امام حسین«ع» در اندیشه دیگران
به گزارش خبرگزاری رسا، فریاد «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» که آن روز در صحرای کربلا از گلوی مبارک حسینبنعلی«ع» زمانی که بییار و یاور مانده و همه اصحاب و فرزندان یکی یکی مقابل حضرتش به شهادت رسیده بودند بلند شد، اینک بعد از 14 قرن و از اعماق قرون، در اقصی نقاط عالم شنیده شده و همه از هر زبان و رنگ و نژادی به حضرتش لبیک میگویند. پاسخ به نوای هل من ناصر ینصرنی این سردار بیسر را میتوان در ایام محرم دید. آنجا که عزاداران حسینی از ادیان مختلف به خیابانها میریزند و در رثای اهلبیت پیامبر اسلام، بر سر و سینه میکوبند.
نام حسین (ع) جهانی شده است. در شرق و غرب عالم از مسیحی گرفته تا بودایی برای شهید دشت کربلا عزاداری میکنند. در ایران ارامنه به عشق حسین (ع)، سیاه میپوشند و برای برآورده شدن حاجاتشان نذری میدهند، بسیاری از متفکرین و اندیشمندان و سیاستمداران جهان در مورد حسین(ع) سخن گفتهاند و فلسفه قیام عاشورا و دلایل ماندگاری حضرتش را تبیین کرده اند، که در این گزارش تنها به بخشی از آنها اشاره میکنیم.
معجزه حسین(ع)
عشق به حسین(ع) مرز نمیشناسد همه ساله علاوه بر میلیونها شیعه ، جمعیت کثیر اهل سنت، مسیحیان، ایزدیها، زرتشتیها، صائبین و بوداییها در عزاداری سرور و سالار شهیدان شرکت کرده و ارادت خود را به امام حسین(ع) نشان میدهند. «مجید مجیدی» کارگردان بلند آوازه و شهیر کشورمان خاطره جالبی از عزاداری بودائیان برای امام حسین(ع) را اخیرا گفته است: «نام امام حسین(ع) معجزهگر است، ما قدر این نعمت الهی را واقعاً ندانستهایم و نتوانستیم منش و رفتار آن حضرت را در جامعه پیاده کنیم.
در منطقهای از کشمیر که جمع کوچکی از مردم آن شیعه بودند، حسینیهای با شکوه و با عظمت را دیدیم که برای ما سؤال شد در این منطقه با تعداد کم شیعه، چنین حسینیهای به چه منظور ساخته شده است. پس از مدتی متوجه شدیم شیعیان در آن منطقه به نحوی زیبا و اثرگذار، پذیرای مردمی بودند که توانستهاند بسیاری از مردم غیر شیعه و غیر مسلمان آنجا را جذب امام حسین(ع) کنند و به ما گفتند که وقتی محرم شروع میشود، حتی بوداییها با پرچمهایشان میآیند و در این حسینیه عزاداری میکنند. این موضوع برای من بسیار جالب و حیرتانگیز بود.»
جوامع مسلمان و غیرمسلمان به غیر از ایران در اقصی نقاط جهان، عزاداری برای امام حسین(ع) را به شیوه خود برگزار میکنند. در ایران هموطنان ارمنی و زرتشی برای عزاداری اباعبدالله، سنگ تمام میگذارند و ناقوسها نیز در ماه محرم به احترام امام حسین(ع) به صدا در نمیآیند. بسیاری از ارامنه تهران روزهای تاسوعا و عاشورا نذری میدهند و این نذری را به روح شهدای کربلا هدیه میکنند.
رسا در گزارش جالبی از یک خانواده ارمنی مینویسد: یانیس و مادرش ارادت خاصی به سیدالشهدا(ع) دارند. این زن به همراه تنها فرزندش در تهران زندگی میکنند و اعضای خانواده آنها سالها پیش ایران را به مقصد کانادا ترک کردهاند. وقتی از او در مورد حال و هوای محرم و عزاداری امام حسین(ع) میپرسم، بیاختیار اشکهایش سرازیر میشود و میگوید: هر چه دارم پس از خدا از عنایت امام حسین(ع) است و اگر چه من مسیحی هستم، اما در قلبم ارادت ویژهای به امام شما دارم.
وی بدون مقدمه کتابچه زیارت عاشورای کوچکش را برمی دارد و ادامه میدهد: این کتابچه تمام زندگی من است و هر وقت دلتنگ میشوم آن را مرور میکنم و دلم آرام میشود. یانیس 22 ساله و دانشجوی دندان پزشکی درباره ارادتش به سیدالشهدا(ع) میگوید: عشق به امامحسین(ع) در قلب من انتها ندارد وهمیشه در روحم علاقهای آتشین نسبت به ایشان احساس میکنم.
من هرگز کرامت امام حسین(ع) را نسبت به خودم فراموش نمیکنم، بگذارید شرح ماجرا را بگویم. من به بیماری ناشناختهای دچار شدم که همه پزشکان با مشاهده تظاهرات بیماریام، آن را سرطان تشخیص دادند، مدتها در بستر بیماری بودم وهمه امیدها نسبت به بهبودم به صفر رسیده بود.
یادم هست مصادف با ایام محرم باز هم در بیمارستان بستری شدم، مقابل بیمارستان تکیهای بود که عزاداری امام حسین(ع) در آنجا برگزار میشد. یک روز همراه یکی از بیماران که نمیدانست من مسیحی هستم، بدون مقدمه به من گفت چرا به امامحسین(ع) متوسل نمیشوی و شفایت را از ایشان نمیخواهی؟ بیمار ما شفا گرفت.
نمیدانم چرا، ولی ترجیح دادم نگویم که مسیحی ام و بیاختیار دلم شکست و با خودم گفتم امامحسین، امام مسلمانان شیعه است و مسیحی را چکار با مسلمانان؟ در عالم رویا مردی مهربان و نورانی به سراغم آمد و من را به اسمم صدا کرد. پرسیدم شما که هستید که در جوابم گفت؛ من متعلق به همه انسانها هستم من تنها امام شیعیان نیستم.
آن وقت به من اشاره کرد که برخیز. گفتم نمیتوانم و باز تکرار کرد برخیز «یانیس» که آنچه در دل داشتی برایت مقرر شد. یک روز پس از آن ماجرا، از بیمارستان مرخص شدم، در حالی که هیچ اثری از بیماری در من نبود و همه پزشکان از این اتفاق شگفت زده بودند.
از آن روز تاکنون محرمها عزای سیدالشهدا(ع) در این خانه برپا میشود و نذری میدهیم. مادر یانیس میگوید: «هر سال شب عاشورا نذری شله زرد میپزم و همسایگان محله نیز به من کمک میکنند، نذریها را میان دستههای عزاداری که در میدان هفت تیر تجمع میکنند توزیع میکنیم.»
عاشورا در جهان
خبرگزاری «یورونیوز» طی گزارش جالبی درباره عزاداری در کشورهای مختلف جهان برای امام حسین(ع) مینویسد: تقریبا در تمام کشورهای عربی رسم بر این است که مسلمانان، اعم از شیعه و سنی در روزهای تاسوعا و عاشورا به مسجد میروند، نماز جماعت میخوانند، روزه میگیرند و نذری میدهند. در جهان عرب، شمال آفریقا، قفقاز و حتی پاکستان و افغانستان، در استانهای کاملا سنینشین ، عزاداری روز عاشورا انجام میشود.
برخی جوامع اهل سنت در جنوب شرقی آسیا، مراسم عاشورا دارند. در اندونزی در روز عاشورا به یادبود شهادت امامحسین مراسمی به نام «تابوتکشی» دارند و درست به مانند شیعیان در این روز نذر و نیت میکنند. آنها به همراه سوگواری معمول روز عاشورا، اغلب این روز را روزه میگیرند.
در ترکیه که یک کشور عمدتا سنی با اقلیت شیعه علوی است، عاشورا یک فرهنگ خاص ملی و مذهبی است؛ مردم این کشور در روز عاشورا نوعی «دسر» به نام «عاشوره» درست میکنند و به عنوان نذری به دیگران، به ویژه فقرا میدهند. بعضی از مردم نیز در این روز روزه میگیرند.
در مصر نیز نظیر همین خوراکی به نام «عاشورا» تهیه میشود. برخی از مسلمانان سنی در آسیای میانه روز دهم محرم را «عاشوری» مینامند و علمهایی شبیه علم و کتل شیعیان در عاشورا حمل میکنند. برخی از مردم هم به فقرا نذری میدهند. شاید جالبترین نوع عزاداری عاشورا در میان سنیها، مربوط به بنگلادش باشد، که یک کشور عمدتا سنینشین است.
سوای مناطق شیعهنشین، در برخی از مناطق تماما سنینشین بنگلادش هم مراسم عاشورا به همان شکل عزاداری شیعیان انجام میشود. در منطقه «شورابوی» از توابع «هوی گنج سیلهت» در شمال شرقی بنگلادش از صدها سال پیش در روزهای دهه محرم و به ویژه تاسوعا و عاشورا، از حدود ۳۰ روستای پیرامون آن، زنان و مردان ضمن راهپیمایی به سوگواری میپردازند.
سوگواران شامل زن مرد و کودک که همگی از پیروان اهل سنت هستند، در ایام عاشورا به یاد شهدای کربلا روزهدار و پا برهنه میشوند و به سینهزنی و مرثیهخوانی میپردازند. از دیگر مناطقی که مراسم عاشورا در آن برگزار میگردد، شهر «مانیک گنج » است، که راهپیمایی عاشورا در آن از ۸۰ سال پیش رایج شده است. جالب اینجاست که در کل این منطقه حتی یک خانواده شیعه نیز زندگی نمیکند. روز عاشورا در کل بنگلادش مانند ایران تعطیل عمومی است.
رئیسجمهور و نخست وزیر پیام تسلیت صادر میکنند و رادیو و تلویزیون برنامه ویژه عزاداری پخش میکند. مردم عموما این روز را روزه میگیرند و از خوردن هر نوع غذا و یا انجام عملی که حاکی از خوشحالی و سرور باشد، خودداری میکنند.
قیام امامحسین علیهالسلام در هند نیز از سوی سه طیف به شدت مورد استقبال قرار گرفته است؛ نخست اهل تحقیق که به محض با خبر شدن از وقوع چنین حادثهای، در صدد حقیقتجویی برآمدند و تحقیق درباره عاشورا را آغاز کردند. دوم مصلحان اجتماعی که همیشه در فکر ایجاد اصلاحات در جامعه خود بوده، یا در صدد بودند تا مردم هند را از دست انگلیسیها نجات دهند.
اینان در صدد یافتن الگوهای مناسب برای مبارزه با استعمار بودند. در رأس این دسته، «مهاتماگاندی» بوده است که نهضت خود را محصول و معلول مطالعه و تحقیق درباره قیام عاشورا میداند. گاندي صراحتا ميگويد: «من برای هند چیز تازهای نیاوردم، فقط نتیجهای را که از مطالعات و تحقیقهایم درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم.
اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسینبنعلی(ع) پیمود. من زندگی امام حسین(ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی را به صفحات کربلا کردهام. بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از امام حسین(ع) پیروی کند.»
دسته سوم توده مردم هستند؛ آنان از زاویه دیگری به قضیه مینگرند، به این معنا که امام حسین علیهالسلام و شرکت در مراسم عاشورا را امری متبرک میدانند که باعث میشود آنان به آرامش برسند و نزد خدا ارج و منزلت بیشتری پیدا کنند.
اگر حسین(ع) مال ما بود
حسین را باید از نگاه دیگران دید تا به عظمتش پی برد. بزرگان بسیاری از متفکر گرفته تا سیاستمدار در اقصی نقاط عالم در مورد این امام همام و قیام عاشورا سخن گفته و حتی کتاب نوشتهاند که در اینجا تنها به گوشهای از آنها اشاره میشود؛
«آنتوان بارا» متفكر مسيحي و نويسنده كتاب «حسين(ع) در انديشه مسيحيت» میگوید:«اگر حسینبنعلی(ع) از آن ما بود، به نام او در هر کوی و برزن بیرقی بر میافراشتیم و جهانیان را بنام او به سوی مسیحیت فرا میخواندیم.
شما مسلمانان شأن و منزلت امام حسین(ع) را خوب نمیشناسید و پاس نمیدارید. بنده در کتابم بیان داشتم که نباید زنده نگه داشتن حماسه عاشورا، تنها به آئینهای مذهبی محدود شود. امام حسين(ع) اقيانوسي از معرفت، دانش، حماسه و فداكاري است و اين حماسه او بود كه اسلام و تمامي اديان الهي را زنده كرد. در طول تحقيق و پژوهشي كه درباره واقعه تاريخي عاشورا داشتم، شيفته شخصيت امام حسين(ع) شدم، زيرا ديدم كه اين شخصيت، اقيانوسي از اخلاق، رسالت و قداست است.
امام حسين(ع) خود و خانوادهاش را فداي رسالت اسلام كرد و با قرباني كردن خود، نه تنها اسلام، بلكه تمام اديان الهي را احيا كرد. امام حسين(ع) تنها شهيد راه اسلام نبود؛ بلكه شهيد همه اديان الهي است. شهادتي كه امام حسين(ع) به آن رسيد، ميتواند الگويي براي تمام مؤمنين و آزادمردان همه اديان باشد. در حقيقت امام حسين(ع) شهيد راه تمام بشريت است، همچنان كه حضرت علي(ع) اينگونه است.
همانطور كه سازمان ملل متحد از انديشههاي امام علي(ع) براي تعيين حقوق بشر بهره گرفت، ميتواند انديشه امام حسين(ع) را الگوي آزادگي بشريت معرفي كند. اگر امام حسين(ع) قيام نميكرد، اسلام منحرف ميشد و پس از آن زاويه انحراف بزرگتر و شامل همه اديان الهي ميشد و ديگر بر روي زمين ديني باقي نميماند. در حقيقت حركت امام حسين(ع) يك حركت معنوي و براي جلوگيري از انحراف دين جدش پيامبر(ص) بود.»
سیاستمداری بینظیر
«توماس کارلایل»، مورخ و اندیشمند اسکاتلندی مینویسد: «بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین(ع) و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوق عددی در جایی که حق و باطل رو به رو میشوند،اهمیت ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است».
«ماربین» دانشمند و محقق آلمانی، درباره امام حسین(ع) و قیام جاودانهاش، همچنین علل قیام آن حضرت(ع) و نتایج آن، به طور مفصل سخن رانده که خلاصه آن چنین است: موضوعی را که نمیتوان نادیده گرفت این است که حسین(ع) اولین شخص سیاستمداری بود که تا به امروز، احدی سیاستی به مؤثری سیاست او اتخاذ ننموده است.
این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چند ظاهراً عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پرکاهی بر باد خواهد رفت. پیروان وجدان اگر با نظر دقیق اوضاع و احوال آن دوره و پیشرفت مقاصد بنی امیه و وضع(حکومت) و دشمنی و عداوت آنها را با حق و حقیقت بنگرند، بدون تأمل تصدیق خواهند کرد که حسین علیهالسلام با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خود، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت و اگر چنین حادثه جانگدازی پیش نیامده بود، قطعاً اسلام به حالت کنونی خود باقی نمیماند و ممکن بود یکباره اسلام و اسلامیان محو و نابود گردند. میتوان ادعا کرد که تا به امروز تاریخ بشریت نظیر چنین شخص بصیر و فداکار به خود ندیده و نخواهد دید.»
ای شهسوار من
«موريس دوكبرا» نویسنده معاصر فرانسوی مینویسد: اگر مورخین ما حقیقت این روز (عاشورا) را میدانستند و درک میکردند که عاشورا چه روزی است، این عزاداری را مجنونانه نمیپنداشتند، زیرا پیروان حسین(ع) به واسطه عزاداری حسین(ع) میدانند که پستی و زیردستی و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند، زیرا شعار پیشرو و آقای آنها، تن ندادن به ظلم و ستم بود.
حسین شبیهترین انسان روحانی به حضرت مسیح است، ولی مصائب او سختتر و شدیدتر است». «گاسپار دروویل» در سفرنامه خود مینویسد: «سرگذشت غم انگیز امام حسین علیهالسلام و یارانش اذهان نیمی از جهان اسلام را به خود مشغول داشته است.
گذشت قرنهای بسیار که هرکدام فاجعهها و غمهای خود را به همراه دارد، این داغ را بیاثر نکرده است و احساسی را که یادآوری آن واقعه بر میانگیزد، تخفیف نداده است. حتی دشمنان حسین علیه السلام با دیدن مقاومت بردبارانه او و از خودگذشتگی یارانش، به رحم آمدند(حر). وقایع ثبت شده روز هولناک دهم محرم چنان از عواطف پاک انسانی سرشار است که مردم را تکان میدهد و تاثر آنها را از نسلی به نسلی دیگر منتقل میکند.».
«سرپرسی سایکس» خاورشناس انگلیسی تاکید میکند: «حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عده قلیل از خود بروز دادند، به درجهای بوده است که در تمام این قرون متمادی هر کسی که آن را شنید، بیاختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این مردم دلیر غیرتمند، نامی بلند و غیرقابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.».
« واشنگتن ايروينگ» مورخ مشهور آمريكايي میگوید: براي امام حسين (عليهالسلام) ممكن بود كه زندگي خود را با تسليم شدن به يزيد نجات بخشد، ليكن مسئوليت پيشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نميداد كه او يزيد را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودي خود را براي قبول هر ناراحتي و فشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني اميه آماده ساخت. در زير آفتاب سوزان سرزمين خشك و در روي ريگهاي تفتيده عراق روح حسين فناناپذير است.
اي پهلوان و اي نمونه شجاعت و اي شهسوار من، اي حسين(ع)»
امام انسانها
دکتر «آنطوانضو» از شخصیتهای تاثیرگذار و رئیسدبیرخانه کمیته اسقفهای مارونی، درباره فرهنگ حسینی میگوید: «امامحسین(ع)، در راه رهایی از ظلم و ستم و تحقق عدالت به شهادت رسیدند، این مرد بزرگوار در راه دفاع از حقوق همه انسانها به شهادت رسیده اند، بنابراین باید بگوییم که امام حسین(ع) امام مسلمین و امام مسیحیان و در اصل امام انسانها هستند، ایشان امام فقیران و امام مستضعفان و امام شکنجهدیدگان هم هستند، ما برای آن مردی که آن همه ظلم و ستم به خود دیدهاند و این همه شکنجه، اتهام و خیانت را تحمل کردند احترام خاصی قائل هستیم و ایشان را تعظیم و تحسین میکنیم، ایشان از دیدگاه ما به شهادت واقعی دست پیدا کرده اند، شهید واقعی که نه به خدا و نه به انسانها به خاطر شهادتش منت نمیگذارد، ایشان خود را قربانی دیگران کردهاند و این همان نقطه مشترک بین امامحسین(ع) و حضرت مسیح است.
ما طور دیگر به امامعلی(ع) و امامحسین(ع) نگاه میکنیم، ما میخواهیم امامعلی(ع) و امامحسین(ع) را از اسارت آزاد کنیم، چون ما باید این دو بزرگوار را به شکل جدید و به زبان نو در زمانه خودمان معرفی کنیم، میبایست بچههای خودمان را با فکر امامعلی و امامحسین(ع) آشنا کنیم، امام حسین(ع) نه تنها مظلومانه جان خود را از دست دادهاند بلکه ایشان در روزگار ما هم مظلوم هستند چون ما نتوانستیم ایشان را خوب معرفی کنیم.
سه سال پیش وقتی اسقف اعظم مارونی لبنان به زیارت صومعه احمر و بعلبک رفت، شیعیان از ایشان استقبال خیلی گرم و بینظیری به عمل آوردند، کودکان در اطراف خیابان صف ایستادند و با گل ایشان را بدرقه کردند، ایشان برای ساعت نه شب قرار شام داشتند ولی به خاطر گرمی استقبال و ازدحام جمعیت ساعت یازده شب به محل ملاقات رسیدند! اسقف اعظم علت این استقبال بسیار گرم را از من پرسید که من در پاسخ به ایشان گفتم در وجدان ما مسیحیان عشق امامحسین(ع)
وجود دارد، ما وقتی شیعیان احزاب و یاری در بعلبک نداشتند از امامحسین(ع) و خانواده و فرزندانش به گرمی و هر آنچه لایقش بودند استقبال کردیم و شیعیان الآن آن خوبی و حس برادرانه را که به آنها و امام ایشان داشتیم دارند جبران میکنند، آنها اعتقاد دارند که این حس برادری و همزیستی هیج وقت نخواهد مرد و کما فی السابق در وجدان مردم زنده هست.»
قیام عاشقانه
محمد علي جناح (قائد اعظم پاكستان) میگوید: «هيچ نمونهاي از شجاعت، بهتر از آنكه امامحسين علیهالسلام از لحاظ فداكاري و تهور نشان داد در عالم پيدا نميشود. به عقيده من تمام مسلمين بايد از سرمشق اين شهيدي كه خود را در سرزمين عراق قربانی كرد پيروي نمايد.»
علامه محمد اقبال لاهوری اندیشمند، عارف و شاعر پرآوازه پاکستانی مینویسد: «اگر قصد آن حضرت رسیدن به حکومت بود، عشق را رها میکرد و این چنین عاشقانه برنمیخاست، بلکه سپاهی فراهم میآورد. قیام او، تنها برای اصلاح امّت و احیای دین و محو فاسدان بود که اثرش تا به حال باقی است و تازگی ایمان ما نشأت گرفته از قیام آن حضرت است.
«عبّاس محمود عقّاد» نویسنده و ادیب مصری، معتقد است، آثار کوبندهای که قیام امام حسین (علیهالسلام) به جای گذاشت و موجب نابودی طاغوتیان به دست آزادگان شد، بسیار است و حکومت ستمکار و گسترده امویان از نظر زمان و مکان، بر اثر قیام یک نفر، در یک روز به هم ریخت و نابود شد؛ زیرا شیعیان و آزادگان همواره خواهان هدف حسینبن علی (علیهالسلام) بودند و آن را دنبال کردند و در نتیجه خسارت ضایعات حقیقی دشمنان در روز عاشورا و در کربلا زیادتر از خسارت شکست ظاهری حسینیان بود.
جنبش حسین (علیهالسلام)، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است...، دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نکرد و از شهادت حسین (علیهالسلام) تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
«توماس مان» متفکر آلمانی میگوید : «اگر بین فداکاری مسیح و حسین(ع) مقایسه شود، حتما فداکاری حسین پر مغزتر و با ارزشتر جلوه خواهد نمود. زیرا مسیح روزی که آماده برای فدا شدن گردید زن و فرزند نداشت و در فکر آنان نبوده که بعد از او به چه سرنوشتی دچار خواهند آمد. امام حسین(ع) زن و فرزند داشت و بعضی از آنها کودک خردسال بودند و احتیاج به پدر داشتند.»
«کورت فریشلر» مورخ آلمانی نیز میگوید: امامحسین(ع) در فداکاری قدم را از حدود فدا کردن خود برتر نهاد و فرزندانش را هم فدا کرد... تصمیم ثابت حسین(ع) برای فداکاری مطلق نه ناشی از لجاجت بود نه معلول هوی و هوس و او با پیروی از عقل، مصمم شده بود که به طور کامل فداکاری کند تا این که مجبور نشود بر خلاف «پر نسیب» (عقیده، آرمان والا) خود، به وسیله سازش کاری با یزید بن معاویه، به زندگی ادامه دهد.
میدانیم که حسین(ع) خود را برای کشته شدن آماده کرده بود و او که عزم داشت خویش را فدا نماید، چرا توقف نکرد تا به قتلش برسانند و چرا دایم اسب میتاخت و شمشیر میانداخت...حسین(ع) دست روی دست گذاشتن و توقف برای کشته شدن را دور از مردانگی و جهاد در راه پر نسیب خود میدانست در نظر حسین(ع) در همانجا توقف کردن و گردن بر فضا دادن، تا این که دیگران نزدیک شوند، تا او را به قتل برسانند، خودکشی محسوب میشود، یک مرد دلیر و با ایمان
خودکشی نمیکند.»/1360/