یادداشت؛
کاهش معنادار ازدواج
درجات ایمان متفاوت است و نمیشود انتظار داشت که با این اوضاع اقتصادی و تغییر سبک زندگی، همه از توکل و امید یکسانی برخوردار باشند و به راحتی تن به ازدواج دهند.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، آمار و ارقام ازدواج در سالهای اخیر کاهش یافته است و این مسئله پیچیدهای هم نیست که حتما با عدد و رقم بخواهیم این ادعا را به کرسی بنشانیم.
اندکی توجه در اطراف خود، ما را به راحتی به این حقیقت میرساند که آمار ازدواج بالارفته یا پایین آمده؟! جوانهایی با میانگین سنی حدود سی سال که هنوز مجرد هستند و چه بسا جرأت ندارند که به سمت ازدواج بروند، در اطراف ما کم نیستند.
اما چرا چنین معظلی در جامعه به وجود آمده است؟ ازدواجی که سنت نبی اکرم(ص) است و باعث حفظ نصف دین میشود، چرا باید به این جا برسد که آن قدر سنگین و استرس زا باشد که برای برخی دست نیافتنی باشد و به یک معضل اجتماعی تبدیل شود؟! عوامل مختلفی در این پدیده نقش دارد و نمیتوان تمام این ناملایمات را معلول یک چیز دانست.
شرایط و سبک زندگی تغییر کرده، سطح توقعات بالا رفته، گرانی بیداد میکند، خیلیها مشکل اشتغال و امنیت شغلی دارند و هراسان از اینکه بتوانند از پس مخارج زندگی بر بیایند، تهیه مسکن برای اقشار متوسط به پایین بسیار سخت شده و درآمدها با اجاره منزل همخوانی ندارد و هر چه در میآورند باید بابت کرایه خانه هزینه کنند؛ اینها همه در روند کاهش ازدواج تأثیرگزار است.
از طرفی گاهی اوقات ضد ارزشهایی جایگزین ارزشهای واقعی شده است. چشم و همچشمی و تجمل گرایی آفتی جدی برای خانوادهها شده است. گاهی در تهیه جهیزیه چنان افراط میشود که گویا هر آنچه اندک احتمالی دارد که در خانه استفاده شود، باید تهیه گردد، هر چند که در واقع سالها هم مورد استفاده قرار نگیرد؛ مثلا اصرار بر خرید وسائلی مثل «ساندویچ ساز» چه ضرورتی دارد؟ درست کردن ساندویچ اینقدر سخت است که حتما باید با دستگاه درست شود؟ همین وسیله چه بسا سالها هم استفاده نشود و فقط هزینه نابجایی باشد که بر دوش خریدار آن افتاده است. موضوع جدیدی رسم شده که شدیدا هم به چشم و همچشمی دامن میزند، نشان دادن جهیزیه به فامیل و آشنایان است که به نظر از آن رسمهای مصیبتزا است و میتواند هزینههای بیموردی را به خانوادهها تحمیل کند.
شاید مهمترین عامل، گرانیهای سرسامآوری باشد که شاهد هستیم؛ مثلا گرانی قیمت طلا که در فرهنگ ایرانیها رابطه مستقیم با ازدواج دارد میتواند نقش بسزایی در کاهش ازدواج داشته باشد؛ چرا که سکه طلا معمولا به عنوان مهریه تعیین میشود و خرید سرویس طلا برای عروس از ملزومات ازدواج ایرانی به شمار میآید.
اینها یک بُعد ماجرا است؛ مثلا در باب سکه، در حقیقت مهریههای سنگین از عوامل جدی این معظل است؛ چرا که اگر سکه ارزان هم باشد، وقتی برخی تعداد سکه را آن قدر بالا میگیرند که از توان داماد بینوا خارج باشد، باز هم مانعی در مسیر ازدواج خواهد بود.
یا مثلا هزینههای سنگین و بریز و بپاشهای خود مراسم عروسی به شدت دست و پا گیر است و برای افراد متوسط جامعه کمرشکن خواهد بود؛ بنابراین یکی از عوامل کاهش ازدواج همین هزینهها است که برای بهبود این وضعیت لازم است از هزینههای بی فایده که حتی جنبه اسراف هم پیدا میکند پرهیز شود.
توکل به خدا و اقدام برای ازدواج
از اینها که بگذریم، نمیتوان از عوامل اساسی کاهش ازدواج همچون کم شدن توکل به خدا و غلبه تفکر مادی غافل شد.
در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: «هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است. خداوند (در قرآن) میفرماید: إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بی نیازشان میکند.»
واضح است که این حدیث و آموزههایی از این قبیل بر مسئله توکل و حسن ظن به خداوند متعال تأکید دارد و طبیعتا انسان مسلمان باید ملتزم به این امور باشد.
البته ناگفته نماند که درجات ایمان متفاوت است و نمیشود توقع داشت که با این اوضاع اقتصادی و تغییر سبک زندگی، همه از توکل و امید یکسانی برخوردار باشند، به راحتی تن به ازدواج دهند و به این باور برسند که چه بسا با ازدواج درهای روزی به رویشان باز شود و شکل دیگری از رزاقیت خداوند را لمس کنند؛ ولی شایسته است که این صفت و روحیه ارزشمند در وجود انسان تقویت شود تا با شجاعت وارد میدانهای سخت شود. /۹۹۹/ی703/س
بابک شکورزاده
اندکی توجه در اطراف خود، ما را به راحتی به این حقیقت میرساند که آمار ازدواج بالارفته یا پایین آمده؟! جوانهایی با میانگین سنی حدود سی سال که هنوز مجرد هستند و چه بسا جرأت ندارند که به سمت ازدواج بروند، در اطراف ما کم نیستند.
اما چرا چنین معظلی در جامعه به وجود آمده است؟ ازدواجی که سنت نبی اکرم(ص) است و باعث حفظ نصف دین میشود، چرا باید به این جا برسد که آن قدر سنگین و استرس زا باشد که برای برخی دست نیافتنی باشد و به یک معضل اجتماعی تبدیل شود؟! عوامل مختلفی در این پدیده نقش دارد و نمیتوان تمام این ناملایمات را معلول یک چیز دانست.
شرایط و سبک زندگی تغییر کرده، سطح توقعات بالا رفته، گرانی بیداد میکند، خیلیها مشکل اشتغال و امنیت شغلی دارند و هراسان از اینکه بتوانند از پس مخارج زندگی بر بیایند، تهیه مسکن برای اقشار متوسط به پایین بسیار سخت شده و درآمدها با اجاره منزل همخوانی ندارد و هر چه در میآورند باید بابت کرایه خانه هزینه کنند؛ اینها همه در روند کاهش ازدواج تأثیرگزار است.
از طرفی گاهی اوقات ضد ارزشهایی جایگزین ارزشهای واقعی شده است. چشم و همچشمی و تجمل گرایی آفتی جدی برای خانوادهها شده است. گاهی در تهیه جهیزیه چنان افراط میشود که گویا هر آنچه اندک احتمالی دارد که در خانه استفاده شود، باید تهیه گردد، هر چند که در واقع سالها هم مورد استفاده قرار نگیرد؛ مثلا اصرار بر خرید وسائلی مثل «ساندویچ ساز» چه ضرورتی دارد؟ درست کردن ساندویچ اینقدر سخت است که حتما باید با دستگاه درست شود؟ همین وسیله چه بسا سالها هم استفاده نشود و فقط هزینه نابجایی باشد که بر دوش خریدار آن افتاده است. موضوع جدیدی رسم شده که شدیدا هم به چشم و همچشمی دامن میزند، نشان دادن جهیزیه به فامیل و آشنایان است که به نظر از آن رسمهای مصیبتزا است و میتواند هزینههای بیموردی را به خانوادهها تحمیل کند.
شاید مهمترین عامل، گرانیهای سرسامآوری باشد که شاهد هستیم؛ مثلا گرانی قیمت طلا که در فرهنگ ایرانیها رابطه مستقیم با ازدواج دارد میتواند نقش بسزایی در کاهش ازدواج داشته باشد؛ چرا که سکه طلا معمولا به عنوان مهریه تعیین میشود و خرید سرویس طلا برای عروس از ملزومات ازدواج ایرانی به شمار میآید.
اینها یک بُعد ماجرا است؛ مثلا در باب سکه، در حقیقت مهریههای سنگین از عوامل جدی این معظل است؛ چرا که اگر سکه ارزان هم باشد، وقتی برخی تعداد سکه را آن قدر بالا میگیرند که از توان داماد بینوا خارج باشد، باز هم مانعی در مسیر ازدواج خواهد بود.
یا مثلا هزینههای سنگین و بریز و بپاشهای خود مراسم عروسی به شدت دست و پا گیر است و برای افراد متوسط جامعه کمرشکن خواهد بود؛ بنابراین یکی از عوامل کاهش ازدواج همین هزینهها است که برای بهبود این وضعیت لازم است از هزینههای بی فایده که حتی جنبه اسراف هم پیدا میکند پرهیز شود.
توکل به خدا و اقدام برای ازدواج
از اینها که بگذریم، نمیتوان از عوامل اساسی کاهش ازدواج همچون کم شدن توکل به خدا و غلبه تفکر مادی غافل شد.
در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: «هر کس از ترس فقر ازدواج نکند نسبت به لطف خداوند بدگمان شده است. خداوند (در قرآن) میفرماید: إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ؛ اگر آنان فقیر باشند خداوند از فضل و کرم خود بی نیازشان میکند.»
واضح است که این حدیث و آموزههایی از این قبیل بر مسئله توکل و حسن ظن به خداوند متعال تأکید دارد و طبیعتا انسان مسلمان باید ملتزم به این امور باشد.
البته ناگفته نماند که درجات ایمان متفاوت است و نمیشود توقع داشت که با این اوضاع اقتصادی و تغییر سبک زندگی، همه از توکل و امید یکسانی برخوردار باشند، به راحتی تن به ازدواج دهند و به این باور برسند که چه بسا با ازدواج درهای روزی به رویشان باز شود و شکل دیگری از رزاقیت خداوند را لمس کنند؛ ولی شایسته است که این صفت و روحیه ارزشمند در وجود انسان تقویت شود تا با شجاعت وارد میدانهای سخت شود. /۹۹۹/ی703/س
بابک شکورزاده
ارسال نظرات