با بیش از 1200 راهکار شرعی، حتی یک کودک هم در بهزیستی باقی نمی ماند
مقدمه: زیادهروی در سیاست کنترل جمعیت، خطای راهبردی بود که امروز، بحرانها و آسیبهای آن اندک اندک آشکار میشود. از سوی دیگر، شیوع مشکلات اقتصادی و فرهنگی، به پدیده ناگواری تبدیل شده که حاصل آن افزایش کودکان بیسرپرست و بدسرپرست است. معضل دیگر جامعه ما آمار معتنابه زوجهای نابارور است که همه اینها دست به دست هم، مشکلات کلان و فراوانی را برای امروز و فردای کشورمان رقم زده است.
حکومت اسلامی و دولت جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر فقاهت و نظریه مترقی ولایت فقیه برپا شده است مسئولیت سنگینی در این زمینه دارد و باید پاسخگوی نظری و عملی این مسائل باشد. نبود نظام مشخص پژوهشی و نظریهپردازی در چنین مواردی، باعث شده راهکارهای غیر شرعی یا بلاوجه و بیحجت و دلیلی، رایج گردد که زیبنده کشور اسلامی و تشیع نیست و در آینده، مشکلات را صد چندان خواهد کرد.
در این وانفسا است که پژوهشهای نوین مبتنی بر فقه جواهری و مستند به قرآن و سنت نبوی، گنجی است راهنما و راهگشا.
حجت الاسلام و المسلمین حسن عالمی طامه، استاد حوزه و کارشناس مسائل فرزندخواندگی و محرمیّت، پس از سالها تحقیق عالمانه و انتشار دو اثر گرانسنگ در حوزه فرزندخواندگی و راههای محرمیّت، مؤسسه « فرهنگی هنری آشیانه پرتو مهر نبوی» را با هدف مشاوره دینی و یاری رسانی به عزیزانی که میخواهند فرزندی بپذیرند و تحت تکفل بگیرند، راهاندازی کرده است.
وی بیش از 1200 راهکار ایجاد محرمیّت را بر اساس راههای شرعی که مورد تأیید مراجع معظم تقلید نیز هست، بسته به نوع مسئله و جنس و سن فرزندخوانده و فرزندپذیران، ارائه میکند.
در گفت وگوی سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا با حجت الاسلام والمسلمین عالمی که در دو بخش تقدیم میشود، با ابعاد علمی، پژوهشی، حقوقی و اجتماعی این مسئله آشنا خواهید شد و شاید شما هم از بشارتدهندگان به متدینانی باشید که میخواهند با رعایت مسائل و جوانب شرعی، با خیالی آسوده، فرزندخوانده داشته باشند تا انشاء الله نسلی سالم و سلیم در پناه خانوادههای مسلمان، رشد کرده و افتخار جامعه باشند.
رسا ـ در آغاز خودتان را معرفی بفرمایید؛ اهل کجا هستید و از کی وارد حوزه علمیه شدید و استادان مبرزی که نزد ایشان تحصیل علم کردید نام ببرید.
بنده حسن عالمی طامه هستم، شش هفت پشت ما روحانی و عالم بودهاند و اصالت پدری ما نطنزی است. خودم زاده و اهل قم هستم. پس از تغییر رشته از تجربی به فرهنگ و ادب و اخذ دیپلم از دبیرستان صدوق قم در سال 61 وارد حوزه علمیه قم شدم. دروس مقدمات طلبگی را از مدرسه علمیه رسالت، زیر نظر مرحوم آیتالله حسینعلی یزدی، آغاز کردم و بعد برای ادامه و تکمیل تحصیلات، به مدرسه علمیه رضوی رفتم و آنجا به دروس اصول و فقه و دروس آزاد مشغول شدم. استاد میرباقری، حسینی بوشهری، اعتمادی، پایانی، وجدانی فخر و غدیری، استادان این دوره تحصیل بنده بودند تا این که سال 69 -70 در درس خارج فقه و اصول، شرکت کردم و از همان تاریخ تا این اواخر، پای درس دو استاد بزرگوار، مرحوم حضرت آیتالله العظمی آمیرزا جواد تبریزی تا آخر ایام حیاتشان و حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی، شرفیاب شدم. همچنین از سال 74 تدریس را در حوزه علمیه قم؛ مدارس امام صادق علیه السلام، معصومیه، علوی، رضویه، حقانی و غدیری و جامعة المصطفی العالمیه آغاز کردم. پایاننامه سطح سه را هم با عنوان راههای محرمیّت نوشتم.
رسا ـ چطور شد به موضوع فرزندخواندگی و مسائل پیرامونی آن علاقهمند شدید؟
سال 83 میهمانی به منزل ما آمد. ایشان دختر دو سه ماههای را از بهزیستی گرفته بود که در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها رها شده بود. وقتی چشمم به این دختربچه افتاد، تمام این مباحث و معضلات فقهی، فیالبداهه به ذهن من آمد! به عبارتی قدم این کودک، بسیار مبارک بود و باعث شد که من به این فضا وارد شوم.
دغدغه طلبگی من همیشه این بود که خدمتی کنم و خیلی مشتاق بودم که عرصهای باشد برای نوکری امام زمان (عج). همیشه در فکر بودم که چکار کنم؛ تا این که خدا توفیق داد و این باب تحقیق را به روی من باز کرد.
رسا ـ کار را چطور آغاز کردید؟ آیا با کسانی درمیان گذاشتید و یا به تنهایی پا به این عرصه گذاشتید؟
به لطف خدا، در آغاز، کار را با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی شروع کردیم. من خدمت آقای دکتر حکمتنیا رسیدم و مباحث را به ایشان گفتم. ایشان هم خیلی استقبال کردند و فرمودند شما میتوانید این پروژه را قبول کنید و جلو بروید.
رسا ـ برای انجام این تحقیقات، کار میدانی هم کردید یا به همان روش کتابخانهای وارد شدید؟
از روزی که این مسئله، دغدغه اصلی و جدی من شد برای خدمت در این زمینه حتی به بهزیستی قم و تهران رفتم و درخواست کردم سئوالات، اشکالات و ابهامات خود را مطرح کنند، چون من به عنوان یک طلبه وظیفه خود میدانستم در این قسمت فعالیت و خدمت کنم. البته خیلی استقبال نکردند! تنها در قم، خانم محترمی که کارشناس فرزندخواندگی بود، دو سه مسأله را روی کاغذ نوشت و به من داد. همین بحث محرمیت و چند مسأله دیگر را مطرح کرد. این شد که من متوجه شدم کار را باید از اینجا شروع کنم. در واقع مسئله را از تحقیق میدانی به دست آوردم و برای پاسخ به مسئله به همه کتابخانههای قم؛ کتابخانه آیت الله نجفی، آیت الله سیستانی، آیت الله حائری در فیضیه و کتابخانه مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام رجوع کردم و در اینترنت هم جستجو کردم؛ چون اثر مدونی در این زمینه وجود نداشت و من باید خط به خط بعضی از این کتابها را میخواندم تا مباحث مرتبط را گردآوری کنم. من باید درمییافتم اصلاً ریشه فرزندخواندگی و داستانش چیست و چگونه است.
رسا ـ سؤال مشخصی هم داشتید یا هنوز در پی روشن شدن مسئله بودید؟
اول باید بررسی میکردم که ببینم فرزندخوانده با فرزند معمولی چه تفاوتهایی دارد. با تحقیقات اولیه، متوجه شدم که سی چهل اثر درباره نسب هست که در جاهای دیگر نیست، بعد بررسی کاملتری کردم و پس از مطالعه دو هزار کتاب فقهی، تفسیری، تاریخی و حقوقی در باره این موضوع که باید خط به خط میخواندم و مطلب را مییافتم، به این جا رسیدم که فرزندخواندگی به تعبیری، سنت سی ساله پیامبر اکرم صلوات الله علیه بوده، چون داستان زید، یک سنت سی ساله بوده است نه یک کار یکی دو روزه. در واقع باید مطالب جسته و گریخته را از میان منابع مختلف، گردآوری و مشابهسازی میکردم تا به یک محتوای جامع برسم.
رسا ـ پس شما در واقع به یک سنت شرعی و تاریخی دست پیدا کردید!
بله! اما حالا باید بررسی میکردم، این سنت جزو کدام یک از موضوعات فقهی است؛ چون کل موضوعات فقهی یا حق است، یا حکم است، یا عقد است و یا ایقاع. در بررسی مشخص شد که سنّت فرزندخواندگی با عقدی سازگار است. حتی «صیغه عقد تبنّی» را پیدا کردم! بنابر این طبق همین شواهد تاریخی، اثبات شد که پیامبر خدا، عقد تبنّی را کنار حجر اسماعیل و در یک امر تشریفاتی اعلام فرمودهاند که: «یا من حضر اشهدوا ان زیداً ابنی یرثنی و ارثه». یعنی مسئله در این حد آشکار بوده است. این روایت را من خیلی تعقیب کردم و دیدم که در تفاسیر متعدد از جمله در تفسیر علی بن ابراهیم هم هست، مرحوم علامه طباطبایی در المیزان هم آوردهاند و این یک واقعه حقیقتی است که هم اهل سنت و هم شیعه آن را قبول دارند و روایت آن از لحاظ سندی هم بسیار معتبر است.
رسا ـ این داستان زید در قرآن هم آمده اما نکته اینجا است که گویا اسلام، چندان با مسئله فرزندخواندگی با آن رسوم عربی، زردشتی، ایرانی و روم باستان، موافق نیست و لحن آیه، لحن مخالفت است. حتی در مورد همسر زید و ازدواج وی با پیامبر، نوعی تفاوت فرزندخوانده با فرزند، تشریع شده است، در آیه 37 احزاب که میفرماید: « ... فَلَمّٰا قَضىٰ زَیدٌ مِنْهٰا وَطَراً زَوَّجْنٰاکهٰا لِکی لاٰ یکونَ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوٰاجِ أَدْعِیٰائِهِمْ إِذٰا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ کٰانَ أَمْرُ اَللّٰهِ مَفْعُولاً».
بله! همین طور است. ما در آیه 4 همین سوره احزاب، حتی تصریح داریم که میفرماید :« مٰا جَعَلَ أَدْعِیٰاءَکمْ أَبْنٰاءَکمْ ذٰلِکمْ قَوْلُکمْ بِأَفْوٰاهِکمْ وَ اَللّٰهُ یقُولُ اَلْحَقَّ وَ هُوَ یهْدِی اَلسَّبِیلَ» یعنی «خدا فرزندخواندههای شما را فرزند حقیقی شما قرارنداده است؛ این سخن (باطل و بیپایه) شماست که به دهان خود میگویید!». برای همین باید مشخص میشد اصل آن سنّت پیامبر که فرزندخواندگی زید و مورد تأیید قرآن هم هست با این نفی که در سال پنجم هجری در آیه آمده چگونه قابل جمع است!؟ برای همین با مطالعه تفاسیر و تحقیق در این مورد، آشکار شد که این آیات در مقام نفی آثار بنوّت حقیقی از فرزندخواندگی است نه این که اصل آن را رد کند. یعنی به نظر من حکم این آیه، جعل ترکیبی است و لسان آن چنین است که شما فرزندخوانده را مانند فرزند خودت نبین، نه اینکه فرزندخوانده نداشته باش. مثل این که در مباحث کلامی میگوییم خدای تبارک و تعالی، مرکب نیست. این نفی ترکیب از خدا، نفی الوهیتش نیست؛ یا وقتی میگوییم بیع هبه نیست یا صلح نیست، به این معنی نیست که اصلاً بیع، را رد کنیم. پس دو موضوع متفاوت است و میگوید این آثاری که فرزندان حقیقی دارند، بر فرزندان تبنّی بار نکنید. اتفاقاً همین باعث شد که روی تفاوتها کار کنم و به چهل مورد تفاوت میان فرزند اصلی و فرزندخوانده رسیدم!
رسا ـ با این حساب، کار کسانی که فرزندخوانده دارند یا میخواهند داشته باشند، سختتر میشود!
خیر! اتفاقاً اصل کار از همین جا آغاز میشود! چون من پس از این در صدد برآمدم که آیا میشود این تفاوتها را شبیهسازی کرد؟ مثلاً آیا ما میتوانیم راههایی را برای محرمیت باز کنیم؟ آیا ما میتوانیم ارث را درست کنیم؟ بحث حق و حقوق فرزندخوانده و فرزند پذیر چیست؟ حق الطاعه، حق التعلیم و دهها مسئله و مبحث فقهی و حقوقی دیگر را هم باید حل میکردم.
رسا ـ این پرسشها و پاسخهای احتمالی که لابد به آن رسیدید در جایی هم منتشر شده است؟
من پس از 7 سال تحقیق این مباحث فرزندخواندگی چه در مبانی و چه در مسائل و حل آن را در کتابی به نام «فرزندخواندگی در اسلام» آوردهام. این کتاب را پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، منتشر کرد. آنجا مطرح کردم که تبنّی یک عقد است بر خلاف نظر آقای کاتوزیان که به ایقاع بودن آن معتقد بود. من در این کتاب، نظریه ایشان را با دلایلی در یک بحث مستوفی رد کردم و اثبات نمودم که نمیتواند ایقاعی باشد و حتماً باید عقدی باشد چون ما میخواهیم شرایطی ضمن عقد مطرح کنیم، تعهداتی برعهده طرف مقابل قرار بدهیم، میخواهیم از طرف مقابل چیزی بگیریم و این نمیتواند ایقاع باشد چون کشش این همه شرایط را ندارد. بحثهای تخصصی دیگری هم در کتاب هست.
رسا ـ آیا این بحثها مورد استقبال هم قرار گرفت؟ جایی عرضه شد که نقد بشود یا ابعاد جدیدی پیدا کند؟
بله! اتفاقاً یک نشست با موضوع «فرزندخواندگی از دیدگاه فقه و حقوق» 8 آذر 1388 در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار شد که آیتالله ابوالقاسم علیدوست ناقد و آقای دکتر محمد مهدی مقدادی دبیر نشست بودند. بنده هم به عنوان نظریهپرداز، مطالب را مطرح کردم که بحث خیلی خوبی بود و استقبال کردند و در سایتهای خبری هم پخش شد.
نشست دیگری هم با موضوع «بانک محرمیّت» 12 آذر 1393 در مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام برگزار شد که حجت الاسلام و المسلمین سید علی علوی قزوینی، ناقد و حجت الاسلام و المسلمین قاسمی دبیر نشست بودند و بنده هم به عنوان نظریهپرداز که نشست با برکتی بود. در این نشست، مسئله «بانک محرمیّت» را مطرح کردم. چون مسائل محرمیّت گستردهتر از فرزندخواندگی است. مثلاً اگر کسی دامادی از همسر سابق خود دارد چطور باید به همسر فعلی محرم کند. این مسائل هم باید روشن میشد. با توجه به این که راههای محرمیّت در ازدواج، نسب و رضاع، منحصر است، برای محرمیّت کودکان بیسرپرست یا بد سرپرست میتوان از راه عقد یا رضاع یا ترکیب این دو راه، راهکارهای متعددی ایجاد کرد. ما میتوانیم برای کودکان شیرخواره زیر دوسال، از طریق مراکز مرتبط مثل شیرخوارگاهها یا زایشگاهها، زنان شیرده را شناسایی و از ایشان درخواست کنیم طبق ضوابط شرعی محرمیّت رضاعی، به کودک شیر بدهند. بعد به راحتی میتوان با خواندن یک عقد موقت میان فرزندپذیر با بستگان رضاعی کودک، بدون نیاز به نزدیکی، برای فرزند و فرزندپذیر، محرمیّت ایجاد کرد.
باز خدا لطف کرد و بحث فرزندخواندگی در کرسیهای نظریهپردازی هم مطرح شد و به اینجا منتهی شد که عقد التبنّی در اسلام داریم و آثاری هم بر آن مترتب میشود. البته قرار بود ابتدا این کرسی در تهران و وزارت علوم با حضور جمعی از حقوقدانان مطرح شود؛ اما من گفتم میخواهم نظریه و بحث خود را نزد فقهای قم، مطرح کنم که روی آن حرف بزنند چون کار علمی و قوی روی این کار باید بشود.
لذا در قم چند جلسه پیشکرسی به همت پژوهشگاه اندیشه اسلامی و انجمن فقه و حقوق گذاشته شد. از جمله نشستی داشتیم با آقایان رشاد، علیدوست، جواد فاضل، شبیری، حکمتنیا، عندلیب و بزرگان حوزوی که تدریس خارج هم داشتند و به قول معروف این بحث فرزندخواندگی را ورزیدند تا به اینجا رسید که عقد تبنّی میتواند دارای چنین آثاری باشد.
با حضور آقایان قائنی، علوی قزوینی، سید محمد علی مدرسی، نکونام، قرباننیا و حکمتنیا هم نشست دیگری داشتیم برای دفاع از این مقوله و آثاری را که این عقد میتواند داشته باشد. بعد از این بود که بحمد الله، کتاب چاپ شد و رتبه اول کتابسال بهزیستی را هم کسب کرد.
رسا ـ این تنها کتاب شما در این موضوع بود یا مقالات و آثار دیگری هم تألیف کردید؟
کتاب بعدی «بررسی راههای محرمیّت از دیدگاه فقه امامیه» بود که مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام در سال 1394، آن را منتشر کرد. از اول هم دغدغه من این بود که مهمترین مسأله و نخستین مشکلی که فرزندپذیران با آن مواجه میشوند را حل کنم. مشکل این خانوادهها بحث محرمیت است. شاید به ذهن افراد برسد که اگر دختر یا پسر را محرم کنیم کافی است؛ ولی دیدم که این فرزندخواندهها با بستگان درجه یک خود رفت و آمد دارند و این بچه عمو، عمه، خاله و دایی خوانده پیدا میکند ولی محرم نیست! پس باید آنجا هم محرمیت ایجاد کنیم و حتی فکر کردم که در آینده وقتی اینها بزرگ شدند، چطور باید عروسخوانده را با پدرخوانده محرم کنیم؟ چطور دامادخوانده را با مادرخوانده محرم کنیم؟
مسئله دیگر این که گاهی خانوادهای که یک فرزند میپذیرند، خدا به آنها یک فرزند دیگر هم میدهد! حالا این فرزند را با آن فرزندخوانده چطور محرم کنیم؟ این هم یک موضوع بود که در این کتاب، مطرح شد.
یا اگر خانواده پذیرنده بعد از چند سال تمایل داشت، فرزندی با جنس مخالف فرزندخوانده اول را بپیذیرد، اینجا راه محرمیت، چیست؟ این هم جای بحث داشت که مطرح شد و راه حل ارائه گردید. در مجموع بیش از هزار و دویست مسیر محرمیّت بررسی و ارائه شد که لازم بود در یک اثر جامع، منتشر شود و در اختیار مخاطبان قرار بگیرد.
مقاله «عقد فرزندخواندگی» را هم در فصلنامه تخصصی فقه و حقوق شماره 19 زمستان 1387 قبلاً ارائه داده بودم.
رسا ـ قطعاً این راه حلها، فقهی و شرعی هستند. آیا قبلاً چنین مسائلی مطرح نشده بود؟ یا شیوه بیان شما متفاوت است؟
ببینید! من برای حل این مسائل، بررسی عمیق و ریشهای کردم که ببینم چطور میتوانیم بحث محرمیت را حل کنیم. شما راهکارهای ارائه شده در این کتاب را در هیچ کتابی نمیبینید الا چند راه. همه این راهکارها را خودم مطرح کردم که البته به اتفاق نظر فقها، صحیح است؛ چون همه این راهکارها از مراجع معظم تقلید و اصحاب استفتاء بیش از 15 نفر از ایشان استفتاء شده است.
رسا ـ شما این دو کتاب را به سفارش مؤسساتی که نام بردید، تحقیق و تألیف کردید؟
خیر! اولاً هر دو کتاب، کار فردی خودم بود من مستقل عمل میکردم و همه کار با خودم بود ولی کارها که تمام شد، این مراکز دیدند کار خوبی است، پیش آمدند و استقبال کردند. حق التألیف کتاب فرزندخواندگی در اسلام را در ازای یک بار چاپ، دادند و کتاب محرمیّت در اسلام را هم فقط چاپ کردند.
ادامه دارد ...
رفتن راههای شرعی، که کارشناسان دینی و مجتهدان از منابع شرعی استخراج می کنند و ارائه می دهند کلاه شرعی نیست، بلکه عمل نکردن به این راهها فرار از شرع است.
آیا به نظر شما عقدی که جهت محرمیت زن و شوهر خوانده می شود کلاه شرعی است یا معتقد هستید که باید ازدواج سفید صورت بگیرد؟