعی و تلاش در محیط حقیقی را نیافتهاند. در چنین شرایطی کشور در آینده باید هزینه هنگفتی را بابت چرخش ناگهانی و وسیع مدیریتی به نسل بدون تجربه بدهد که روشن نیست چگونه جبران مافات خواهد شد؟
نیاز به اثبات ندارد که مدیریت اجرایی، مستلزم نشاط و پویاییای است که در نسلهای گذشته تقریباً پایان پذیرفته است. با اندکی تدبیر صحیح میتوان در سمتهای مشاورهای و برخی حوزههای تصمیمگیری کلان از ظرفیت مدیران مجرب و متعهد بهره جست و ظرفیت مدیریت اجرایی را برای مدیران جوان خالی کرد.
فراموش نکنیم تربیت مدیر نیاز به اعطای فرصت مدیریت دارد و قطعاً اگر فرصتی که بهواسطه فروپاشی رژیم ستمشاهی و نیز تأسیس نهادهای انقلابی در سالهای ابتدای پیروزی انقلاباسلامی برای نسل اول و دومی که عمدتاً فاقد هرگونه تجربه مدیریت بودند، پیش نمیآمد، امروز نسلی از مدیران کارآزموده و توانمند در حوزههای گوناگون را در اختیار نداشتیم. اگر مدیران نسل اولی و نسل دومی، فرصتی را که انقلاب، سه دهه پیش سخاوتمندانه در اختیارشان گذاشت، از نسل جوان دریغ ورزند، بهزودی شاهد حادثه ناگوار توقف تربیت مدیران برای آینده کشور خواهیم بود که تبعات سنگین و جبرانناپذیری برای کشور و نظام به همراه دارد./۸۷۶/د۱۰۲/س
منبع: اندیشکده برهان