نگرش عرفی به مسئله حجاب
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بدحجابی و بی حجابی از معضلاتی است که باید از دو جهت بررسی شود: اولین معضل علت سوق پیدا کردن جامعه به سمت بد حجابی است که روز به روز به تعداد این جمعیت افزوده میشود و دیگری علل ترویج بدحجابی در جامعه است.
اینکه آیا کسانی در جامعه در تلاش هستند تا بدحجابی را رواج دهند؟ اگر چنین چیزی هست چه سودی از این جریان میبرند؟
در رابطه با معضل اول باید گفت که اشکال بسیاری از ما در حل معضلهای اجتماعی، این است که تا به مشکل بدحجابی دچار میشویم، به سرعت در پی حل آن میرویم و در حل این مشکل میبینیم که راحتترین نوع مقابله با این فرهنگ نوظهور در جامعه، برخورد انتظامی است؛ به همین خاطر به سرعت نیروهای خدوم انتظامی وارد عمل میشوند و با این کار نه تنها مشکل را برطرف نمیکنیم، بلکه عناد و دشمنی و تقابل فکری این افراد با خودمان را هم به دنبال میآوریم.
یکی از ایراداتی که به جریان رسانهای ما وارد است، کم کاری در برجستهسازی و چهره سازی میباشد.
عرفی سازی مسئله بدحجابی در افکار عمومی
حل درست این مشکل به این است که عاقلانه و مسالهشناسانه حرکت کنیم و به محض اینکه به این مشکل دچار شدیم، در پی حل آن نباشیم؛ بلکه علت اصلی به وجود آمدن این مشکل را برررسی کنیم. مهمترین عاملی که جامعه ما را به این سمت میکشد و بدحجابی و بی حجابی را ترویج میکند چه چیزی است؟ زمانی که علت اصلی پیدا شد، وقت آن میرسد که به دنبال پاسخ به علت اصلی برویم.
اگر شما به آمارهای موجود توجه کنید یا به عنوان مشت نمونه خروار به این ماجرا بنگرید، میبینید که غالب این افراد تضاد و مشکلی با قوانین اسلام ندارند، حتی بسیاری از آنها اسلام را بهترین راه خروج از مشکلات قلمداد میکنند و حجاب را هم دوست دارند اما تنها عاملی که آنان را به این سمت و سو میکشاند، این است که الان در جامعه ما بدحجابی در بسیاری از مکانها عرف شده است.
بنابرین بانوان برای هم رنگ جماعت شدن، سرزنش و انگشتنما نشدن در این مکانها حجاب را رعایت نمیکنند، شاهد این ماجرا هم حرکت بزرگ اربعین است که در این راهپیمایی عظیم عده زیادی از این بانوان را مشاهده خواهید کرد که حجاب کامل دارند.
گاهی بعضی مسئولین مسئله بدحجابی را در ادبیات دیپلماتیک کشور باب کردند و همین مسئله منجر به آغاز ریلگذاری مستقیم بر تغییر رفتار اجتماعی زنان داشت و سبب مشروعیتیابی بعضی پوششهای نامتعارف شد.
بدترین نوع تقابل با بدحجابی
بنابراین اصلیترین دلیل، متابعت با عرف است و به همین دلیل بدترین نوع تقابل با بدحجابی در جامعه برخورد سخت میباشد و این کار خود به نوعی مروج بدحجابی میشود، در نتیجه بین نظام و این افراد تقابل ایجاد میکند، به همین خاطر باید در مسیر ساختارها را اصلاح کرد و از روشهای دیگری بهره برد.
اما مساله دوم که بسیار هم حائز اهمیت است، علت ترویج بدحجابی در جامعه چیست؟ چه کسانی هستند که از این جریان سود میبرند؟ برای پیدا کردن جواب باید نگاهی به قرون وسطی انداخت.
انقلاب صنعتی و استفاده ابزاری از زن
در قرن 15 میلادی زمانی که مارتین لوتر به نام مسیحیت پروتستان علیه مسیحیت کاتولیک قیام کرد و انقلاب صنعتی -بهتر است بگوییم فلسفی- اتفاق افتاد، دنیا به سمت تولید حرکت کرد تا جایی که برخی از تولیدات بیش از نیاز مردم بود یا اینکه مردم به بعضی از این کالاها نیازی نداشتند و برخی دیگر نیز به خاطر رقابتی که در بازار بود، به دنبال برندسازی کالای خود بودند.
از طرفی هزینه تولیدات بسیار بالا بود، بنابراین بهترین چیزی که هم هزینه کالا را کاهش میداد و هم تبلیغات و جذابیت برای کالا ایجاد میکرد، استفاد از زنان در روند تولید بود که هم دستمزد کمتری نسبت به مردان میگرفتند و هم اینکه از جذابیت مسائل جنسی در برندسازی و تبلغ کالایشان استفاده میکردند.
اما از طرف دیگر این مقوله با حجاب زنان اروپایی منافات داشت که ترویج بدحجابی بهترین راه برای حل مشکلات اقتصادی آنها بود. یکی دیگر از علل ترویج بدحجابی مسائل سیاسی مطرح در جامعه است که برخی از سردمداران آن با القای محدودیت برای زنان در اسلام و وعده زندگی آزاد به دنبال به دست آوردن کرسیهای قدرت میباشند.
این افراد با ترویج مرجئه ( اصل این است که دلت پاک باشد) که ائمه هم به شدت با آن مبارزه کردند، به دنبال جذب حداکثری هستند تا بتوانند اغراض سیاسی خود را به ثمر بنشانند و از این طریق و به این بهانه به اهداف خود برسند تا راه را برای خود باز کنند. /882/ 702/
علی رضا سیاحت هویدا، طلبه درس خارج حوزه علمیه قم