یادداشت؛
فضای بیدر و دروازه!
گرچه فضای مجازی، «مجازی» شناخته میشود و نه واقعیت، ولی تقارن و تداخل آن در امور واقعی، آن را به بخش لاینفک «واقعیت» تبدیل کرده است.
به گزارش خبرگزاری رسا، عصر جدید، بستر تحولات شگرفی در عرصه فناوریهای مبتنی بر اینترنت و بهنوعی «انقلاب اینترنتی» ایجاد کرده است که «فضای مجازی»، بدون تردید یکی از این موارد به شمار میآید.
گرچه این فضا، «مجازی» شناخته میشود، نه واقعیت، ولی تقارن و تداخل آن در امور واقعی، آن را به بخش لاینفک «واقعیت» تبدیل کرده و بخشهایی از آن مانند شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، نقش بسزایی در شکلگیری تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی بازی میکنند.
ازاینرو، فضای مجازی میتواند هم «تهدید» باشد و هم «فرصت» و برای استفاده از فرصتهای آن، بدون تردید باید بر کارکردهای منفی این بستر فراخ، نظارت دقیق و پیشگیرانه داشت و مجال بهرهگیری از ظرفیتهای آن را در دسترس قرار داد.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب در جلسات شورای عالی فضای مجازی، این فضا مثل یک رودخانه پر از آب و خروشان است که جاری میشود و دائماً هم بر آب آن افزوده و خروشانتر میشود. اگر ما برای این رودخانه تدبیر کنیم و برنامه داشته باشیم؛ زهکشی کنیم و هدایت کنیم تا آب رودخانه به سد بریزد، تبدیل به فرصت میشود و چنانچه دست روی دست بگذاریم و با خوشخیالی به آن نگاه کنیم و برنامهای برای آن نداشته باشیم، تبدیل به تهدید خانمان براندازی به نام سیل میشود.
اولین و بدیهیترین کارکرد فضای مجازی را میتوان در موضوعات اجتماعی و تغییراتی که در رفتارهای عموم مردم – چه مثبت و چه منفی – ایجاد میکند مشاهده کرد. امروز پیامرسانها جایگاه رسانههای گروهی از قبیل رادیو و تلویزیون را پشت سر گذاشتهاند و هر خبر و رویدادی با سرعت بسیار بالا و در کسری از ثانیه در شبکههای اجتماعی در مرئی و منظر همگان قرار میگیرد.
عدهای عقیده دارند که شبکههای اجتماعی با انتشار اخبار مرتبط با جرمها و جنایتها، به ترویج این اعمال کمک و نقش یک موسسه آموزشی بزرگ در تدریس خشونت و جنایت را بازی میکنند.
در مقابل، برخی هم معتقدند که انتشار اخبار بزههای اجتماعی، اطلاعرسانی در امتداد افزایش آگاهی عمومی در جهت پیشگیری از ارتکاب و یا قرار گرفتن در معرض جرائم است و به مخاطبان، شناخت جامعی از عواقب و مضرات جرم را گوشزد کرده و در نتیجه، انگیزه ارتکاب جرم را کاهش میدهد. واقعیت، اما این است که مسائل اجتماعی به این سادگی قابلتحلیل نیست، چراکه هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست.
بهعنوان نمونه، شبکههای اجتماعی برای ارائه صدها و هزاران خبری که روزانه منتشر میکنند، طبقهبندی سنی قائل نمیشوند و ظرفیت افراد را نمیسنجند، بنابراین، این روش ناکارآمد است.
فرض کنید که در یک جمع خانوادگی یا محلی، انواع و اقسام تجارب، سخنان و افعال قبیح و زشت گفته و انجام شود و بعد از همه سنین و جنسیتها اعم از کودکان و زنان بخواهیم که بیایند و در این جمع حضور یابند تا درس عبرت بگیرند و مرتکب چنین اعمالی نشوند! همینقدر که این ماجرا مضحک است، آزادی بیقیدوبند در فضای مجازی و به فرمایش مقام معظم رهبری «فضای بیدر و دروازه» به این سبک و سیاق نیز مسخره به نظر میآید.
یا در ماههای اخیر دیدیم که برخی از سلبریتیها در فضای مجازی به بهانه تحلیل اوضاع سیاسی – اجتماعی و بهاصطلاح آگاهسازی مردم، بهدروغ پراکنی و نشر اکاذیب پرداختند و تبعات بدی به همراه داشت. این نتیجه آزادی بیقیدوبند فضای مجازی در حوزه اجتماعی است.
ولنگاری فرهنگی به فضای مجازی هم سرایت کرده و گویی که متولی و ناظری بر مسائل فرهنگی در این فضا وجود ندارد. عجیب است که برخی، نظارت عمومی و مردمی بر محتواهای بعضاً مخرب و مستهجن شبکههای اجتماعی را رافع مسئولیت خود میدانند.
در موضوعات فرهنگی، همیشه پیشگیری مهمتر از درمان است و درحالیکه کشورمان درگیر شبیخون و نبرد فرهنگی است، نمیتوان به پاکسازی و ایمنسازی فضای مجازی بیاعتنا بود. در بند ششم و هفتم وظایف شورای عالی مجازی آمده است: «اهتمام ویژه به سالمسازی و حفظ امنیت همهجانبه فضای مجازی کشور و نیز حفظ حریم خصوصی آحاد جامعه و مقابله مؤثر با نفوذ و دستاندازی بیگانگان در این عرصه... ترویج هنجارها، ارزشها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و ممانعت از رخنهها و آسیبهای فرهنگی و اجتماعی در این عرصه و مقابله مؤثر با تهاجم همهجانبه فرهنگی و نیز ارتقای فرهنگ کاربری و سواد فضای مجازی جامعه.» بااینحال، بعضی از جریانها، آزادیهای مخرب و بیحدوحصر در عرصه مجاز را که حتی بخشی از آن را نمیتوان در جوامع غربی آدرس داد، پلی برای مقاصد سیاسی خود کردهاند که این امر، گناهی بزرگ است.
علاوه بر این، شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، نقش غیرقابلانکاری در تهدیدات مرتبط با امنیت ملی ایفا میکنند. در جریان فتنه ۸۸ و اغتشاشات دو سال پیش، پیامرسانهای خارجی، کانال ارتباطی اغتشاشگران با سرویسهای اطلاعاتی خارجی بودند.
بهعنوان نمونه، «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه اسبق آمریکا صراحتاً اعلام کرد که کاخ سفید از مدیران توئیتر در آن مقطع خواسته بود که عملیات تعمیر و نگهداری سامانههای خود را به دلیل تقارن با فتنه سبز به تأخیر بیندازند.
در جریان حمله داعش به مجلس شورای اسلامی نیز تروریستها از طریق تلگرام با یکدیگر در ارتباط بودند و زمانی که مسئولین کشور اطلاعات آنها را درخواست کردند، مسئولین این جاسوسافزار از ارائه اطلاعات به بهانه رعایت حریم خصوصی کاربران امتناع نمودند! این، جنبه سلبی موضوع است، ولی وجه ایجابی آن از اهمیت بیشتر برخوردار است.
بهبیاندیگر، ما علاوه بر رصد و مانیتورینگ دقیق و بهموقع برای مقابله با خطرات این حوزه، باید برنامهای برای ترویج فرهنگ ایرانی – اسلامی، مقابله با تهدیدات امنیتی برآمده از فضای مجازی و حملات سایبری داشته باشیم. اگر صرفاً در لاک دفاعی فرو برویم، قطعاً ضربه خواهیم خورد، درحالیکه عقل و منطق حکم میکند که بهترین دفاع، حمله است.
اولین گام برای حمله، ساماندهی و ایفای نقش هر از یک از ارکان حاکمیت در این فضاست و نباید اجازه داد که این ناهنجاریها و چالشها، ضربه اول را وارد کنند، آنگاه به فکر چاره بیفتیم. برای ساماندهی فضای مجازی هم راهحل جامعی در نظر گرفتهشده که عبارت است از مرکزیت «شورای عالی فضای مجازی» و حذف همه نهادهای موازی با آن؛ «شورایی که با مرکز ملی فضای مجازی وابسته به آن، بهعنوان نقطه کانونی مواجهه هوشمندانه و مقتدرانه با تحولات پرشتاب این عرصه، برای استفاده از فرصتها و ظرفیتها و مقابله با آسیبها و تهدیدات آن شناختهشده است.» (رهبر معظم انقلاب – ۱۴ شهریور ۹۴)
با توجه به موارد پیشگفته باید گفت که فضای مجازی نقش بسزا، کلیدی و بسیار حائز اهمیتی در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی دارد و نمیتوان بدون مدیریت و هدایت آن، به شاخصهها و مؤلفههای جمهوری اسلامی دست یافت. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات