سرمقاله؛
کار هست؛ حالِ کار کجاست؟
سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگران، ابعاد مختلفی داشت، اما بخشهای مرتبط با فرهنگ و روحیه کار، کمتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری رسا، سخنان دیروز رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگران، ابعاد مختلفی داشت، اما بخشهای مرتبط با فرهنگ و روحیه کار، در سایه مواضع مهم سیاسی و نفتی ایشان، کمتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
معظم له در فرازی از سخنان دیروز، تواناییهای ملت ایران و جوانان پرتلاش و خوش استعداد میهن را بسیار فراتر از وضع فعلی خواندند و تاکید کردند: «باید فرهنگ کار و تولید و تلاش را ترویج دهیم و روحیه انتظار برای ثروت بادآورده را از بین ببریم و روشهایی شبیه بخت آزمایی را ترویج نکنیم که دستگاههای مختلف از جمله صدا و سیما باید متوجه این معنا باشند». این اشاره دقیق رهبری، هم مردم و هم مسئولان را مخاطب قرار میدهد.
۱- یک دهه قبل، شبکههای هرمی از گلدکوئست گلدمایند، وست ویژن و دهها شرکت دیگر، به یکباره در فضای جامعه ما و به ویژه در میان جوانان سر برآوردند. شرکتهایی که اصلیترین گزاره تبلیغاتشان این بود که «اندکی برای تکمیل شبکه تلاش کنید، پس از آن پا روی پا بیندازید و شاهد پول فراوانی باشید که به حسابتان میآید». نیازی به گفتن نیست که آن شرکتها و طرح ها، در نهایت از جمع زیادی از جوانان ایرانی کلاهبرداری کردند و نوع عملکردشان، هم برای اکثریت جوانان و هم برای کلان اقتصاد کشور مضر بود، اما جالب است بدانید که جمعیت اعضا و هواداران این شبکهها میلیونی بوده است. در واقع این شرکت ها، کلاهبرداری خود را بر روی این ضعف فکری بخشهایی از جامعه جوان ایران سوار کرده بودند که بدون کار و تلاش، انتظار ثروت بادآورده میکشیدند.
۲- بسیاری از کتابهای عامه پسند روانشناسی و موفقیتی که میخواهند راه سریع پولدار شدن را نشان دهند، در بازار بی رونق کتاب ایران پرفروش هستند. چرا؟ چون آنها هم دست روی نقطه ضعفی گذاشته اند که پیش از آن، شبکههای هرمی متوجه آن بودند. مثال دیگر رواج عجیب و بی حد و حصر سایتهای شرط بندی در کشور است؛ ناگفته پیداست که طمع پیشرفت یک شبه در حوزه اقتصاد، جوانان را به سوی این سایتها میکشاند.
۳- مسئولان امر هم که معمولا از پیش به فکر ترویج روحیه کار و تلاش و تولید نبوده اند، همیشه در هنگام اوج گرفتن مشکل، آخرین و پرهزینهترین راه را انتخاب میکنند، مثلا سایتهای شرط بندی را فیلتر میکنند یا به مقابله پلیسی و امنیتی با اعضای شبکههای هرمی روی میآورند که البته در جای خود ممکن است مورد نیاز هم باشد، اما آخرین راه است. فرهنگ کار و تلاش باید گسترش یابد و این مهم، بیش از آن که پدیدهای اقتصادی باشد، موضوعی فرهنگی است. اتفاقا خطاب رهبری در سخنان دیروز در ارتباط با منع برنامههای بخت آزمایی، صداوسیما بوده است.
۴- مردم به رؤسا و حاکمان نگاه میکنند و به شدت از رفتار آنان اثر میگیرند. دقیقا هم دو دسته از مدیران مسبب این وضعیتند، اول مدیرانی که در فاصله کوتاهی متمول میشوند، مدیرانی که از یک خانواده معمولی برخاسته اند، اما پس از یک یا چند دوره مدیریت، بساط زندگی موازیشان در خارج از کشور پهن است، عضو چندین مجموعه و شرکت دولتی و خصوصی هستند و فرزندانشان، بدون هیچ تجربهای باز هم مدیر میشوند.
دسته دوم مدیرانی هستند که مشهورند به بی عملی و بی تحرکی؛ جوانان چگونه میخواهند از عملکرد این مدیران، مشق کار و تلاش بنگارند؟ مدیری که آن قدر از حوزه کاری خود بی اطلاع است که نیاز به فردی پوششی برای حمایت شدن دارد، مدیری که خود و حلقه اطرافش، مشهورند به نشستن و بی عملی، به راستی چگونه میخواهند الگوی کار و تلاش باشند؟ بدتر آن که این روحیه به اغلب ردههای مدیریتی دولت سرایت کرده و یک نفر در حلقه مشاوران و اعوان و انصار پیدا نشده که بگوید در زمان وقوع بحران، اگر از خواب پریدید، کار را شروع کرده و مشکلات فوری مردم را حضوری پیگیری کنید، نه آن که دوباره بخوابید که سه بار خوابیدن و بیدار شدن، بدخوابتان کند! /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: رسالت
ارسال نظرات