۰۷ دی ۱۳۹۸ - ۲۳:۵۱
کد خبر: ۶۳۲۳۸۷
آیت الله تحریری:

راه یافتن به کنه ذات، صفات و افعال الهی غیر ممکن است

راه یافتن به کنه ذات، صفات و افعال الهی غیر ممکن است
آیت الله تحریری با بیان اینکه انسان هرگز نمی تواند به کنه ذات، صفات و افعال الهی نائل شود، گفت: علم حصولی انسان محدود است و قادر به درک علم نامحدود الهی نیست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله محمدباقر تحریری تولیت مدرسه علمیه مروی، امروز پیش از آغاز درس اسفار به فرازی از توحید صدوق اشاره کرد و گفت: پروردگار آن خدایی است که هم کفو و تشبیه ندارد.

وی با استناد به فرمایش امام علی(ع)، ادامه داد: انسان اگر به ابعاد حاکمیتی حق تعالی بیاندیشد متحیر می‌شود چه رسد به اینکه بتواند درباره ذات الهی فکر کند.

آیت الله تحریری با اشاره به اینکه خداوند آن لطیفی است که اوهام قادر به تصور عمق غیب های حاکمیتی‌اش نیستند که بتوانند او را بررسی کنند، ابراز کرد: آن فکری که از خطر وساوس مبرا است اگر بخواهد به علم ذاتی و یا کیفیت صفاتی پروردگار دست یابد، یا محل ورود عقل ها غامض شود تا از طریق رقیق شدن به کنه علم الهی نائل شود و یا لطائف اولوهیت او را درک کند؛ آن اندیشه بر می گردد در حالی که محروم است.

تولیت مدرسه علمیه مروی افزود: اگر چنین انسانی به عمق تاریکی غیب ها هم دست یافته باشد رجوع می کند در حالی که پیشانی بر زمین می ساید و اعتراف می کند که راه یافتن به کنهذات  الهی غیر ممکن است.

آیت الله تحریری اضافه کرد: انسان هرگز با علم حصولی متعارف نمی تواند آنگونه که شایسته است به کنه ذات، صفات و افعال حق تعالی راه پیدا کند چرا که انسان و سایر مخلوقات در این زمینه عاجز هستند./813/پ202/ب1

گزیده ای از خبر را می توانید در کلیپ صوتی زیر بشنوید

تعداد بازدید : 4
فاطمه علی آبادی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
قندی
United Kingdom
۱۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۳
ذات خداوند معادل و مترادف است با نام خداوند و آنهم نه به زبان انسانی بلکه به زبان خود خداوند. انسان تا زمانیکه با زبان خداوند آشنا نگردد، نمی تواند ذات یا نام خداوند را بر زبان خویش جاری نماید. انسان فقط در پایان راه و غایت سفر دور و دراز خود به سوی سرحد کمال با زبان خداوند آشنا خواهد گردید. لذا تا آن زمان اندیشیدن در چیستی ذات خداوند ، تلف کردن وقت و انرژی خود و دیگران می باشد. تا آن زمان ذات یا نام خداوند را میتوان نام نام ها یا شاه نام ها و یا سلطان الاسماء نامید. خداوند متعال در قالب جزئیات به زبان موجودات با خویشتن در حال گفت و شنود مشغول است و در قالب کلی و نامتناهی به زبان خویش. تصور کنیم که ملائک یا فرشتگان حقیقتا وجود داشته باشند، آنگاه از خود به پرسیم که گفت و شنود آنها با خداوند به چه زبانی صورت میگیرد ؟ با کمال اطمینان میتوان باور داشت که آن گفت و شنود به زبان انسانی صورت نمی گیرد. امروز سوال انسان این نیست که آیا خدا وجود دارد یا نه بلکه سوال این است که با چه زاویه دیدی به خداوند بنگریم ؟ بینش دینی ، حکمی و عرفانی یا بینش علمی ؟ اگر بینش های دینی حقیقت داشتند، آنگاه محتوای کتب دینی همگی باید یکی باشند، در صورتی که چنین نیست. به عنوان مثال خداوند متعال بر طبق مستندات عهد قدیم با آدم و حوا، نوح، ابراهیم و موسا مستقیما و بدون واسطه حرف زده است و به مسیح که می رسیم، بر طبق مستندات عهد جدید خداوند حتا یک کلمه هم با مسیح حرف نزده است و مسیح به شاگردانش گفته است: این چیزهایی که من به شما می گویم از خودم نیست بلکه آن کسی که مرا فرستاده است از طریق زبان من با شما در حال سخن گفتن است. به اسلام که می رسیم، خداوند یک باره دنیای مادی را به کلی ترک میکند و به عالم غیب پناه برده و نماینده خودرا به نام جبرئیل برای سخن گفتن با پیامبر اسلام می فرستد. طوریکه ملاحظه می فرمائید، در دین با سه بیانیه مواجه هستیم که مغایر همدیگر می باشند. از طرف دیگر مسیحیان مسیح را ظهور خود خداوند بر روی کره زمین در قالب جسمانی یک انسان و از طرف دیگر مسیح را هم فرزند مذکر و هم پدر و هم روح مقدس می پندارند که به تثلیث معروف است. در صورتیکه در دین اسلام خداوند نه از چیزی تولد یافته و نه فرزندی دارد. دین باید در درجه اول این تناقضات و ضد و نقیض گویی را در بین خود حل نماید. ضمنا ادیان بر ستایش و نیایش و پرستش و بندگی و طاعت تکیه میکنند. از دیدگاه علم و فلسفه و عرفان علمی، خداوند متعال بی نیاز مطلق است و برای هدایت بشر نیازی به واسطه و پرستش و نیایش و عبادت و بندگی ندارد. نتیجه اینکه با کمال عرض احترام ، ادیان در طول تاریخ اندیشه انسان را در مورد خداوند و ذات و اسماء و صفات او به گمراهی و ظلمت کشانده اند و نه به سمت روشنائی.
0
0