۱۹ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۸
کد خبر: ۶۰۰۶۳۳
یادداشت؛

سناریوی شکست‌خورده داعش در افغانستان

سناریوی شکست‌خورده داعش در افغانستان
انتقال داعش به افغانستان، می‌تواند طیف وسیعی از نیاز‌های آمریکا و غرب از جمله تحت فشار قرار دادن چین و روسیه را به‌طور توأمان پوشش دهد.
به گزارش خبرگزاری رسا، شکست‌ها و ناکامی‌های گروه‌های تروریستی- تکفیری ازجمله داعش، در دستیابی به اهداف از پیش تعریف‌شده – علیرغم هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های بسیار هنگفت - سبب شده است که حامیان بین‌المللی داعش و سایر گروه‌های همسو با مبانی عملی و نظری آن، در اندیشه انتقال این گروه به حوزه‌های جغرافیایی دیگر در سطح منطقه، برای استمرار بقا و فعالیت‌هایش باشند؛ گروهی که طی هشت سال گذشته به‌عنوان یک ابزار مهم، بیشترین نقش را در پیشبرد و تحقق منافع منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای جبهه غربی، عبری، عربی داشته است.
 
در همین راستا، افغانستان یکی از نقاط جایگزین است که برای این جابجایی راهبردی داعش در نظر گرفته‌شده است. همسایه شرقی ایران، در طول قرون گذشته به جهت برخورداری از مؤلفه‌های راهبردی ممتاز، علی‌الدوام مورد طمع قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای قرار داشته و شکل‌گیری تحولات سیاسی در آن، تا حدود زیادی متأثر از جایگاه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این کشور در قلب آسیا بوده است.
 
در سراسر دوران جنگ سرد، این کشور، خط مقدم هماورد دو نحله فکری شرق و غرب بود و اکنون، کانون ترانسفر تروریست‌های فراری داعشی و محملی برای حضور نامشروع آمریکا و بیگانگان به شمار می‌آید.
 
ویژگی‌های منحصربه‌فرد افغانستان همچون مجاورت با روسیه و چین که از آن‌ها به‌عنوان دو تهدید بزرگ در «سند راهبرد امنیت آمریکا» نام برده شده، مجاورت با غرب آسیا، بستر گسترش مضاعف ناتو به سمت شرق آسیا، همسایگی با ایران و کشور‌های نفت‌خیز، امکان کشت و تجارت مواد مخدر در آن، دروازه ورود به آسیای مرکزی و قفقاز، نزدیکی به اقیانوس هند، تنگه هرمز و خلیج‌فارس و از همه مهمتر، تشکیل آلترناتیوی برای جایگزین شدن با نیرو‌های آمریکایی در افغانستان ازجمله المان‌هایی هستند که جایگاه ویژه‌ای به این کشور بخشیده و برای بازیگران فرصت‌طلب و حامیان سلطه‌طلب آن‌ها، غیرقابل‌اغماض به شمار می‌آید.
 
ازاین‌رو انتقال و استقرار داعش در افغانستان، می‌تواند طیف وسیعی از نیاز‌های آمریکا و غرب را به‌طور توأمان پوشش دهد. در این راستا، چند سناریو قطعی به نظر می‌رسند.
 
۱. در حال حاضر، داعش در شمال افغانستان بخصوص در جوزجان، سرپل، فاریاب، ننگرهار، کنر، بدخشان و نورستان بسیار فعال شده‌اند و برخی معتقدند که هدف از حضور آن‌ها صرفاً به ناامن سازی افغانستان بازنمی‌گردد. اینکه افغانستان سکوی پرتابی برای داعش در کشور‌های آسیای مرکزی و به‌خصوص ایالت سین‌کیانگ چین است، حقیقتی انکارناپذیر است.
 
چین به‌شدت نگران افزایش فعالیت‌های استقلال‌طلبانه در این منطقه و به‌ویژه از ناحیه جنبش ترکستان شرقی است که قصد دارند این بخش از چین را از خاک اصلی جدا کنند. به بیان دیگر، چنانچه مناسبات آمریکا و چین در دریای چین جنوبی و جنگ تجاری رو به وخامت گذارد، داعش این ظرفیت را دارد که در پازل آمریکا بازی کرده و از همه نظر، خواسته‌های آنان را تأمین کند.
 
۲. آمریکا در حال طراحی یک بازی پیچیده در افغانستان است. از یک‌سو تلاش می‌کند که صلح با طالبان هرچه زودتر محقق شود، چراکه طالبان و ایران، گفتگو‌ها و مذاکراتی با یکدیگر داشته‌اند و حفظ قدرت نظامی این گروه به معنای کشیده شدن دامنه نفوذ کشورمان در افغانستان است و از سوی دیگر مذبوحانه برای حفظ بقای داعش تقلا می‌کند تا همچنان به این بهانه بتوانند سیطره هژمونیک خود بر افغانستان و منطقه را حفظ کند.
 
اگر آمریکایی‌ها نتوانند با طالبان به توافقی برای صلح دست یابند، آینده داعش نیز به خطر خواهد افتاد، چون طالبان هم به لحاظ ایدئولوژیک، هم از جنبه متفاوت بودن حامیان منطقه‌ای خود و هم از منظر جنگ قدرت برای سلطه بر نقاط مختلف افغانستان با داعش دچار تنش است و با همه قدرت، تلاش خواهد کرد تا این گروه را نابود کند.
 
به عبارت ساده‌تر، اگر آمریکایی‌ها می‌توانستند از طریق طالبان، رقبای خود را در افغانسـتان درگیر کنند و منطقه را به آشوب بکشند، شاید به سـراغ دادن تنفس مصنوعی به داعش نمی‌رفتند، اما تلاش چند سـاله آن‌ها برای جلب رضایت طالبان جهت مبارزه با رقبای منطقه‌ای آمریکا به بن‌بست رسید و واشنگتن را به فکر حمایت و هدایت تکفیری‌های آدم‌خوار داعش انداخت.
 
افزون بر این، تروریست‌ها برای اینکه بتوانند در کوتاه‌مدت موفقیت‌هایی را کسب کنند، ابتدا باید نام بزرگی داشته باشند که داعش و عملکردش در سوریه و عراق بهترین گزینه برای حامیان آن به نظر می‌رسد. به تعبیر «ذبیح‌الله مجاهد»، سخنگوی طالبان، «چشم‌انداز بقای نیرو‌های آمریکایی با بقای داعش در افغانستان گره‌خورده است. طالبان به‌شدت مخالف حضور نظامیان خارجی است و ما تلاش خود برای برچیدن بساط داعش را چند برابر خواهیم کرد.»
 
۳. داعش اهداف خود از حضور در این کشور را ابتدا جنگ و مبارزه با شیعیان در افغانستان، سپس مبارزه با طالبان و درنهایت مبارزه با کشـور‌های همسایه افغانستان ازجمله روسـیه، چین و ایران اعلام کرده اسـت. ازاین‌رو، ایران یکی از اهدافی است که داعش هم به جهت همسایگی با افغانستان و هم ازلحاظ شیعه بودن، اهمیتی خاص برای این گروه تروریستی دارد و برنامه‌های به‌اصطلاح مفصلی برای کشورمان تدارک دیده است.
 
تکفیری‌های تروریست، جمهوری اسلامی را عامل اصلی شکست خود در سوریه و عراق می‌دانند و لذا آمریکا برنامه‌هایی را برای ناامن کردن مرز‌های شرقی کشورمان در چارچوب جنگ روانی به داعش واگذار کرده است. واشنگتن بر این مبنا، دو گام دیگر نیز برداشته است که اولین آن، به تصمیم ترامپ برای نگه‌داشتن نیروهایش در عراق بازمی‌گردد و اینکه این کشور را پایگاهی برای تحرکات نیرو‌های آمریکایی در غرب آسیا تبدیل کند.
 
دومین گام، به جذب عمران خان، نخست‌وزیر فعلی پاکستان به محور سعودی- آمریکایی بازمی‌گردد. گرچه عمران خان در انتخابات اخیر پاکستان، بر کاندیدا‌های موردحمایت آل سعود فائق آمد، اما به دلیل نیاز مالی شدید کشورش و وام‌های سنگینی که مسئولان قبیله سعودی به وی داده‌اند، در حال پر کردن جدول عربستان است. نکته اینجاست که «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی چند روز پس از عملیات تروریستی جاده خاش - زاهدان که معلوم شد داعشی‌هایی از پاکستان به مرز‌های سیستان‌وبلوچستان منتقل‌شده بودند تا این عملیات اجرا کنند، به پاکستان سفر و یک معامله ۲۰ میلیون دلاری را به‌عنوان دستخوش به تروریست‌ها با مقامات این کشور امضاء کرد!
 
داعش گرچه این روز‌ها در افغانستان پر رنگ‌تر از همیشه ظاهرشده و در عملیات پنجشنبه هفته گذشته خود در کابل، ۱۱ نفر را به کام مرگ فرستاد، اما قطعاً نمی‌تواند خطر عمده‌ای را متوجه کشورمان و قطب‌های جهان مثل روسیه و چین کند. ازاین‌رو باید گفت که پروژه شکست‌خورده داعش در عراق و سوریه، به‌طور حتم در افغانستان نیز راه به‌جایی نخواهد بود و پس‌ازآن، معادلات منطقه به سمت ثبات و آرامش بیشتر پیش خواهد رفت. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
منبع: حمایت
ارسال نظرات