زندگی در یک اتاق ۸ متری وسط آزادراه
به گزارش خبرگزاري رسا، دور از شهر، در اتاقکهای هشت متری، 12 ساعت پشت یک صندلی مینشیند. کارش این است که پول بگیرد و قبض عوارضی بدهد. داخل هر باجه که دور تا دورش پنجره است، یک میز، صندلی، یک اسپیلت، یک مانیتور، یک دستگاه کارتخوان، چند رول کاغذ قرار دارد. روی یکی از پنجرهها فهرست اسامی که از آنها عوارضی دریافت نمیشود، چسبانده شده است. روی میز کار، یک بسته قرص سرماخوردگی گذاشته و یک کیف فلزی که پولهای نقد را داخل آن قرار میدهد. باز است و اسکناسها را به تفکیک قرار داده است.
رمز راننده را میپرسد، کارت بانکیاش را میکشد و قبض عوارضی را تحویلش میدهد. هشت سالی میشود که کارش این است. در عوارضی تهران - پردیس کار میکند. 46 ساله است. وقتی فراخوان نیاز به نیرو برای عوارضی را میبیند، اقدام میکند و بعد از آن مشغول به کار میشود.
«هر کاری سختی خودش را دارد. در فصلهای سرد، سرما اذیتکننده است. روزهایی که باران میآید، دست ما که بیرون از باجه است کاملا خیس میشود. ما به شکل مستقیم با مردم و پول در ارتباطیم. برخی از رفتارهای مردم غیرقابل باور است.» از داخل کیف، یک اسکناس تقلبی را نشان میدهد: «ببین، یک مرد سن و سالدار که خانوادهاش هم همراهش بودند این اسکناس را به من داد اما به احترام موی سفید خودش و خانوادهاش که در ماشین بودند، سکوت کردم و قبضش را دادم. معمولا با چنین صحنههایی برخورد میکنیم. در واقع این مبلغ از حقوق خودم کم میشود. ما بیشتر از آلودگی صوتی و هوا، در معرض آلودگی پول هستیم. به همین دلیل از دستکش نخی استفاده میکنم اما برای آنکه بتوانم مابقی پول رانندهها را بشمارم و پرداخت کنم، قسمتی از دستکش را که روی انگشتان را میگیرد، قیچی کردهام.»
«گاهی تراول میدهند. حتی دلار و یورو هم پرداخت میکنند. برخی مردم هم به جای پول عوارضی، میوه یا هندوانه میدهند که ما نمیتوانیم دریافت کنیم چون از نظر قانون رشوه محسوب میشود. اما ناظری که ما را از طریق دوربینها زیر نظر دارد، قبلا در باجه کار کرده است، به همین دلیل شرایطمان را درک میکند. بارها پیش آمده همکاران را به خاطر ماشینی که عوارضی پرداخت نکرده بازخواست کردهاند و دلیلش را جویا شدهاند چون فکر کردهاند رانندهای که بدون پرداخت عوارض رد شده نسبتی با مامور داخل باجه داشته است. گاهی اوقات رانندهها پول عوارضی را میدهند و قبض نمیگیرند، به همین دلیل ما هم مجبور میشویم قبض را به دوربینها نشان دهیم و از پنجره بیرون بیندازیم که متوجه شوند بابت پولی که دریافت کردهایم قبض عوارضی صادر شده اما راننده آن را دریافت نکرده است. گاهی برخی افراد که پول نقد همراهشان نیست و همراهبانک دارند میخواهند شماره حسابمان را به آنها دهیم تا مبلغ را به کارت ما بریزند و بتوانیم برایشان کارت بکشیم در حالی که چنین امری برای ما مقدور نیست.»
اتاقهای هشت متری عوارضی
«چرا ترافیک است؟ چرا عوارضی میگیرید؟ چرا مبلغ عوارضی زیاد است؟ از اینجا چطور میتوانم به منیریه بروم؟» پرسشهایی است که از سوی مردم مرتب پرسیده میشود و این کار ترافیک مسیر را بیشتر میکند در حالی که ما مسئول پاسخ دادن به این پرسشها نیستیم. امروزه تعداد اپلیکیشنهایی که بتوان به وسیله آنها مسیر را مشخص کرد، آنقدر زیادند که دیگر نیاز به پرسش نیست. آخر هفته یا روزهای تعطیل، جادهها ترافیک است و ما نمیتوانیم استراحت کنیم. میتوانم با اطمینان بگویم از 12 ساعت کاری، 11 ساعت و نیم کار مفید انجام میدهیم. وقتی هم میخواهیم برای ناهار یا نماز برویم نمیتوانیم باجه را ببندیم زیرا درگیری به وجود میآید. به همین دلیل نیروی دیگری جایگزین ما میشود. قرار داد سالانه داریم اما امنیت شغلی نداریم و اگر کل سیستم الکترونیکی شود، نیروهای کار اینجا هم کاراییشان را از دست میدهند. مثلا کسی که 46 سال دارد با یکپارچهشدن سیستم الکترونیک، جای دیگری استخدام نمیشود زیرا وقت زیادی برای بازنشستگی ندارد. چه کسی یک نیروی سن بالا را به کار میگیرد؟»
بخشی از ترافیک پشت باجههای عوارضی به این دلیل است که بسیاری از رانندهها برای پرداخت عوارض پول نقد همراه خود ندارند: «افرادی که پول نقد پرداخت میکنند، عوارضشان سه ثانیهای پرداخت میشود اما برای کشیدن کارت حداقل به 12 ثانیه زمان نیاز است. حالا ما با کسانی که چند بار در سال از این مسیر عبور میکنند کاری نداریم اما افرادی که بزرگراه پردیس - تهران مسیر هر روزشان است باید بنا بر تجربهای که دارند این موضوع را درک کنند اما بیشتر آنها با این تصور که ممکن است اینترنت قطع باشد کارت میدهند. در کل بیشتر افراد دنبال راهی هستند که مبلغ عوارضی را پرداخت نکنند؛ در حالی که در طول مسیر، جاده هموار است و روشنایی هم تا مدتی دیگر کامل میشود. رانندهها وقتی رودهن را رد میکنند متوجه تفاوت کیفیت جاده میشوند.»
گاهی اوقات، رانندهها کارت بانکی خالیشان را میدهند که وقتی میبینیم موجودی ندارند، بگوییم مشکلی نیست و میتوانید بروید. وقتی میگوییم اگر شما عوارضیتان را نپردازید از حقوق ما کم میکنند، یک کارت بانکی دیگر میدهند و رمزش را اشتباه میگویند. گاهی فحش میدهند یا داد میزنند. به جای پنج هزار تومان، چهار هزار تومان میدهند و وقتی میگویم مبلغی که دادید کم است جر و بحث میکنند و میگویند مگر این پول به جیب شما میرود؟ بارها پیش آمده از ماشین پیاده و با ما دست به یقه شدهاند. برخی افراد از لاین الکترونیکی رد میشوند و فکر میکنند باید کارت بکشند. در حالی که پنج کیلومتر مانده به عوارضی درباره اینکه عبور بدون برچسب جریمه دارد، اطلاعرسانی شده است اما هنوز نمیدانند پرداخت الکترونیکی به چه صورت است. با اینکه بارها در اینباره اطلاعرسانی و سعی شده در تلویزیون و رادیو فرهنگسازی شود، تبلیغات محیطی شده و چهار سال از الکترونیکی شدن عوارضی گذشته است اما هنوز هم بسیاری از مردم در اینباره آگاه نیستند. گاهی وقتی به بخش الکترونیکی مستقر در عوارضی مراجعه میکنند، همکاران ما راهنماییشان میکنند تا برای ثبت نام به سایت مراجعه کنند اما میگویند ما نمیتوانیم از اینترنت استفاده کنیم، همین جا خودتان از ما پول بگیرید و ثبت ناممان کنید.
درباره اینکه بالا رفتن قیمت عوارضیها تا چه اندازه روی کارشان تاثیر میگذارد هم میگوید: «اصلا با بالا رفتن قیمت مشکلی نداریم زیرا گرانی برای مردم عادی شده است. مردم در اینباره با شوخی برخورد میکنند. در واقع گرانی همهگیر شده و مختص یک جا نیست. قبل از این درباره بالا رفتن قیمت عوارضی از پیش اطلاعرسانی میشد اما مدتی است که این کار را هم انجام نمیدهند چون این امر برای مردم عادی شده است.»
وارد یکی دیگر از اتاقکهای هشت متری میشوم. ساکن کرج و مجبور بوده برای رسیدن به محل کارش 100 کیلومتری در راه باشد و همین موضوع موجب شده به شهر جدید پردیس مهاجرت کند. روزهای استراحتش را در اسنپ کار میکند تا دخل و خرجش جور شود. رانندهای خودش را معرفی میکند و بدون آنکه عوارضی بدهد اجازه عبور میگیرد. روی پنجره شیشه این اتاق هم لیستی از اسامی بدون عکس چسبانده شده است: «این اسامی است که با تایید مدیرعامل از آنها عوارضی گرفته نمیشود. آنقدر هم در این مسیر رفت و آمد کردهاند که حالا همه نیروها آنها را میشناسند. ماشینهای امدادی مثل اورژانس و ماشینهای پلیس هم از پرداخت عوارض معافند.»
اسامی افرادی که مجاز به پرداخت عوارض نیستند روی شیشه هر اتاق چسبانده شده است
بعد از این توضیحات از راننده بعدی مبلغ 5000 تومان عوارضی میگیرد و داخل کیف فلزی بزرگی که روی میز است، میگذارد و ادامه میدهد: «هر کسی مسئول کیفی است که به او داده شده است و هر روز پولی که داخل کیف جمع میشود تحویل مجموعه میدهیم. پولی که در کیف جمع میشود بستگی به شلوغی راه دارد، گاهی رقم داخل کیف به هشت میلیون تومان میرسد، ممکن است بیشتر هم بشود اما کمتر از این مبالغ هم داریم. برای آنکه مشکلی هم پیش نیاید در هر عوارضی پلیس مستقر در حال انجام وظیفه است، از طرفی محیط هم به دوربین مدار بسته مجهز است و 24 ساعته چک میشود به همین دلیل امکان سرقت کیفها پایین است.»
محمدحسین قرباننژاد مدیر عوارضی است که کارمندان با او رابطه خوبی دارند. او میگوید: «آزادراه پردیس - تهران حدود 40 نیرو دارد که در سه شیفت کار میکنند. جوانترین نیروی عوارضی این بخش متولد سال 1370است و مسنترین آن 60 ساله است و حدود چهار سالی میشود که با آنها کار میکند. نیروها 12 ساعت کار و 24 ساعت استراحت میکنند. زمان استراحت صبحانه نیم ساعت و ناهار یک ساعت است، البته روزهایی که جاده خلوتتر است، نیروها وقت آزاد بیشتری دارند. نیروها طبق قانون وزارت کار حقوق میگیرند اما جزء مشاغل سخت محسوب نمیشوند، با این حال اعضای هیئت مدیره شرکت آزادراه تهران - پردیس تلاش میکنند که این کار را به دسته مشاغل سخت اضافه کنند. حتی مدیرعامل مجموعه به فکر ساخت یک مجتمع بینراهی بود تا با الکترونیکیشدن عوارضیها، نیروها بیکار نشوند و در بخش دیگری مشغول به کار شوند. اما بعد از منتفی شدن الکترونیکی عوارضیها این موضوع هم منتفی شد. نیروهایی داریم که محل زندگی آنها کرج یا اسلامشهر است اما در عوارضی پردیس کار میکنند و هر روز این مسیر را طی میکنند. در شهر جدید پردیس با یک باشگاه ورزشی قرارداد بسته شده و دوبار در هفته به پرسنل بلیت استخر میدهیم تا بتوانند از خدمات سلامتی هم برخوردار باشند.»
این مسئول درباره کسانی که عوارضی پرداخت نمیکنند، توضیح میدهد: «از پلاک این خودروها عکس گرفته میشود و این عکس را به پلیس راهنمایی و رانندگی ارجاع میدهیم تا راننده متخلف جریمه شود. جریمه عدم پرداخت عوارض هم 30000 تومان است. قیمت عوارضی نیز هر سال یک بار افزایش پیدا میکند و ما هیچ دخل و تصرفی در این باره نداریم، نرخ آن را هم وزارتخانه تعیین میکند. متاسفانه هنوز برای مردم جا نیفتاده که باید بابت جادهای که از آن استفاده میکنند، هزینه بپردازند. کسی که توانایی پرداخت این هزینه را ندارد میتواند از جاده قدیم تردد کند. بخش خصوصی سرمایهگذاری کرده و این جاده ساخته شده است و اگر عوارض سال به سال زیاد نشود به ضرر فرد است و سال بهرهبرداری پروژه بالا میرود و دیرتر افتتاح میشود.»
قرباننژاد درباره راهی برای جایگزینکردن قبضهای کاغذی در راستای حفاظت از محیط زیست میگوید: «به این موضوع فکر شده و حتی مدتی تابلوهایی نصب شد تا مردم برای صرفهجویی در کاغذ بعد از پرداخت پول رسید، قبضی دریافت نکنند، خداحافظی کنند و رد شوند اما این موضوع موجب درگیری شد به همین دلیل تابلوها را برداشتند. به هر حال مجموعه برای رول کاغذهایی که به صورت قبض دست مردم میدهد، هزینه میکند. بسیاری از مردم قبض کاغذی را میخواهند و نمیتوان چیز دیگری جایگزین آن کرد. همین کاغذها موجب شده که دو نیروی خدماتی در تمام مدت در دو طرف جاده مشغول به کار باشند و کاغذهای روی زمین را جمع کنند.»
آزادراه تهران - پردیس از ابتدای اتوبان بابایی تا ابتدای بومهن 23 کیلومتر است. ونها و تاکسیهای رودهن، پردیس و بومهن به خاطر مبلغ عوارضی ترجیح میدهند از جاده قدیم رفت و آمد کنند و فقط اتوبوسهای شرکت واحد که مقصدشان شهر جدید پردیس است، از بزرگراه تردد میکنند. با این وجود کارمندان عوارضی تهران - پردیس کار هر روزشان را منظم انجام میدهند، ساعتها داخل اتاقکهای هشت متری مینشینند، پول میگیرند و قبض میدهند.
نیروهای خدماتی که کاغذهای رهاشده را جمع میکنند
پ. ن: اسامی کارمندانی که در این مصاحبه صحبت کردهاند محفوظ است./1360//101/خ
منبع:ایسنا