علوم انسانی، غذا و حرکت جوهری
باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا، رضا لکزایی
حضرت امیر المؤمنین فرمایشی لطیف در نهج البلاغه دارند که «الْحَجَرُ الْغَصْبُ فِی الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا؛ سنگ غصبی در خانه، گرو ویرانی آن ساختمان و بناست.» [۱]بر اساس این حدیث شریف، فهمیده می شود که عنصر فاسد، مستهلک در هیأت نیست بلکه مهلک آن است و نه همچون قطره آب در لیوان شیر که مانند قطره ای سمی است. حق و باطل و صدق و کذب چنین اند و قابل جمع با یکدیگر نیستند و از آنجا که نتیجه تابع اخس مقدمات است، باعث نابودی و ابطال کل مجموعه می شود؛ لذا اگر بخشی از «دانش ذاتاً مسموم» [۲]و یا مفاهیم و نظریات شرک آمیز، وارد علوم انسانی متعالی شود، آن علوم انسانی متعالی را به متدانی تبدیل می کند؛ لذا نظام حق با عقیده باطل، نظام ارزشی باطل، فرهنگ و گفتار و رفتار باطل هماهنگ نیست و هر آنچه باطل است، اگر بخواهد در مجموع منسجم حق راه پیدا کند، زمینه اضمحلال آن حق را فراهم می کند. [۳]مرز بندی «لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دین» به دقیقترین شکل، به این دو مدل اشاره دارد. دو مدل علوم انسانی که با یکدیگر نزاع وجودی دارند.
برای اینکه انتزاعی سخن نگفته باشیم به یک نمونه عینی اشاره میکنیم. حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا فرمودند علت اینکه نصایح من در شما اثر نمیکند و رهنمود مرا نمی پذیرید این است که شکم های شما با حرام پر شده است؛ «ملئت بطونکم من الحرام» [۴]و حرام ممکن نیست که با حلال هماهنگ شود و غذای حرام ممکن نیست که با اندیشه صحیح جمع شود. به این ترتیب ملاحظه می شود که جهت گیریها، موضعگیریها و تحلیلها و بلکه جنگ و صلح در اثر لقمه حلال و حرام در ارزشهای انسان تأثرگذار است. اما چرا تغذیه حلال چنین تأثیر مهمی در اندیشه و تفکر او و به تبع در علم او و از جمله علوم انسانی او دارد تا جایی که می تواند به تعالی و تدانی آن شکل بدهد؟
پاسخ این است که، چون انسان، یک حقیقت است و آن حقیقت یگانه، نور است و سایه ای دارد که تابع آن نور است؛ یعنی انسان دارای روح و بدن است که روح نور و اصل و بدن فرع و سایه است و چنین نیست که هم بدن و هم روح اصل باشد و انسان دو حقیقت جداگانه داشته باشد. بدن که فرع است به دنبال روح که اصل است، حرکت میکند. یعنی بدن و اوصاف بدنی، تابع روح و صفات روحی هستند و یک روزی همین بدن به مقام روح نزدیک میشود. زیرا غذایی که انسان میخورد، تدریجاً به صورت فکر درمی آید؛ همانطور که روح در ابتدای پیدایش خود جسمانی است و سپس مجرد میشود، اندیشه ها، اخلاق و اوصاف نفسانی نیز این گونه است؛ یعنی همان گونه که مادهای طبق حرکت جوهری، روح مجرد می شود، یک غذا نیز با سیر جوهری، به اندیشه و انگیزه تبدیل میشود؛ اما اینکه نطفه ای ناپاک با حرکت جوهری، روح طیب الهی شود، عادی نیست، چنانکه غذای آلوده، اندیشه صحیح نمی شود. اگر انسان حرام خوار بخواهد درست بیاندیشد، بسیار سخت است؛ البته محال نیست، چون خدای متعال ممکن است، چنانکه پیش از این گفته شد، در اثر توبه یا شفاعت شفیع، سیئه ای را به حسنه تبدیل فرماید و انسان تبهکار خیر اندیش شود. [۵]شاید به دلیل همین تأثیرات مهم رزق حلال در دستگاه علمی و محاسباتی انسان است که در قرآن به این مطلب توجه نشان داده شده است؛ تهدید کم فروشان، [۶]پرداخت کامل مال مردم، [۷]خوردن روزی حلال، [۸]برخی از این نمونه ها هستند.
حضرت امیر علیه السلام هم در همین باره می فرمایند:
یَا کُمَیْلُ اللِّسَانُ یَنْزَحُ مِنَ الْقَلْبِ وَ الْقَلْبُ یَقُومُ بِالْغِذَاءِ فَانْظُرْ فِیمَا تُغَذِّی قَلْبَکَ وَ جِسْمَکَ فَإِنْ لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ حَلَالًا لَمْ یَقْبَلِ اللَّهُ تَسْبِیحَکَ وَ لَا شُکْرَک؛ [۹]زبان آنچه مىگیرد و مىگوید، از دل است و دل انسان قوامش به غذا است. ببین دل و جسم خود را به چه وسیله تغذیه مى کنى؟ اگر از راه حلال نیست، خداى تعالى تسبیح و شکر تو را نمى پذیرد.
در این حدیث شریف، از ارتباط سخن که میتواند کتبی و به صورت گزاره ها و نظریه های علوم انسانی هم ارائه شود، سخن گفته شده و تصریح شده که زبان، از چشمه قلب با دلو کلمات، آب برمیدارد و زمینِ چشمه قلب و بدن را غذا میسازد و لذا لازم است که بنگری غذایی که سرزمین قلب و بدنت را میسازد از کجاست، چون اگر حلال نباشد، به سرمنزل مقصود نمیرسی. نکته ای که بر آن تأکید میکنیم این است که غذای حلال، غذای مشترک قلب (اندیشه و انگیزه که مادی نیستند) و هم غذای جسم (که مادی است) ذکر شده است و به نظر می رسد این تلازم با حرکت جوهری قابل تبیین است.
توجه به این امر مهم نیز از مختصات علوم انسانی متعالی است. چنانکه ملاحظه شد، حرکت جوهری که در حکمت متعالیه اثبات شده، برای تبیین برهانی تغذیه حلال کارآمد است و لذا تغذیه حلال به مدد برهان، دارای تأثیرات مهمی در حوزه تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش، اقتصاد، علوم سیاسی، معرفت شناسی و انسانشناسی، ژنتیک، وراثت و ... میباشد که در علوم انسانی متعالی پیگیری می شود. برای توضیح بیشتر باید گفت که تغذیه با ایجاد اختلال در دستگاه معرفت شناسی، در موضعگیری سیاسی و مدیریتی و حتی مهندسی افراد و ارائه نظریات آنها دخالت دارد. با این نگاه فعالیت های و نظریات اقتصادی، تجاری، پولی و بانکی به مشروع و نامشروع و صحیح و غلط تقسیم می شود. لقمه حلال در نطفه و پیدایش انسان و استمرار وجودی او نیز تأثیر دارد که جای بررسی این تبعات و تأثیرات در علوم انسانی متعالی و علوم تجربی (از جمله در زیست شناسی متعالی) است. این در حالی است که در علوم انسانی، کسب ثروت و قدرت به هر قیمتی توصیه می شود و هدف وسیله را توجیه می کند. گرچه سخن در این بحث فراوان است به همین مختصر بسنده می کنیم./918/ی701/س
پی نوشت
[۱]. نهج البلاغه، حکمت ۲۴۰.
[۲]. بیانات مقام معظم رهبری آیت الله خامنهای، در تاریخ ۲۹/۷/۱۳۸۹.
[۳]. ر. ک: آیت الله جوادی آملی، ر. ک: شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۷۰.
[۴]. فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، ص ۴۷۲.
[۵]. جوادی آملی، شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی، ص ۷۱ ـ ۷۲.
[۶]. سوره مطففین، آیه ۱ ـ ۳.
[۷]. سوره شعراءآ آیه ۱۸۳.
[۸]. سوره بقره، آیه ۱۶۸؛ سوره مائده، آیه ۸۸؛ سوره انفال، آیه ۶۹؛ سوره نحل، آیه ۱۱۴.
[۹]. تحف العقول، ص ۲۹۰.