آیتالله فاضل: رسانهها به مسائل فقهی حرفه خود توجه کنند
اشاره: پرداختن به اخلاق در رسانه پای فقه را به میان میکشد؛ آن قسمت از فقه که قوانین و حقوق اسلامی را بیان میکند که رسانهها چگونه باید در مواقع مختلف با افراد و موضوعات، برخورد متفاوتی داشته باشند با اخلاق منطبق میشود.
تشخیص و اجتهاد در این زمینهها آشنایی با مباحث فقهی در این ابواب را لازم دارد؛ آشنایی رسانهها با فقه رسانه میتواند در اسلامی یا اخلاقی برخورد کردن آنان به فعالان رسانه کمک کند.
در این راستا سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا با آیتالله محمدجواد فاضل از استادان خارج فقه حوزه علمیه و رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار، گفتوگویی صورت داده است که متن آن پیش روست.
رسا ـ نسبت فقه و اخلاق رسانه چیست؟
از اخلاق عنوان خیلی مهمی است. البته حقوق در رسانه، حقوق افراد، دولت و نظام و حقوق دین هر کدام بحث زیادی دارد ولی به حقوق افراد و اشخاص در رسانه میپردازیم.
حقوق یک پایه فقهی و یک پایه اخلاقی دارد و این بحث را باید از هر دو جهت بررسی کرد؛ یکی از بحثهای مهم امروز حتی در عرصه بینالملل، ارتباط حقوق با اخلاق است.
در یک سری از امور عناوین فقهی حلال و حرام یا باید و نباید وجود دارد که آثار الزامی در آنها وجود دارد اما امور دیگری داریم که الزام در آن نیست و دین به آن توصیه میکند، بهتر این است که اینها رعایت شود و از اینها تعبیر به امور اخلاقی میکنیم.
بحث فنّی مرز میان فقه و اخلاق را در جای دیگری باید بحث کرد اما به طور عمده وقتی میخواهیم حقوق افراد را در نظر بگیریم هم از جهت فقهی و هم از جهت اخلاقی باید مورد بحث قرار دهیم. دین راجع به آمدن نام و مطلب یک فرد در یک رسانه مانند روزنامه، خبرگزاری یا مجله چه حرفی دارد؟ اخلاق چه حرفی دارد؟
گاهی اوقات بعضی افراد به عنوان کارشناس دینی مطرح میشوند، اما حضور ایشان در رسانه به خاطر رفاقتش با مجری و آن شخص، آیا یک کسی که رسانه دارد میتواند هر کسی را به عنوان کارشناس مطرح کند؟ وقتی فردی در رسانه حضور پیدا میکند خود و مطلبش را در ذهن مخاطبان جا میاندازد.
رسا ـ فقه در زمینه اخلاق میتواند راهنما و هدایت کننده رسانه باشد؟
من از بحث احترام و کرامت افراد شروع میکنم. ما به صورت کلی میگوئیم باید کرامت مصاحبه شونده و یا کسی که از قول او خبری را نقل میکنید حفظ شود؛ یا به او ضربه حیثیتی وارد نشود؛ بویژه اگر آن شخص انسان مؤمنی باشد؛ در این باره روایات متعددی داریم.
در کافی شریف جلد 2 صفحه 358 آمده است: «مَن رَوَی عَلی مُؤْمنٍ رِوایةً یُریدُ بِها شَینَهُ وَهَدْمَ مُروُئَتهِ لِيَسْقُطَ مِنْ أَعْيُنِ النَّاسِ أَخْرَجَهُ اللهُ مِنْ وَلَايَتِهِ إِلَى وَلَايَةِ الشَّيْطَانِ فَلَا يَقْبَلُهُ الشَّيْطَانُ»؛ که حضرت ميفرمايد اگر کسي یک خبری را از یک مؤمنی نقل کند و بخواهد او را در جامعه خوار کند، خدا این را از ولایت خودش خارج میکند و تحت ولایت شیطان قرار میدهد، شیطان هم او را قبول نمیکند.
در زمان صدور این روایات، این رسانهها که نبوده، فقط یک نفر برای یک نفر نقل میکند و یا یک نفر در جمع محدودی نقل میکند. قطعاً اگر موضوع در رسانه بیاید، این اثری که الآن میخوانیم خیلی شدیدتر خواهد شد. اگر خبری را نقل کند و قصدش هم این باشد که «یرید بها شینه و هدم مروئته»، یکی از مطالبی که اصحاب رسانه از جهت فقهی و حقوقی باید دقت کنند این است که آیا خبری که نمیدانند راست است یا خیر، میتوانند مطرح کنند یا نه؟ هرچند واقعاً درست باشد، ولی وقتی نمیدانند، آيا میتوانند مطرح کنند یا نه؟ مقتضای قواعد فقهی این را جایز نمیداند. در باب قضاوت قاضی باید روي علم، قضاوت کند، اگر از روی جهل، حتّی به حق هم قضاوت کرد، به جهنم داخل میشود.
در نقل خبر، تا به صدق آن یقین نداشته باشید نمیتوانید آن را مطرح کنید، درباره اخبار تحقیق کنید و آنها را دنبال کنید البته در این زمینه نیز ورود به حریم خصوصی و جستجوی اسرار و عیوب دیگران نیز جایز نیست.
اگر مسئولی در مدت کوتاه مسئولیت خود ثروت فراوانی به دست آورده باشد، باید دنبال شود، البته نه به صورت خبری بلکه باید به مراکز مرتبط اطلاع داده شود؛ درباره کسي که بیت المال را حیف و میل میکند نیز اینچنین است. اما اگر میگوید شما حق ندارید غیر مسئولان را اینچنین دنبال کنید.
درباره کرامت انسانی که خبر او را نقل میکنید: «من رَوی عَلی مُؤْمنٍ رِوایةً یریدُ بِها شَینهُ وَهَدْمَ مُروُئَتهِ لِیَسْقُطَ مِنْ اَعْينُ النّاسِ» برخی میخواهند شخصیتهای با ریشه دینی را از چشم متدیّنان بیندازند، حضرت درباره این افراد میفرماید: «اَخْرَجَهُ اللهُ مِنْ وَلایته اِلی وَلایَة الشّیطانِ» اثر عجیبی است، خدا خبر دنده با این هدف سوء را از ولایت خود خارج و تحت ولایت شیطان قرار میدهد، «فلا یَقْبَلُه الشیطان» البته شیطان هم او را قبول نمیکند! اینقدر این انسان خودش انحطاط پیدا میکند.
واقعاً این دیگر نیاز به بحث علمی، فقهی، تحقیق، پژوهش و مانند آن ندارد و از اولیّات، مسلّمات، در باب اخلاق رسانه رعایت حیثیت افراد است. چقدر اسلام روی این مسئله تأکید دارد؟ چیزی که متأسفانه امروز در برخی از رسانههای ما آنطوری که باید و شاید عمل نمیشود.
رسا ـ بیاخلاقی در رسانه چه آثار سوئی دارد؟
گاهی اوقات افراد انتشار خبری راجع به دیگران را خفیف میپندارند و میگویند «اینکه چیزی نیست»! امام صادق(ع) میفرماید «إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ أُفٍّ خَرَجَ مِنْ وَلَايَتِهِ»؛ اگر انسانی به برادر مؤمنش اُف بر تو باد بگوید، این أقلّ درجهی اهانت است، أقل تعبیر اهانت است، یعنی دیگر اهانت از این ضعیفتر نداریم. «خَرَجَ مِنْ وَلَايَتِهِ»؛ یعنی از ولایت خدا خارج میشود.
«مَا مِنْ إِنْسَانٍ يَطْعُنُ فِي عَيْنِ مُؤْمِنٍ إِلَّا مَاتَ بِشَرِّ مِيتَةٍ وَ كَانَ قَمِناً أَنْ لَا يَرْجِعَ إِلَى خَيْرٍ»؛ هيچ کس نیست که به مؤمنی طعنه بزند، مگر اینکه به بدترین نحو بمیرد! و این دیگر عاقبتبخیر هم نمیشود.
چه آثاری هست!! اصلاً این آثار یک وقتی در خود رسانه مطرح میشود، مطالبی که اگر انسان بخواهد مؤمنی را خار کند، اینگونه اهانت کند.
«إِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ مِنْ قَلْبِهِ، كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاء»؛ اگر یک مؤمنی مؤمن دیگری را متهم کند، ایمان در قلبش آب میشود و از بین میرود، همانطور که نمک در آب از بين ميرود.
اسلام یک امر زبانی است، اما ایمان نورانیّتی در درون انسان است، به مجرد یک اتهام، که شخصی را به جاسوسی یا اتهامات دیگر متهم کنند، همانطوری که نمک در آب از بین میرود و حل میشود، ایمان هم در درون او از بين ميرود. در این زمینه روایات زیاد داریم.
رسا ـ از دیگر موارد اخلاقی که باید در رسانه توجه شود بفرمایید.
حفظ حدود اشخاص است، در خبر، مصاحبه و جهات دیگر؛ گاهی اوقات در رسانه بعضیها افراد را اینقدر پائین میآورند و تحقیر میکنند و گاهی اوقات هم افرادی که هیچ صلاحیّت تعابیری ندارند را بالا میبرند، این از شگردهای بعضی رسانههاست.
برای مثال راجع به شخصی ادعا میکنند که پدر علم کذا است، در حالی که اینطور نیست، تعابیر عجیبی میکنند و عناوین و القابی میدهند؛ به نظر میرسد همانطوری که در تحقیر و استهزاء و توهین جایز نیست حدود افراد هم باید رعایت شود، افرادی را به عنوان متخصص بویژه در امور دینی مطرح میکنند، این کلمهی کارشناس را نمیشود به هر کس اطلاق کرد اگر کسی ده سال هم در حوزه درس خوانده باشد نمیتوان آن را کارشناس امور دینی دانست! باید روی این تعابیر خیلی دقت شود.
شما یک فرد را به عنوان متخصص، مجتهد، کارشناس، مفسر یا تعبیر دیگر مطرح میکنید و تبعات معرفی اینچنین را نمیدانید، گاهی اوقات افراد روی آن ضعف نفسانی که دارند به نوشتههای این روزنامهها و خبرگزاریها استناد میکنند، این افراد مجتهد نیستند و الا کسی که مجتهد باشد برای اثبات اجتهاد خود به خبر روزنامه و خبرگزاری استناد نمیکند.
جامعه اهل فکر، خطبا و حتی اصحاب رسانه نمیدانند که تملق حرام است، تملق یکی از محرّمات الهی است، تملّق یعنی کسی را از حدی که هست بالاتر ببری و بیش از آنچه که هست مدحش کنی. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید «الثناء بأکثر من الإستحقاق ملق»، تعریف بیش از استحقاق افراد از آنها تملق است. مرحوم شیخ انصاری هم در مکاسب تصریح میکند یکی از محرمات الهی تملق است.
از سوی دیگر امیرالمؤمنین میفرماید «التَّقْصِيرُ عَنِ الِاسْتِحْقَاقِ عِيٌّ أَوْ حَسَد»؛ اگر کسی را پائینتر از حقّش مطرح کنی؛ نشانه ناتوانی انسان یا حسادت است، که آن هم جایز نیست. بنابراین از نظر فقهی و اخلاقی در خبر یا مصاحبه حدود افراد باید به طور کامل حفظ شود و آنها را نه بیشتر و نه کمتر از آنچه هستند نشان دهید.
رسا ـ مطالبی که در رسانهها مطرح میشود باید دارای چه خصوصیاتی باشد؟
فقه و اخلاق تداخل و اجتماع زیادی دارند؛ یکی از موارد امانت است؛ برای مثال وقتی فردی مطلبی را به صورت غیر مستقیم بیان کرده است، آیا میتوانید کلمات او را تغییر دهید؟ این بحث امانت هم در فقه و هم در اخلاق مطرح است.
متأسفانه در بعضی موارد قانون اموری که از نظر فقهی و اخلاقی جایز نیست را جایز میداند! اصحاب رسانه قبل از قانون باید به دین و اخلاق ملزم باشند، خودتان خبر دارید در قانون میگوید اگر یک دروغی را در یک رسانهای بگویند اما این دروغ ضربهای به جایی نرساند، اضرار و تضییع حقّی نکند، فقط دروغ بوده است؛ اشکالی ندارد بنابراین جرم نیست، این را جرم نمیدانند و با این دروغ برخورد نمیکنند.
در قانون آمده است که اگر دروغی به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی منتشر نشود، جرم نیست؛ دروغی که به قصد اضرار به غیر و تشویش اذهان عمومی باشد جرم است، این با فقه و اخلاق ما سازگار نیست. فقه و اخلاق دروغ به هضل و جد، مضر و غیر مضر را حرام میداند، ازاینرو خبرنگاران با رعایت این مسائل باید برای دیگران الگو باشند.
اشاعهی فحشاء یکی از محرمات فقهی ما است؛ من خبر دارم فلانی گناهی را مرتکب شده است اما اینکه برای دیگران بگویم، آن را اشاعه دادهام. اشاعهی فحشاء به معنای خبردار شدن صدها نفر نیست! اشاعه فحشا حرام است و خیلی باید با تأمل انسان در آن وارد شود، اصحاب رسانه در آن وارد شوند.
«انَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَه فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ»، داخل آن گروهی که «یحبّون أن تشیع الفاحشة». شاید تا حالا خیال میشد که این «یحبّون أن تشیع الفاحشة» یعنی اینکه یک خبری را عمومی کنیم و در یک جمعی بگوئیم، نه! حتی برای یک نفر گفته شود، حالا اگر بیائیم در رسانه مکتوب بیاوریم که ماندگار هم هست و یا برای جمعی بگوئیم چه آثاری بر آن بار میشود.
اگر در زمان ائمه رسانه بود و این مسائل در آن واقع میشد چه تعابیری میکردند؟ قطعاً تعابیر شدیدتری داشتند، بنابراین خیلی باید مراقبت کنیم.
«الْمُؤْمِنُ مُلْجَم»؛ یعنی انسان وقتی گناه شخصی را میداند جزئیاتش را هم میداند حق ندارد برای دیگران مطرح کند، حتی حق ندارد به روی او بیاورد. ببینید چقدر فقه و دین ما ظریف است. من میدانم یک شخصی گناهی کرده، به عنوان کلّی میتوانم امر به معروف و نهی از منکر کنم، اما حق ندارم به او بگویم فلان روز، فلان جا دیدم که رشوه گرفتی و عکسش را هم دارم، اینها همه حرام است.
رسا ـ ورود اخلاق به رسانه چه تأثیری در رسانهها و جامعه خواهد داشت؟
رعایت حقوق و اخلاق رسانهای تحول بزرگی در رسانهها ایجاد خواهد کرد، الآن وقتی اسم رسانهای را میآورند مردم میگویند فلان رسانه به طور دائم دروغ میگوید و باندی عمل میکند، اگر حقوق افراد در رسانه کاملاً رعایت شود یک اعتماد عمومی به وجود میآید.
اغراض برخی رسانهها گاهی اوقات سبب میشود که افراد صالح از حضور در رسانه اجتناب کنند، اگر حقوق افراد رعایت شود آدمهای وزین به میدان رسانه میآیند و باعث تحولی در عرصه جامعه خواهند شد.
در مرکز فقهی فقه رسانه زیر مجموعه بخش فقه اجتماعی قرار دارد؛ این مباحث باید در مراکز علمی حوزوی مطرح شود./۸۳۶/گ۴۰۲/س
خبرنگار: محمود لطیف